بازخوانی انگیزه های سیدالشهداء از عزیمت به کربلا

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه/ پدیدآونده: محمدی
انگیزه های امام حسین علیه السلام از رفتن کربلا
در این نوشتار تلاش بر این است در مورد انگیزهای امام حسین علیه السلام از رفتن به کربلا مطالبی ارائه گردد.

بازخوانی انگیزه های سیدالشهداء علیه السلام از عزیمت به کربلا

در این بخش از ضیاءالصالحین به بازخوانی انگیزه های امام حسین علیه السلام از ترک خانه خدا و انتخاب مسیر کربلا پرداخته شده است. در ادامه با ما همراه باشید. 

درباره انگیزه امام حسین علیه السلام از رفتن به کربلا بیشتر بدانید...

انگیزه های امام حسین علیه السلام از رفتن به کربلا

کاروان عدالت و آزادی به سوی هدف راه می سپرد که مردی از کوفیان آن را دید و بی درنگ به دیدار پسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که امیر آن کاروان بود، شتافت. این مرد که «ابو هره» و از تیره و تبار قبیله بلند آوازه بنی اسد عنوان شده است، هنگامی که به امام حسین علیه السّلام رسید، سلام و درود نثارش کرد و گفت: هان ای فرزند گرانمایه پیامبر! چرا هجرت؟ چرا ترک یار و دیار؟ چرا دوری از مدینه؟ و چرا هجرت از کنار خانه خدا؟ راستی چه انگیزه و عامل و یا چه کس و چه چیزی تو را از حرم نیای گرانقدرت، پیامبر خدا بیرون آورد؟ «یا ابن رسول اللَّه ما الّذی أخرجک عن حرم جدّک محمّد.» امام حسین علیه السّلام در پاسخ او در اشاره به حاکمیّت ترور و وحشت و مذهب سالاری دروغین و خشونت بار و مخوف اموی، فرمود: «ویحک یا أبا هرّة! انّ بنی امیّة أخذوا مالی، و شتموا عرضی فصبرت، و طلبوا دمی فهربت؛ و أیم اللَّه لتقتلنی الفئة الباغیة و لیلبسنهم اللَّه ذلا شاملا، و سیفا قاطعا، و لیسلطن اللَّه علیهم من یذلّهم حتّی یکونوا أذلّ من قوم سباء اذ ملکتهم امرأة فحکمت فی أموالهم و دماءهم.»

هان ای «ابا هرّه»! وای بر تو! نمی دانی چه چیز مرا از مدینه بیرون آورد؟ استبدادگران سیاهکار اموی، ثروت و دارایی مرا بخاطر ناسازگاریم با شیوه بیدادگرانه و بربرمنشانه آنان، و دفاع از حقوق و حرمت انسانها از دستم گرفتند، امّا من در راه هدف شکیبایی ورزیدم؛ با ناسزاگویی و بافته های ناروا، حرمت و کرامت مرا شکستند، باز هم شکیبایی پیشه ساختم و همچنان به روشنگری ادامه دادم؛ امّا آنان قصد جانم را کردند و برای ریختن خونم نقشه های شیطانی کشیدند، و من از شهر و دیار و کنار حرم پیامبر بیرون آمدم و به ناگزیر ترک یار و دیار کردم. به خدای سوگند که این بیدادگران مرا به ناحقّ خواهند کشت و خدا به کیفر جنایت و بیدادشان لباس ذلّت را بر اندام آنان خواهد پوشاند و به خفّتی فراگیر و شمشیری برنده گرفتارشان خواهد ساخت، و کسی را بر آنان مسلّط خواهد کرد که آنان را به ذلّت و فرومایگی محکوم سازد؛ به گونه ای که از قوم «سب» نیز، که زنی به دلخواه خویش بر جان و مال آنان فرمان می راند، خوارتر و ذلّت زده تر گردند.

