شرح کتاب الحجه کافی جلسه 98 | معتبره ابن ابی لیلی و بررسی آیات مربوطه؛ تقوی در امر ولایت شرط قبولی اعمال - آیت الله میرباقری

شرح و بررسی کتاب الحجه کافی توسط آیت الله سید محمدمهدی میرباقری به همراه متن سخنرانی ؛ این بخش : معتبره ابن ابی لیلی و بررسی آیات مربوطه؛ تقوی در امر ولایت شرط قبولی اعمال

شرح کتاب الحجه کافی جلسه 98 | معتبره ابن ابی لیلی و بررسی آیات مربوطه؛ تقوی در امر ولایت شرط قبولی اعمال - آیت الله میرباقری

در این بخش از ضیاءالصالحین، نود و هشتمین قسمت از سلسله مباحث شرح و بررسی کتاب «الحجه کافی» آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع «معتبره ابن ابی لیلی و بررسی آیات مربوطه؛ تقوی در امر ولایت شرط قبولی اعمال» را به مدت 51 دقیقه با مخاطبان عزیز به اشتراک می گذاریم.

شرح کتاب الحجه کافی - آیت الله میرباقری

معتبره ابن ابی لیلی؛ سیر انسان تا صلاح

بحث در روایات باب معرفت الامام بود و به بررسی معتبره ابن ابی لیلی پرداختیم که مفاد بسیار مهمی دارد. صدر روایت فرموده بود: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: إِنَّكُمْ لَا تَكُونُونَ صَالِحِينَ حَتَّى تَعْرِفُوا وَ لَا تَعْرِفُوا حَتَّى تُصَدِّقُوا وَ لَا تُصَدِّقُوا حَتَّى تُسَلِّمُوا»(1) این فقره از روایت را بعد باید مفصل تر بررسی کنیم که این چه سیری است که حضرت بیان کرده اند و با ذیل روایت چه ارتباطی دارد. زیرا در ادامه روایت بحث از شرط معرفت و ولایت امام برای ایمان و توبه و اعمال انسان بیان شده است. لذا باید بحث شود که این صدر و ذیل چه ارتباطی با هم دارند. در ضمن خود این مقامات و نسبت آنها باید مفصل بررسی شود. فانتظر.

در ادامه فرموده بود: «أَبْوَاباً أَرْبَعَةً لَا يَصْلُحُ أَوَّلُهَا إِلَّا بِآخِرِهَا ضَلَّ أَصْحَابُ الثَّلَاثَةِ وَ تَاهُوا تَيْهاً بَعِيداً» یعنی چهار باب است که باید همه را انسان داشته باشد و الا به صلاح نخواهد رسید و تا انسان به صلاح نرسد، کاری نکرده است. کسانیکه سه باب اول را فقط گرفته اند اینها بجایی نخواهند رسید و اصحاب ضلالت هستند.

البته اینکه این ابواب اربعه مقصود همین چهار مرحله مذکور در عبارت قبل است یا اینکه ناظر به آیه بعد است این مورد مناقشه محشین قرار گرفته است و شاید به این خاطر که باب رابع در عبارت مورد توجه قرار گرفته است و در آیه شریفه هم نکته چهارم بعد از توبه و ایمان و عمل صالح، ولایت بیان شده است، این عبارت به معنای دوم نزدیک تر باشد؛ این بحث را در انتهای روایت جمع بندی خواهیم کرد. ولی هرکدام از این معانی مقصود باشد این نکته را بیان می کند که اینها باید با هم باشند و تا انتها باید ادامه پیدا کند. تسلیم تا به صلاح نرسد، اثر ندارد. یا اینکه توبه و ایمان و... تا به اهتداء نرسد فایده ای ندارد.

