ورزش و آثار آن از دریچه دین/ بخش پنجم

موضوع: 
نویسنده: ظاهر حبیبی
ورزش

آثار اجتماعی و سیاسی ورزش:
1. کاهش فساد وناهنجاری ها:

یکی از آثار خوب وسازنده ورزش در اجتماع کاهش مفاسد و برنامه های غیر اخلاقی است. ورزشکاران به جهت تمرکز فکری در برنامه های ورزشی، از پرداختن به مسائل حاشیه ای و غیر هنجاری، غیر اخلاقی و اجتماعی در امان هستند وبه همین جهت می توان ورزش را یکی از مهم ترین عوامل بازدارنده از مفاسد اجتماعی و اخلاقی دانست. آیت الله مکارم شیرازی یکی از راه های که پیرامون «مشکلات جنسی جوانان» مطرح می کند توجه و روی آوردن به ورزش است وی می نگارد: «معروف است ورزشكاران نسبت به مسائل جنسى كم علاقه هستند، چون ورزش مقدار فراوانى از انرژى هاى بدنى و فكرى آن ها را به خود اختصاص مى دهد و طبعاً از مسائل ديگر كم مى كند. به همين دليل براى جلوگيرى از تحريكات زياد جنسى لازم است جوانان برنامه هاى وسيع و متنوع ورزشى انتخاب كنند».(56) ایشان می افزاید: «به همان اندازه كه تحرّك و ورزش هاى فردى و دسته  جمعى براى آن ها مفيد است، انزوا و به گوشه اى خزيدن و در فكر فرو رفتن براى اين قبيل افراد سم مهلك است كه بايد به هر قيمتى شده از آن دورى گزينند. اين توصيه را فراموش نكنيد و آثار معجزه آساى آن را ببينيد، در روز آن قدر ورزش كنيد كه خسته شويد و شب هنگام به محض اين كه در بستر آرميديد در خواب عميقى فرو خواهيد رفت و از شر بسيارى از خيالات و افكار واهی نجات خوهید یافت».(57).
2. صفا وشادابی درجامعه:
همان طوری که اشاره شد که یکی از آثار ونتایج سودبخشی که ورزش برای خود شخص دارد ایجاد روحیه ای شاداب و پرنشاط است، ولی از آن جایی که برخی ورزش ها به صورت گروهی ودسته جمعی اجرا می گردد و همچنین ورزش های که هرچند به صورت فردی انجام می پذیرد اما با این اصل که هر فرد زیر مجموعه ای از خانواده ها وجامعه می باشد ورزش به طور غیر مستقیم در ساختن یک جامعه پویا وشاداب نیز نقش ایفا خواهد کرد. بنا به راین از این زوایه نیز اهمیت ورزش در جامعه آشکار خواهدشد.
3. آمادگی در مقابل دشمن:
آمادگی درمقابل دشمن و دفاع از دین وناموس وطن بر هر مسلمانی لازم وضروری است. هر چند قوی و نیرومند بودن در ذات خود یک امر مطلوب و پسندیده است و باید از ضعف وناتوانی دوری جست چنانچه در روایت آمده است که رسول گرامی اسلام فرمود: «المُؤمنُ القَوىّ خَيرٌ وَ أَحَبَّ إلَى اللّهِ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعيفِ؛ (58) مؤمنی که قوی و نیرومند باشد از مؤمن ضعیف، بهتر و دوست داشتنی تر است. در جای دیگر نیز آن حضرت مؤمن قوی ونیرو مند را محکم واستوار تشبیه به تنه درخت، و آدم ضعیف را به ساقه های کم بنیه که با اندک بادی به این طرف آن طرف خم می شود تشبیه نموده است لذا می فرماید: »مَثَلُ الْمُؤْمِنِ الْقَوِيِّ كَالنَّخْلَةِ وَ مَثَلُ الْمُؤْمِنِ الضَّعِيفِ كَخَامَةِ الزَّرْع؛ (59) حكايت مؤمن نيرومند چون نخل است و حكايت مؤمن ناتوان چون ساقه كشت.   