حضرت زهرا (سلام لله علیها) حافظ رسالت و امامت

حجت الاسلام و المسلمین عالی
حضرت فاطمه زهرا

حضرت زهرا (سلام لله علیها) حافظ رسالت و امامت ( فاطمیه 94، بیت رهبری)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ بَارِئِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ بَاعِثِ الأنبِيَاءِ وَ المُرسَلينَ ثُمَّ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبيبِ إلَهِ العَالَمينَ أبِی القَاسِمِ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ عَلَى أهلِ بَيتِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ المَعصُومينَ المُقَرَّبينَ المُنتَجَبين وَ لَا سِيَّمَا بَقيَّهِ الله فِی الأرَضين فَااللَّعْنَهُ اللَّهِ ‏ْعَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِينَ إلَی يَومِ الدِّينَ آمينَ رَبَّ العَالَمينَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَه وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بنيها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ؛

تسلیت عرض می کنیم شب شهادت اُمُّ الأئمه حضرت صدیقه کبری را خدمت مولامون امام زمان (علیه السلام) رهبر بزرگوارمون و همه شما بزرگوارانی که در مجلس حضور دارید ان شاء الله که دعای امام زمان (علیه السلام) صاحب مجلس شامل حال همه امون باشه همچنین تسلیت عرض می کنیم درگذشت بانوی مکرمه هم شیره متدینه مقام معظم رهبری را خدمت ایشان و همه خاندان بزرگوارش خدا ان شاء الله ایشون را با جده اشون حضرت زهرا(سلام الله علیها) محشور بکند و امشب مهمان خانم بزرگوار حضرت زهرای أطهر(سلام الله علیها) باشند هدیه به پیشگاه مطهر حضرت زهرا(سلام الله علیها) و سلامتی امام زمان (علیه السلام) رهبر بزرگوارمون صلوات دیگری عنایت بفرمائید.
تاکید دین اسلام به انجام عبادات بصورت پنهان
در بین دستورات و مناسک دینی شماها این را می دانید که در بسیاری از اعمال و دستورات دینی به ما گفتن که اگه عملی انجام می دهید پنهان انجام بدهید مخفیانه انجام بدهید اگر ذکری می خواهید بگوئید اگر نافله ای می خواهید بخوانید اگر دعایی می خواهید بخوانید اگر زیارتی می خواهید بروید اگر صدقه ای می خواهید بدهید نیازی نیست هیاهو و سروصدا آدم راه بندازد اون کسی که باید بداند خبر دارد تو بسیاری از اعمال و مناسک دینی هر چی پنهان تر باشد مطلوب تر هستش حتی در بعضی از روایات هست امام باقر (علیه السلام) در روایتی که در اصول کافی نقل شده فرمود کسی عمل خیری انجام می دهد به صورت پنهان مثلاً صدقه ای پنهانی می دهد خب ثواب عمل پنهان هفتاد برابر از عمل آشکار بیشتر هست یعنی قرار این هفتاد درجه شما را بالاتر برود یک عملی را انجام می دهد بعد یک مرتبه این عمل را به گوش این و اون می رساند که من این کار را کردم خداوند متعال به ملائکه می فرماید: ملائکه ای من ثواب عمل پنهان او را پاک بکنید براش ثواب عمل آشکار بنویسید یعنی هفتاد درجه عمل سقوط می کند برا بار دوم که این طرف اون طرف نقل می کند خداوند متعال به ملائکه می فرماید: ملائکه  من ثواب عملش پاک بکنید براش گناه بنویسید گناه ریا آدم عمل صالح انجام داده ولی به پاش گناه نوشتن با دو بار اینور و اونور نقل کردن ؟؟ کردن نیازی نیست که بسیاری از اعمال را آدم سروصدا داشته باشه هیاهو داشته باشه خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله سیدحسین اصفهانی این فیلسوف فقیه اصولی و بزرگوار را که اهل مراقبه و ذکر هم بود ایشون نقل می کنند که در حرم مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود یک سجده طولانی کرده بود اباعبدالله (علیه السلام) را دید تو عالم مکاشفه امام حسین (علیه السلام) را دید حضرت فرمود: فلانی سجده های طولانیتونُ تو خونه اتون انجام بدهید نیازی نیستش که تو جایی که مورد طمع ممکنه قرار بگیرید برا شیطان این کارهای طولانی را اینجا انجام بدهید در عین حال که بسیاری از اعمال دینی این چنین هست که به ما گفتن مطلوب خداوند متعال این هست که پنهان باشه.
