جایگاه فرهنگ کار در اسلام / بخش دوم

روز کارمند
در اسلام نه رهبانیّت و معنویت گرایی افراطی مسیحیّت مطرح است و نه دنیا گرایی افراطی یهودیّت. اسلام دینی معتدل است که سهم جسم و روح و دنیا و آخرت هر دو در آن حفظ و رعایت شده است.

مطالب قبلی [ جایگاه فرهنگ کار در اسلام / بخش اول ]

این پست سعی دارد به دو پرسش پاسخ گفته شود ابتدا اینکه فرهنگ کار در اسلام چه جایگاهی در مبانی دینی و اعتقادی ما دارد؟ و آیا دین اسلام ما را به کار و کوشش و تلاش دعوت کرده است یا به تن پروری؟ » اینک بخش دوم جایگاه فرهنگ کار در اسلام :

جایگاه فرهنگ کار در اسلام

6. حد و اندازه ی پرداختن به کار

در اسلام نه رهبانیّت و معنویت گرایی افراطی مسیحیّت مطرح است و نه دنیا گرایی افراطی یهودیّت. اسلام دینی معتدل است که سهم جسم و روح و دنیا و آخرت هر دو در آن حفظ و رعایت شده است. از این رو هم تشویق به کار و تلاش و پرهیز از تنبلی و کسالت در آن وجود دارد و هم مسئله ی مقدّر بودن روزی و ضمانت آن از جانب خدا[1] و پرهیز از حرص و آز که به تعبیری می توان آن را «رعایت اعتدال در کار» نامید. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «لیکن طلبک المعیشه فوق کسب المضیع و دون طلب الحریص الراضی بدنیاه المطمئن الیها»

تلاش تو در راه کسب معاش باید برتر از عمل فرد مسامحه گری باشد که بر اثر سستی، حق کار را ضایع کرده است و فروتر از کار حریصی باشد که به افراط و زیاده روی گرائیده است، حرص و فرومایه ای که به جای تمام فضائل انسانی و تعالی معنوی، فقط به دنیای خویش دلگرم و مسرور است و با وجود آن خود را مطمئن و آرام احساس می کند.[2]

امام حسن عسکری (علیه السلام) انسان ها را از این که به بهانه ی ضمانت رزق و روزی از جانب خداوند، دست از کار و تلاش بردارند، نهی فرموده است:

«لایشغلک رزق مضمون عن عمل مفروض»؛ مبادا روزی ضمانت شده، تو را از کار واجبی باز دارد.[3]

امام کاظم (علیه السلام): در آن بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید: ساعتی برای مناجات با خدا، و ساعتی برای امر زندگی؛ و ساعتی برای همنشینی با برادران و معتمدانی که عیب های شما را به شما بشناسانند و در باطن به شما اخلاص داشته باشند؛ و ساعتی برای پرداختن به لذت هایی که حرام نباشد.[4] برخی نیز در گذشته به اندیشه ی توکل و بهانه کردن آیاتی همچون: «وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْث لا یحْتَسِب وَ مَن یَتَوَکلْ عَلی اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ»[5] دست از کار و تلاش می کشیدند، که در نکوهش این عقیده و عمل نیز روایات متعدّدی از معصومین (علیهم السلام) نقل شده و در آنها تأکید شده است که هم زمان با کار و تلاش باید به خداوند توکل داشت نه با ترک کار.

امام صادق (علیه السلام): «لاتدع طلب الرزق من حله فانّه عون علی دینک و اعقل راحلتک و توکّل».

از طلب روزی حلال دست مکش، زیرا طلب روزی حلال تو را در دینت یاری مِی رساند. پای اشترت را ببند و به خدا توکل کن.[6]

علاوه بر این، به امید آرزوها و بخت و شانس از کسب و کار دست کشیدن نیز مردود و مذموم است.