اما از طرف دیگر ورزیده گی و توانایی دفاعی در مقابل دشمن نیز به عنوان یک وظیفه لازم وضروری است چنانچه قرآن کریم از مسلمانان می خواهد که برای مقابله وبرابری با دشمنان اسلام. در پی کسب توانایی های لازم باشند بدین جهت در قرآن کریم می فرماید: وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة؛(60) هر مقداری که می توانید در برابر دشمنان توانایی کسب کنید. خداوند دراینجا به يك اصل حياتى كه در هر عصر و زمان بايد مورد توجه مسلمانان باشد اشاره مى كند، و آن لزوم آمادگى رزمى كافى در برابر دشمنان است؛ لذا مى  فرماید «و در برابر دشمنان هر قدر توانايى داريد از نيرو و قدرت آماده سازيد» (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ).يعنى در انتظار نمانيد تا دشمن به شما حمله كند و آن گاه آماده مقابله شويد، بلكه از پيش بايد به حد كافى آمادگى در برابر هجوم هاى احتمالى دشمن داشته باشيد. در این اصل اساسى که در زمینه ی جهاد اسلامى و حفظ موجوديت مسلمانان، و مجد و عظمت و افتخارات آنان بيان شده است، تعبير آيه به قدرى وسيع است كه بر هر عصر و زمان و مكانى كاملا تطبيق مى كند. كلمه «قوة» چه كلمه كوچك و پر معنايى است، نه تنها وسائل جنگى و سلاح هاى مدرن هر عصرى را در بر مى گيرد، بلكه تمام نيروها و قدرت هايى را كه به نوعى از انواع در پيروزى بر دشمن اثر دارد شامل مى شود، اعم از نيروهاى مادى، معنوى، جسمی، روحی و... همچنین قدرت هاى اقتصادى، فرهنگى، سياسى، كه آن ها نيز در مفهوم «قوة» مندرج هستند. خلاصه از هر نیرو و قوه ای که نقش بسيار مؤثرى در پيروزى بر دشمن دارد نبايد غفلت كرد. جالب اين است كه در روايات اسلامى براى كلمه «قوة» تفسيرهاى گوناگونى شده كه از وسعت مفهوم اين كلمه حكايت مى كند، مثلا در بعضى از روايات مى خوانيم كه پيامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود منظور از قوة «تیر» است؛ و در روايت ديگرى آمده كه منظور از آن هر گونه اسلحه است؛ و باز در روايتى كه در تفسير عياشى آمده مى خوانيم كه منظور از آن شمشير و سپر است؛ و بالآخره در روايت ديگر كه در كتاب «من لا يحضر» آمده : که يكى از مصداق هاى قوة در آيه موهاى سفيد را به وسيله رنگ سياه كردن است! يعنى اسلام حتى رنگ موها را كه به سرباز بزرگسال چهره جوان ترى مى دهد به خاطر ارعاب دشمن از نظر دور نداشته است، و اين نشان مى دهد كه چه اندازه مفهوم «قوة» در آيه فوق وسيع است. (61) وقتی رنگ کردن موهای سفید ازمصادیق «قوّه» گفته شود آیا ورزیده شدن بدن وبدست آوردن نیروی جسمانی که آثر وفوائد روحی و اجتماعی واخلاقی و... دیگر دارد از مصادیق «قوة» محسوب نمی شود؟ علاوه بر اینکه امروزه ورزش و ورزیدگی یکی از فنون نظامی به حساب می آید که باید رزمندگان اسلام علاوه بر فنون دیگر نظامی باید این فن را نیز مهارت داشته باشد.