شعائر دینی
 ولی عجیب اینجاست که بعضی از اعمال دینی به ما گفته شده هر چی پر سروصداتر باشه هر چی پر هیاهوتر باشه هرچی بیشتر بتوانید به چشم ها ارائه بدهید و به گوش ها بشنوانید مطلوب خداست بعضی از اعمال هر چی با سروصداتر باشه بهتر است اصطلاحاً این دسته دوم را بهش می گویند شعائر دینی شعائر جمع شعار یعنی اون چیزهائی که نشانه است علامته علامت وابستگی ما به دین علامت وابستگی ما به مذهب علامت شیعه بودن ما علامت مسلمان بودن و دیندار بودن ما بعضی از این اعمالی را که به عنوان علامت و شعار محسوب می شوند هر چی آدم اظهار بکنه و اعلام بکنه بیشتر و این بهتر است مطلوب تر هستش برای خداوند متعال چرا؟ چون اسلام یک دین فردی نیست که شما تو حوزه خصوصی و شخصیتون فقط دیندار باشید تو بیرون هیچ تظاهری به دین نداشته باشید نخیر اسلام یک دین اجتماعی است که تا قیامت می خواهد بماند اون هم تو یک مقیاس جهانی خداوند متعال می خواهد که نشان بدهد این دین طرفدار دارد این طرفدارهاش زنده است از این جهت باید اظهار بکنیم بعضی از چیزهایی که نشانه دینداری هست کفر کثیف ترین و مبتذل ترین چیزها را دارد الان بدون اینکه خجالت بکشد پخش می کنه تو دنیا ما چرا خجالت بکشیم از دینداری خودمون ما چرا خجالت بکشیم از بعضی از نمادهای دینی خودمون خداوند متعال در قرآن می فرماید: «ذَلِک وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَي الْقُلُوبِ»؛ (حج: 32) اون کسی که شعارها و نشانه های وابستگی به دین را زنده نگه بدارد و تعظیم بکند این تقوای قلب دارد این عمیقاً و باطناً با تقوا هستش یک مسلمان یک مؤمن باید تو تیپش تو قیافه اش تو لباسش تو پوشش تو کاسبی اش و بازارش تو شهرش تو کشورش تو سبک و مدل زندگیش باید نشون بده که من فرقی دارم با یک کافری که دین و ؟؟ ندارد اگر قرار باشد که من تیپ و ظاهرمُ پوششمُ شهرمُ خونه امُ بازارم همین طوری باشد که تو یک کشور غیراسلامی تو یک کشور غیردینی آدم همان را می بیند پس چه فرقی کرد؟ و خدای ناکرده اون فاجعه هست که نه فقط شعارهای دینی تو ما پیدا نشود بلکه شعارهای بیگانه را هم بدهیم خدای ناکرده تو بین ما بعضی از چیزهایی که نشانه های یک فرهنگ دیگری هم هست تظاهر پیدا بکند من به عنوان نمونه چند مثال را عرض می کنم شما ببینید این شعارهای دینی که مطلوب هست اینها را اظهار بکنیم.
صلوات بلند فرستادن
بعضی هاش متأسفانه کمرنگ داره می شود در عین حال که بعضی هاش پررنگ است مثلاً یکی از شعارهای دینی که بحمدلله در بین ما خیلی پررنگ است همین صلوات های بلندی است که شما می فرستید صلوات اگر یک ذکر باشد نیازی نیست که آدم داد بزند ذکر را خب خدا می داند دیگه در عین حالی که ذکر هست بلکه از أفضل اذکاران هست ولی فراتر از یک چیز دیگه است صلوات اگر صرفاً یک دعا باشه دعا را که آدم نیاز نیست داد بزنه که در عین حال که صلوات دعا هست شما تو صلوات دارید دعا می کنید دیگه که خداوند متعال رحمتش را بر پیغمبران بفرسته اما یه چیز فراتر از دعاست صلوات علاوه بر اینکه ذکر است علاوه بر اینکه دعاست یک شعار است یک نشانه است بر همینم پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: إرفعوا اصواتکم بصلاه علیه؛ صداهاتونُ بلند بکنید وقتی که می خواهید بر من صلوات بفرستید صداها را بلند بکنید، چرا؟ چون وقتی این صلوات ها بلند میشه مثل یک پرچمی است که شما بلندش کردید نشون می دهید که این مذهب طرفدار دارد این مذهب زنده است.
اذان گفتن در شعائر دینی
یک دیگر از شعارهای دینی اذان است که در یک کشور اسلامی در یک شهر اسلامی باید اذان بلند گفته بشه تمام مراجع تقلید هم فتوا دادن که حالا مثلاً پیش خواندن از اذان قرآن خواندن قبلش یا مناجات خواندن قبلش و امثال اینها نه اینها بستگی دارد که همسایه های مسجد اذیت نشوند اما اذان را کسی نمی تواند بیاید بگوید که ما اذیت می شویم همسایه مسجد هستیم این اذان را خاموش بکنید نخیر این حق مسلمین است این حق یک کشور اسلامی است که پرچمشُ بلند بکنه تو اگر می خواستی نشنوی همسایه مسجد نمی خواستی بشوی این حق مقدمی است که مسجد دارد گاهی موقع ها بعضی از اذان ها تو شهرهای ما کم فروغ هستش اذان صبح تو بعضی از محله ها متأسفانه گاهی موقع ها آنچانیکه باید شنیده نمیشه اگه صدا و سیما نباشه صدای اذان شنیده نمیشه این بد این برای یک کشور اسلامی برای یک شهر اسلامی خوب نیست مقام معظم رهبری توصیه می کردند که اذان اونم با حنجره یعنی نه ضبط شده اش را همینم هست اذان یک شعار است پرچم دین است که باید بلند باشه یکی دیگر از نشانه ها و شعارهای دینی اسم هائیست که رو بچه هامون می گذاریم اسم یک نشانه است شما تو یک کشور غربی وقتی دارید راه می روید.
