خصلت های نیکوی سگ (اوصاف سگ؛ 10 خصلت معنوی)

سید محمد صادق محمدی وفایی؛
خصلتهای سگ , خصلتهای خوب سگ , سگ
روایتی منسوب به اميرالمومنین علی علیه السلام گفته می شود که ايشان ده ويژگی را برای سگ برشمردند که انسان مومن هم باید آنها را دارا باشد. آيا اين روايت درست است؟ در اين صورت مقصود حضرت از آن چيست؟

خصلت های نیکوی سگ (اوصاف سگ؛ 10 خصلت معنوی)

خصلت های نیکوی سگ (اوصاف سگ؛ 10 خصلت معنوی) که در روایتی منسوب به امیرالمومنین علیه السلام مطرح شده که در این نوشتار به بررسی صحت و سقم آن پرداخته میشود...

خصلت های نیکوی سگ (اوصاف سگ؛ 10 خصلت معنوی)

مطلبی منسوب به امام علی علیه السلام، در اوصاف سگ نقل می کنند. لطفا بفرمایید آيا حديث است و اگر هست در کجا آمده است؟

آن مطلب چنین است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در اوصاف «سگ» فرموده است:

طوبی لمن عیشه کعیش الکلب، ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها للمؤمن؛ خوشا به حال کسی که زندگیش چون زندگی سگ باشد. در این حیوان، ده خصلت است که مؤمن، به داشتن آن ها سزاوار است.

  • الاول: لیس له مقدار بین الخلق و هو حال المساکین؛ اول: آن که سگ را در میان مردمان قدری نیست و این حال مسکینان است.
  • الثانی: ان یکون فقیرا لیس له مال و لا ملک و هو صفة المجردین؛ دوم: آن که مالی و ملکی ندارد و این همان صفت مجردین است  مجردین، یعنی کسانی که به مقام تجرد نائل شده اند و از همه چیز و همه کس حتی خود، فارغ شده اند.
  • الثالث: لیس له مأوی معلوم و الارض کلها له بساط و هو من علامات المتوکلین؛ سوم: آن که او را خانه و لانه ای معین نیست و همه زمین، بساط او است و این علامت متوکلان است.
  • الرابع: ان یکون اکثر اوقاته جائعا و هم من دأب الصالحین؛ چهارم: آن که اغلب اوقات گرسنه است و این عادت صالحان است.
  • الخامس: إن ضربه صاحبه مأة جلدة لا یترک بابه و هو من علامات المریدین؛ پنجم: آن که اگر صد تازیانه از صاحب خود بخورد در خانه او را رها نمی کند و این صفت مریدان است.
  • السادس: لا ینام من الیل الا الیسیر و ذلک من اوصاف المحبین؛ ششم: آن که شب هنگام به جز اندکی نمی خوابد و این از اوصاف محبین است.
  • السابع: انه یطرد و یجفی فیجیب و لا یحقد و ذلک من علامات الخاشعین؛ هفتم: آن که رانده می شود و جفا می بیند لکن چون بخوانندش، بدون دلگیری، باز می گردد و این از علامات خاشعین است.
  • الثامن: رضی بما یدفع صاحبه من الاطعمة و هو حال القانعین؛ هشتم: آن که به اضافه طعام صاحبش راضی است و این حال قانعین است.
  • التاسع: اکثر عمله السکوت و ذلک من علامات الخائفین؛ نهم: آن که بیشتر اوقاتش خاموش است و این از علامات خائفین است.
  • العاشر: اذا مات لم یبق منه المیراث و هو حال الزاهدین؛ دهم: آن که چون بمیرد میراثی به جای نگذارد و این حال زاهدان است.

خصلت های نیکوی سگ (اوصاف سگ؛ 10 خصلت معنوی)

پاسخ سوال :

در مورد این روایت چند نکته قابل توجه است:

  • اول: این روایت از نظر معنا و محتوا خیلی پرمغز است. به نظر می رسد غیر معصوم نمی تواند چنین نکات مهمی را در مورد سگ ردیف کند. این دقت فقط از یک معصوم بر می آید.
  • دوم: وقتی سگ اصحاب کهف آن همه عظمت پیدا می کند که بهشتی می شود، نباید سگها را به کلی نادیده گرفت.
  • سوم: مثال زدن به خصلت های ارزنده موجودی چون سگ، خود حاکی از ذهنی دقیق است که ای انسان اگر هیچ چیزی تو را رام نمی کند؛ حداقل از روی حیوانی چون سگ خجالت بکش و چند خصلت خوب را در خودت پرورش بده. ببین که یک سگ این همه خصلت خوب را دارد!
  • چهارم: علاوه بر صفات نیک سگ به صفات خوب دیگر موجودات هم اشاره شده است مثلا پیامبر اکرم سلام الله علیه و آله فرمود: مثل مومن، مثل زنبور عسل است. زنبور عسل سه تا صفت خوب دارد. همیشه از چیزهای طیب و پاکیزه استفاده می کنند. و صادرات او عسل مصفاست. «شِفاءٌ لِلنَّاسِ». سوم حضرت می فرماید: زنبور نشستن و برخواستنش هم با لطافت است. گل و گیاه و شکوفه را از بین نمی برود. مومن هم خانه ای می رود. مهمانی می رود. بین زن و شوهر دعوا نمی اندازد. فتنه به پا نمی کند. غیبت و سخن چینی نمی کند.
  • پنجم: سگ قدرت تفکر ندارد اما این خصلت های خوب را دارد انسانی که درک و شعور دارد و اشرف مخلوقات است باید از چنان غیرتی بهره مند باشد که خصلت های خوب را در حد لازم داشته باشد.
  • ششم: اگر در روایت آمده است که امام می فرماید «طوبی لمن عیشه کعیش الکلب» این از باب تشویق کردن ما به کسب خصلت های خوب است. یعنی داشتن و کسب کردن ویژگی های خوب در حدی ارزشمندند که در هر موجودی هر چند سگ باشد باید گفت ارزشمند است و قابل کسب کردن.
  • هفتم: نوشته اند این حدیث با اختلاف جزیی در چهار کتاب آمده است:
  • 1. روی عن الحسن البصری أنه قال: فی الکلب، عشر خصال محمودة، ینبغی أن تکون فی کل فقیر.
  • 2. در متن بیهقی هم از امام علی (علیه السلام): طوبی لمن عیشه عیش الکلاب.
  • 3. در متن اثنی عشریه: فی الکلب عشر خصال من کانت فیه سعد.
  • 4. در متن لئالی الأخبار: طوبی لمن عیشه کعیش الکلب.
  • هشتم: شاید چون متن و مفاد روایت قوی و با محتواست و در برخی از کتب هم به آن تصریح شده است مرحوم آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی آن را ذکر کرده است.

خصلت های نیکوی سگ (اوصاف سگ؛ 10 خصلت معنوی)

نظر نهایی و رای قطعی در مورد روایت

  • اول: این روایت در کتب مهم شیعه و اهل تسنن ذکر نشده است. این روایت در کتاب «لآلی الأخبار و الآثار»، تألیف شیخ محمد نبی بن احمد تویسرکانی(متوفی 1320ق) ذکر شده است. این اثر شبیه یک کشکول و مشتمل بر آیات، احادیث شیعه، حکایات و مباحث مختلف اخلاقی و اعتقادی است. مؤلف، در بیان مطالب و مباحث، از آیات، روایات، اشعار فارسی و عربی فراوانی استفاده نموده است. این اثر را می توان از جمله کتاب های اخلاقی دانست که با بهره بردن از آیات قرآن کریم و روایات شیعه، مباحث مختلف اخلاق اسلامی را بیان نموده است.
    اهل سنت نیز این روایت را از کتب حسن بصری نقل کرده اند ولی متاخرین آنها گفته اند اسناد چنین روایتی به حسن بصری ثابت نشده است.
  • دوم: در میان شیعه و اهل تسنن به محتوای برخی از فرازهای این روایت اشکال شده است.
  • 1. این که برخی از این خصلت های ده گانه مانند نداشتن میراث اختصاص به سگ ندارد دیگر حیوانات نیز میراث ندارند.
  • 2. اینکه این که گفته شده است «یکون فقیراً لیس له مال و لا ملک» این هم محل اشکال است چون بطور قطع فقر مطلق مذموم است. برخی از تعبیراتی که در این روایت آمده است از آن صوفیه می باشد چون جمله: «صفة المجرّدین» که از تعابیر اهل تصوّف است.
  • سوم: شیعه و اهل تسنن و حتی وهابیون در باب اخلاق اسلامی به وفور از این روایت استفاده کرده اند.
  • چهارم: در آیین وهابیت بر برتری سگها بر بسیاری از انسانها کتابی نوشته شده است به نام: «تفضیل الکلاب علی کثیر ممن لبس الثیاب» و به روایات اهل سنت تمسک کرده اند.
  • پنجم: اگر گفته شده است خوش به حال سگ این به این معنی نیست که یک مسلمانی بگوید کاش من یک سگ بودم بلکه می خواهد این ده خصلت سگ خیلی ارزشمند هستند.
  • ششم: بنابراین چون این روایت با قرآن کریم و روایات سازگاری دارد و مربوط به مسائل اخلاقی است ذکر نشدنش در منابع معتبر او را از ارزشمند بودن ساقط نمی کند.