امام حسین علیه السلام با دید ماورایی خود به هر آنچه در شرف وقوع بود علم داشت و با انگیزه به سمت آسمان راه می سپرد و لحظه به لحظه سفر ایشان درسی است از آزادگی و بندگی.

درباره انگیزه های امام حسین علیه السلام از رفتن به کربلا بیشتر بدانید...

پای مکتب حسینی

امام حسین علیه السلام در طیّ مسیر خود به  کربلا فرمود: به راستی که این سرا دگرگون گشته و تغییر قیافه داده و خوبیهایش رو به زوال است، و جز رطوبتی که بر ته کاسه نشیند، و جز یک زندگی پست و کم ارزشی مانند چراگاهی که جز گیاه زیانبخش و بیمارکننده در آن چیز دیگری نمی روید، از آن باقی نمانده است.

آیا نمی بینید که به حقّ عمل نمی شود، و باطل را رها نمی سازند؟! در یک چنین وضعی باید مرد باایمان آرزوی مرگ کند ( و این وضع اسفناک مؤمن را عاشق شهادت و لقای پروردگار می سازد) چرا که من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز ستوه فکر و رنجش دل ندانم، به راستی که مردم گوش به فرمان و پیرو دنیایند، و عقیده و آئین چون لعابی بر سر زبان آنان می باشد که تا زندگیشان روبراه است آن را می چرخانند، و چون به گرفتاری آزموده شوند افراد دیندار کم شوند».

  • آن حضرت به مردی که در حضور او از فردی بدگوئی و غیبت می کرد فرمود: ای مرد، دست از بدگوئی و غیبت بردار، زیرا که آن خوراک روزانه سگهای دوزخ است. [2]
     
  • مردی در نزد حضرت حسین علیه السّلام گفت: احسان و نیکوکاری در غیر اهلش هدر رود، فرمود: این گونه نیست، بلکه احسان همچون بارش باران است که به خوب و بد می رسد.
     
  • امام حسین علیه السلام فرمودند: خداوند در مقابل گرفتن توان افراد؛ بار طاعت خویش از دوششان بر گیرد، و قدرت هر فردی را که برگیرد تکلیف از او بردارد.
     
  • مردی پیش از هر سخنی بدان حضرت گفت: حالت چطور است؛ خدا تو را سلامت بدارد، آن حضرت بدو گفت: سلام بر هر سخن مقدّم است، خداوند سلامتت دهد، سپس فرمود: به هیچ کس تا سلام نکند اجازه ورود مدهید.
     
  • امام حسین علیه السلام فرمودند: مردمی خدا را به چشمداشتی پرستیدند، این پرستش تاجران است، و گروهی او را از روی ترس عبادت کردند، و این عبادت بردگان است، و گروهی وی را برای سپاس و شکر پرستیدند و این پرستش آزادگان است، که از برترین نوع عبادت است.
     
  • آن حضرت فرمود: اگر خدای سبحان بخواهد تدریجا بنده ای را غافلگیر کند، نعمت بسیارش دهد و توفیق شکرگزاری از او برگیرد.[3]
     
  • ایشان فرمودند: از هر كرداری كه موجب عذر خواهی است بپرهیز، كه یقینا فرد مۆمن نه بدی می كند و نه عذر خواهی. و منافق پیوسته بدی می كند و عذر خواهی. [4]

درباره انگیزه های امام حسین علیه السلام از رفتن به کربلا بیشتر بدانید...

جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماه محرم، «ویژه نامه خون خدا (امام حسین علیه السلام)» را مشاهده نمایید.

پی نوشت:
..........................................................................
1. در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان)، صفحه: 166
2. تحف العقول / ترجمه جعفری، صفحه: 227
3.همان، صفحه: 228
4. همان

منابع:
.........................................................................
1. کتاب تحف العقول / ترجمه جعفری
2. کتاب در سوگ امیر آزادی ( ترجمه مثیر الأحزان )

پدیدآورنده: 
Share