انتخاب نام نیک برای فرزندان خود
 ممکنه یک مسلمانی باشد خب رو پیشونیش که نوشته نشده من مسلمانم ولی وقتی اسمشُ می پرسی مثلاً به شما میگه رضا، جواد، تا اسم را میگه یک نشانه است شما می فهمید دین و مذهبش چیه اسم یک نشانه است یک لفظ تنها برای تشخیص شخص نیست تشخیص شخصیت دینی و هویت دینی او را هم می دهد می فهماند که این مسلکش چیه دین پدر و مادرش چی هستش یک شناسنامه کوچیک هست لذا اولین حقی است که فرزند بر گردن پدر و مادر به خصوص پدر دارد امام  صادق (علیه السلام) فرمود: بحق ولد علی والد أن یحسن اسمه؛ اولین حقی که بچه به گردن پدر داره این هست که اسم خوب براش بگذاره بله وقتی بزرگ تر شد حق دومی به گردن پدر میاد أن یعلمه؛ زمینه سوادآموزیشُ فراهم بکنه یک مقدار بزرگ تر شد حق سومی به گردن پدر میاد أن یزوجه؛ زمینه ازدواجشُ فراهم کنه اما اونا حقوق بعدی است اولین حق اسم خوب هستش اگر اسم چیز مهمی نبود تو طول تاریخ دشمنان اهل بیت اینقد با اسامی مقدس مبارزه نمی کردند شما ببینید در زمان بنی امیه بعضی از خلفای بنی امیه بخش نامه صادر کرده بودند تو سرتاسر بلادشون که اگر در خانه ای فرزندی به دنیا بیاد اسمش علی باشه خونه  را رو سر اهلش می توانید خراب بکنید اسم فرزندی را اگر علی بگذارند با این اسم مبارزه می کردند و نقطه مقابل اهل بیت برا حفظ این اسم کاملاً تلاش می کردند یه مرتبه امام سجاد (علیه السلام) در نقل هستش که تو کوچه مروان را دید مروان حکم که از بنی امیه بود مروان سؤال کرد که اسم شما چیه؟ امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: علی مروان گفت: اسم برادرتون چیه؟ امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: اونم علی هست حضرت   علی اکبر (علیه السلام) مروان گفت: همش علی؟ پدرتون حسین نام دیگری را بلد نبود برا بچه هاش بگذاره؟ امام سجاد (علیه السلام) این گفتگوی خودش با مروان را به پدر بزرگوارشون نقل کرد ابی عبدالله (علیه السلام) فرمود: چی میگه این مرد اگر خدا صدتا پسر به من می داد اسم همشونُ علی می ذاشتم، کما اینکه اسم دخترانشون را فاطمه می ذاشتن فاطمه کبری فاطمه صغری خود این اسامی توش یک مبارزه بار فرهنگی هستش متأسفانه گاهی موقع ها آدم می بیند که اسامی که شیعیان اهل بیت دوستان اهل بیت مؤمنین رو بچه هاشون میگذارند دقت لازم توش نمی کنند اسم حداقل باید دو تا مشخصه داشته باشه یکی معنای خوبی داشته باشه حالا اگه به فرض کسی از اسامی اهل بیت هم نمی خواهد رو بچه اش بگذاره به فرض اگر نمی خواهد بگذاره حداقل معنای خوبی داشته باشه دوم اینکه تناسب با فرهنگ خودمون داشته باشه شعار بیگانه نباشد توش، روایت عجیبی از امام صادق (علیه السلام) هست که فرمود: در قیامت افراد را به اسم صدا می زنند یا فلان یا فلان ابن فلان قوم و اونجا کسی که اسم نامناسب براش گذاشته باشند شرمنده میشه و گله مند میشه از پدر و مادرش این چه اسمی بود برا من گذاشتی اگه خدای ناکرده یه جایی از دستمون در رفته جوگیر شدیم گاهی موقع  ها بعضی از اسم ها را گفتیم دیگه قدیمی شده متأسفانه مثل بعضی از حرف هایی که می زنند شجاعت عوض کردنشُ داشته باشید اهل بیت (علیه السلام) گاهی موقع  ها به بعضی از اصحابشون می گفتن اسم بچه اتُ چی گذاشتی اگه اسم نامناسب بود می گفتن عوض کن، امام موسی کاظم (علیه السلام) به یکی از اصحابش برخورد که خدا به او دختری داده بود حضرت فرمود: اسم دخترتُ چی گذاشتی؟ او یک اسمی رو گفت امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمود: این اسم عوض کن این اسم ما اهل بیت (علیه السلام) نیست، اون هم گفت: آقا چشم پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به یک فردی برخورد کرد گفت اسمت چیه؟ گفت: آقا عبد؟؟ خب می دانید؟؟ اسم یکی از بت ها بوده حضرت فرمود: این چه اسمیه اسمتُ عوض کن گفت آقا چی بگذارم خود پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پیشنهاد دادن فرمودند: اگر اسمتُ عبدالله بگذاری اسم خوبی هست، اگر یک جایی احیاناً از دستمون در رفته به اصطلاح جوگیر شدیم شجاعت عوض کردنشُ داشته باشیم.