امام علی (علیه السلام): «و ایّاک و الاتکال علی المنی فانّها بصائع النّوکی... بادر الفرصت قبل ان تکون غصّه»[7]

امام سجاد (علیه السلام): «اللهم صل علی محمد و آل محمد، و اکفنا طول الامل، و قصّره غنّا بصدق العمل»؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را از آرزوهای دور و دراز بازدار و با عمل صادقانه از آرزومندی نجاتمان بخش.[8]

از طرفی دیگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) انسان ها را از اینکه با افراط در کار از انجام فرایض و اعمال عبادی واجب باز مانند، سخت برحذر داشته است:

«لا تشاغل عمّا فرض علیک بما قد ضمن لک فانّه لیس بفائتک ما قد قسم لک و لست بالحق ما قد زوی عنک»؛ مبادا با پرداختن به کسب و روزی تضمین شده از آنچه بر تو واجب شده است باز مانی؛ زیرا قسمت تو از روزی می رسد و آنچه قسمت تو نباشد به آن دست نمی یابی.[9]

نکته ای که در این مبحث باید بدان توجه داشت این است که اگرچه در قرآن کریم، بارها دنیا و زندگی دنیایی نکوهش شده و از آن به لهو و لعب و زینت و تفاخر و متاع غرور تعبیر و بر توجه به حیات اخروی تأکید شده است[10] ولی به معنای نفی مطلق دنیا و دست کشیدن از کار و تلاش نیست؛ بلکه مقایسه ی ارزش متاع دنیوی با پاداش اخروی است. در اسلام کسب و کار و تلاش در حد معقول هرگز به معنای دنیاگرایی و غفلت از خدا و آخرت که در این صورت انسان برای رسیدن به دنیا و مادیان دست به هر جنایتی می زند.

از طرف دیگر، انگیزه های افراد از کارها نیز یک ملاک عمده در مثبت یا منفی بودن کارهاست که در دو روایت زیر به آن اشاره شده است:

پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم): «افضل العمل ما ارید به وجه الله»؛ برترین کارها، کاری است که برای خدا باشد.[11]

«کان صلی الله علیه و آلیه جالسا مع اصحابه ذات یوم فنظر الی شاب ذی جلد و قوّه و قد بکر یسعی فقالوا  ویح هذا لو کان شبابه و جلده فی سبیل الله فقال الله علیه و اله: لا تقولوا هذا فانّه ان کان یسعی علی نفسه لیکفّها عن المسئله و یغنیها عن النّاس فهو فی سبیل الله و ان کان یسعی ابوین ضعیفین او ذریّه ضعفا لیغنییهم و یکفهم فهو فی سبیل الله و ان کان یسعی تفاخرا و تکاثرا فهو فی سبیل الشیطان».

روزی رسول اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) با اصحاب خود نشسته بود، جوان توانا و نیرومندی را دید که اول صبح به کار و کوشش مشغول شده است. کسانی که در محضر آن حضرت بودند گفتند این جوان شایسته ی مدح و تمجید بود اگر جوانی و نیرومندی خود را در راه خدا گام برمی دارد، همچنین اگر کار می کند به نفع والدین ضعیف یا کودکان ناتوان که زندگی آنان را تأمین کند و از مردم بی نیازشان سازد، باز هم به راه خدا می رود، ولی اگر کار می کند تا با درآمد خود به تهیدستان مباهات نماید و بر ثروت و دارایی خود بیفزاید او به راه شیطان رفته و از صراط حق منحرف شده است.[12]

7. اثرات و فواید کار

در مکتب نورانی اسلام، علاوه بر تبیین اهمیّت و جایگاه کار و مقام کارگر و تشویق به کار و تلاش به فواید و اثرات کار نیز اشاره شده است.

جدای از نقش کار در سلامت جسمی و روحی انسان که علم و تجربه آن را ثابت کرده است، در روایات معصومین (علیهم السلام) به مواردی دیگر از جمله نقش کسب و کار در حفظ دین، ایجاد عزّت نفس، افزودن عقل و هوش، رسیدن به اجر و پاداش اخروی به عنوان یک عبادت مهم اشاره شده است. به نقش عبادی کار با سه روایت از پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) در ابتدای مقاله اشاره کردم و اکنون به نقل چند روایت دیگر می پردازیم:

امام صادق (علیه السلام): «التجارة تزید فی العقل»؛ تجارت کردن عقل را می افزاید.[13]

پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم): «انّ المؤمن إذا لم یکن له حرفة یعیش بدینه»؛ همانا مومن اگر شغل و حرفه ای نداشته باشد، دین خود را وسیله ی امرار معاش می کند.[14]

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم): «نعم العون علی تقوی الله الغنی»؛ توانگری نیکو یاوری است برای پرهیزگاری از خدا.[15]

امام صادق (علیه السلام): «نعم العون الدنیا علی الاخره»؛ خوب یاوری است دنیا برای آخرت.[16]

