دلایل و مؤلفه‌های انتخاب نام سال توسط مقام معظم رهبری

گفتگو با دكتر غلامعلی حدادعادل
nam-gozari-e-sal.jpg

گفتگو با دكتر غلامعلی حدادعادل، مشاور عالی رهبر معظم انقلاب اسلامی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره دلایل و مؤلفه های انتخاب نام سال توسط آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله العالی)

به نظر شما چرا عالی ترین مقام نظام اسلامی نام گذاری سال ها را پی می گیرند؟
 
نوروز لحظه ای عزیز برای ایرانی ها است. همه ی مردم ما با هر سلیقه ای تحویل سال و نوروز را مهم می دانند. در تاریخ ایران همیشه بالاترین مقامات كشور هم نوروز را جشن می گرفته اند. در انقلاب اسلامی نیز نوروز با پیام رهبری نظام آغاز می شود؛ چه در زمان حضرت امام رحمه الله و چه امروز در دوران رهبری آقا. ایشان بیشتر سال ها را با یك نامی مشخص كرده اند كه به نظر می رسد فلسفه ی این كار جلب توجه مردم به یك ارزش و همین طور در نقطه  ی مقابل آن به یك مشكل است. بر این اساس رهبری با اطلاعات و گزارش هایی كه از سراسر كشور دریافت می كنند، مطالعات و تجربه ای كه دارند، درك و دریافتی كه از معارف اسلامی و قرآنی و مفاهیم انسانی دارند و نیز اشرافی كه به مسائل كشور دارند، هر سال ملت را به یك موضوع توجه می دهند.

یعنی آیا جنس نام سال، جنس فرهنگ عمومی است؟
 
دقیقاً چنین است. در واقع از میان همه ی ارزش ها و جهت گیری های مطلوب، رهبری یك ارزش را برجسته می كنند و در صدر قرار می دهند و توجه همگان را به آن جلب می كنند. این در واقع نوعی اعتلای فرهنگ عمومی جامعه است كه از وظایف رهبری است. همان طور كه می دانیم، در جامعه ی ما اشكال كم نیست. البته محاسن بسیاری هم وجود دارد. مردم ما حسن های بسیاری دارند و جامعه ی ما عیب هایی هم دارد. رهبری همیشه معتقدند باید در كنار حسن ها، عیب ها را هم گفت؛ همین طور كه برعكس آن را هم تأكید می كنند و كسانی را كه فقط عیب جویی می كنند و چشم بر محاسن می بندند، سرزنش می كنند.
مقام معظم رهبری برای بیان عیب ها از نقطه ی مقابل آنها استفاده می كنند و آن حسنی را كه توجه به آن می تواند عیب ها را برطرف كند، نام سال قرار می دهند. مثلاً در جامعه بی انضباطی اجتماعی وجود داشته و ایشان روی انضباط اجتماعی تأكید می كنند. یا وقتی بخواهند با تنبلی مقابله كنند، همت مضاعف را برمی گزینند. یا وقتی بخواهند اعتماد به نفس را تقویت كنند، صحبت از نوآوری و شكوفایی می كنند. وقتی می خواهند به پركاری و عشق به كار تأكید كنند، وجدان كار را اعلام می كنند. یا مثلاً ارزش هایی مانند رفتار علوی، نهضت حسینی و امثال این ها را كه اثرگذار بوده است.

دو نظریه ی انتقادی درباره ی نام سال وجود دارد. نخست این كه نام گذاری سال وقتی اعلام می شود كه از نظر اجرایی دستگاه ها برنامه ریزی كرده اند و بودجه را بسته اند. به همین دلیل آن نام سال در ساختار نظام وارد نمی شود. یك عده هم می گویند این نام سال تنها حالت شعاری دارد. 
 
