کتاب الصوم

کتاب الصوم

(س) حمام های طهران در خزینه بتون هائی که کار است بعض اوقات رخنه پیدا می کند و آب از خزینه داخل زیرتون و کار می شود، هم آتش را خاموش و هم آب خزینه - که اقلاً از بیست تومان کمتر قیمت ندارد، تفریط و تمام - هدر می رود، و حمام به واسطه بی آبی بسته می شود، ضرر وارد می شود، و این قضایا هرگاه در روز ماه صیام اتفاق افتد، و حمامی چاره ندارد مگر گِل و آهک - که معمول بر این کار است حاضر دارند - ولی باید سر زیر آب برده مبلغی زیست(1) کند، تا آن رخنه را مسدود و اصلاح کند، و کار هم باید فوری اصلاح شود، به این ترتیب که معلوم است اغلب حمامی ها همچنین استطاعتی ندارند که تحمل این گونه ضرر را بنمایند، لذا هرگاه شخص حمامی که صاحب آب خزینه است؛ سر زیر آب برد به جهت اصلاح این عمل، روزه او باطل است یا نه؟ و بروجه بطلان، کفاره دارد یا نه؟ بر فرض آن که کار به سلمانی یا کارگران دیگر نمایند و آن دیگری اطاعت این امر نماید، تکلیف آن دیگری از  قضاء و کفّاره چیست؟ جواب را مرقوم و مزین فرمائید که قضیّه واقع و محل حاجت است، ادام الله افاضاتکم.

1- [1] . مراد این است که حمامی زیر آب رفته و مدّتی درنگ کند تا روزنههای خزینه را با گل و آهک مسدود کند.

 

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، ارتماس جایز نیست برای روزه دار و موجب بطلان و قضاء و کفّاره است، احتیاطاً حمّامی اگر میتواند کسی را پیدا کند که روزه نباشد، وادار کار نماید، و امّا بر خود و بر کارگران جایز نیست ارتماس، و نه برای او جائز است تکلیف کردن، و نه برای کارگران اطاعت کردن، والله العالم.

2- (س) آیا دود چبق و قلیان مبطل صوم و موجب قضاء و کفاره هر دو می شود یا نه؟

(ج)- احتیاطاً موجب بطلان صوم و موجب قضاء و کفاره است، و این احتیاط ترک نشود.

3- (س) شخصی در ماه مبارک رمضان افطار کند و بعد فرارا عن الکفّاره سفر کند، آیا کفاره ساقط می شود یا نه؟

(ج)- اگر افطار قبل از زوال بوده و مسافرت هم قبل از زوال باشد؛ احوط کفاره است، و الّا کفاره واجب است.

(س) شخصی از اهل منبر خواهش کرده سئوال شود: هرگاه از کسی یکی از این سه کلمه سر زده باشد در نهار شهر صیام، آیا کذب بر معصوم و موجب بطلان صوم و کفاره جمع است یا نه؟ [1] یکی در وداع حبیب فرموده: تو قاری قرآنی، ولی این کلام را در وقت آمدن بر سر بالینش فرموده باشد نه وقت وداع [2] دیگر آن که گفته باشد که امام در وداع سکینه که گریه می کرد، امام اشک چشم او را پاک کرد، بعد در خیال افتاده که شاید نبوده، ولی بوده است [3] سیم در وقت مکالمه ی امامD با خصم و شنیدن صدای شیون زنان، گفته باشد: که امام به عباس و علی اکبر فرمود: که بدوید ایشان را ساکت کنید، که دشمن شماتت می کند، ولی عبارت کتاب بدوید ندارد، پس ساکت کنید ایشان را باشد، مقصود این که اولاً این ها کذب حساب است یا نه؟ ثانیاً این که هرگاه ندارد که در آن حال که می گفته حال داشته عامد بوده یا خاطی، و در صورت قوی گرفتن شبهه که عمداً بوده، چه حکم دارد؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، اولاً اخبار واقعه طف - چون خبری که بشود به مضمون آن به نحو اذعان و جزم خبر بدهند؛ کم است - خوب است هر وقت میگویند به نحو حکایت از کتابی که در آن دیدند بگویند، و ثانیاً آنچه را این شخص گفته اگر به عنوان حکایت از کتابی گفته؛ به صوم ضرر ندارد، و هرچند در آن کتاب نباشد، چون در این صورت کذب بر صاحب آن کتاب است نه بر امامD، و اگر سهواً یا خطاً گفته باز ضرر ندارد، و اگر احتمال صدور سهوی بدهد آن هم ضرر ندارد، و اگر هیچ یک از آنها نیست، بلکه به نحو جزم عمداً نسبت قول را به امامD داده است، پس با قطع به نبودن آن قول داخل در کذب مفطر است، و همچنین با شک علی الاحوط، و اما ترجمه فرمایش سکّتاهن: بدوید آنها را ساکت کنید؛ بر فرض صحت صدور این فرمایش، ظاهراً ضرر ندارد، الاحقر عبدالکریم الحائری.