8. آداب کسب و کار

در روایات معصومین (علیهم السلام) به بسیاری از اصول و آداب کار اشاره شده است، از جمله: دانستن احکام کارها، وارد شدن به کارها از راه آن، انجام کارها در وقت مناسبش، انجام کارها از روی عقل و خرد، محکم کاری، آینده نگری، نظم در امور، غنیمت شمردن فرصت ها، توکل به خدا، طلب خیر و برکت از خدا، داشتن صداقت در کار، رعایت انصاف و پرهیز از ستم و اجحاف و... که به چند روایت در این باره اشاره می کنم:

امام صادق (صلی الله علیه وآله و سلم): «من أراد التجاره فلیتفقه فی دینه لیعلم بذلک ما یحل له مما یحرم علیه»؛ هر کس بخواهد تجارت کند باید احکام دین خود را بیاموزد تا حلال را از حرام باز شناسد.[17]

امام علی (علیه السلام): «یا معشر التجاره قدموا الاستخاره و تیرّکوا بالسهوله واقتربوا من المبتاعین و تزیینوا بالحلم و تناهو عن الیمین و جانبوا الکذب و تخافوا الظلم و انصفوا المظلومین و لاتقربوا الربا و اوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوا الناس اشیاعهم ولا تعثوا فی الارض مفسدین».

ای جماعت بازرگانان، پیش از شروع سب و کار از خداوند خیر و نیکی طلبید و با آسانگیری در معامله از خداوند برکت جویید، به خریدار نزدیک شوید، به زیور بردباری آراسته شوید، از قسم خوردن بپرهیزید، از دروغ گفتن دوری کنید، از ستم کردن و اجحاف بترسید، با مظلومان به انصاف و عدالت رفتار کنید و پیرامون ربا نگردید و پیمانه و ترازو را کامل کنید و چیزی از حق مردم فرو نگذارید و روی زمین در گرداب فساد و تبهکاری فرو مروید.[18]

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): «یا بن مسعود، إذا عملت عملا فاعمل بعلم و عقل و ایّاک و ان تعمل عملا بغیر تدبر و علم جل جلاله بقول «و لا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا»؛ ای پسر مسعود، هرگاه کاری کردی، از روی آگاهی و خردمندی انجامش ده و از اینکه کاری را بدون اندیشه و آگاهی انجام دهی بپرهیز، زیرا خداوند جل جلاله می فرماید: «و مانند آن زنی مباشید که رشته ای را محکم تافته بود پنبه کرد»[19]

پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم): «أفضل الاعمال أحمزها»؛ برترین کارها، استوارترین آنهاست.[20]

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم): «ان الله تعالی یحب إذا عمل احدکم عملا ان یتقنه»؛ خداوند تعالی دوست دارد که هرگاه فردی از شما کاری کند، آن را محکم و بی عیب انجام دهد.[21]

امام علی (علیه السلام): «اوصیکما... بتقوی الله و نظم امرکم»؛ شما را به تقوای الهی و نظم در کارتان سفارش می کنم.[22]

امام رضا (علیه السلام): هر کس از راه خود به جستجوی کاری برخیزد لغزش پیدا نمی کند و اگر بلغزد وسیله ای برای خلاصی یابد.[23]

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): کارها همه در گرو وقت خود است.[24]

امام علی (علیه السلام): بپرهیز از شتاب زدگی در کارها پیش از رسیدن وقت آنها و از اهمالگری در آن هنگام که امکان دست یافتن فراهم آمده باشد.[25]

9. هر کسی را بهر کاری ساختند

نکته ی دیگری که در روایات معصومین (علیهم السلام) به آن اشاره شده این است که خداوند روزی هر کسی را در کاری نهاده و دیگر اینکه هر کسی در کار خاصّی استعداد بیشتری دارد و بهتر می تواند از عهده ی آن برآید؛ بنابراین توجه به این نکته برای پیشبرد بهتر امور ضروری است. به نقل دو روایت در این باره اکتفا می کنیم:

پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم): «إعملو فکل میسر لما خلق له»؛ همه ی شما کار و کوشش نمایید، ولی متوجه باشید که هر کس برای کاری که آفریده شده لایق تر است و آن را به سهولت و اسانی انجام می دهد.[26]

امام صادق (علیه السلام): «من النّاس من رزقه فی التجاره و منهم من رزقه فی السیف و منهم من رزقه فی لسانه»؛ روزی بعضی مردم در تجارت است و روزی برخی در شمشیر و روزی پاره ای دیگر در زبانشان[27]

10. شغل های برتر

اگر چه در اسلام و نزد خدا همه ی مشاغل مهم و محترم و ضروری هستند، اما برخی شغل ها به خاطر اهمیت شان در زندگی بشر از جایگاه والاتری برخوردارند از جمله کار تعلیم و تربیت (معلمی)، کشاورزی، دامپروری، تجارت.

