فاطمه نور بهشت/بخش پنجم

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

در اندوه فراق رسول خدا(ص):
سومین دوره زندگی حضرت زهرا (ع) دوره 75 یا 95 روزه بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) است.پیامبر اکرم در روز های پایانی عمر خویش به شدت نگران  بود و نگران از دنیا رفت.این نگرانی از سرنوشت امت بود و آنچه که بر سر حضرت صدیقه طاهره (ع)، حضرت علی (ع) و فرزندان آنان خواهد آمد.

پیامبر اکرم در آخرین لحظات عمر مبارکش تصمیم داشت باز مجددا بر ۀنچه در غدیر خم فرموده بود، تاکید کند، لذا فرمود: دوات و قلمی بیاورید تا وصیت کنم که بعد از من گمراه نشوید، ولی متاسفانه به ایشان اهانت شد و گفتند پیامبر هذیان می گوید زیرا بیماری و تب بر او غالب شده است. حضرت صدیقه طاهره همه این مصائب را ملاحظه می کند و چون می داند پیامبر از این بستر بیماری برنخواهد خواست،پیوسته گریه می کند.پیامبر (ص) به ایشان فرمود این آیه را بخواند:«و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل أ فان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین»(1) (محمد جز پیامبر خدا نیست که پیش از او هم پیمبرانی آمده  و رفته اند.آیا اگر او بمیرد  یا کشته شود به آیین گذشتگان خودتان بر می گردید. هر کس که به آیین گذشتگان خود برگردد به خداوند ضرری نمی رساند و خداوند شاکران را اداش می دهد). حضرت زهرا از شنیدن این سخنان دریافت که تنها می شود و پیامبر اکرم به دیدار الهی می رود لذا گریه و شیون سرداد. پیامبر که نا آرامی حضرت صدیقه طاهره را دید با دادن این خبر که اولین فردی که به پیامبر ملحق می شود حضرت زهراست،ایشان را آرام نمود.

پیامبر اکرم از دنیا رفت در حالی که سر نازنینش در دامن امیر المومنان علی (ع) بود و وصیت فرمود: «یا علی مرا در خانه ام به خاک بسپار و مراسم غسل و کفن و نمازم را تو بر پا کن ».پیامبر اکرم از دنیا رفت در حالی که در آخرین لحظات عمر شریفش تمام نگرانیش از غصب خلافت مولا علی (ع) و برخوردی بود که با حضرت زهرا و ذریه او خواهد شد. اما متاسفانه به نگرانی پیامبر توجهی نکردند  و در حالی که حضرت علی (ع) مشغول تجهیز پیامبر اکرم (ص) بود یک مرنبه صدای تکبیر از سقیفه که در نزدیکی خانه پیامبر بود بلند شد. مولا علی (ع) از عباس پرسید: چه اتفاقی افتاده؟ عباس گفت: آنچه نباید بشود، شد.

پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) حضرت صدیقه طاهره که شاهد انحراف بود سکوت نکرد زیرا از یک طرف سکوت با مقام عصمت حضرت زهرا (ع) سازگار نبود زیرا دفاع از مظلوم و دفاع از ولایت یک تکلیف است و از طرق دیگر اگر حضرت سکوت می کرد، فشار بر علی (ع) دوچندان می شد زیرا قطعا می پنداشتند که اگر حضرت علی (ع) بر حق می بود پس می بایست حضرت زهرا (ع) نیز با ایشان همراهی میکرد.لذا حضرت فاطمه دو شیوه مبارزه را در پیش گرفت: 1- شیوه مناظره، احتجاج و استدلال 2- شیوه گریه های مداوم

حضرت زهرا این دوره سخت را عزتمندانه گذراند و سر انجام با تحمل سختی های بسیار جان خود را در این راه داد. حضرت امیر المومنین (ع) به همراه حضرت زهرا (ع) می رفتند در مجالس انصار و از آن ها تقاضای کمک می کردند اما آنان می گفتند ای دختر پیغمبر ، کار دیگر تمام شده، اگر قبل از این علی جلو می افتاد ما از او حمایت می کردیم، اما الان دیگر کار تمام شده است. علی (ع) می گفت: شما می گویید من پیغمبر را غسل و کفن نمی کردم و می آمدم بر سر مساله خلافت جار و جنجال می کردم؟ حضرت زهرا (ع) فرمود: ابوالحسن کاری جز وظیفه اش را انجام نداد کاری هم که آنان انجام دادند، فردای قیامت باید پاسخگوی آن باشند.(2)

گریه های مداوم حضرت زهرا (ع) در کنار حرم پیغمبر و بیت الاحزان تنها گریه عاطفی نبود بلکه گریه ای بود که با خود پیام نارضایتی و دفاع از ولایت و اسلام ناب محمدی را داشت.0

 

پی نوشت:
1-آل عمران، آیه 44.
2-الامامة والسیاسة، ج 1، ص 19.

ادامه دارد.......

Share