در ادامه حضرت فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يَقْبَلُ إِلَّا الْعَمَلَ الصَّالِحَ وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ إِلَّا الْوَفَاءَ بِالشُّرُوطِ وَ الْعُهُودِ فَمَنْ وَفَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَرْطِهِ وَ اسْتَعْمَلَ مَا وَصَفَ فِي عَهْدِهِ نَالَ مَا عِنْدَهُ وَ اسْتَكْمَلَ مَا وَعَدَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَخْبَرَ الْعِبَادَ بِطُرُقِ الْهُدَى وَ شَرَعَ لَهُمْ فِيهَا الْمَنَارَ وَ أَخْبَرَهُمْ كَيْفَ يَسْلُكُونَ» در این قسمت بحث به عمل صالح می رسد و اینکه برای قبولی عمل انسان شروطی هست. از این قسمت بروشنی روایت وارد این بحث می شود که شرط قبولی عمل انسان چیست. حضرت به دو آیه ابتدا اشاره می کنند. فرموده: «فَقَالَ  وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ  وَ آمَنَ  وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى  وَ قَالَ  إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ  فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ فِيمَا أَمَرَهُ لَقِيَ اللَّهَ مُؤْمِناً بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ فَاتَ قَوْمٌ وَ مَاتُوا قَبْلَ أَنْ يَهْتَدُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ أَشْرَكُوا مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّهُ مَنْ أَتَى الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا اهْتَدَى وَ مَنْ أَخَذَ فِي غَيْرِهَا سَلَكَ طَرِيقَ الرَّدَى»

آیه اول در سوره مبارکه طه بود که فرموده: «إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ  وَ آمَنَ  وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»(طه/82) که شرط غفران الهی این است که توبه و ایمان و عمل صالحی در کار باشد و البته این باید به هدایت دیگری منجر شود. با آن هدایت متاخر است که این امور مورد پذیرش است. در روایات مکرری بیان شده بود که این هدایت دیگر، هدایت به امام و ولایت و معرفت اوست. روایات این آیه شریفه را در جلسه قبل تقدیم کردیم.

شرح کتاب الحجه کافی - آیت الله میرباقری

بررسی آیه شریفه سوره مائده و شرط تقوی

اما آیه دیگر این است؛ فرموده: «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ  الْمُتَّقين»(مائده/27) در جریان قربانی جناب هابیل و برادرش قابیل، فرموده است که عمل و قربانی از کسی قبول می شود که تقوی داشته باشد.

اما تعریف تقوی چیست؟ اینجا قصد نداریم که مفصل به این بحث بپردازیم ولی روشن است که تقوی رعایت حدود الهی است و در مسیر و طرح الهی بودن است. لکن از آیات و روایات بدست می آید که اصل تقوی، حضور عمل فرعی انسان در وادی تقوی نیست بلکه کل وجود انسان و قلب او باید در وادی توحید و ولایت امام باشد. آیه شریفه فرموده: «یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ  الصَّادِقين»(توبه/119) این معیت و همراهی با نبی اکرم و اهل بیت، تقوی است. لذا در روایات بیان شده است که شیعیان به ائمه متقین هستند.(2) کسی که اصل وجود او از وادی ایمان و تقوی بیرون است حتماً عمل او هم در وادی تقوی نخواهد بود.

از همین جا هم روشن می شود که چرا عمل کسی که در وادی تقوی نیست مورد قبول نخواهد بود. وقتی کسی اصل وجودش در محیط تقوی نیست، عملش حتماً در مسیر الهی نیست. لذا مکرر در قرآن قبل از عمل از انسان ایمان خواسته شده است و الا عمل در وادی توحید و به سمت خدا نخواهد بود و در دنیا واقع می شود.