مسأله حجاب در شعائر دینی
 یکی از شعارها و نشانه های دینی که در این زمان من به نظرم می رسد از مهم ترین شعارهای دینی در جهان هست اگر نگوئیم مهم ترین شعار از مهم ترین شعارهای دینی هست حجاب هست حجاب یک نشانه است در این زمان از مهم ترین شعارهای دینی است اینکه من تأکید می کنم در این زمان چون در گذشته تاریخ حجاب مخصوص مسلمین و حتی متدینین مال سائر مذاهب و ادیان نبود حتی کشورها و تمدن هایی که اسلامی یا اصلاً ایمانی هم نبودن زنانشون را به حساب حجب و حیا ذاتی که داشتن پوشیده بودن شما تاریخ حجاب ببینید ایران باستان یونان باستان مصر باستان هند باستان اینها هم زنشون و حتی مرد لباسش گشاد بلند بندپوش بندنما نبود زن که دیگه جای خود دارد این قبایی رو می بینید که الان تن ما روحانی ها هست مثل یک کت بلند یک لباس پوشیده و بلند این مخصوص ما روحانیت نبود تو صدسال گذشته همین کشور خودمون بسیاری از مردمان معمولی هم اینجوری می پوشیدن شاید خیلی از شماها این فیلم دلیران تنگستان را که تو صدا و سیمای ما هم نیست سریال گذاشته شد و انصافاً فیلم بسیار ارزنده هست حماسه که تنگستانی ها و دشستانی های بوشهر در مقابل حمله انگلیس هایی که وارد ایران شده بودند مقاومتی که کردند به ریاست ؟؟ ؟؟ حماسی و بزرگوار خب اگر دیده باشید تو این فیلم لباساشون همین قباهای بلند بود که شال کمرشون می بستن یک کلاه هم سرشون میگذاشتن پوشیده بودن اما متأسفانه تو این دهه های أخیر به خصوص سال های أخیر که یک فرهنگ مادی در غرب  حاکم شد که لذت ها را به لذت تن و بدن خلاصه کردن لباس آب رفت کوتاه شد بدن نما شد چه تو تن مرد و به خصوص در زن آنوقت از آن به بعد دیگه حجاب مخصوص کشورهای اسلامی شد مخصوص متدینین یک شعار الان تو بسیاری از کشورهای غربی شما خب مسلمان ها هستند زندگی می کنند اما تنها چیزی که اگه هیچ حرف هم نزنند شما باهاش تشخیص می دهید که این مسلمان یک حجاب درست داشتند حجاب زن محجبه ای که راه می رود تو غرب دارد شعار می دهد به نفع دین بخاطر همین هست که اینقدر با حجاب مخالفت دارند می کنند که اون دارد شعارشُ می دهد با همین حجاب خودش اون پرچم بلند کرده درود خدا بر زنان محجبه ای که لحظه لحظه اشون تو عبادت هست چون لحظه لحظه به نفع دین شعار دارند می دهند با حجابشون و از آن طرف نقطه مقابل زنانی که بدحجاب یا بی حجاب هستند خب ماها همه امون می دانیم بسیاری از این زنانی که ما بهش می گوئیم بدحجاب آدم های بی دین و ضد دین یا ضد مذهب نیستند دین را دوست دارند اهل بیت را دوست دارند اما فکر می کنند که حجاب یک مسئله شخصی است سلیقه ای هست مثل غذا میمونه که تو این غذا را دوست داری من اون غذارو دوس ندارم من اینجوری دوست دارم بیام بیرون بخاطر اینکه عزیز من تو خونه ات هرجور میخواهی بپوشی بپوش ولی وقتی می آیی بیرون تو جامعه داری الگو درست می کنی دختر بچه کوچک من سه چهار ساله وقتی تورو می بینه با این تیپت با این قیافه ات خوشش می آید این مدلی بیاد بیرون یعنی شما داری خواسته یا ناخواسته مقاومت جبهه حق را از بین می بری مقاومت جبهه حق را داری ضعیف می کنی از این جهت ضربه داری می زنی اینکه ظواهر دینی را ما برش تأکید می کنیم کسی اشکال نکنه حاج آقا مگه مسلمانی به چهار تا اسم علی، حسن و حسین مگه مسلمانی به ریش هست و محاسن داشتن مگر مسلمان بودن صرفاً به چادر و حجاب و امثال اینهارو داشتن است مگه مسلمان بودن به این ظواهر دلت پاک باشه همین حرفی که گاهی موقع ها بعضی ها می زنند جوابش چیه جوابش این هست که ما هم می دانیم که مسلمانی صرفاً به ظواهر نیست خیلی ها بودند که ممکنه اسمائی حسن و حسین و تقی امثال اینها تو طول تاریخ داشتن ضربه هم زدن به دین محاسن داشتن تیشه به ریشه دین هم زدن اینارو ماهام بلدیم منتهی نه از این طرف بوم غش کنیم نه از اون طرف اینو دقت داشته باشیم اگر کسی ظواهر دینش از دست بدهد محتوای دینی اشو از دست می دهد این چنین نیست که کسی ظواهر دینی را از دست بدهد دلش هم پاک بمونه اعتقاداتشم برقرار بمونه نه کسی ظواهر دینی را از دست بدهد یواش یواش محتوا و باورهاشون را هم کم کم از دست می دهد واقعش این شکلی است برای چی تو در الجزائر فرانسوی ها اون زمانی که استعمال کرده بودند سال ها استعمال کرده بودند الجزائر مسلمان را اولین چیزی که ضربه بهش زدن تا فرهنگ خودشون را نفوذ بدهند مسئله حجاب زنان بود این فرانس خانم که خودش فرانسوی هست که تو کتاب الجزائر ذکر می کند چون وقتی که زن حجابشُ از دست داد آنوقت یواش یواش بعضی از اعتقاداتش سست می شود آنوقت شما از آیه قرآن هم براش بخوانی یا از مثلاً فرض کنید یکی از بزرگان دین بگی که این اینجوری زندگی می کرد می گوید حالا این مال اون زمان بود یه جوری می خواهد زیربارش نرود یه جوری می خواهد نپذیرد برا چی وهابیتی که متأسفانه امروز با یعنی از ابتدائش همین جوری بوده با صهیونیست ها دستشون تو یک کاسته هستش بلکه ابزار دست آنها هستند ظواهر دینی را دارند از بین می برند نمادها را دارند از بین می برند این ظواهر از بین برود محتوا هم یواش یواش می تواند کمرنگ بشود.
