حدیث ثقلین (منابع و سند، دانستنی های حدیث ثقلین)

حدیث ثقلین , سند حدیث ثقلین, متن حدیث ثقلین, ترجمه حدیث ثقلین, حدیث ثقلین شیعه, حدیث ثقلین اهل سنت
این مقاله درباره حدیث ثقلین شامل مباحثی چون«متن حدیث، منابع و سند حدیث، زمان و مکان صدور حدیث، سنت یا عترت، دلالت حدیث بر باورهای شیعه در باب امامت» می باشد...

حدیث ثقلین (منابع و سند، دانستنی های حدیث ثقلین)

این مقاله دربارهٔ حدیث ثقلین است. که شامل مباحثی چون؛ «متن حدیث، منابع و سند حدیث، زمان و مکان صدور حدیث، سنت یا عترت؟، دلالت حدیث بر باورهای شیعه در باب امامت» می باشد.

حَدیث ثَقَلَیْن یا ثِقْلَیْن درباره جایگاه هدایت گری قرآن کریم و اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) در دین اسلام و لزوم تمسک به آنها پس از درگذشت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) سخن می گوید و اینکه این دو، همواره در کنار یکدیگرند تا در کنار حوض کوثر به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) ملحق شوند.

صحّت انتساب این حدیث به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) را همه مسلمانان، شیعه و اهل سنت پذیرفته اند. شیعیان با تکیه بر این حدیث، معتقد به لزوم امامت و عصمت امامان(علیهم السلام) و نیز دوام امامت در همه زمان ها هستند.

اطلاعات حدیث ثقلین :

موضوع: جایگاه قرآن و اهل بیت صادره از: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) راویان: امام علی(علیه السلام)، ابوذر، ابوهریره، زید بن ارقم، زید بن ثابت، جابر بن عبدالله انصاری اعتبار سند: متواتر منابع شیعه: الکافی، کمال الدین، امالی صدوق، امالی مفید، امالی طوسی، عیون اخبار الرضا، الغیبة نعمانی، بصائر الدرجات منابع سنی: سنن نسائی، المعجم الکبیر طبرانی، سنن ترمذی، مستدرک حاکم، مسند احمد

حدیث ثقلین

متن حدیث ثقلین

این حدیث در نقل های مختلف، با عبارت های گوناگون آمده، اما محتوای همه آن ها یکی است.

در اصول کافی، از کتب اربعه و اصلی شیعه آمده است: «...إِنِّی تَارِک فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی أَیهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّکمْ سَتَرِدُونَ عَلَیَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلُکمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَینِ وَ الثَّقَلَانِ کتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی‏...».[کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۹۴]

ترجمه: من در میان شما دو چیز باقی می گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بیتم هستند. ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار حوض بر من وارد می شوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهل بیتم.

سنن نسائی از صحاح سته اهل سنت، این حدیث را چنین نقل می کند:

«... کأنی قد دعیت فاجبت، انی قد ترکت فیکم الثقلین احدهما اکبر من الآخر، کتاب الله و عترتی اهل بیتی، فانظروا کیف تخلفونی فیهما، فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض...».[نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵]

ترجمه: زمان وفات من نزدیک شده است. من در میان شما دو شیء گرانبها باقی می گذارم که یکی بزرگتر از دیگری است، کتاب خدا و عترتم که همان اهل بیت(علیهم السلام) است. پس بنگرید که چگونه با آن دو رفتار می کنید که آن دو از هم جدا نمی شوند تا آنکه در کنار حوض بر من وارد شوند.

حدیث ثقلین

منابع و سند حدیث ثقلین

این حدیث از روایاتی است که مورد قبول علمای شیعه و اهل سنت و در منابع هر دو گروه آمده است.