آیت الله مکارم شیرازی می فرماید: ولى افسوس كه مسلمانان با داشتن يك چنين دستور صريح و روشنى گويا همه چيز را به دست فراموشى سپرده اند، نه از فراهم ساختن نيروهاى معنوى و روانى براى مقابله دشمن در ميان آن ها خبرى هست، و نه از نيروهاى اقتصادى و فرهنگى و سياسى و نظامى، و عجب اين است كه با اين فراموشكارى بزرگ و پشت سر انداختن چنين دستور صريح باز خود را مسلمان مى دانيم، و گناه عقب افتادگى خود را به گردن اسلام مى افكنيم و مى گوئيم اگر اسلام آئين پيشرفت و پيروزى است پس چرا ما مسلمان ها عقب افتاده ایم!؟.به عقيده ما اگر اين دستور بزرگ اسلامى (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ) به عنوان يك شعار همگانى در همه جا تبليغ شود و مسلمانان از كوچك و بزرگ، عالم و غير عالم، نويسنده و گوينده، سربازوافسر، كشاورزو بازرگان، در زندگى خودآن را بكار بندند، براى جبران عقب ماندگيشان كافى است. سيره عملى پيامبر ص و پيشوايان بزرگ اسلام نيز نشان مى دهد كه آن ها براى مقابله با دشمن از هيچ فرصتى غفلت نمى كردند، در تهيه سلاح و نفرات، تقويت روحيه سربازان، انتخاب محل اردوگاه، و انتخاب زمان مناسب براى حمله به دشمن و به كار بستن هر گونه تاكتيك جنگى، هيچ مطلب كوچك و بزرگى را از نظر دور نمى داشتند. (62) از لحاظ قانون ادبی نیز آمادگی نیروی جسمی و ورزیدگی بدنی در این آیه مندرج است زیرا واژه «قوة» که به صورت نکره آمده عمومیت را می رساند چنانچه آیت الله مکارم در نکته های تفسیر آیه می فرماید: نكته مهم ديگرى كه از آيه فوق استفاده مى شود رمز جهانى و جاويدانى بودن آئين اسلام است، زيرا مفاهيم و محتويات اين آئين آن چنان گسترده است كه با گذشت زمان به كهنگى و فرسودگى نمى گرايد، جمله «و أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» هزار سال پيش مفهوم زنده اى داشت، و امروز هم چنين است، و ده هزار سال ديگر هم مفهوم آن هم چنان زنده باقى خواهد ماند، زيرا هر سلاح و قدرتى در آينده نيز پيدا شود در كلمه جامع «قوة» نهفته است چون جمله «ما استطعتم» «عام» و كلمه «قوة» كه به صورت «نكره» آمده است عموميت آن را تقويت كرده و هر گونه نيرويى را شامل مى شود.(63)
4. تأثیرات فرهنگی:
امروز کشورها با تشکیل تیم های ورزشی و اعزام آنان به کشورهای دیگر، مسابقات جهانی، جام جهانی و المپیک باعث تأثیرت فرهنگی در بین ملیت های مختلف وکشور های مربوطه خواهد شد. وقتی تیمی از یک کشوری علاوه بر اجرای مسابقات ورزشی اخلاق، ایمان، توکل به خدا، امانت، صداقت، فروتنی و... را نیز در مقابل انظار میلیون ها شرکت کننده وتماشاگران به طور مستقیم وغیر مستقیم، به نمایش می گذارند برنده دل ها و مجذوب قلوب خواهند شد زیرا دستورات اسلام منطبق با فطرت بشری است و رعایت آن ها لاجرم بر دل هر انسانی خواهد نشست. یک ورزشکار مؤمن و متعهد می تواند که هویت دین ومذهبش را در چنین موقعیت های به دیگران اعلام نماید و با اخلاق واعمال زیبا خویش به طور غیر مستقیم مبلّغ و مروّج دین اسلام قرار گیرد و موجب عزت و افتخار گردد چنانکه خواسته ی رهبران دینی ما نیز همین است لذا امام جعفر الصادق (علیه السلام) می فرماید: «كُونُوا لَنَا زَيْناً لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ كُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبِيحِ الْقَوْل ؛ (64) امام صادق (علیه السلام) فرمود: مايه زينت ما باشيد و مايه زشتى ما نباشيد. با مردم سخن نيكو بگوئيد و زبانتان را حفظ كنيد و از پر حرفى و سخنان زشت خوددارى نمائيد. بنابر این وقتی یک ورزشکار فرمایشات اهل بیت را بکار بندد هم مایه زینت برای آن ها خواهد بود و هم از این رهگذر در بین اقوام وملل گوناگون با ادیان و گرایشات مختلف فرهنگ اسلام واهل بیت را به جهانیان منتقل خواهد کرد.».
نتایج: ورزش وفعالیت ازلوازم زندگی انسان است به طور که از همان بدو تولد دستگاه خلقت، فعالیت و تحرک را برای رشد و توانایی او در وجودش نهادینه کرده است. بر اساس متون دینی، ورزش نه تنها یک امر جایز بلکه نسبت به آن تشویق شده است. براساس حکم عقل نیز ورزش با توجه به آثار مفید وسازنده ی فردی، اجتماعی و... که دارد؛ ضروری می نماید.

پي نوشت ها :
39.ورایم ابن ابی فرس، مجموعه ی ورایم (تنبیه الخواطر)، ج 1، ص2.
40.قدسی، احمد، حیات پر برکت، ص 208 41.همان ص 209
42.توحیدی اقدم، محمدحسین، درامدی به ورزش در اسلام، ص 97
43.حاجی زینعلی، علی محمد، قلب وورزش، ص 69.
مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 110 44.
45. الحیاة، ج 5، ص 437 .
