مرگ "توماس جِفِرسون" متفكر و رئیس جمهور امریكا (1826م)

4 جولای
توماس جفرسون

توماس جِفِرسون، سومین رئیس جمهور امریكا، در 13 آوریل 1743م در ایالت ویرجینیا به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات خود، ابتدا به عنوان وكیل به خدمت پرداخت و با به دست آوردن موفقیت‏های پی در پی، به عضویت كانون وكلا درآمد تا این كه به كنگره ملی امریكا راه یافت. جفرسون از آن پس مدارج ترقی را طی كرد و به مناصبی هم‏چون وزارت كشور و معاونت رئیس جمهور دست یافت و در نهایت در سال 1800م به ریاست جمهوری امریكا انتخاب شد.
وی سال‏ها قبل از آن، پیشنهادی درباره الغاء بردگی داد كه رد شد اما آن چنان بر سر این كار پافشاری كرد كه به تصویب رسید. جفرسون هم‏چنین به هنگام نمایندگی كنگره امریكا، اعلامیه معروف خود در زمینه استقلال را قرائت كرد. او دو دوره ریاست جمهوری امریكا را برعهده داشت و علی‏رغم میل مردم برای انتخاب دوباره او به ریاست جمهوری، از این كار كناره گرفت.
جفرسون مدعی دموكراسی و مخالف نظام سرمایه‏داری بود، با این حال، آشكارا از سلطه مطلق فردی بر كل جامعه و از تمركز تمامی اختیارات ایالات در دست رئیس جمهور جانبداری می‏كرد. او هرگز این شیوه را نافی دموكراسی نمی‏دانست. او هم‏چنین با اینكه از آزادی‏خواهی و از حق همه مردم در برخورداری از مزایای اجتماعی سخن به میان می‏آورد، در عین حال از بزرگ‏ترین ملاكان برده‏دار در ویرجینیا محسوب می‏شد. به طور مثال زمانی كه به ریاست جمهوری امریكا انتخاب می‏شد، تنها در یكی از مزارعش، بیش از یك‏صد و پنجاه برده سیاه‏پوست داشت كه در تمامی ساعات روز به كارهای سخت و طاقت فرسا اشتغال داشتند.

جفرسون در آغاز دوران دوم حكومت خود در سال 1804م، برای فرار از پرداخت حق تردد كشتی‏های امریكایى از دریای مدیترانه به دولت‏های شمال افریقا، كشتی‏های جنگی فراوانی را رهسپار این منطقه كرد و پس از حمله به بنادر شمال افریقا، از مطالبات مالی دولت‏های افریقایى جلوگیری كرد به طوری كه از آن پس، كشتی های اروپایى و امریكایى بدون پرداخت كمترین وجهی از این منطقه عبور می‏كردند. اما آن چه شخصیت جِفِرسون را برجسته ساخته، نظرات سیاسی و اندیشه‏ های فلسفی اوست. جفرسون در تاریخ امریكا، یكی از مردانی است كه جهانی‏ترین مغزها را داشت. او علاوه بر علایق فلسفی، سیاسی و تربیتی، در موسیقی نیز دارای استعداد بود؛ مخترعی توانا بود و از طالبان عمیق ادبیات، ریاضیات، گیاه‏شناسی، جَوشناسی، جانورشناسی، نجوم، نژادشناسی و معماری به شمار می‏رفت. اما همه این علایقِ متفاوت از میل واحدی سرچشمه می‏گرفت و آن، میل كمك به هم‏وطنان خویش برای رسیدن به دانش بهتر و آزادی بیشتر و زندگی مرفه ‏تر بود. هدف عمده او در زندگی، كمك به ایجاد و استقرار جامعه آزادی بود كه در آن برای تمام افراد، فرصت مناسب جهت انجام وظایف اجتماعی و نیل به سعادت و خوشبختی‏های شخص وجود داشته باشد. جفرسون از هواخواهان جدّی تعلیم و تربیت برای همه، تساهل مذهبی و الغای بردگی بود.
اساس اندیشه ‏های سیاسی جفرسون، تساوی حقوق و تبدیل حكومت‏ها به دموكراسی بود. به نظر او، حكومت دموكراسی تنها حكومتی است كه نمی‏تواند چه در ظاهر و چه در باطن برای همیشه با حقوق مردم ستیزه كند. فلسفه او بر پایه اصل اعتماد متقابل نهاده شده است. از دید جفرسون، به دلیل این كه برخی غیرقابل اعتمادند نباید همه را نامعتمد به شمار آورد. توماس جفرسون 18 سال آخر عمر را در ملك شخصی خود به نویسندگی، كشاورزی و نواختن موسیقی پرداخت تا این كه در چهارم ژوئیه 1826م در 83 سالگی درگذشت.

Share