شد خزان گلشن آشنایی - رهی معیری

انجمن‌ها: 

شعر زیبای شد خزان گلشن آشنایی اثر رهی معیری

شد خزان گلشن آشنایی
بازم آتش به جان زد جدایی

عمر من ای گل طی شد بهر تو
وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی

با تو وفا کردم، تا به تنم جان بود
عشق و وفا داری، با تو چه دارد سود

آفت خرمن مهر و وفایی
نو گل گلشن جور و جفایی
از دل سنگت آه

دلم از غم خونین است
روش بختم این است

از جام غم مستم
دشمن می پرستم
تا هستم

تو مست از می به چمن   چون گل خندان     از مستی بر گریه من

با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراغت ناله کنم تا کی؟

تو و می چون لاله کشیدن ها
من و چون گل جامه دریدن ها
به رقیبان خاری دیدن ها

دلم از غم خون کردی
چه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی

برو ای از مهر و وفا عاری   برو ای عاری ز وفاداری

که شکستی چون زلفت عهد مرا

دریغ و درد از عمرم، که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند، جفا به عاشق تا کی

نمی کنی ای گل یک دم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
آه از دل تو

گر چه ز محنت خوارم کردی
با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز

بکن ای گل با من، هر چه توانی ناز
کز عشقت می سوزم باز

شعر زیبای شد خزان گلشن آشنایی اثر رهی معیری

خزان عشق یا شد خزان گلشن آشنایی از جمله ترانه های مشهور و ماندگار فارسی با متنی عاشقانه از رهی معیری است که نخستین بار در سال 1313 با آهنگسازی مصطفی نوریانی و با صدای سید جواد بدیع زاده اجرا شد و از معدود ترانه های خاطره انگیزی است که با گذشت بیش از 84 سال تاکنون جاذبهٔ خود را در میان مردم حفظ کرده است. این ترانه سال ها بعد توسط خوانندگانی چون غلامحسین بنان و هوشمند عقیلی مهر نیز بازخوانی شده است.

Share