خصلت های نیکوی سگ (اوصاف سگ؛ 10 خصلت معنوی)

نظر غیر شیعه در مورد روایت

اين سوال از علمای غیر شیعه هم شده است که در زير نمونه ای از سوال و جواب را می آوريم.

❖ السؤال:

نرید التأکد من صحة هذا الموضوع. یقول الإمام الحسن البصری رحمه الله: فی الکلب عشر خصال محمودة ینبغی أن تکون فی المؤمن،

1-أنه لا یزال جائعا حتی یطعم وذلک من آداب الصالحین.
2- لا یکون له موضع یعرف به وذلک من علامة المحبین.
3- لا ینام من اللیل إلا قلیلا وذلک من صفات المحسنین.
4-إذا مات لا یکون له میراث وذلک من أخلاق الزاهدین.
5-أنه لا یترک صاحبه وإن جوعه و طرده وذلک من شیم المریدین.
6-أنه یرضی من الدنیا بأدنی مکان وذلک من إشارة المتواضعین.
7-أنه إذا غلب علی مکانه ترکه وانصرف إلی غیره وذلک من علامة المتواضعین.
8-أنه إذا ضرب و طرد ودعی أجاب ولم یحقد وذلک من أخلاق الخاشعین.
9-أنه إذا حضر شیء للأکل قد ینظر من بعید وذلک من أخلاق المساکین.
10-إذا رحل من مکانه لا یرحل معه شیء ولا له شیء یلتفت إلیه وذلک من صفات المجردین.

❖ الفتوی:

الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه، أما بعد:

 فالکلام المذکور لم نقف علی صحة نسبته للحسن البصری رحمه الله، وقد ذکره التلمسانی فی ترجمة أبی عبد الله الراعی وهو شمس الدین محمد بن إسماعیل الأندلسی الغرناطی ولد بها سنة 782 تقریبا، فقال: ومن فوائد الراعی فی باب العلم من شرحه علی الألفیة: فی الکلب عشر خصال محمودة ینبغی أن تکون فی کل فقیر. . . " ثم ذکر نحوا مما فی السؤال ثم قال: " وقد نسبه للحسن البصری رحمه الله تعالی ورضی عنه بمنه" اه من "نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب" للتلمسانی.

وأما من حیث صحة الکلام فی نفسه فبعض الخصال المذکورة مما حث علی مثله الشرع وهو من جملة الآداب، کالصبر، والوفاء، والرضا بالقلیل، وترک المزاحمة علی الدنیا، وعدم الحقد.

وفی بعضها نظر، کمدح من لم یترک میراثا وعده من الزاهدین، مع أن النبی صلی الله علیه وسلم قال لسعد بن أبی وقاص لما أراد التصدق بماله کله: إِنَّک أَنْ تَذَرَ وَرَثَتَک أَغْنِیاءَ خَیرٌ مِنْ أَنْ تَذَرَهُمْ عَالَةً یتَکفَّفُونَ النَّاسَ. رواه البخاری ومسلم.

وما ثبت من أقوال الصالحین فیعرض علی الشرع فما وافق الکتاب والسنة قبل، وما خالفهما رُدّ. ومن أراد معرفة ما یحسن الاتصاف به من أخلاق فلینظر فی الکتاب والسنة ففیهما الغنیة والکفایة.

وفی الکلب خصال محمودة فعلا، وقد بالغ بعضهم فی مدحه حتی ألف کتابا سماه: "تفضیل الکلاب علی کثیر ممن لبس الثیاب" وهو للأدیب محمد بن خلف المرزبانی، مع لفت النظر إلی أن الکلب وإن اتصف بصفات حسنة، فإنه لا یجوز تربیته أو اقتناؤه إلا فی الحالات التی رخص فیها الشارع ککلب الصید أو الماشیة. ویرجی الاطلاع علی الفتوی رقم: 18892، ففیها تفصیل ذلک.

 والله أعلم. المفتی: مرکز الفتوی

منابع:

  • ۱. نشان از بی نشانها، چاپ هجدهم، ج اول، ص ۳۱۰.
  • ۲. در ثمین و ماء مَعین، آیت الله سید مجتبی حسینی میر صادقی زنجانی، چاپ دوم، صفحه ۴۵۷.
  • ۳. لئالی الاخبار، ج ۵، ص ۳۸۷- ۳۸۸.
  • ۴. تحریر المواعظ العددیه، ص 5.
Share