مجالس اهل بیت علیهم السلام
 یکی دیگه از شعارهای دینی و شعائر دینی که بحمدلله در بین ما پر رنگ هست و هر سال دارد پر رنگ تر می شود مجالس اهل بیت هست چه مجلس عزای اهل بیت چه مجلس شادی اهل بیت یکی از شعائر و نشانه های زنده بودن دین و مذهب است که هر چه کمیت و کیفیتش بالاتر برود این نشانه رشد مؤمنین هستش مجالسی که اهل بیت از زمان خودشون هم توصیه می کردند به صورت زبانی هم خودشون عملاً مجلس می گرفتن تا جایی که امکان پذیر بود امام صادق (علیه السلام) روایت تو وسائل الشیعه هست به فضیل بن یسار فرمود: أتجلسون و تحدسون؛ دور هم جمع می شوید با هم حرف می زنید راجع ما اهل بیت مجلس می گیرید فضیل گفت: بله آقا امام صادق (علیه السلام) فرمود: انی احب تلک المجالس؛ من این مجالس را دوست دارم امام صادق (علیه السلام) که می فرماید: من این مجالس را دوست دارم در و دیوار دوست ندارد فرش هارو دوست ندارد شماها رو دوست دارد اون کسانی که این مجلس را تشکیل می دهند دوست دارد خودشون هم مجلس می گرفتند أبوهارون که روضه خونه امام صادق (علیه السلام) خواند وقتی که تمام شد همه گریه کردند امام صادق (علیه السلام) فرمود: أبوهارون تعداد ملائکه که حضور داشتن و گریستن از تعداد انسان هایی که آمده بودند بیشتر بود این مجالس مجالس نور است مجالس رحمت هست اهل بیت توصیه می کردند هم لفظاً هم عملاً بر حفظ این مجالس شما ببینید در طول تاریخ آنچکه اسلام و شیعه را نگه داشت همین مجالس من و شما شیعه بودن خودمون را تو کلاس درس یاد نگرفتیم تو همین مجالس یاد گرفتیم تو همین مجالس بود که هم عقل ها و شعورها هم شور و احساس و عواطف رشد کرد به نفع جبهه حق تو همین مجالس الان هم همینجور هست الان هم ببینید میلیون ها دلار خرج می کنند میلیون ها سایت خلاف هزاران شبکه مبتذل رسانه های متعددی که بمباران تبلیغاتی مسموم می کنند علیه دین مواد مخدری که تو جهان پخش می شود خب ما هم تو همین دنیا زندگی می کنیم که گرد و خاکش بالأخره رو سر ما هم می پاشه اما شما می بینید یه مرتبه یه محرم میاد میشوره می بره بعد از یه مدتی می گذرد اربعین میاد اینارو میشوره می بره، یه مدتی که می گذرد فاطمیه ها فرا میرسه یه مدتی که می گذرد جشن های شعبانیه خصوصاً نیمه شعبان یه مدتی که می گذرد ماه مبارک رمضان و شب های قدر میاد تو هیچ دین و مذهبی یه همچنین چیزی ؟؟ نشده فقط تو مذهب اهل بیت این مجالس؟؟ شده این مهندسی خداست این مهندسی خداست تو هیچ دین و مذهبی همچین چیزی ما نداریم این مهندسی خداست برا ماندگار شدن این دین و تطهیر دینداران منتهی تو.
