سلسله مباحث مهدویت | لزوم وجود حجت در زمین (2) - استاد محمدرضا عابدینی (جلسه 2)

سلسله مباحث مهدویت حجت الاسلام محمدرضا عابدینی برگرفته از کتاب «شموس المضیئة» با عنوان «لزوم وجود حجت در زمین (2)» به همراه متن سخنرانی

سلسله مباحث مهدویت | لزوم وجود حجت در زمین (2) - استاد محمدرضا عابدینی (جلسه 2)

در این بخش، اولین قسمت سلسله مباحث مهدویت حجت الاسلام محمدرضا عابدینی برگرفته از کتاب «شموس المضیئة» با عنوان «لزوم وجود حجت در زمین (2)» به همراه متن سخنرانی را به مدت 59 دقیقه با سالکان طریق حق به اشتراک می گذاریم.

▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

۱. حجّت یا مسعلِن (ظاهر و آشکار) است یا مستخفی (مکتتم و پنهان) است، که وجودش برای «هدایت مصداقی» لازم است تا مصداق عینی مفاهیم دینی و تشخیص هدایت تشریعی روشن باشد.
۲. هیچگاه نیست که حجّت با وجود مادّی اش در میان خلق نباشد، و حتی در زمان مستخفی بودن هم رابطه اش با خواص برقرار است، و از طریق هدایت خواص با بقیه ارتباط دارد (منتها آن خواص حق ادعای رؤیت و بابیّت ندارند، بلکه فقط مردم را از هدایتِ حجّت بهره مند سازند).
۳. عالم هستی دارد به سمت قیامت سیر میکند، که دوران غیبت و ظهور مقدمه قیامت هستند، و در قیامت تازه «حقیقت انسان» کمال وضوح و آشکاری را پیدا میکند و توحید به تمامه آشکار میشود، و آن «غایت وجود انسانی» محقق میشود، لذا «اصل حیات انسانی» در قیامت است که طلوع میکند.
۴. شناخت «حقیقتِ وجود حجّت» اگر نباشد «نظام تشریع» و «نظام تکوین»، بی ثمر و بدون هدف و متلاشی خواهد شد.
۵. «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة»، چون اگر نشناسد دیگر «تابعیت» صورت نمیگیرد وبه مرتبه انسانی نمیرسد، که در این حالت کمال انسانی محقق نشده و آن انسان در عین انسان بودن در حدّ «حیات حیوانی» مانده است، که این «حیات حیوانی» بخاطر نشناختن و عدم تبعیّت از امام، نشانه‌ی ماندن انسان در دورانِ «جاهلیّت» است.
۶. جاهلیت نسبت به امام تشکیکی است و شدت و ضعف دارد، که برخی فقط «جهل» به امام دارند که تابع نیستند، ولی برخی هم «جهل» دارند و هم «عناد» دارند که به منزله «مشرک» خواهند بود و جاهلیّتِ ایشان شدیدتر از آن کسی است که فقط جهل دارد.
۷. «ان الارض لا تخلو من حجة لله، و لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم» : «بدانید که زمین از حجت الهی خالى نیست، امّا به واسطه ستمگریها و جهالتهاى مردم، خداوند دیدگانشان را از مشاهده او فرو بسته است (و مردم از رؤیت امام کور هستند)‏»؛یعنی امام از ما پوشیده نیست، و اصلاً از آن طرف و از سوی او هیچ بخل و منعی نیست، بلکه مانع از این طرف از سوی ماست که ما قابلیّت نداریم.
۸. امام از خلق پنهان و پوشیده نیست بلکه حجاب و مانع از ما و اعمالِ بد ماست. و اصلاً «اصل بر رابطه و رؤیت و حضور» در محضر امام زمان (علیه السلام) است، و تعجّب از ماست که چه کردیم که از حضور او جا ماندیم و ظهور و حضور او را نمی یابیم.
۹.  امام، «روحِ جاری» در تمام خیرات و حسناتِ عالم است و تمام اعمال صالح ظهور اوست، یعنی فعلیتِ تمام خیرات و حسنات به منزله «بدن امام» محسوب میشوند و او «روحِ تمامِ اعمال صالح» است.
۱۰. فراتر از اعمال صالح، هر «آدم صالحی» نیز «آینه‌ای» از «حقیقت سِعی امام» می باشد که او را نشان میدهد، البته به مقداری که آن آدم با اعمال صالح و حسنات «متّحد» شده است.
۱۱. «حقیقت سِعیِ امام» در تمام مومنین و صلحا حضور دارد، و «حقیقت شخصیه امام» با آن حضور «حقیقت سِعی او» (در تمام صلحا و مومنان)، منافاتی ندارد.
۱۲. پس هر رابطه ای با یک «انسان صالح»، ارتباط با «حضرت حجّت» (علیه السلام) است.
حال بیابیم که آیا ظهور و حضور از این بالاتر امکان پذیر است، که انسان از صبح تا شب به ارتباط با اعمال صالح و ارتباط با صالحین محشور است، و دارد در ضمن تمام اعمال صالح و تمام مؤمنان و صالحان حضرت را رؤیت میکند. لذا آیت الله بهجت میفرمودند: ۲ رکعت نماز در زمان غیبت افضل از آن است که انسان طلب رؤیت حضرت را بکند، چون با این عمل صالح «حقیقت فرج» محقق شده (که عبور از ظاهر به باطن انجام شده است).
 و در چنین حالتی از شناخت «حقیقت امام» است که برای انسان مؤمن «لَا یَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخُّرُهُ»، که »تقدّم و تاخّر اتمام غیبت کبری» فرقی ندارد، چون آن مؤمن با «شناختِ امام» از غیبت درآمده است.
۱۳. مردم زمان معصومین هم ظاهر ایشان را میدیدند و میشناختند ولی منکر مقام ولایت وحجّت بودن ایشان بودند و از دیدن حقیقت وجودی معصومین کور بودند، که این همچنان بیان «سنّت یوسفی» در رابطه با حضرت حجّت (علیه السلام) هست که مردم در زمان غیبت وی را میبینند ولی او را نمیشناسند.
۱۴. دوران غیبت دورانی است که ما امام زمان را در همه جا ببینیم نه آنکه فقط در گوشه ای دنبال او باشیم، که همه ظهورات دارند او را آشکار میکنند، لذا «دور و نزدیک مکانی و زمانی» در ارتباط با ایشان راه ندارد، بلکه «قُرب و بُعد وجودی» مطرح است که بستگی به «طهارت وجودی افراد» دارد.

▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬

جهت دسترسی به مجموعه سلسله مباحث «مهدویت» استاد محمدرضا عابدینی کلیک کنید

Share