اهمیت نام گذاری سال به این است كه كسی از آن مطلع نباشد و اعلام یكجا و یكباره اش موضوعیت دارد. یعنی اگر از سه ماه مانده به پایان سال مسئولان كشور بدانند كه قرار است نام سال آینده چه باشد، دیگر این شكل اعلام از ببن می رود و لطف و بدیع بودن آن زایل می شود؛ مثل بقیه ی حرف ها. مگر در بقیه ی سال صحبت از ارزش ها نمی شود؟ این هم می شود یكی از آنها. این است كه نباید انتظار داشت كه از قبل همه بدانند امسال سال چه خواهد بود. یعنی كتمان این موضوع قابل فهم است. من یك  بار خدمت آقا عرض كردم كه خوب است شما به بعضی ها بگویید تا لااقل برنامه ریزی كنند. ایشان خیلی از این پیشنهاد استقبال نكردند. رهبری بیشتر می خواهند این موضوع در اذهان تثبیت شود و جزء فرهنگ عمومی جامعه شود و برای آینده ذخیره شود.
بنابراین بیشتر وظیفه ی دستگاه ها توضیح شعار سال و نام سال و تبلیغ آن و جلب توجه به سوی آن است. مقصود این نیست كه حالا یك اقدامات پر خرجی صورت بگیرد و مثلاً ده ها میلیون تومان خرج كنند و همایش برگزار كنند و در یك حلقه های بسته ای مقالات بخوانند تا خروجی آن یك كار محدود شود. نام سال بیشتر برای این است كه جامعه و به ویژه جوانان در فضای یك شعار و یك نام تربیت شوند. هر كسی كه دلش به حال كشور می سوزد و می خواهد این كشور بهتر پیشرفت و رشد كند، وظیفه دارد كه آن نام و آن شعار را توضیح دهد. در واقع تمركز ملی روی یك مفهوم مثل نام سال باعث می شود كه آن مفهوم عمیق تر در اذهان مردم جای بگیرد.

یعنی شما مخاطب اصلی را توده ی مردم می دانید؟
 
بله. من یادم هست سالی كه آقا آن را سال نوآوری و شكوفایی نامیدند، بعد از عید در اولین جلسه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع مطرح شد و همه خیلی خوشحال بودند و استقبال كردند و بر اهمیت این سال تأكید كردند. صحبت از این شد كه حالا دستگاه ها چه وظایفی دارند. یكی از اعضای شورا پیشنهاد كرد كه ما یك دبیرخانه ای در كنار دبیرخانه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی یا در دل دبیرخانه ی موجود برای این شعار تشكیل دهیم و از همه ی دستگاه ها بخواهیم كه تا فلان تاریخ همه ی نمونه های نوآوری و اسناد نوآوری خود را برای ما برسانند. بنده مخالفت كردم و گفتم از این كارها هیچ خروجی مفیدی درنمی آید. فرض كنید یك اداره ای هم یك وانت اوراق برای شما فرستاد و اسمش را گذاشتند نوآوری. شما چه كار می كنید؟ آن جا گفتم كه بنده معتقدم غرض رهبری این نیست كه از این نوع كارهای اداری صورت بگیرد، بلكه غرض این است كه تمام دستگاه هایی كه با عموم مردم سر و كار دارند، حقیقتِ این موضوع را تشریح كنند و ضرورتش را بیان كنند و نیاز كشور را توضیح دهند و آثار زیانبار فقدان آن را بیان كنند. 
رسانه هایی كه در كشور با توده ی مردم سر و كار دارند، (به معنی عام رسانه) چند دستگاه هستند. اول از همه صداوسیما، بعد مطبوعات، بعد كتاب، بعد فضای مجازی، بعد آموزش و پرورش كه می تواند در هر سطحی این نام سال را توسعه دهد؛ مثلاً موضوع انشا شود و معلم ها ذهن دانش آموزان را برانگیزانند و قلمشان را به حركت درآورند. روحانیت و خصوصاً اهل منبر و وعاظ، همچنین شعرا، نمایش نامه نویس ها، فیلمسازها، همه و همه ببینید چه طیف وسیعی مخاطب دارند.
تمام كسانی كه با مردم سر و كار دارند و پنجره شان رو به مردم باز می شود و كار نرم افزاری از جنس فرهنگی می كنند، وظیفه دارند متناسب با نوع كاری كه می كنند، نام سال را برای توده ی مردم پرورش و بسط بدهند و نتایج آن را بیان كنند تا در واقع از جنبه های منفی و مخالف ارزشی كه مطرح شده، رسوب زدایی كنند و كاری كنند كه خودِ این ارزش نهادینه شود. بنابراین انتخاب نام سال قبل از این كه بخواهد یك وظیفه ی اجرایی مشخصی روی دوش دولت و دستگاه ها بگذارد، یك پدیده ی اجتماعی است. یعنی جنس این كار بیش از آن كه دولتی باشد، اجتماعی است و به همین دلیل همه نسبت به آن وظیفه دارند. 

