4- معني حضور همه جانبه ي خدا

اميرالمؤمنين(علیه السلام) مي فرمايند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَه، فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»[1] هرکس خود را شناخت پروردگار خود را خواهد شناخت. حال سؤال اين است که چگونه خود را بشناسيم تا حقيقتاً پروردگار خود را شناخته باشيم و متوجه تدبير همه جانبه ي او که در همه ي عالم حي و حاضر است، بشويم؟ به عنوان مثال همين طور که شما دست تان را كه تكان مي دهيد، مي توانيد هر انگشتي را جداگانه حرکت دهيد و يکي را نيمه باز نگه داريد و يکي را باز کنيد و همه ي آن  حرکات را به منِ خود نسبت مي دهيد و اين نشان مي دهد مَنِ شما حضوري همه جانبه و همه جايي در بدن تان دارد، اين نحوه حضور براي خدا آنچنان است که قرآن مي فرمايد: «ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها»[2] يك برگ فرو نمي افتد مگر آن که خداوند از آن آگاهي دارد و به اذن حضرت رب انجام مي شود. با شناخت خود و نحوه ي حضور خود در بدن، مي فهميم چگونه دنيا در قبضه ي رب العالمين است. نتيجه ي چنين نگاهي آن مي شود که انسان احساس مي کند در آغوش پروردگار عالم زندگي  مي كند و نه منفكّ و تنها و منزوي. بيشترين مشكل آدم ها اين است كه احساس مي كنند در اين دنيا تنهايند. آري اگر كسي تنها شد، واقعاً دنيا برايش جهنم مي شود. ولي اين واقعيت ندارد، حقيقت آن است که همه زير سايه ي حضرت رب العالمين هستيم که حضوري همه جانبه دارد. گفت:

همچو موري اندر اين عالم خوش ام

كه فزون از خويش باري مي كشم

اين شعر زبان حال انساني است که متوجه است مي تواند در زير سايه ي ربوبيتِ پروردگار و مددهاي حضرت حق به توفيقاتي برسد که به تنهايي به آن ها نمي رسيد.

وقتي درست در خود سير كنيم، آري وقتي درست در خود سير كنيم، خود را دريچه ي ارتباط با خدا مي يابيم و معني «مَنْ عَرَفَ نَفْسَه، فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» تحقق مي يابد. پس در اين راه، هر چيزي كه مانع شناخت تمامي حقيقت ماست و مانع درست نگريستن به خودمان است، بايد كنار گذاشته شود.

 

----------------------------------------------
[1] - بحار الأنوار، ج‏2، ص 32.
[2] - سوره ي انعام، آيه ي 59.

Share