ودیعه پیامبر (صلی الله علیه و آله): کتاب خدا و عترت

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم

حضرت فاطمه سلام الله علیها می فرمایند: من از پدرم در حالیکه دربستر بیماری بودند و اصحاب در کنار بستر ایشان بودند، شنیدم که فرمودند: به زودی من از میان شما می روم، آنچه را که باید بیان کنم گفته ام تا عذری باقی نماند. من در بین شما دو چیز را به ودیعه می گذارم: کتاب خدا و اهل بیت (علیهم السلام). بعد دست امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفتند و فرمودند: قرآن باعلی است و علی با قرآن است. یعنی کتاب را با معلمش معرفی کردند و ما را با هر دوی آنها معرفی کردند. فرمودند: این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه در قیامت کنار حوض کوثر به من وارد می شوند. حوض کوثر جایی در صحرای قیامت است که اگر کسی از این آبیکه در این حوض است به او داده شد رستگار می شود.
من در کنار حوض کوثر از همگان سوال می کنم که با این دو چه کرده اید؟ اگر جواب درست باشد از حوض کوثر چشیده می شوند. پس همگان را به کتاب خدا و عترت توصیه کردند و می خواستند بفرمایند قرآن معلمی دارد و آن هم علی بن ابیطالب علیه السلام است.
بعد هم فرمودند: من در کنار حوض کوثر راجع به این دو از همه امتم سوال می کنم. آنچه را که امروز می خواهم بحث کنم اینست که پیامبر صلی الله علیه و آله ما را به ارتباط با اهل بیتشان توصیه کرده اند. ارتباط با اهل بیت علیهم السلام، فرع بر شناخت اهل بیت علیهم السلام است. شناخت اهل بیت علیهم السلام منافعی دارد.
معرفت و شناخت اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله)
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا اگر بر سر کسی منت بگذارد، این منت به سبب ولایت و شناخت اهل بیت من می باشد و منتی از ناحیه خدا است. بعد می فرمایند: اگر کسی اهل بیت من را به ولایت شناخت و پذیرفت تمام خیردنیا و آخرت را این شخص به دست آورده است.
روایت دوم در اهمیت معرفت از امام صادق علیه السلام است که میفرمایند: مردم را لازم نیست مگر شناخت ما اهل بیت. مردم در عدم شناخت ما معذورنیستند و نمی توانند در قیامت برای خدا دلیل بیاورند. ضروری ترین دستور شناختاهل بیت علیهم السلام است و عدم شناخت به هیچ وجه نزد خداوند موجه نیست.
چرا این شناخت این قدر مهم است؟ در سوره مبارکه ذاریات آیه 56 می فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» خدا جنس و  انس را خلق نکردم مگر اینکه به مقام عبودیت و بندگی برسند. سوال ایناست که چگونه به این مقام برسیم؟
پس ما را خلق کرده اند تا به مقام بندگی برسیم. سوال اول این است که چگونه به این مقام برسیم؟ سوال بعدی این است که اصلا مراد از بندگی چیست؟ اینکه مارا خلق کرده اند که بنده خدا بشویم یعنی باید چه کنیم؟
مراد از بندگی در لسان دین این است که بندگی برای هر فردی بالاترین مقام است. چون ما را به عالی ترین مقام می رساند. اگر کسی بخواهد به عالی ترین مقام برسد، راهش بندگی است. در سوره مبارکه کهف آیه 110 می فرماید: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاًصالِحاً» هر کسی که می خواهد و امید دارد به لقاء حضرت حق برسد باید بندگی داشته باشد و به همین دلیل بندگی عالیترین مقام است. بندگی پیامبر صلی الله علیه و آله از رسالت ایشان در نزد خداوند مهم تر است. به دلیل اینکه در فقرات تشهد می گوییم: « اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ » به مقام بندگی رسول خدا اشاره می کنیم و بعد به مقام رسالت. یعنی بندگی از  رسالت مهم تر و عالی تر است. دلیلش این است که ما را به لقاء خدا میرساند.
به چه کسی بنده می گویند؟
ما چه کار کنیم به مقام بندگی برسیم؟ جواب در یک جمله است: بندگی یعنی اینکه فرد در مقابل خدا، خود را صاحب اراده نداند و برای خود مالکیتی قائل نباشد. این بندگی یک ظاهری دارد و یک واقعی دارد. ظاهرش عباداتی است که ما انجام می دهیم ولی واقعش این است که نماز و روزه و خمس باید ما را به اینجا برساند که برای خودمان در مقابل خدا اراده ای قائل نباشیم. یعنی به توحید افعالی برسیم و در تعامل خودمان با خدا مالکیتی قائل نباشیم. وقتی انسان مالک نباشد، معترض هم نیست. اینکه ما همه اش سوال می کنیم خدایا چرا دیر دادی یا کم دادی، برای این است که ما هنوز به مقام بندگی وارد نشده ایم. بنده برای خودش هیچ مالکیتی ندارد. لذا هیچ اعتراضی هم ندارد. در لسان فقه هم در باب عتق (یعنی بردگان) بیانشان این است: بنده و آنچه که او دارد همه اش برای صاحبش است.