حدیث ثقلین در منابع اهل سنت

بنابر کتاب «حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت» نوشته احمد ماحوزی، این حدیث را بیش از ۲۵ نفر از صحابه از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) نقل کرده اند. نام برخی از این صحابه در ادامه می آید:

  1. زید بن ارقم: این حدیث به شش طریق از او در کتاب های سنن نسائی،[نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵] المعجم الکبیر طبرانی،[طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۱۸۶] سنن ترمذی،[ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۱ق، ح ۳۸۷۶] مستدرک حاکم نیشابوری،[حاکم نیشابوری، المستدرک، دار المعرفه، ج ۳، ص ۱۱۰] مسند احمد[احمد بن حنبل، مسند احمد ، قاهره، ج ۴، ص ۳۷۱] و کتاب های دیگر نقل شده است.
  2. زید بن ثابت در مسند احمد[احمد بن حنبل، مسند احمد، قاهره، ج ۵، صص ۱۸۳ و ۱۸۹] و المعجم الکبیر طبرانی.[طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج ۵، ص ۱۶۶]
  3. جابر بن عبدالله در کتاب های سنن (صحیح) ترمذی،[ترمذی، صحیح ترمذی، ج۵، ص ۳۲۸] المعجم الکبیر [طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۶۶] و المعجم الاوسط[طبرانی، المعجم الاوسط، ج ۵، ص ۸۹] طبرانی.
  4. حذیفة بن أسید در کتاب المعجم الکبیر طبرانی.[طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۸۰]
  5. ابو سعید خدری در چهار موضع از مسند احمد[احمد بن حنبل، مسند احمد، قاهره، ج ۳، صص ۱۳، ۱۷، ۲۶ و ۵۹] و ضعفاء الکبیر العقیلی.[العقیلی، ضعفاء الکبیر، ج ۴، ص ۳۶۲]
  6. امام علی(علیه السلام) به دو طریق در البحر الزخار یا همان مسند البزاز[البزاز، البحر الزخار، ص ۸۸، ح ۸۶۴] و کنز العمال.[متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۷۷، ح ۳۷۹۸۱]
  7. ابوذر غفاری در کتاب المؤتلف و المختلف دارقطنی.[دارقطنی، المؤتلف و المختلف، ج ۲، ص ۱۰۴۶]
  8. ابوهریره در کشف الاستار عن زوائد البزار.[الهیثمی، کشف الاستار، ج ۳، ص ۲۲۳، ح ۲۶۱۷]
  9. عبدالله بن حنطب در اسد الغابة.[ابن اثیر، اسد الغابة، ج ۳، ص ۲۱۹، ش ۲۹۰۷]
  10. جبیر بن مطعم در ظلال الجنة.[البانی، ظلال الجنة، ح ۱۴۶۵]
  11. عده ای از صحابه[نقل کامل این حدیث در استجلاب ارتقاء الغرف نوشته شمس الدین سخاوی صفحه ۲۳ آمده است و در ینابیع المودة قندوزی (ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷) و الاصابه ابن حجر عسقلانی (ج۷، ص۲۷۴-۲۴۵) نیز به آن اشاره شده است]

بحرانی صاحب کتاب غایة المرام و حجة الخصام، این حدیث را به ۳۹ طریق از کتاب های اهل سنت نقل کرده است. بنابر نقل کتاب یاد شده، این حدیث در کتاب های مسند احمد، صحیح مسلم، مناقب ابن المغازلی، سنن ترمذی، العمدة ثعلبی، مسند ابی یعلی، المعجم الاوسط طبرانی، العمده ابن البطریق، ینابیع المودة قندوزی، الطرائف ابن المغازلی، فرائد السمطین، و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است.[بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج ۲، ص ۳۰۴-۳۲۰]

حدیث ثقلین در منابع شیعه

بنا به نوشته غایة المرام و حجة الخصام، در منابع شیعه، ۸۲ حدیث با مضمون حدیث ثقلین نقل شده است که در کتاب های الکافی، کمال الدین، امالی صدوق، امالی مفید، امالی طوسی، عیون اخبار الرضا، الغیبة نعمانی، بصائر الدرجات و بسیاری از کتب دیگر جمع آوری شده است.[بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج ۲، ص ۳۲۰-۳۶۷]

حدیث ثقلین

زمان و مکان صدور حدیث

در اینکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) حدیث ثقلین را در چه زمان و مکانی بیان کرده ، اختلاف است؛ ابن حجر هیتمی می گوید[الهیتمی، الصواعق المحرقه، ص ۱۵۰] که رسول اکرم این حدیث را در بازگشت از فتح مکه، در راه طائف بیان کرده است، اما دیگران زمان و مکان آن را متفاوت از این دانسته اند.

