جنگ هویتی علیه ایران؛ از تحریم تا حمله به شاه اسماعیل صفوی

آخرین تیر ترکش دشمن؛ حمله به هویت ایرانی از طریق شاه اسماعیل
موج جدید حمله به شاه اسماعیل صفوی، بنیانگذار حکومت صفوی و احیاگر وحدت ملی ایران، از سوی ترکیه و جریانهای وهابی، ریشه در ترس دشمنان از استحکام هویت ایرانی-اسلامی دارد. این تهاجم، بخشی از جنگ هویتی است که پس از ناکامیهای نظامی و اقتصادی غرب، به راهاندازی شده است. اما چرا شاه اسماعیل هدف گرفته شده و چگونه باید از میراث او دفاع کرد؟
بخش اول: چرا شاه اسماعیل صفوی هدف گرفته شد؟
۱. احساس شکست دشمنان از مقاومت ایران
در روزهای اخیر، تحلیلهای مختلفی دربارهٔ حملهٔ هماهنگ رجبطیب اردوغان و جریانهای وهابی به شاه اسماعیل صفوی — بنیانگذار حکومت صفوی و احیاگر وحدت ملی ایران — مطرح شده است. به نظر میرسد اصلیترین دلیل این اقدام، احساس ناتوانی دشمنان تاریخی تمدن ایرانی، از جمله صهیونیسم، انگلیس، آمریکا و غرب، در برابر استقامت شکستناپذیر هویت ایرانی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی و رهبری امام خامنهای (مدظلهالعالی) باشد. این ناکامی، به موضعگیریهای خصمانهٔ اخیر ترکیه و گروههای وهابی علیه شاه اسماعیل انجامیده است.
۲. بنبست استراتژیهای نظامی و اقتصادی غرب علیه ایران
تهدیدها و زورگوییهای دورهٔ ترامپ، پس از شکست سیاستهای فریبکارانهٔ دوران اوباما، نشان داد که امپریالیسم غربی آخرین تیرهای ترکش خود را برای مهار ایران به کار گرفته است. امروز ثابت شده که تنها راه شکست جمهوری اسلامی، حمله به هویت و تمدن ایرانی است، زیرا تحریمها، محاصرهٔ اقتصادی، عملیاتهای نظامی و حتی فساد داخلی نتوانسته ایران را به زانو درآورد.
۳. تغییر استراتژی دشمن به جنگ هویتی
ترکیه تحت رهبری اردوغان، کشورهای عرب حاشیهٔ خلیجفارس و جریانهای وهابی، که از شکست پروژههای قبلی خود ناامید شدهاند، اکنون به جنگ روانی و هویتی روی آوردهاند. اهانت هماهنگ اردوغان، کورتولموش (از مقامات ترکیه) و سلیماناف (سرکردهٔ وهابیهای جمهوری آذربایجان) به شاه اسماعیل صفوی، در حالی که مدعیان دروغین میراث صفوی در باکو سکوت کردهاند، نشاندهندهٔ کینهتوزی عمیق این جریانها نسبت به هویت ایران است.
بخش دوم: نقشهٔ پنهان پانترکیسم و غرب علیه هویت ایرانی
۴. ترکیه و مأموریت جنگ هویتی پس از صدام
پس از شکست رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی، غرب این بار ترکیه را به عنوان بازیگر اصلی جنگ هویتی علیه ایران انتخاب کرد. در چهار دههٔ گذشته، آنکارا با توسل به ابزارهای مختلف — از توسعهٔ اقتصادی و نظامی گرفته تا تبلیغ هویت ترکی افراطی و بازیهای سیاسی مانند همکاری با وهابیت و صهیونیسم — تلاش کرده تا جایگزین جنگ نظامی شود.
۵. نقشهٔ انگلیس و مارگارت تاچر در دامنزدن به پانترکیسم
اسناد و شواهد نشان میدهد که حملهٔ خاموش پانترکیسم به ایران، با طراحی انگلیس و شخص مارگارت تاچر (نخستوزیر وقت بریتانیا) در دههٔ اول انقلاب آغاز شد. تاچر پس از فروپاشی شوروی به باکو سفر کرد و با ابوالفضل ائلچیبیگ — از تندروهای ضدایرانی — دیدار نمود. سپس، زمینه را برای بازگشت حیدر علیاف به قدرت فراهم کرد. او، با سیاستهای دوپهلو، جنگ هویتی علیه ایران را پیش برد، بیآنکه جامعهٔ ایران به خطر پی ببرد.
۶. خطر "خنجر پنهان" در مقایسه با "شمشیر آشکار"
جالب آنکه برخی سیاستمداران ایرانی هنوز فریب چهرههای به ظاهر میانهرویی مانند علیاف و اردوغان را میخورند و آنها را به تندروهایی مانند ائلچیبیگ ترجیح میدهند. این در حالی است که سیاستهای نفاقآمیز این افراد، گاه خطرناکتر از موضعگیریهای آشکار ضدایرانی است.

بخش سوم: حمله به ریشههای هویت ایرانی و ضرورت واکنش
۷. هدفگیری نظاممند ارکان تمدن ایران
امروز دشمنان ایران به این نتیجه رسیدهاند که برای نابودی این کشور، باید به ریشههای هویتی آن حمله کنند. در سالهای اخیر، مفاهیمی مانند تشیع، امام علی (علیهالسلام)، نوروز، تمدن هخامنشی، کوروش، ایرانشهر و زبان فارسی — که ستونهای وحدت ملی هستند — بارها هدف قرار گرفتهاند.
۸. شاه اسماعیل صفوی؛ نقطهزنی دشمن برای ضربه به وحدت ملی
هدفگیری شاه اسماعیل صفوی بخشی از استراتژی "نقطهزنی" دشمن برای ضربه زدن به کانون وحدت ملی ایران است. اهانت به او و مقاومت چالدران پس از ۵۰۰ سال، در واقع حمله به "سر ایران" (آذربایجان) محسوب میشود. اگر ایران در برابر این حمله واکنش مناسب نشان ندهد، دشمن جسورتر خواهد شد.
۹. هشدار پایانی: حفظ ایران، حفظ دین و آیندهی ماست
نباید فراموش کنیم که «دین، دنیا و آخرت ما در گرو حفظ جمهوری اسلامی ایران است» — حقیقتی که دشمنان بهخوبی آن را دریافتهاند. تاریخ ثابت کرده که تنها با هوشیاری و اتحاد میتوان در برابر این توطئهها ایستادگی کرد.
افزودن دیدگاه جدید