نمادهای محرم و فاطمیه
بین همه مجالس اهل بیت دو تا مجلس ویژگی دارد یکی محرم و یکی مادر محرم فاطمیه این دو مجلس ویژگی دارد ویژگیش چیه ویژگیش این هست که این دو مجلس دفاع از نشانه ها و نمادهاست تو این دو مجلس هست که حماسه هست ظلم ستیزی هست دفاع از مظلوم ولایت پذیری هست تو این مجالس هستش که تولی و تبری تو این مجالس هست که اینها که همه نشانه بلوغ شیعه است رشد می کند هرگاه دیدید مجالس محرم و فاطمیه کمیتش و کیفیتش بیشتر دارد می شود این شاخص ها دارد رشد می کند که نشانه قرب ظهور نشانه رشد شیعه است شیعه مؤمنین برای اینکه ظهور حضرت را نزدیک بکنند باید کارهایی انجام بدهند باید تحولی تو جامعه رخ بدهد باید خصوصیاتی پیدا بکند ببینید مجالس ماه رمضان هم خیلی عزیز است مجالس اعتکاف هم الان که تو ماها رواج پیدا کرده خیلی ارزشمند است اما این مجالس محرم و فاطمیه هست که حماسه است شور ظلم ستیزی است حق طلبی عدالت طلبی تولی و تبری است اینها نشانه های رشد است دو زن بودند در طول تاریخ که حماسی ترین زنان بودند و تأثیرگذارترین زنان بر تاریخ که در زمانی که مردشون مأمور به سکوت بود بار تمام دین را این دو زن کشیدن و تا قیامت هر مؤمنی که پا به عرصه می گذاره مدیون این دو زن هستند دو زن بودند یکی وجود مقدس فاطمه زهرا(سلام الله علیها) که در زمانی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) مأمور به سکوت بود او می آمد بیرون و بار دین را کشید و یکی دختر مکرمه اشون حضرت زینب (سلام الله علیها) بود در زمانی که امام سجاد (علیه السلام) مأمور به سکوت بود او آمد و ظهور و بروز کرد و پیام عاشورا را به گوش تاریخ داد وجود مقدس حضرت زهرا(سلام الله علیها) نه خودش نبی نبود پیغمبر نبود امام نبود اما حافظ نبوت و امامت بود هم نبوت هم امامت و زهرای اطهر باید حفظ کنه اون حدیث معروف پیغمبر حدیث البته حدیث قدسی هست از طریق پیغمبر هست که بعضی ها سندش را نتوانستن بپذیرن و حتی گاهی اوقات نسبت به غلو دادن این حدیث را اون حدیث ناظر به همین مطلب است که از خداوند متعال نقل شده است حدیث معروفی است که یا أحمد لولاک لما خلقت الأفلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما؛ اگر تو نبودی عالم را خلق نمی کردم اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و  اگر فاطمه نبود شما دو تا را خلق نمی کردم بعضی ها تو سند این حدیث اشکال کردند.
احترام علامه امینی برای حضرت زهرا(سلام الله علیها)
من این را عرض بکنم خدمت شما یکی از خوبانی که الان زنده هستش ایشون می گفتش که زمانی که مرحوم علامه امینی(ره) تو همین تهران اواخر عمرش بود بستری بود خب علامه امینی(ره) واقعاً یک فوق العادگی داشتن به مسئله ولایت و محبتی که نسبت به اهل بیت داشت ایشون برا نوشتن کتاب الغدیر ده هزار جلد کتاب را از بسم  الله تا آخر خوند غیر از کتاب های مرجع که بهش رجوع می کرد ده هزار کتاب را خواند این علامه امینی(ره) بزرگوار تو همین تهران خودمون تو بستر افتاده بود یکی از خوبانی که الان زنده هست ایشون می گفت من به همراه شهید سعیدی به همراه ایشون رفتیم به عیادت علامه امینی(ره) میگه وقتی رفتیم ایشون حالش خوب نبود دراز کشیده بود خانمش به ما گفتش که خیلی مزاحمش نشوید گفتیم بله یه چند دقیقه کوتاه عیادت می کنیم و می رویم می گفت وقتی خدمت علامه امینی(ره) رسیدیم به ایشون گفتیم که حاج آقا یه روایتی است راجع حضرت زهرا(سلام الله علیها) هست می خواهیم ازتون بپرسیم تا اسم حضرت زهرا(سلام الله علیها) آمد پاهاشُ جمع کرد به زور گرفت نشست گفت یه متکی پشت سر من بذارید پاهاشُ جمع کرد خانمشون از پشت پرده ما می دیدیم می گفت بذار بخوابه بذار بخوابه حالش خوب نیست ما گفتیم حاج آقا بخوابید دراز بکشید ما ازتون می پرسیم گفت نه اسم فاطمه زهرا اومد من پام دراز باشه معرفت داشت چیز می فهمیدن بعد این بزرگوار میگه من از ایشون پرسیدم که آقا این حدیث سند دارد یا أحمد لولاک لما خلقت الأفلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما؛ سند دارد علامه امینی فرمودند: بله که سند داره کتاب کشکول... سند صحیحی نقل کرده از جابر بن عبدالله انصاری تا پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بعضی از فضلای بزرگوار قم یک کتاب مستقل نوشتن به نام لولا فاطمه که اسناد این حدیث و مفهوم و دلالتش کاملاً ذکر کرده تو این حدیث اصلاً