گرچه برخی از نقل ها را می توان گزارش های مختلف از رویدادی واحد دانست، اما درباره برخی دیگر از روایات، نمی توان چنین داوری ای داشت و این احتمال که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) در مکان های متعدد و مناسبت های گوناگون، به ویژه در آخرین روزهای زندگی، بارها به جایگاه مهم قرآن و اهل بیت توجه داده است، تقویت می شود.[مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۱۸۰؛ الهیتمی، الصواعق المحرقه، ص۱۵۰؛ شرف الدین، المراجعات، ص ۷۴]

برای زمان و مکان صدور این حدیث، موارد زیر آمده است:

  • در روز عرفه سوار بر شتر،[ترمذی، سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۲، ح ۳۷۸۶] در حجة الوداع.[احمد بن علی طَبْرِسی، الاحتجاج، ج۱، ص۳۹۱]
  • در کنار غدیر خم پیش از آنکه حاجیان متفرق شوند،[احمد ابن حنبل، مسند احمد، قاهره، ج ۴، ص ۳۷۱؛ نیسابوری، صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۸۷۳] و حدیث غدیر در ادامه آن بیان شده است.[صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۳۴، ح ۴۵ و ص ۲۳۸، ح ۵۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، دار المعرفه، ج ۳، ص ۱۰۹؛ سَمْهودی، جواهر العقدین، ص ۲۳۶]
  • در خطبه ای در روز جمعه همراه با حدیث غدیر.[عیاشی، کتاب التفسیر، ج ۱، ص ۴، ح ۳]
  • در نماز جماعتی در مسجد خَیف، در آخرین روز از ایام تشریق.[صفار قمی، بصائر الدرجات، ص ۴۱۲ـ۴۱۴]
  • بر فراز منبر.[صدوق، الامالی، ص ۶۲؛ جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ج ۲، ص ۲۶۸]
  • در آخرین خطبه ای که برای مردم خواندند.[عیاشی، کتاب التفسیر، ج ۱، ص ۵، ح ۹؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۲۱۶]
  • در خطبه ای بعد از آخرین نماز جماعت با مردم.[دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۲، ص ۳۴۰]
  • در بستر بیماری، آنگاه که اصحاب بر بالین حضرتش گرد آمده بودند.[الهیتمی، الصواعق المحرقه، ص ۱۵۰]

حدیث ثقلین

سنت یا عترت؟

در برخی از منابع اهل سنت به جای عبارت « عترتی » در حدیث ثقلین، کلمه « سنّتی » آمده است.[ر.ک: متقی هندی، کنز العمال، ج۱، ص۱۸۷، ح۹۴۸] گفتنی است چنین نقل هایی بسیار نادر است و خود اهل سنت نیز به آن توجهی نکرده اند؛ چرا که این حدیث با چنین عبارتی در منابع معتبر اولیه نیامده است و متکلمان اهل سنت در نزاع های کلامی بین مذاهب، به آن توجه نکرده اند.

عترت چه کسانی اند؟

در بیشتر نقل ها، عبارت « اهل بیت(علیهم السلام)»، برای توضیح « عترت » آمده است؛ اما در برخی نقل ها فقط عترت [ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۶۲، ح۲۵۹؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، دار المعرفه، ج۳، ص۱۰۹] و در برخی دیگر فقط اهل بیت(علیهم السلام)[ر.ک: جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۶۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۳، ص۱۳۱، ح۶۴] آمده و در پاره ای موارد سفارش به اهل بیت(علیهم السلام) تکرار شده است.[ر.ک: احمد ابن حنبل، مسند احمد، قاهره، ج۴، ص۳۶۷؛ دارمی، سنن الدارمی، ص۸۲۸؛ نیسابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۸۷۳، ح۳۶؛ جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۵۰، ۲۶۸]

در برخی نقل های شیعه از حدیث ثقلین، در توضیح اهل بیت(علیهم السلام)، به دوازده امام شیعه(ع) اشاره شده است.[ر.ک: صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۷۸، ح۲۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۱۷]

حدیث ثقلین

دلالت حدیث بر باورهای شیعه در باب امامت

علمای شیعه در بسیاری از کتاب هایشان این حدیث را نقل کرده، با استفاده از آن به تحکیم عقاید شیعه پرداخته اند. میر حامد حسین کنتوری (هندی، متوفی ۱۳۰۶) فصلی جامع در عَبَقات الانوار (جلد۱تا۳) به این حدیث و راه های نقل آن اختصاص داده و بااستناد به منابع اهل سنت، به معرفی اهمیت این حدیث پرداخته است. او در بحث امامت، این حدیث را بر تمام احادیث مقدم کرده است.