با این اوصاف، بیشتر تمركز انتخاب نام سال ها ارتقای فرهنگ عمومی است. به نظر شما دلیل امر چیست؟
 
به نظر بنده وظیفه ی اول رهبر انقلاب اسلامی، وظیفه ی معنوی و فرهنگی است. همین طور كه خود پیامبر گرامی اسلام فرموده اند: «إنّما بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَكارِمَ الأخلاقِ»، یعنی فرق جایگاه رهبری با جایگاه دیگر مسئولان نظام جمهوری اسلامی این است كه وزن جنبه ی فرهنگی در جایگاه رهبری بیشتر از وزن دیگر جنبه ها است. البته رهبری طبق قانون اساسی وظایف و اختیارات متعددی بر عهده دارد، ولی شأن اول رهبری این است كه فرهنگ را كه در جامعه ی ما فرهنگ دینی و انسانی و اخلاقی است، گسترش دهند و عمیق تر كنند و در واقع از طریق «آدم نو» «عالم نو» بسازند: 
آدمی در عالم خاكی نمی آید به دست 
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

این كه از نام سال به عنوان شعار یاد كنیم، آیا به اهمیت آن آسیب نمی زند؟
 
بالاخره شعار هم بد نیست. همین شعار «استقلال» كه اول انقلاب می دادیم، مگر اثر نكرده است؟ همین غیرتی كه در مردم در مسائل هسته ای در حال حاضر وجود دارد، از نتایج شعار استقلال است كه اول انقلاب دادیم و هنوز هم می دهیم. این كار درستی است و اثر هم دارد. نكته ی مهم این است كه رهبری وقتی هر سال یك شعاری را مطرح می كنند، به این معنی نیست كه شعار سال قبل تاریخ مصرفش تمام شده است؛ خشت روی خشت گذاشته می شود تا بنای اخلاق عمومی ساخته شود.
اخیراً در مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست های كلی اجتماعی در دستور كار كمیسیون فرهنگی-اجتماعی مجمع قرار گرفت. بنده پیشنهاد كردم كه دبیرخانه ی مجمع نام های سال را كه رهبری در چند سال گذشته مطرح كرده اند، بررسی كند و از نام های مربوط به مسائل اجتماعی در تدوین سیاست های كلی استفاده كند. یعنی سیاست های كلی را گرایش بدهد و از جمله به سوی آن چه رهبری از طریق نام گذاری سال از جامعه خواسته اند. از این پیشنهاد استقبال شد و قرار شد این كار انجام شود. به نظر بنده جای این بحث در مجمع است، چون تدوین سیاست های كلی نظام پس از مشورت با مجمع تشخیص با رهبری است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی چه عناصر و مؤلفه هایی را در انتخاب نام سال لحاظ می كنند؟
 
در واقع نوعی جمع بندی مجموع عوامل است؛ از جمله آسیب هایی اجتماعی كه باید برطرف گردد. جوانه های نویی كه در جامعه روییده است. گاهی نیز ممكن است شرایط بین المللی یا اقتضائات داخلی هم اثرگذار باشد.
 

منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله العالی)

 

Share