خداوند متعال نمی خواهد بفرماید که مثلاً حضرت علی (علیه السلام) از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بالاتر بود یا حضرت زهرا(سلام الله علیها) از اون دو تا بالاتر بودن اصلاً بحث سر بالاتر بودن پایین تر بودن نیست پروردگار عالم تو این حدیث می خواهد بفرماید که من عالم را خلق کردم برای بندگی عالم که برای شیطنت که خلق نشده برا لگدپرانی به سمت خدا که خلق نشده برای بندگی خلق شده بندگی هم سه تا ضلع باید باشد تا این بندگی به طور کامل محقق بشه یکیش رسالت پیغمبر است که اگر تو نبودی عالم خلق نمی کردم چون هدف تأمین نمی شد که عبودیت بود یکی امامت علی است که تداوم رسالت است که اگر او نبود تو را خلق نمی کردم چون باز حضرت تأمین نمی شد و یکی حافظ رسالت و امامت فاطمه زهراست که اگر او نبود نه رسالتی بود نه امامتی حضرت زهرا(سلام الله علیها) فقط امامش حفظ نکرد رسالت پدرش را هم حفظ کرد رسالت پدر بزرگوارش حفظ کرد منتهی عنایت بفرمائید من این را عرض بکنم بحثمو کم کم جمع می کنم یه موقع هست در یک زمانی مجال برا سخنرانی و حرف و کلام هست که آدم حق را به واسطه کلاس و سخنرانی و با این جور چیزها بتواند برساند به گوش مردم مثل زمان امام باقر  (علیه السلام) مثل زمان امام صادق (علیه السلام) مثل زمان امام رضا (علیه السلام) که مجالی پیدا شد برای سخنرانی برای حرف برای کلاس گذاشتن برای مناظره مجلس مناظره اما یک موقع شیطان آنچنان فضارو تیره و تار و آلوده کرده که اصلاً حرف به گوش نمی رسد اونجا جای حرف نیست جای سخنرانی نیست اونجا یک سلاحی دیگری کار کرد اونجا باید شوک وارد کرد به مردمی که تو بمباران یک تبلیغات مسموم وارد شدند مثل زمان اباعبدالله (علیه السلام) که شوک وارد کرد به جامعه حضرت زهرا(سلام الله علیها) در عین حالی که سخنرانی هم داشت خطبه فدکیه را هم خواند احتجاج هم با انصار می کرد اما در عین حال یک زمانی رسید که این وجود مقدس باید یک شوک وارد بکند که همه  را بیدار بکند که حق کجاست باطل کجاست بشناسید کار حضرت زهرا(سلام الله علیها) را احدی دیگه غیر از حضرت زهرا(سلام الله علیها) نمی توانست انجام بده سلمان و ابوذر کارشون نیست دیگه جلو اون ظلمت پراکنی بتوانند بایستند این برای سلمان و ابوذر نیست این باید دختر پیغمبر بیاد وسط دختر پیغمبر هم اگه هفتاد سالش هم بود این شوک را وارد نمی کرد به جامعه اما وقتی هیجده ساله هست آنوقت شوک وارد میشه واسه همین شاید سِرِّ اینکه حضرت زهرا(سلام الله علیها) دعا می کرد که اللهم عجل وفاتی سریعا؛ خدایا شهادت منو برسان چون این شکلی هست که بیدار می کنه جامعه و کم کم تاریخ را اگر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چند فرزند می داشتی که یکیش حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود که مثلاً به شهادت می رسید باز آنچنان شوک وارد نمی شد و دل نمی سوخت ولی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یه دونه یادگار بیشتر نداشت یه دختر بیشتر نداشت بقیه همه فرزندان پیغمبر از دنیا رفته بودند اگر حضرت زهرا(سلام الله علیها) مثل کسی بود که تو یک جنگ جنگی که اسلحه هست جنگی که تیر هست جنگی که شمشیر هست اگر تو یک جنگ وارد می شد و به شهادت می رسید آنچنان دل نمی سوخت و شوک وارد نمی کرد که با لگد و در باید از پا در بیاد اینا شوک وارد می کند اینا هستش که دل را تا اعماق جان می سوزاند و اگر حضرت زهرا(سلام الله علیها) تو یه خلوتی از پا در می اومد اینقد دل نمی سوخت که جلو چشم غیرت الله و بچه های کوچکش او را بزند این خانم بزرگوار باید با مظلومیتش پیام حق را به گوش تاریخ برساند با مظلومیت با بلا با مصیبت السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَه امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَه وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلايَتِكِ؛ میثاق بلا را حضرت زهرا(سلام الله علیها) از قبل داده بود که برای توسعه  عبودیت دنیا باید بلا کشید باید سختی کشید باید بلاکش شد شما خودتون کشوری هستید که ببینید گام برداشتید برای اینکه بندگی خدا را تو این عالم ترویج بکنید مگه غیر از اینه چقدر بلا باید بکشید چقدر سختی باید بکشید همینه هر کی بالاتر باشه همین جور است رهبر بزرگوارمون طبیعی هست رو دوششون سنگین ترین بلاها میاد امام راحل عظیم الشأن هر کی بالاتر باشه همینه.