از این حدیث چند نکته مهم را می توان اثبات کرد که جزو باورهای شیعه اند.

لزوم تبعیت از اهل بیت(علیهم السلام)

در این روایت، اهل بیت(علیهم السلام) در کنار قرآن قرار داده شده اند و همان طور که بر مسلمانان تبعیت از قرآن لازم است، تبعیت از اهل بیت(علیهم السلام) نیز لازم است.

عصمت اهل بیت(علیهم السلام)

دو نکته در حدیث ثقلین در اثبات عصمت اهل بیت(علیهم السلام):

  • تأکید بر اینکه اگر از قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) پیروی کنید، گمراه نخواهید شد. این نکته نشان می دهد در آموزه های اهل بیت(علیهم السلام) خطایی وجود ندارد.
  • همراه کردن قرآن با اهل بیت(علیهم السلام) است. از آنجا که به اجماع همه مسلمانان هیچ اشتباهی در قرآن راه ندارد، پس در ثِقل دیگر نیز اشتباهی وجود نخواهد داشت.

برخی از محققان اهل سنت نیز دلالت حدیث ثقلین را بر طهارت و پیراستگی اهل بیت(علیهم السلام) از آلودگی و خطا پذیرفته اند.[مناوی، فیض القدیر، ج۳، ص۱۸ـ۱۹؛ زرقانی، شرح المواهب اللدنیة، ج۸، ص۲؛ سندی، دراسات اللبیب، ص۲۳۳، به نقل از: حسینی میلانی، نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۶۶ـ۲۶۹]

لزوم دوام امامت

در متن حدیث نکاتی وجود دارد که بر اساس آن می توان لزوم همیشگی بودن امامت را ثابت کرد.

  • نخست همراهی اهل بیت(علیهم السلام) با قرآن با توجه به این نکته که قرآن منبع ابدی هدایت در اسلام است. پس همیشه فردی از اهل بیت(علیهم السلام) نیز همراه قرآن وجود خواهد داشت که به او مراجعه شود.
  • دوم آنکه پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) تأکید کرده اند این دو تا کنار حوض کوثر از هم جدا نمی شوند.
  • سوم آنکه پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) فرموده اند اگر این دو گران سنگ را دستاویز قرار دهید، تا ابد گمراه نخواهید شد.

امام زرقانی مالکی، از علمای اهل سنت، در شرح المواهب،[زرقانی، شرح المواهب اللدنیة، ج۸، ص۷] از علامه سمهودی نقل می کند: از این حدیث فهمیده می شود که تا قیام قیامت کسی از عترت که شایستگی تمسک به او باشد وجود دارد، تا ترغیب مذکور در این حدیث بر او دلالت کند، همچنان که کتاب [یعنی قرآن] چنین است؛ از این رو اینان [یعنی عترت] امان زمینیان اند و چون بروند زمینیان می روند.[به نقل: امینی، الغدیر، ج۳، ص۱۱۸]

مرجعیت علمی اهل بیت(علیهم السلام)

از آنجا که قرآن منبع اصلی عقاید و احکام عملی همه مسلمانان است و این حدیث نیز اهل بیت(علیهم السلام) را همراه جدایی ناپذیرِ قرآن معرفی می کند، به سادگی می توان نتیجه گرفت اهل بیت(علیهم السلام) نیز مرجع علمی ای خطاناپذیر در همه زمینه های علوم اسلامی اند. سید عبدالحسین شرف الدین در بحثی که با شیخ سلیم بُشری داشته است ـ در کتاب المراجعات ـ مرجعیت علمی ائمه(علیهم السلام) و لزوم تبعیت از آنان را ثابت کرده است.[ر.ک:شرف الدین، المراجعات، ص۷۱ـ۷۶]

حدیث ثقلین و تقریب مذاهب

حدیث ثقلین مورد قبول شیعه و سنی است. تا کنون گفتگوهای چندی درباره این حدیث شده که موجب همگرایی و تقریب مذاهب اسلامی شده است، از جمله بحث و گفتگوی سید عبدالحسین شرف الدین با شیخ سلیم بُشری از علمای اهل سنت. این گفتگو در کتاب المراجعات آمده است. توجه جدی آیت الله بروجردی به این حدیث نیز ادامه حرکتی بود که شرف الدین آغاز کرده بود.[ر.ک: واعظ زاده خراسانی، حدیث الثقلین، ص۳۹ـ۴۰؛ همو، ۱۳۷۰ ش، ص۲۲۲ـ۲۲۳]

