مروری بر فضایل حضرت فاطمه علیهاالسلام - استاد محمدی

دریافت ویدئو
در این کلیپ کوتاه ، استاد رضا محمدی توضیحاتی در خصوص فضایل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ارائه می دهند.

مروری بر فضایل حضرت فاطمه علیهاالسلام - استاد محمدی

در این کلیپ کوتاه ، استاد رضا محمدی توضیحاتی در خصوص فضایل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ارائه می دهند.

فضایل حضرت فاطمه

در عظمت و بزرگی حضرت زهرا «س» همین بس که در نسب خانوادگی شهره جهان است، زیرا پدری چون حضرت محمد«ص»، اولین فرد جهان هستی در کمال و فضائل و مادری چون خدیجه کبری«ع» یکی از زن های کامله جهان هستی و دومین مسلمان و فداکارترین فرد در راه اسلام و همسری چون امیرمؤمنان علی«ع» که به منزله جان پیامبر«ص» و برترین انسان بعد از ایشان است و فرزندانی چون حسنین«ع» و زینبین«س» دارد. به راستی کجا می توان خانه ای جز خانه گلی فاطمه یافت که چنین انسان های بزرگی در آن جمع شوند.

امام صادق «ع» فرمود: «او صدیقه کبری است که قرن های گذشته بر محور شناخت او دور زده است.»(1)

چگونه می توان او را شناخت، در حالی که خدای متعال به پیامبر اکرم«ص» فرموده است: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی لما خلقتک ولولا فاطمه لما خلقتکما؛(2) ای پیامبر! اگر تو نبودی هستی را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را به وجود نمی آوردم.»

پیامبر گرامی اسلام درباره او فرمود: «اگر [خوبی ها و] زیبایی ها به صورت انسانی درآید، او فاطمه خواهد بود، بلکه او برتر [از آن] است؛ به راستی که دخترم فاطمه برترین انسان روی زمین از نظر عنصر و ذات و از نظر شرافت وبزرگواری است.»(3)

مهدی صاحب الزمان«عج»، فاطمه«ع» را الگو و مقتدای خویش می داند و می فرماید: «و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه، وسیردی الجاهل رداءه عمله و سیعلم الکافر لمن عقبی الدار؛(4) دختر رسول خدا«ص» زیباترین الگو برای من است، و به زودی نادان، پستی عمل خویش را خواهد دید و کافران درمی یابند که پایان کار به نفع چه کسی است.» و امام صادق «علیه السلام» او را لیله القدر نامید.(5)

پی نوشت ها :

1ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (بیروت، داراحیاء التراث العربی)، ج 43، ص 105.

2ـ علامه مرندی، ملتقی البحرین، ص 14؛ ر. ک: میرجهانی، الجنه العاصمه، ص 148؛ صالح بن عبدالوهاب العرندس، کشف اللآلی، به نقل از فاطمه زهرا«س»، بهجه قلب المصطفی، رحمانی همدانی (تهران، نشر المرضیه، دوم، 1372) ص 9.

3ـ حموینی، فرائد السمطین، ج 2، ص 68.

4ـ بحارالانوار، (پیشین)، ج 53، صص 179- 180.

5ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (داراحیاء التراث العربی)، ج 43، ص 65

Share