با چه چیزی به بندگی می رسیم؟
راه رسیدن به بندگی را باید از زبان بندگان مخلص خدا بشنویم که چطور باید به آن برسیم؟ امام رضا علیه السلام می فرمایند: «أَوَّلُ عِبَادَةِ اللَّهِ تَعَالَى مَعْرِفَتُهُ» اولین گام برای بندگی خدا، شناخت خدا است. ما را برای اینکه به عبادت و عبودیت برسیم و حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: اولین گام برای بودن در مسیر عبودیت شناخت خدا است.
حضرت صادق علیه السلام بندگی خدا را ضروری ترین و واجب ترین فریضه میداند. « إِنَّ أَفْضَلَ الْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَى الْإِنْسَانِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ وَ الْإِقْرَارُ لَهُ بِالْعُبُودِیَّةِ» بافضیلت ترین و ضروری ترین واجب الهی بر انسان شناخت پروردگار و مقر بودن به بندگی به ساحت مقدسش است. یعنی بندگی ای به درد می خورد که مترتب شناخت باشد. آنگاه حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: «بِنا عُبِدَالله. وَبِنا عُرِفَ اللهُ. وَ بِنا وُحِدَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالی» به واسطه ما اهل بیت، خدا شناخته شد و به واسطه ما اهل بیت خدا پرستیده شد. به واسطه ما اهل بیت، توحید خدا محقق شد. آنچه که از مجرای ما حاصل شود شما را به شناخت می رساند.
مودت، اولین مرحله ارتباط با اهل بیت (علیهم السلام)
ارتباط با اهل بیت علیهم السلام به سه مرحله است. اگر در مرحله اول هستیم باید خودمان را به مراحل دوم و سوم برسانیم و اگر در مرحله دوم هستیم باید خودمان را به مرحله سوم برسانیم. چرا که امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: اگر کسی دو روزش مثل هم باشد آن شخص ضرر کرده است. چون ما را خلق کرده اند که از انسان عادی بودن به انسان عالی بودن برسیم تا در روز قیامت دچار حسرت نشویم. یعنی برای آدم هایی هم که در مسیر بودند حسرت وجود دارد. آنهایی که در مسیر نبودند حسرت می خورند که چرا آدم نبودند. آنهایی که در مسیر بودند حسرت می خورند که چرا کامل نبودند. حسرت آن روز ابدی است و دیگر در آنجا ارتقایی وجود ندارد.
مرحله اول ارتباط با اهل بیت علیهم السلام در لسان آیه قرآن: لزوم عشق و ورزیدن و محبت به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام در آیه شریفه 23 سوره مبارکه شوری است که می فرماید: پیامبر ما به این مردم بگو: « قُل لا أَسئَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى» من از شما هیچ اجر و مزدی در مقابل رسالتم نمی خواهم مگر عشق ورزیدن و محبت داشتن به ذوی القربی من.
وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله وارد مدینه شدند و پایه های دین اسلام مستحکم شد وضعیت مالی شدیدا تنگ و سخت شد. مردم از طرفی استحکام دین را می دیدند و از طرفی فقر را در آن سال می دیدند. با خودشان گفتند: پیامبر صلی الله علیه و آله کارش گرفته است و بهترین چیز را هم برای ما آورده است، در مقابل این رسالتش چه چیزی از ما می خواهد؟ یک عده ای آمدند و به رسول خدا صلی الله علیه وآله عرض کردند: یا رسول الله وضع مالی تنگ شده است ولی شما غمی نداشته باشید تمام اموال ما بدون قید و شرط در اختیار شما است، آب در دلتان تکان نخورد. خداوند برای آن توهمی که آنها داشتند که چه چیزی در مقابل رسالت می خواهند آیه نازل کرد که چیزی نمی خواهد مگر مودت ذوی القربی ایشان.
از منابع اهل سنت اگر سوال کنید که این ذوی القربی چه کسانی هستند آنها در مصادیق آیه تطهیر اختلاف دارند. ما می گوییم مصداق آیه تطهیر فقط و فقط اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله هستند و آنها می گویند زنان پیامبر صلی الله علیه و آله هم هستند. اما آیا چنین اختلافی را در ذوی القربی هم دارند. به کتاب آنها که رجوع کنیم می بینیم معنای ذوی القربی را به وضوح برای ما بیان کرده اند. یکی از آنها احمد بن حنبل است. احمد صاحب یک کتاب و مسلک است. از قضا متعصب ترین فرقه است. کسانیکه در این دوره داعش هستند تمام افکار عقیدتی شان را از احمد بن حنبل گرفته اند. احمد بن حنبل از سعید بن جبیر ذیل این آیه نقل می کند: منظور پیامبر صلی الله علیه و آله از ذوی القربی: امیرالمؤمنین علیه السلام، حضرت زهرا سلام الله علیها، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام هستند.