شرح کتاب الحجه کافی - آیت الله میرباقری

بیان شرط ولایت در روایت مذکور

در ادامه روایت حضرت به این شرط قبولی ایمان و عمل اشاره می کنند؛ فرموده: «وَصَلَ اللَّهُ طَاعَةَ وَلِيِّ أَمْرِهِ بِطَاعَةِ رَسُولِهِ وَ طَاعَةَ رَسُولِهِ بِطَاعَتِهِ فَمَنْ تَرَكَ طَاعَةَ وُلَاةِ الْأَمْرِ لَمْ يُطِعِ اللَّهَ وَ لَا رَسُولَهُ» در این قسمت حضرت بیان می کنند که اطاعت از ولی امر به اطاعت از نبی اکرم متصل شده و اطاعت رسول خدا به اطاعت خدا. این مفاد در واقع بیانی از آیه شریفه معروف است که فرموده: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم»(نساء/59)

مرحوم مجلسی فرمودند اینکه اطاعت ولی امر و رسول به هم متصل شده است این در همین آیه شریفه بیان شده است زیرا رسول و ولی امر را با یک اطاعت بیان کرده است. ولی اطاعت خدا را جدا کرده است و اتصال اطاعت ها بدست نمی آید. لذا برای اتصال اطاعت رسول به خدا فرمودند به این آیه باید استشهاد شود که فرمود: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»(نساء/80) ولی بنظر ما این سیاقت در آیه اولی برای اتصال این اطاعت ها کافی است. تکرار لفظ اطاعت هم در آیه شریفه بخاطر بیان معنای دیگری از اطاعت برای خداست. این اطاعت اصیل و حقیقی است که مختص خداست ولی وقتی نوبت به اطاعت از مخلوق رسید بین رسول و ولی امر دیگر فرقی نیست و ادامه همان است.

اینکه لفظ «وصل» هم در روایت بیان شده است ربطی به اتصال لفظی در آیه شریفه نیست بلکه اتصال حقیقی مقام اطاعت را بیان کرده است. همان اتصالی که اگر از ولی امر اطاعت نشود، تخلف از نبی اکرم و در رتبه دیگر تخلف از خداست. البته این سوال مهم در بحث ارتباط امام و خداوند وجود دارد که چه ارتباطی بین آنهاست که اطاعت آنها حقیقتاً اطاعت از خداست.

شرح کتاب الحجه کافی - آیت الله میرباقری

آیه شریفه زینت و بیوت در باب شرط عبادت

در ادامه روایت حضرت برای تبیین این شرط ولایت و امامت در عبادات و ایمان انسان فرمودند: «وَ هُوَ الْإِقْرَارُ بِمَا أُنْزِلَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ  خُذُوا زِينَتَكُمْ  عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» این عبارت بعد از اشاره به امر ولایت آمده است و روشن است که این زینتی که انسان در عبادت خود باید همراه داشته باشد، امر ولایت است. در آیه شریفه فرموده: «يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِ  مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفين»(اعراف/31) یعنی در نزد مسجد و محل عبادت، زینت های خود را همراه کنید. در ظاهر خود آیه و بعض روایات ذیل آن به زینت های ظاهری اشاره شده است مثل طهارت و لباس نظیف و شانه کردن و... ولی بعض روایات زینت باطنی را هم اشاره کرده است.

در تفسیر عیاشی روایت بیان کرده است: «عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ  فِي قَوْلِ اللَّهِ  خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ قَالَ يَعْنِي الْأَئِمَّة»(3) بعید نیست معنای روایت این باشد که زینتی که در هنگام عبادت و نماز و بندگی باید همراه داشته باشید، ولایت امام است.

در ادامه روایت حضرت فرمودند: «وَ الْتَمِسُوا الْبُيُوتَ الَّتِي  أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ  فَإِنَّهُ أَخْبَرَكُمْ أَنَّهُمْ  رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» اینجا هم باز آیه دیگری است که اشاره به همین شرط قبولی عمل و ایمان و تسبیح و ذکر دارد. در این عبارت دو معنا قابل تصور است. یا اینکه خود بیوت اهل بیت هستند و در بعض روایات هم به این معنی اشاره شده است. معنای دیگر اینکه رجال اهل این بیت هستند و این خانه به وجود و ذکر و تسبیح آنها، بیت ذکر و تسبیح است. بهرحال روشن است که قوام رسیدن به این بیت النور، رسیدن به امام است. شرط رسیدن به ایمان و ذکر و تسبیح و دوری از لهو و غفلت، ورود به وادی ولایت امام است.

