شعر سکوت صحرا - یوسف رحیمی / ویژه ماه محرم

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
سکوت صحرا
قطعه شعری با عنوان « سکوت صحرا» تقدیم به محبین و سوگواران سالار شهیدان...

شعر سکوت صحرا - یوسف رحیمی

شعر سکوت صحرا را به قلم یوسف رحیمی، به مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام تقدیم محبان و سوگواران آن شاه بی سر می کنیم.

شعر سکوت صحرا - یوسف رحیمی

سکوت صحرا

دشت در دشت دلهره می ریخت

هرم صحرا به آسمان می رفت

کاروان در سکوت صحرا، گم

مرگ دنبال کاروان می رفت

****

کاروان رفت تا دیاری که

حزن و اندوه و داغ می بارید

بوی دلتنگی و جدایی داشت

گریه گریه فراق می بارید

****

همه جا بوی تشنگی دارد

بچه ها خواب آب می بینند

هر طرف روی می کنم آقا

چشم هایم سراب می بینند

****

شوق و شور شهادت آقا جان

در نگاهت چقدر مشهود است

عرش معراج توست این صحرا؟

این همان وعده گاه موعود است؟

****

در نگاه پر از تلاطم تو

ندبه هایی غریب می لرزد

می روی تا به سمت آن گودال

دل زینب عجیب می لرزد

****

بی مهابا غروب خواهد کرد

در همین خاک تیره ماه من

می شود عاقبت همین گودال

قتلگاهت نه، قتلگاه من

****

این زمین پر شده است از داغ ِ

لاله هایی که تشنه می روید

این چه مهمانی است کز هر سو

نیزه و تیر و دشنه می روید

****

یک جهان ماتم و پریشانی

حاصل اشک و آه زینب بود

حرف های نگفته‌ی بسیار

در غروب نگاه زینب بود:

****

اگر امروز ماتمی دارم

در کنارم شکوه احساس است

این طرف قاسم و علی اکبر

آن طرف شانه های عباس است

****

چه کنم در غروب عاشورا

که نه یاری نه همدمی دارم

دشت پر می شود ز حرمله ها

نه پناهی نه محرمی دارم

****

در هجوم کبود بی رحمی

با پر یا کریم ها چه کنم؟

آتش و تازیانه می بارد

تو بگو با یتیم ها چه کنم؟

****

گفت بابا «ودیعةٌ مِنِّی»

بار غم را به دوش من مگذار

برو اما در این غریبستان

خواهرت را به بی کسی مسپار

شعر سکوت صحرا - یوسف رحیمی

جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد موضوعات و اشعار ماه محرم، «ویژه نامه خون خدا (امام حسین علیه السلام)» را مشاهده نمایید.

پدیدآورنده: 
Share