2- (س) اگر کسی در ماه مبارک رمضان خوابید و برای سحر که بیدار شد غسل بر او واجب شده بود، و از حیا غسل ننموده تا صلوه صبح با تیمم بیدار بود و صلوه نمود، و در عصر آن روز غسل نمود، روزه اش صحیح است یا خیر؟ کفاره بر او لازم است یا خیر؟

(ج)- اگر تیمم در غیر حال ضیق وقت باشد صحت صوم مشکل است و موجب قضاء و کفاره میشود، و اگر در ضیق وقت تیمم کرد، صوم او صحیح است و موجب قضاء و کفاره نمیشود، ولو عاصی باشد در تأخیر غسل، و اما نماز او اگر در ضیق وقت آن تیمم کرده باشد، صحیح است.

1- (س) شخصی اول تکلیفش بوده و در خواب محتلم شد و صبح نفهمید که احتلام چیست، و بعد از سحر خوابید و نماز صبح را نمود در طلوع صبح، و آن روز را که ماه مبارک رمضان بوده روزه گرفت، و فردا که فهمید و علم حاصل نمود بما ذکر و غسل نمود، روزه و نماز او صحیح است یا خیر؟

(ج)- نماز و روزه او باطل است، چه جاهل قاصر باشد چه مقصر، و اما کفاره، در صورتیکه قاصر باشد کفاره ندارد، و در صورتیکه مقصر باشد واجب است که کفار را بدهد.

2- (س) اگر کسی مریض شد در ماه رمضان و افطار نمود و قضای او را تا چند سال نگرفت، و بعد از چند سال دیگر قضای او را گرفت، کفاره باز بر او واجب است که در این چند سال قضای او را نگرفته؟

(ج)- احتیاطاً یک کفار را بدهد.

3- (س) شخص(1) یکی از مبطلات روزه برای او حاصل شد، می تواند افطار نمود(2) یا خیر؟

1- [1] . اگر برای شخصی.

2- [2] . نماید.

 

(ج)- نمیتواند افطار نماید.

1- (س) آب دهن که جمع شود و از تری لب خارج نشود؛ می توان فرو برد یا خیر؟

(ج)- ظاهراً فرو بردن آب دهن در این فرض - که به ظاهر نرسیده باشد - ضرر ندارد.

2- (س) حجه الاسلاما! مروّج الاحکاما! چه می فرمایند کفاره فوت صلوه عشا، آیا وجوب صوم در صورتی است که صلوه عشا منفرده فوت شود؟ یا با فوت صلوه مغرب معاً و علی ایّ الفرضین فوت مسبّب از نوم موجب است؟ یا محض غفلت؟ با تعمّدهم ایجاب کفاره می کند؟ ثم بعد ذا هرگاه در این صوم مفطر عمدی به عمل آمد، قضاء یا کفّاره دارد یا خیر؟ آن چه حکم الله است بیان فرمایند.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در مفروض سئوال؛ ظاهراً فرقی بین فوت صلوه عشا فقط، و فوت عشاء مع المغرب نیست در حکم، ولی در موضع فوت مع الغفله احوط کفاره است، و در صورت افطار احوط قضاء است، و ظاهراً کفاره ندارد، والله العالم.

3- (س) در رساله عملیه ی؛ در تعداد مبطلان روزه؛ دخانیات قید نشده که مبطل است یا نه، و در صورت مبطل بودن؛ کسی در قضای روزه واجبی صرف سیگار نموده، کفاره هم دارد یا نه؟

(ج)- مسئله مفطریّت دخان اگرچه در بعضی از رسائل عملیه ذکر نشده، لکن در عروهالوثقی ذکر شد، و حقیر هم امضاء نموده بودم، و اما مسئله استعمال دخان در قضاء ماه رمضان: چنانچه قبل از ظهر بوده باشد، که موجب کفاره نیست، و چنانچه بعدازظهر بوده، احوط در آن کفاره است، و کفاره ی آن، ده مسکین طعام دادن است، و به هر مسکین یک مدّ، و بر تقدیر عجز از آن، سه روز روزه بگیرد، والله العالم.

1- (س) بدون ضرورت به شکار رفتن جایز است یا نه؟

(ج)- در هر حال جایز است، ولی اگر سفر صیدش به قصد تنزّه باشد، نمازش در آن سفر تمام، و روزه را هم باید بگیرد.