46.بحارالانوار، ج 75، ص 26.
آرام، احمد، ترجمه الحیاة، ج 5، ص 464 47.
48.الحیاة، ج 5، ص 437
49.عارف، سید محمد صادق، راه روشن (ترجمه محجه ی البیضاء)، جلد 5، ص: 175
50.قلب و ورزش، ص 42.
مفاتیح الجنان، اواخر دعای کمیل، ص 126 51.
مفاتیح الجنان، اواخر دعای ابو حمزه ثمالی، ص 369. 52.
امام خمینی، روح الله، صحیفه نور، ص 261. 53.
هاشمی نوربخش، حسن، ورزش از دیدگاه اسلام،236. 54.
حیات پر برکت، ص 211. 55.
مکارم شیرازی، ناصر والاترین بندگان خدا، ص 172 56.
173 همان، ص 57.
58.خرمشاهی، بهاءالدین وانصاری، مسعود، پیام پیامبر، ص 640
59.نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده، ص 715
انفال/60 60.
61.برگرفته از تفسیر نمونه، برای توضیح بیشتر به ج 7 تفسیر نمونه ص 223 رجوع شود.
62.همان
63.همان
64.صابری یزدی، علیرضا و انصاری محلاتی، محمدرضا، ترجمه الحکم ازاهره، ص 469.
منابع:
قرآن.
1. نهج الفصاحة.
2.نهج البلاغه.
3.آرام، احمد، ترجمه الحياة، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ مکرر 1380.
4.آشتيانى، ميرزا احمد و شاگردان، طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز، تهران، کتابخانه صدوق، چاپ سوم 1362.
5.انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ اول 1381.
6.توحیدی اقدم، محمدحسین، درامدی بر ورزش در اسلام، قم، نصایح، چاپ اول 1380.
7.تممی آمدى، عبد الواحد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ، قم، دفتر تبليغات، چاپ 1366.
8.حاجی زینعلی، علی محمد، قلب و ورزش، تهران، موسسه کتاب همراه، چاپ دوم 1377.
9. حرانى، ابن شعبه  تحف العقول عن آل الرسول (صلی الله علیه وآله)  ، قم، جامعه مدرسين، چاپ دوم 1404ق
10.خرمشاهى، بهاء الدين و انصارى ، مسعود، پيام پيامبر، تهران، منفردريا، چاپ اول 1376
11.خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم 1385.
12.شيخ صدوق، أمالي الصدوق، بیروت، چاپ پنجم 1400 ق.
13.طباطبایی، محمدحسین، المیزان، مترجم محمدباقر، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسين حوزه علميه، چاپ اول 1374.
14.صابرى يزدى، على رضا و انصارى محلاتى ، محمد رضا، ترجمه الحكم الزاهرة، قم، سازمان تبليغات اسلامى، چاپ دوم 1357.
15.صبوری، حسین، ورزش در اسلام، مشهد، انتشارات امامت، چاپ اول 1371.
16.عارف سيد محمد صادق، راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء)، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1372
17.فلسفى ، محمد تقى، الحديت- روايات تربيتى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ 1368.
18.قاسمی، وحید، جامعه شناسی ورزش، تهران، جامعه ورزش شناسان، چاپ اول 1388
19.قدسی، احمد، حيات پر بركت، قم، بی جا، چاپ اول 1380 .
20.قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم، مصطفی، چاپ چهارم 1380
21.قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، قم، هجرت، چاپ هفدهم 1386.
22. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزاعمال، بی جا، بی تا.
23. علامه مجلسى،1404 ق، بحار الأنوار، لبنان، مؤسسة الوفاء بيروت.
24.مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، قم، دارالعلم، چاپ اول 1378.
25.مكارم شيرازى، ناصر، آفريدگار جهان، قم، انتشارات مدرسة الامام على بن ابى طالب (عليه السلام).
26. مكارم شيرازى ، ناصر، والاترين بندگان، قم، انتشارات نسل جوان، بی تا.
27.مكارم شيرازى ، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ 1377..
28. مكارم شيرازى ، ناصر، تفسیر نمونه، تفسير نمونه، تهران،   دار الكتب الإسلامية، چاپ 1374،
29. ورایم ابن ابى فراس،   مجموعة ورایم (تنبيه الخواطر)، قم، مكتبه فقيه ، بی تا.
30.هاشمی نوربخش، حسن، ورزش از دیدگاه اسلام، قم، سبط النبی، چاپ اول 1384.

Share