پیرامون تفکّر و عبرت، راهگشای آخرت

تفکر و اندیشیدن

نعمت تفکّر و اندیشیدن، بزرگ ترین نعمت الهی و وجه تمایز انسان با دیگر موجودات عالم است. اندیشیدن، هم دنیای انسان را درست می کند و هم آخرت او را. البتّه تفکّر، گاهی به طور مستقیم ما را دعوت به آمادگی برای معاد می کند.با نگاه اجمالی به آیات نورانی قرآن و نیز احادیث پربرکت اهل بیت علیهم السلام به خصوص جملات ناب امیر بیان امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه، به خوبی در می یابیم که برای داشتن آخرتی سعادتمند گریزی از تفکّر و عبرت گیری نیست که در این نوشتار سعی کرده ایم گوشه ای از اثرات تفکّر را بر آخرت را بررسی کنیم.

کنترل فکر
اندیشیدن، شمشیری دولبه است که بسته به نوع استفاده از آن می تواند مفید و نجات بخش و یا مضرّ و مهلک باشد. به عنوان نمونه حدیثی بسیار گران سنگ از امام علی (علیه السلام) نقل می کنیم که فرمودند:« مَن كَثُرَ فِكرُهُ فِي المَعاصِي دَعَتهُ إلَيها[1] آنكه در گناهان، بسيار انديشه كند، اين كار، او را به گناه مى كشانَد». مچنین امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: « التَّفَكُّرُ يَدْعُو إِلَى الْبِرِّ وَ الْعَمَلِ بِه[2] انديشه كردن، آدمى را به نيكى و عمل بر طبق آن فرا مى‏ خواند».

این دو روایت، به خوبی لزوم محافظت و کنترل فکر را به انسان گوشزد می کند. مهم ترین عامل کنترل فکر نیز وابسته به اطلاعاتی است که به واسطه اعضاء و جوارح انسان دریافت می شود؛ لذا برای کنترل فکر، ابتدا باید چشم، گوش، زبان و... را کنترل کرد. به عبارت دیگر؛ عوامل محیطی، تأثیر بسیار زیادی بر روی سلامت و کارایی فکر انسان دارد. روایت دوم تفکر صحیح و خیرخواه را مدّ نظر دارد.

عبرت؛ محصول تفکّر ارزشمند
بهترین نوع تفکّر و کنترل فکر، آن است که با استفاده از آن، انسان از وقایع و اطلاعات به دست آمده از طریق اعضاء و جوارح خود عبرت اندوزی کرده و برای یافتن راه حق و صحیح استفاده کند. امام علی (علیه السلام) فرمودند: « وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِم[3] و كسى كه در صدد پند و عبرت گرفتن باشد، بينائى و بصيرت يابد و كسى كه بصير شد، فهم و درك يابد و كسى كه فهم و درك داشته باشد علم و دانش به دست آورد». قطعا مبنای پیمودن راه درست و تکامل، شناختن و دانستن وظیفه و راه حق است. این عِلم، تنها با عبرت گیری از حوادث و اطلاعات، به دست می آید و عبرت اندوزی نیز، در سایه تفکّر صحیح محقّق خواهد شد. ارزش تفکّر این است!

عبرت از مرگ؛ برای مرگ!
کشف آخرت و عوالم پس از این دنیا به دلیل نامحسوس و غیرتجربی بودن آن ها، سخت تر و باور به آن و تلاش برای آن، پیچیده تر است. به همین خاطر یکی از اصول دین مربوط به آخرت است که از آن با نام معاد یاد می شود.
دین اسلام برای باورپذیر کردن این اصل مهم، او را به تفکّر هر چه بیشتر و عبرت از وقایع پیرامون دعوت می کند. تفکّر صحیحی که باعث نتایج و عبرت های ذی قیمتی است و انگیزه و تلاش انسان برای امور معنوی و آخرتی را متحوّل می کند. یکی از امور تأمّل برانگیز و عبرت آور، مرگ است.

«وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحيد [ق/19] و سرانجام، سكرات (و بي خودى در آستانه) مرگ به حق فرا مى‏ رسد (و به انسان گفته مى ‏شود:) اين همان چيزى است كه تو از آن مى‏ گريختى!».

گنج پنهان
قرآن کریم در داستان حضرت موسی و خضر علیهما السلام می فرماید:
«أَمَّا الجِدَارُ فَكاَنَ لِغُلَامَينِ يَتِيمَينْ‏ فىِ الْمَدِينَةِ وَ كاَنَ تحَتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَ كاَنَ أَبُوهُمَا صَلِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَن يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّك‏ [کهف/82] و اما آن ديوار، از آن دو نوجوان يتيم در آن شهر بود و زير آن، گنجى متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحى بود و پروردگار تو مى ‏خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج كنند اين رحمتى از پروردگارت بود».

در روايت وارد شده كه در آن گنجى كه خدا براى آن دو يتيم حفظ كرده بود، چنين نوشته ‏اى وجود داشت: در شگفتم از كسى كه به مرگ يقين دارد، چرا مى‏ خندد و خوشحال است و در شگفتم از كسى كه به حساب (قيامت) يقين دارد، چرا معصيت مى‏ كند و تعجّب مى‏ كنم از كسى كه به (قضا) و قدر يقين دارد، چرا محزون می شود و تعجّب دارم از كسى كه دنيا و تحوّلات آن را مى ‏شناسد، چرا به آن اعتماد مى‏ نمايد و خردمندترين مردم، نيكوكار خائف و احمق ‏ترينشان گناهكارى است كه خود را ايمن بداند.[4]

به راستی گنج، آن چیز بسیار با ارزشی است، که سال ها مخفی مانده و بسیاری از آن غافلند و واقعیّتی به نام "مرگ" دقیقاً همین ویژگی را دارد. همه دیوار مرگ را می بینند ولی کسی از گنج عبرتی که زیر آن پنهان شده است خبر ندارد حال آن که بسیار به آن نیاز دارد. بیرون کشیدن این گنج نیازمند تفکّر و تأمّل است.

از امام صادق (علیه السلام) این چنین نقل شده است« ذكر الموت يُميت الشّهوات في النّفس و يُقلع منابت الغفلة و يُقوّى القلبَ بمواعد اللَّه و يُرقّ الطّبع و يُكسر اعلام الهوى و «يُطفى‏ء نار الحرص و يُحقّر الدّنيا و هو معنى ما قال النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله فكر ساعة خير من عبادة سنة[5] ياد مرگ، شهوات غير مشروع را در ضمير انسان مى‏ ميراند، ريشه ‏هاى غفلت و ناآگاهى را مى‏ كَند، دل را به وعده‏ هاى الهى تقويت مى‏ كند، به طبيعت آدمى، نرمى و رقّت مى‏ بخشد، نشانه ‏هاى هوى‏ پرستى را درهم مى ‏شكند، آتش حرص را فرو مى‏ نشاند و دنيا را در نظر آدمى كوچك و حقير مى‏ سازد و اين است معنى جمله‏ اى كه پيامبر گرامى فرموده است: "يك ساعت فكر، از يك سال عبادت بهتر است».

برای دست یافتن به یک نگاه منطقی به این دنیا و کشف حقیقت آن (که لازمه گم نشدن در آن است) لازم است از بیرون آن به سوی آن نگاه کرد. به همین جهت تفکّر در رابطه با مرگ و آخرت و یادآوری آن بهترین روش دستیابی به حقیقت دنیا و برنامه ریزی برای استفاده منطقی و درست از عُمر برای رسیدن به سعادت و خوشبختی دائمی است.

 

منبع: رهروان ولایت
----------------------------
پی نوشت:

[1] غرر الحكم، ح8561.
[2] الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص 47.
[3] نهج البلاغه(صبحى صالح)، ص506.
[4] ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج‏1، ص293.
[5] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏6، ص133.

Share