2- (س) زید در روزه ماه مبارک رمضان؛ با عیال خود عمداً مجامعت نموده و این عمل را هم پانزده مرتبه در پانزده یوم کرده است، ولی انزال از او نشده، اما دخول که غیبوبه حشفه باشد محقق شده است، و به غیر این عمل هم تا آخر روز از سایر مفطرات چیزی مرتکب نشده، و جاهل به حکم مسئله بوده است، فعلاً از این عمل هم تائب شده است، بنابراین که کفاره واجب باشد، طوری ممکن نیست که اطعام مسکین یا صوم ستیّن یوماً اتیان کند، بکلفت و مشقّت نیافتد، تکلیف او چیست؟

(ج)- در فرض سئوال چنانچه جاهل به مفطرّیت بوده، ظاهراً حکم کفّاره واجب نباشد، و الّا اگر جاهل به وجوب کفّاره بوده، باید کفّاره را بدهد و صرف مشقّت و کلفت مانع از لزوم کفّاره نیست.

1- (س) هلال شوّال که در بعضی از امصار رؤیت می شود به توسط تلفون به جاهای دیگر خبر می دهند که موجب ظنّ می شود، آیا برای تکلیف، قول تلفونچی و حصول ظنّ کافی است در افطار کردن یا خیر؟

(ج)- حصول ظن کافی نیست، بلکه باید علم حاصل شود یا اطمینانی که نزد عقلا معامله علم به آن میشود.

2- (س) شخص صائم - در ماه مبارک رمضان - مرتکب مفطر محرم می شود، و جاهلاً به این که کفاره جمع واجب می شود، با علم به اصل مفطریّت، آیا معذور است در جمع یا خیر؟ و بر فرض عدم، در صورتی که بعد مشکوک باشد، جهل و علم مذکور حین الافطار حکمش چیست؟

(ج)- در صورت مفروضه معذور نیست، و باید کفّاره جمع را بدهد.

3- (س) شخص صائم اگر در مسجد مشغول نماز باشد در ضیق وقت، و در اثناء نماز دهنش از خون بن دندان پر شود، تکلیفش چیست؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، هرگاه ممکن باشد دفع خون به نحویکه مسجد نجس نشود؛ ولو به جمع کردن خاک مسجد و ریختن خون در آن و اخراجش بعد از نماز، یا آنکه داشته باشد چیزی که نماز در آن تمام نباشد، خون را به آن دفع کند، بلکه اگر این قسم میسر باشد مقدّم است بر فرض اول، و الّا اگر هیچ قسم ممکن نباشد، تنجیس مسجد که بعد از نماز تطهیر نماید مقدم است بر ابطلال صلوه و صوم.

4- (س) صائم اگر - به خاک یا خون یا بلغم و یا به گرد خاک و یا به افتراء از زبان معصوم - روزه را باطل کند، تکلیفش کفاره جمع است یا نه؟

(ج)- بلی کفاره جمع است.

1- (س) در شب ماه مبارک صیام می داند که اگر خودش را جنب نماید، یا بر خودش و یا به زوجه اش غسل ممکن نخواهد شد، اما تیمّم ممکن است، و با این حال خودش را جنب می نماید، روزه اش چطور است؟

(ج)- بسم الله تعالی، روزه اش صحیح است؛ هر چند خلاف احتیاط است از حیث تکلیف.

2- (س) اگر کسی به کفاره ماه رمضان المبارک قادر نباشد، چه کند؟

(ج)- هرگاه ممکن باشد؛ هیجده روز روزه بگیرد، یا به قدر امکان تصدق بدهد، و اگر هیجده روز ممکن نشد، به قدریکه ممکن باشد روزه بگیرد، اگر مطلقاً عاجز باشد؛ استغفار نماید.

3- (س) جاهل به مسئله ندانسته که جماع و یا این که صبح را جنب ماندن روزه را باطل می کند، بعد از آن شنیده و دانسته، آیا مثل عالم و عامد است یا نه؟

(ج)- اگر مقصر باشد؛ یعنی شاک بوده و مسامحه کرده، در سئوال ظاهراً مثل عالم است.

4- (س) هرگاه روزه بگیرد به قصد آن که هرگاه در واقع قضاء رمضان بر ذمّه دارم محسوب باشد، و اگر کفاره یا به طور دیگر در واقع برذمّه ام می باشد، از آن محسوب شود، و الّا به جهت والدینم، صحیح است یا نه؟

(ج)- صحیح است، لکن تعیین والدین بنماید.