حدیث ثقلین

کتاب شناسی

علمای شیعه به جز نقل حدیث ثقلین، به صورت مستقل هم درباره آن کتاب هایی نوشته اند، همانند:

  1. حدیث الثقلین، نوشته قوام الدین محمد وشنوی قمی،
  2. حدیث الثقلین، اثر نجم الدین عسکری،
  3. حدیث الثقلین، اثر سید علی میلانی،
  4. حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت، اثر احمد الماحوزی، به زبان عربی.

 

منابع

  • ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، قاهره، بی نا، بی تا.
  • امینی (علامه)، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق.
  • البانی، ناصرالدین، ظلال الجنة.
  • بحرانی، سیدهاشم بن سلیمان، غایة المرام و حجة الخصام.
  • البزاز، احمد بن عمرو، البحر الزخار (معروف به مسند بزاز)، مکتبه العلوم و الحکم.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، استانبول، بی نا، ۱۴۰۱ق.
  • جوینی خراسانی، ابراهیم بن محمد، فرائدالسمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهم السلام، بیروت، چاپ محمدباقر محمودی، ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰ق.
  • حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالمعرفه، [بی تا].
  • حسینی میلانی، سیدعلی، نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار، تهران، ۱۴۰۵ق.
  • دارقطنی، علی بن عمر، المؤتلف و المختلف، بیروت، دار المغرب الاسلامی.
  • دارمی، عبدالله بن عبدالرحمن، سنن الدارمی، استانبول، ۱۴۰۱ق.
  • دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، قم، ۱۳۶۸ش.
  • الزرقانی، محمد بن عبدالباقی، شرح المواهب اللدنیه، بیروت، دار الکتب العلمیه.
  • سخاوی، شمس الدین، استجلاب ارتقاء الغرف، قم، بنیاد معارف اسلامی، ۱۴۲۱ق.
  • سمهودی، علی بن عبدالله، جواهرالعقدین فی فضل الشرفین، بیروت، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ۱۴۱۵ق.
  • شرف الدین، سیدعبدالحسین، المراجعات، بیروت، چاپ حسین راضی، ۱۴۰۲ق.
  • صدوق، محمد بن علی، الامالی، بیروت، ۱۴۰۰ق.
  • صدوق، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا، قم، چاپ مهدی لاجوردی، ۱۳۶۳ش.
  • صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، قم، چاپ علی اکبر غفاری، ۱۳۶۳ش.
  • صفار قمی، محمد بن حسن، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد « ص»، قم، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، ۱۴۰۴ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، دار الحرمین، ۱۴۱۵ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، نجف، محمدباقر موسوی خرسان، ۱۳۸۶ش.
  • عسقلانی، ابن حجر، الاصابه.
  • العقیلی، محمد بن عمرو، الضعفاء الکبیر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • عیاشی، محمدبن مسعود، کتاب التفسیر، قم، چاپ هاشم رسولی محلاتی، ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱ش.
  • قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموَدَّةِ لِذَوی القُربی، قم، چاپ علی جمال اشرف حسینی، ۱۴۱۶.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، بی تا.
  • متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، چاپ بکری حیانی و صفوة السقّا، ۱۴۰۹ق.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار. بیروت، مؤسسه الوفاء.
  • معین، محمد بن محمد، دراسات اللبیب، کراچی، بجنه احیاء الادب السندی، ۱۹۵۷م.
  • مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، قم، ۱۴۱۳ق.
  • مناوی، محمد عبدالرؤوف بن تاج العارفین، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، بیروت، ۱۳۹۱ق.
  • نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
  • النیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول، ۱۴۰۱ق.
  • واعظ زاده خراسانی، محمد، «حدیث الثقلین»، قوام الدین محمد وشنوی، حدیث الثقلین، تهران، ۱۴۱۶ق.
  • الهیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة، قاهره، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، ۱۳۸۵ق.
  • الهیثمی، علی بن ابی بکر، کشف الاستار عن زوائد البزار، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۷۹م.
Share