روضه
هر که در این بزم مقرب تر است              جام بلا بیشترش می دهند
منتهی خدا هم صبرشون میده خدا هم سعه صبرشون میده خدا هم تحملشون میده زهرای اطهر باید با تحمل مظلومیت پیام حق را برساند و حق را تو عالم تثبیت بکند و این کار را کرد زیر بار این بلا رفت دیگه مثل از فردا به بعد هست می دانید فردا بعد از نماز مغرب بود که حضرت زهرا(سلام الله علیها) شهیده شد دیگه زهر تنهایی را حضرت امیر (علیه السلام) باید بکشه، انگار این شعرهای سعدی خیلی مناسب هست برای زبانحال امیرالمؤمنین (علیه السلام)
ای ساربان آهسته ران که آرام جانم می رود                       و آن دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود
او می رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان                       دیگر مپرس از من نشان کز من نشانم می رود
باز آیی و بر چشمم نشین ای دل ستان نازنین                        تا شور و فریاد از زمین تا آسمانم می رود
بر رفتن جام از بدن گویند هر نوعی سخن                         من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود که بغلش کرد تو قبر گذاشتش خیلی سخته.
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
تو مسجد بود که براش خبر اُوردن بابا جان مادرمون از دنیا رفت تو یک نقلی داره که امیرالمؤمنین (علیه السلام) خورد زمین اون خیبرشکنی که هیچ جا پاش نلرزید اینجا لرزید بلند شد سراسیمه آمد به سمت منزل من جزئیات رو دیگه نمیگم وقت گذشته آمد صدا زد زهرای اطهر را چشم های کم رمقش باز شد این لحظات آخری که وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) هست خیلی سوزناکه اول فرمود: یا أبالحسن اگر محضوری دارید در انجام وصیت من به کس دیگری بگم امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: بفرمائید خانم چه جملاتی گفت دل را آتیش می زنه گفت علی جان از اون موقعی که تو خونه ات اومدم مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَه وَ لَا خَائِنَه؛ نه دروغی بهت گفتم نه خیانتی کردم اطاعتت کردم امیرالمؤمنین (علیه السلام) دیگه طاقت نیورد سرش به سینه چسباند خانم اینا مال شما نیست شما شأنتون برتر از این حرف هاست اینا مال شما نیست شاید نمی دونم شاید اونجا امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم گفت که خانم منو را هم حلال بکن شرمنده هستم.
یا محمد از رخت شرمنده ام                        فاطمه جان داده و من زنده ام
شاخه یاست اگر بشکسته بود                   امانتی که بهم دادی را نتوانستم نگهش دارم
شاخه یاست اگر بشکسته بود                   دست های باغبانت بسته بود
ختم مصیبتم عرض می کنم تو روایت امام صادق (علیه السلام) هست که پیوسته مادرمون زهرای اطهر مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَه الرَّأْسِ نَاحِلَه الْجِسْمِ مُنَهَّدَه الرُّكنِ بَاكِيَه الْعَيْنِ مُحْتَرِقَه الْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَه بَعْدَ سَاعَه وَ تَقُولُ لِوَلَدَيْهَا أَيْنَ أَبُوكُمَا الَّذِی كَانَ يُكْرِمُكُمَا وَ يَحْمِلُكُمَا مَرَّه بَعْدَ مَرَّه أَيْنَ أَبُوكُمَا الَّذِی كَانَ أَشَدَّ النَّاسِ شَفَقَه عَلَيْكُمَا فَلَا يَدَعُكُمَا تَمْشِيَانِ عَلَى الْأَرْضِ وَ لَا أَرَاهُ يَفْتَحُ هَذَا الْبَابَ أَبَداً وَ لَا يَحْمِلُكُمَا عَلَى عَاتِقِهِ كَمَا لَمْ يَزَلْ يَفْعَلُ بِكُمَا ثُمَّ مَرِضَتْ وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِينَ لَيْلَه ثُمَّ دَعَتْ أُمَّ أَيْمَنَ وَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ وَ عَلِيّاً (علیه السلام) وَ أَوْصَتْ إِلَى عَلِیٍّ بِثَلَاثٍ؛ دستمال به سرش محکم می بست بعد از پدر بزرگوارش اون سیلی که زده بود سَرِ حضرت درد می کرد پیوسته لاغر می شد دیگه پوست و استخوانی بیشتر ازش نمونده بود مُنَهَّدَه الرُّكنِ؛ ارکانش و ستون هاش آدم وقتی می خواهد بلندشه به چیآ تکیه می کنه شکسته بود پر و بالش شکسته بود عرض می کنیم زهرا جان شما نَاحِلَه الْجِسْمِ؛ بودید جسم مطهرتون لاغر شد اما فرزندتون اباعبدالله (علیه السلام) در کربلا جسمی براشون نموند جسمی براش نموند دیگه
لباس کهنه بپوشید زیرپیراهنش                           که خصم بد منش برون نیاورد زتنش
لباس کهنه چه حاجت که زیر سم ستور                تنی نماند که جامه به بر کنند یا کفنش
لا حَوْلَ وَلا قُوَّه اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
خدایا تورو قسمت میدیم به آبروی زهرای اطهر فَرَجِ مولامون امام زمان تعجیل بفرما.
رهبر بزرگوارمون خادمین دین بر توفیقات طول عمرشون بیفزای.
هم شیره مکرمه اشون همه ذَوِالحُقوق شهدای بزرگوارمون امام راحل عظیم الشأنمون الساعه مهمان حضرت  زهرا (سلام الله علیها) قرارشون بده
شر دشمنان دین به خودشون برگردان
عاقبت همه امون ختم به سعادت و خیر بگردان
صلواتی عنایت بفرمائید.

Share