با وجود قرآن و روایات، چرا فلسفه و عرفان بخوانیم؟

استاد حسن رمضانی؛
فلسفه وعرفان

وقتی ما معتقدیم ناب ترین معارف و عقلیات در قرآن وجود دارد و قرآن چیزی کم ندارد چرا باید فلسفه و عرفان بخوانیم؟

خواندن فلسفه و عرفان نوعی ریاضت است که هاضمه فکری و معرفتی انسان را تقویت می کند تا بتواند آنچه را که قرآن یا روایات بیان می کند به بهترین وجه ممکن بفهمد.

البته لازمه این سخن آن نیست که بگوییم کسانی که فلسفه یا عرفان نخوانده اند قرآن یا روایات را نمی فهمند؛ چون که فهم خود درجاتی دارد. مثلا پیامبر اکرم فرمود: «العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان» این فرموده پیامبر را ابوذر شنید و فهمید، سلمان شنید و فهمید، عرب بدوی و انسان معمولی هم شنید و فهمید و ما و شما هم شنیدیم و فهمیدیم  و همه یک سهم عمومی در فهمیدن آن داشته وداریم ؛ اما اگر با توجه به مباحث متطقی و فلسفی کسی بگوید: این تعریفی که پیامبر صلی الله علیه و آله از عقل ارايه کرده تعریفی رسمی است نه ماهوی، در اینجا پیامبر، ماهیت عقل را معرفی نکرده بلکه خاصیت عقل را بیان  فرموده است؛ آیا عرب بدوی و فرد معمولی می تواند این گفته را بفهمد؟ یقینا نه! فقط کسی که با مباحث منطقی و فلسفی آشناست می فهمد که تعریف پیامبر تعریف ماهوی نیست بلکه تعریف بالخاصیه است. پس فقط از طریق یک تخصص، بدون آنکه بر روایت چیزی تحمیل کنیم، می توانیم آن مطلب را درک کرده و بفهمیم.

هر چه انسان در عقلیات و منطقیات یا در عرفانیات و ذوقیات، تدرّب بیشتری داشته باشد از روایات وآیات  بهره بیشتری می برد.

مثلا اگر یک پیام بهداشتی در قرآن یا روایات وجود داشته باشد، آیا یک متخصص در علم پزشکی آن را بهتر درک می کند یا یک آدم معمولی؟ مطمئنا کسی که پزشکی و طب می داند آن را بهتر درک می کند؛ البته نمی گوییم زمانی که فن پزشکی نباشد مردم چیزی نمی فهمند، یقینا می فهمند، ولی فهمی عادی و معمولی خواهند داشت. هچنین در قرآن و روایات پیام های اقتصادی زیاد است، آیا کسی که در فن اقتصاد کار کرده و زحمت کشیده آن پیام ها را بهتر درک می کند یا کسی که سر رشته ای در این علم ندارد؟ یقینا کسی که در اقتصاد کار کرده آن پیام ها را بهتر درک می کند.

در بقیه علوم و سایر تخصص ها هم همینطور است، در  جامعه شناسی، زمین شناسی، کیهان شناسی و غیره کسی که تخصص مربوطه را فارغ از آیات و روایات دنبال کرده باشد بعد وقتی که آیات و روایات را از انبیا و اولیای دین می شنود، یقینا  او آن ها را بهتر می فهمد و بهتر می پذیرد تا کسی که اصلا این زمینه ها در او نیست.

برای مثال به یک ادیب عرض می کنم وقتی که  شما به عنوان یک ادیب به قرآن مراجعه می کنید آیا شما فصاحت و بلاغت قرآن را بهتر درک می کنید یا کسی که تخصص جنابعالی را ندارد؟ یقینا شما آن را بهتر درک خواهید کرد. آیا شما در این فهم برتر چیزی را بر قرآن تحمیل می کنید؟ مسلما نه! بلکه بر اساس فهم برتر، بهتر آن را می پذیرید.

همین امر را برای تخصص های فلسفی، عرفانی ، منطقی، طبی، روانشناسی، جامعه شناسی و .. در نظر بگیرید.

 

Share