امام صادق (علیه السلام) «معلم الخیر تستغفر له ذواب الارض و حیتان البحر و کل صغیره و کبیره فی الارض الله و سمائه»؛ برای آموزگار خوبی ها، جنبندگان زمین و ماهیان دریا و هر موجود ریز و درشتی در زمین و آسمان خدا آمرزش می طلبند.[28]

امام صادق (علیه السلام): «عالم افضل من الف عابد و الف زاهد»؛ یک عالم برتر از هزار عابد و هزار زاهد است.[29]

امام صادق (علیه السلام): «ما فی الاعمال شیء احب الی الله تعالی من الزراعه، و ما بعث نبیّا الا زراعا ادریس (علیه السلام) فانّه کان خیّاطا»؛ در میان کارها هیچ کاری نزد خدا محبوب تر از کشاورزی نیست و خداوند هیچ پیامبری را برنیانگیخت مگر آنکه کشاورز بود به جز ادریس (علیه السلام) که خیاط بود.[30]

امام باقر (علیه السلام): «خیر العمال زرع یزرعه فیاکل منه البر و الفاجر»؛ بهترین کارها زراعت است که نفعش عاید عموم می شود و از محصول آن نیکوکاران و بدکاران ارتزاق می کنند.[31]

امام علی (علیه السلام): «تعرضوا للتجاره فانّ فیها غنی لکم عمّا فی ایدی الناس و ان الله عزّوجل یحب العبد المحترف الامین»؛ به تجارت بپردازید که آن شما را از آنچه در دست مردم است بی نیاز می گرداند و خدای عزّوجل بنده ی پیشه ور درستکار را دوست دارد.[32]

اما همانگونه که گفته شد همه ی کارها مهم و لازمند و هرکس که به هر کار مشروع و مفیدی دست می زند، با آن به کسی یاری می دهد و گرهی از زندگی دیگری می گشاید، در واقع عمل عبادی انجام می دهد؛ چرا که عبادت تنها به نماز و روزه و تسبیح و سجاده نشینی و... منحصر نمی شود.

11. نتیجه گیری فرهنگ کار در اسلام :

از مجموع مباحث مطرح شده به این نتیجه می رسیم که عنصر کار در فرهنگ اسلام به بهترین وجه و از جهات گوناگون طرح و تبیین شده است. خداوند در قرآن تاکید فرموده است که هر کس در گرو کار خود است و برای او چیزی جز حاصل کار و تلاشش نخواهد بود. علاوه بر این، در قرآن کیفیّت کار مهم تر معرّفی شده است تا کمیّت آن و برای کسانی که عمل نیکو و صالح انجام می دهند اجر و پاداش عظیم اخروی در نظر گرفته شده است. در روایات معصومین (علیهم السلام) کار عبادتی بس بزرگ معرفی شده است تا آنجا که از ده جزء عبادت، نه جزء آن به کسب روزی حلال اختصاص دارد و مقام کارگر چنان بزرگ است که در ردیف مجاهدان راه خدا قرار دارد و وجودش از آتش جهنّم مصون می باشد.

در اسلام از یک سو مسئله ی مقدّر بودن روزی و ضمانت آن از جانب خدا و توصیه به توکّل مطرح است و از طرف دیگر، تشویق و ترغیب فراوان به کار و تلاش و پرهیز از تنبلی و سستی؛ یعنی در عین تلاش باید به خداوند توکل داشت و از او خیر و برکت خواست. علاوه بر این، به امید بخت و آرزو دست از کسب و کار کشیدن نیز ناپسند و مردود است. از طرف دیگر از افراط و زیاده روزی در کار و حرص زدن برای مال و منال دنیوی نیز باید پرهیز کرد تا موجب باز ماندن از واجبات دیگر و غرق شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا و آخرت نشود.

در اسلام آداب و شرایط قابل توجهی برای کار ذکر شده است، از جمله:

- هر کسی باید احکام کاری را که بدان می پردازد بداند تا به حرام و خطا نیفتد.

- هر کاری به هنگام خویش انجام شود، نه شتاب نابجا خوب است و نه تأخیر بی مورد.

- در هر کاری باید از راه آن وارد شد.