شرح کتاب الحجه کافی - آیت الله میرباقری

بررسی آیه انذار در روایت و شرطیت ولایت امام

در ادامه هم حضرت فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ قَدِ اسْتَخْلَصَ الرُّسُلَ لِأَمْرِهِ ثُمَّ اسْتَخْلَصَهُمْ مُصَدِّقِينَ بِذَلِكَ فِي نُذُرِهِ فَقَالَ  وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ تَاهَ مَنْ جَهِلَ وَ اهْتَدَى مَنْ أَبْصَرَ وَ عَقَلَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ  فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ وَ كَيْفَ يَهْتَدِي مَنْ لَمْ يُبْصِرْ وَ كَيْفَ يُبْصِرُ مَنْ لَمْ يَتَدَبَّرْ» جریان رسول و اوصیاء آنها جریان استخلاص خدا نسبت به آنهاست. این اوصیاء هستند که انبیاء را تصدیق کردند و جریان انذاری که دست انبیاء بوده است به آنها رسیده است و خدا هیچ امتی را از این نذر خالی نمی کند.

حضرت در این بحث به آیات سوره فاطر اشاره می کنند. فرموده: «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى  وَ الْبَصيرُ * وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ * وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ * وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ * إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ * إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ»(فاطر/19ـ24) در این آیات از جریان انذار الهی بحث شده است که برای هرکسی مفید واقع نمی شود. کسانیکه میت هستند؛ در وادی عمایه و ظلمات هستند اینها از این انذار بهره ای ندارند. این جریان انذار با نبی اکرم معرفی شده و بعد بیان شده است که هر امتی نذیری برای او خواهد بود و هیچ امتی از نذیر خالی نمی شود. بنظر می رسد که این ذیل ناظر به اوصیاء است که همیشه در زمین حجتی خواهد بود.

بعد در ادامه حضرت به همین نکته می پردازند که کسانیکه در وادی عمایه هستند و جهل دارند، تحیر و سرگردان می شوند و مسیر الهی را پیدا نمی کنند. روشن است که این عمایه، چشم ظاهری انسان نیست بلکه قلب انسان است که کور شده است و دیگر رویتی ندارد. کسیکه تدبری ندارد به بصیرت نخواهد رسید و اهتدائی هم برای او نخواهد بود.

در انتهای روایت هم فرمودند: «اتَّبِعُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ أَهْلَ بَيْتِهِ وَ أَقِرُّوا بِمَا نَزَلَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اتَّبِعُوا آثَارَ الْهُدَى فَإِنَّهُمْ عَلَامَاتُ الْأَمَانَةِ وَ التُّقَى وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَوْ أَنْكَرَ رَجُلٌ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ وَ أَقَرَّ بِمَنْ سِوَاهُ مِنَ الرُّسُلِ لَمْ يُؤْمِنْ اقْتَصُّوا الطَّرِيقَ بِالْتِمَاسِ الْمَنَارِ وَ الْتَمِسُوا مِنْ وَرَاءِ الْحُجُبِ الْآثَارَ تَسْتَكْمِلُوا أَمْرَ دِينِكُمْ وَ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ» بدنبال امام و اهل بیت نبی اکرم باشید که هدایت اینجاست. توضیح بیشتر در جلسات آینده. والحمدلله...

شرح کتاب الحجه کافی - آیت الله میرباقری

پی نوشت ها
.................................................................
(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 182.
(2) اینکه متقین به شیعیان تفسیر شده است در روایات مکرری بیان شده است. مثلا در معتبره محمد بن فضیل در کافی شریف فرموده: «قُلْتُ  إِنَّ الْمُتَّقِينَ  قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ وَ شِيعَتُنَا» الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 435
(3) تفسير العياشي، ج 2، ص: 13

شرح کتاب الحجه کافی - آیت الله میرباقری

جهت دسترسی به مجموعه بیانات آیت الله میرباقری کلیک کنید. 

جهت دسترسی به مجموعه مباحث «شرح کتاب الحجه کافی» کلیک کنید

Share