1- (س) در روز روزه از روی غفلت مسئله که صحت آن را نمی دانسته، گفته باشد، موجب کفاره جمع و روزه باطل می شود یا نه؟

(ج)- باطل نمیشود روزه. ظم. طبا و ع.

2- (س) از جهت جهل به موضوع در روزه ماه رمضان افطار نموده، مثل آن که مسئله آن را می دانسته که هرگاه کسی خوف تلف باشد از شدت تشنگی، به قدر ضرورت می تواند آب بیاشامد، لکن این شخص به مقدار خوف ضرر عطش نداشته، آشامید، بعد از التفات، گمان حال که روزه باطل است، افطار ثانوی مضرّ نیست غذا میل نمود، تکلیف چیست؟

(ج)- قضاء و کفّاره هر دو واجب است. ظم. طبا و ع.

3- (س) موضوع دروغ که در شرع مقدس حرام است بیان فرمائید.

(ج)- چیزیکه به اعتقاد متکلم غیر واقع است گفتن، مگر در مواردیکه استثناء شده، مثل دروغ در مقام وعده به زوجه. ظم. طبا و ع.

4- (س) در کفاره؛ اطعام شصت مسکین واجب است به مقدار مد بدهد؟ یا به قدر متعارف یک نفر سیر شود؟ و هرگاه به عنوان مهمانی بطلبد و فقرا را قصد کفاره کند، صحیح است یا نه؟

(ج)- بلی هر دو صورت مانعی ندارد.

5- (س) هرگاه مسئله را شک در صحتش دارد، یا ظن به صحت، و به عنوان صحّت بگوید، مبطل صوم و موجب کفاره است یا نه؟

(ج)- اگر طوری عنوان کند که برگردد به کذب بر خدا و رسول، مشکل است. ظم. طبا و ع.

1- (س) سفر اختیاری، یا لازم عرفی، یا واجب شرعی، بر هم می زند تتابع در روزه کفاره را یا نه؟

(ج)- در واجب شرعی ظاهراً مضرّ به تتابع روزه ی کفّاره نیست، و در سفر لازم عرفی و غیره محل اشکال است.

2- (س) در شب ماه رمضان کسی بیان مسئله نمود از روی ظن خودش لیکن تصریح به علم و ظن ننمود در روز روزه از او سوال نمودند که آن مسئله شب گذشته را از دیگری سوال نمودیم طور دیگر جواب داده مثلاً شب گفته بود که وسواس هرگاه مسح پا را زیاده از متعارف از روی عمد و اختیار بکشد وضویش باطل است در روز گفتند ما سوال کردیم کسی مسح را تا زانو هم بکشد عیبی ندارد و زیادی آن لغو و جواب داد که من درست گفته ام ایشان هم درست عنوان کرده اند قصد من شخص وسواسی بوده قصد ایشان مطلق مردم لکن گوینده مسئله ظن به گفته خودش داشته نه علم آیا بر همچه شخصی کفاره جمع لازم است یا نه؟

(ج)- اولاً هرگاه گفتن این شخص بعنوان حکایت و نقل از قول عالمی بوده است این تصدیق در روز هم مضر به صوم او نخواهد بود و در غیر این صورت هم هرگاه ظن اطمینانی به صدق داشته آن هم انشاءالله مضر نیست و الا محل اشکال است.(1)

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 106.

 

1- (س) غروب شرعی در صوم و صلوه به سقوط قرص است و یا به زوال حمره از مشرق؟

(ج)- به رفتن قرمزی مشرقی است از بالای سر بلکه احوط این است که قرمزی از تمام ربع مشرقی فلک برچیده شود بالنسبه به نماز مغرب و صوم و اما نسبت به نماز ظهر و عصر پس احوط این است که از سقوط قرص عقب نیفتد.(1)

2- (س) مقدار صاع را تحدید فرمودید که ششصد و چهارده مثقال صیرفی است در بلدی فقیهی اگر صاع را به حسب اواسط شعیرات تحدید نموده باشد و بر طبق آن عمل نموده باشند در این زمان که تقدیر اوزان به مثقال صیرفی و حمصات در ایران و عراق متداول شده است اگر در تحدیدین توفیر باشد یعنی مقدار صاع به حسب شعیرات قدری زیاد باشد از تحدید حالیه عمل به کدام یکی از تحدیدین اولی و احوط است خصوصاً در جایی که تقدیر اوزان در بلدشان به مثقال صیرفی و حمصات متداول نباشد بینوا ادام الله ظلکم

(ج)- البته عمل به آنچه زیادتر باشد غالباً احوط است الاحقر عبدالکریم الحائری.(2)

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 138.

2- [2] . نسخه خطی «گ»، ص 160.

Share