- از فرصت ها قبل از فوت شدن به بهترین نحو باید استفاده شود.

- در کارها باید آینده نگری داشت.

- توجه به محکم کاری در کارها

- داشتن صداقت در امور.

- رعایت حقوق کارفرما و مصرف کننده و پرهیز از اجحاف و ستم و کم کاری.

در اسلام تمام مشاغل محترمند و برای جامعه لازم و ضروری معرفی شده اند؛ اما برخی شغل ها به دلیل اهمّیّت بیشتری که در زندگی بشر دارند از جایگاه برتری برخوردارند، از جمله: کار تعلیم و تربیت، کشاورزی، دامپروری و تجارت.

جایگاه فرهنگ کار در اسلام

منابع و مآخذ [ فرهنگ کار در اسلام ]:

1. قرآن کریم
2. ابن اثیر، مجد الدین بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالمکتب العلمیه، 1415.
3. آرام، احمد، الحیاه، تهران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380.
4. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، 1382.
5. تمیمی آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، 1366.
6. توسلی، غلام عباس، جامعه شناسی کار و شغل، تهران، سمت، چاپ اول، 1357.
7. حرانی، ابی محمد الحسن بن علی، تحف اعقول عن آل الرسول، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، موسسه ی نشر اسلامی، 1404.
8. شعرانی، میرزا ابوالحسن، صحیفه سجادیه، قم، انتشارات قائم آل محمد(صلی الله علیه وآله و سلم)، چاپ دوم، 1384.
9. صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی، امالی، بیروت، ناشر اعلمی، چاپ پنجم، 1400.
10. صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1404
11. غزالی، ابوحامد امام محمد، به کوشش حسین خدیو جم، انتشارات علمی و فرهنگی، 1375.
12. فراستیه، ژان، اقتصاد کار، ترجمه عبدالعظیم بیبانی، بی جا، انتشارات مروارید، 1355.
13. فرید، مرتضی، الحدیث(روایات تربیتی از مکتب اهل بیت)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1367.
14. فیض الاسلام، علینقی، نهج البلاغه، قم، انتشارات فیض الاسلام، 1368
15. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365.
16. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، 1403.
17. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بی جا، مکتب الاعلام الاسلامی، 1367.
18. مولانا، جلال الدین محمد بلخی، به همت نیکلسون، انتشارات مولی، 1369.
19. میک، رونالد، پژوهشی در نظریه ارزش کار، ترجمه م. سوداگر، تهران، انتشارات پازند، 1358.

فرهنگ کار

پی نوشت ها :
[1] هود/6، ذاریات/58 و...
[2] فرید، 1367، ج3، ص 7.
[3] حرانی، 1404، ص 489، نیز: محمدی ری شهری، 1367، ج 5، ص 2044، ش 7161.
[4] حرانی، 1404، ص 302.
[5] طلاق/3.
[6] مجلسی، 1403، ج 68، 138.
[7] فیض الاسلام، ص931.
[8] صحیفه ی سجادیه، دعای چهلم.
[9] محمدی ری شهری، 1367، ج5، ص2044، ش7130.
[10] انعام/6، عنکبوت/64، محمد /36، حدید / 20 و....
[11] محمدی ری شهری، 1367، ج 9، ص 4064،ش 14314.
[12] فرید، 1367، ج3، ص 214- غزالی، 1375، ج1، ص 325.
[13] صدوق، 1404، ج3، ص191.
[14] آرام، 1380، ج 5، ص490.
[15] مجلسی، 1403، ج 74، ص 155.
[16] همان، ج70، 62.
[17] آرام، 1380، ج 5، ص 588.
[18] صدوق، 1400، بیروت، 497.
[19] آرام، 1380، ج1، ص200.
[20] محمدی ری شهری، 1367، ج 9،ص 4064، ش14312.
[21] پاینده، 1383، 305.
[22] فیض الاسلام، 1368، ص977.
[23] مجلسی، 1403، ج 71، ص340.
[24] مجلسی، 1403، ج 77، ص 165.
[25] فیض الاسلام، 1368، ص 1031.
[26] فرید، 1367، ج 3، ص 1.
[27] کلینی، 1365، ج5، ص305.
[28] مجلسی، 1403، ج2، ص17.
[29] مجلسی، 1403، ج 2، ص 19.
[30] آرام، 1380، ج 5، ص 509.
[31] فرید، 1367، ج 3، ص 26.
[32] صدوق، 1404، ج 3، ص 193.

Share