ابن عباس از روات و شاگردان پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام در ذیل این آیه بیانش اینست که: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: حق مرا در مورد اهل بیتم مراعات کنید. آنها را به سبب من دوست داشته باشید. مراد از مودت یعنی دوست داشتن و رعایت حق و حقوق پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندانشان. پس مراد از مودت معلوم شد. اما ممکن است کسی سوال کند که در سوره هود از زبان حضرت نوح علیه السلام آمده است که من از شما در مقابل رسالتم مزدی نمی خواهم.
در سوره مبارکه شعرا از زبان چهار پیامبر در چهار آیه می گوید که آنها در مقابل رسالتشان از کسی اجر و مزدی نمی خواهند و اجر و مزدشان در مقابل پروردگار است. چطور است که پیامبر صلی الله علیه و آله که آقای همه انبیاء است می فرمایند: من مودت می خواهم.
جواب این پرسش در سوره مبارکه سبا آیه 47 آمده است. پیامبر ما به این مردم بگو آن چیزی را که من به عنوان مزد از شما خواسته ام به نفع خودتان است. هرکسی این مودت را داشته باشد خودش سود می برد. سودش چیست؟
سوال شد پنج پیامبر زبان حالشان این بود که اجر و مزدی نمی خواهند و پیامبر ما با اینکه مقامشان بالاتر بود فرمودند: من مزد می خواهم و مودت فی القربی است. سوره سبا فرمود: آن چیزی که به عنوان اجر به من می دهید در جیب من نمی رود همه اش برای خودتان است. اگر کسی اهل بیت پیامبر را دوست داشت درست است که مزد رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله است ولی منفعتش تماما برای آن کسی است که دوست دارد و محب است.
اجرمحبت به پیامبر گرامی اسلام
روایت اهل سنت است که زمخشری نقل کرده است:
«مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَکمِلَ الْإِیمَانِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَک الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ ثُمَّ مُنْکرٌ وَ نَکیرٌ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ یزَفُّ إِلَی الْجَنَّةِ کمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَی بَیتِ زَوْجِهَا أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ص فُتِحَ لَهُ فِیقَبْرِهِ بَابَانِ إِلَی الْجَنَّةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ جَعَلَ اللَّهُ قَبْرَهُ مَزَارَ مَلَائِکةِ الرَّحْمَةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ عَلَی السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جَاءَ یوْمَ الْقِیامَةِ مَکتُوبٌ بَینَ عَینَیهِ آیسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ کافِراً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ یشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّة»
هر کسی بر رویه محبت رسول گرامی صلی الله علیه و آله از دنیا برود شهید محسوب می شود و با ایمان کامل از دنیا رفته است. او را با تمام احترامات به سوی بهشت می برند و محل زیارت ملائکه خواهد شد. سنی واقعی کسی است که با محبت محمد و آل محمد از دنیا رفته باشد.
بعد پیامبر صلی الله علیه و آله اضافه می کند که کسیکه بغض خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله  را داشته باشد بین دو چشم او نوشته اند که او کسی است که مأیوس از رحمت خداست. کسیکه بغض پیامبر صلی الله و علیه و آله را داشته باشد حتی اگر نماز بخواند و روزه بگیرد از نظر پیامبر صلی الله علیه و آله کافر است. کسی که به بغض پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندانشان از دنیا برود بوی بهشت را استشمام نمی کند.
اولین مرحله ارتباط با خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بحث محبت است که علائمی دارد. ابی سعید خدری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکند که حضرت می فرمایند: هر کسیکه محبت خاندان مرا داشته باشد تمام خیر دنیا را به دست می آورد. هیچ تردیدی نیست که این ها در بهشت هستند. محبین اهل بیت علیهم السلام 20 نشانه دارند. حضرت فرمودند: ده خصوصیت در دنیا دارند و ده خصوصیت درآخرت دارند.
ده خصوصیت دنیا را محب اهل بیت علیهم السلام دارد: اهل تجملات نیست، نسبت به اعمال صالحه حریص است، اهل ورع در دین است. (ورع یعنی توقف در مقابل شبهات)، با نشاط و با رغبت به سوی بندگی رفتن. برای خواندن نماز شب تمایل دارد، از آنچه در دست مردم است نا امید است، حافظ اطاعت خدا و نواهی خدا است، با دنیا هیچ میانه ای ندارد و اهل بخشندگی است. این ده خصوصیت برای کسی است که محب اهل بیت علیهم السلام باشد. محب اهل بیت علیهم السلام بودن اولین قدم برای ارتباط با اهل بیت علیهم السلام است.
منبع : fares.ir

Share