ارتباط ظاهر و باطن اعمال

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
ارتباط ظاهر و باطن اعمال
بر اساس آموزه های دینی، هر عبادت به اندازه اقبال و حضور قلبی و به عبارتی، به اندازه حركت درونی مورد قبول واقع می شود و به سوی خدای متعال صعود می كند.

ارتباط ظاهر و باطن اعمال

در این نوشتار قصد داریم چگونگی ارتباط ظاهر و باطن اعمال انسان را به طور اجمالی بررسی کنیم. در ادامه ارتباط ظاهر و باطن اعمال انسان را می خوانید.

ارتباط ظاهر و باطن اعمال

چهره اصلی اعمال، یعنی حركت های درونی هیچ وقت بدون حركت های ظاهری و صوری تحقق نمی یابد. همه اعمال ما عبارتند از یك سلسله حركت های درونی و چهره اصلی هر عملی جز یك حركت درونی، چیز دیگری نیست و حركات ظاهری در هر عملی، وسیله و طریق تحقق بخشیدن به حركت درونی بوده و در هر عملی نسبت بین حركت درونی و بین حركت ظاهری، همانند نسبت بین روح و بدن است.

ارتباط ظاهر و باطن اعمال

همان طور که روح انسان بدون بدن مادی تكوین نمی یابد و عینیت پیدا نمی كند، همین طور حركت درونی در هر عملی بدون حركت ظاهری تكون و عینیت نمی یابد و به طوری كه بدن بی روح هیچ وقت انسان نامیده نمی شود و آثار وجودی انسان برآن مترتب نمی گردد، همان طور حركت ظاهری در هر عملی بدون حركت درونی، هیچ وقت عمل نامیده نمی شود و آثار وجودی عمل برآن مترتب نمی شود.

حركت درونی در نماز كه چهره اصلی نماز است، بدون حركت ظاهری یا صورت نماز، تكوین نمی یابد و عینیت پیدا نمی كند. همچنین، حركت درونی هر عبادتی بدون حركت ظاهری آن، عینیت نمی یابد و نیز حركت درونی هر عمل دیگری چه خوب باشد و چه بد باشد، بدون حركت ظاهرآن به تحقق نمی رسد.

آیات و روایاتی كه در خصوص اخلاق عبادات و اعمال عبودی هست و آیات و روایاتی كه در خصوص ریا در عبادات است، و نیزآیات و روایاتی كه در خصوص اقبال قلبی و حضور قلبی در مقام عبودیت آمده است، همه بر همین حقیقت ناظرند.

كسی كه نماز می خواند و فاقد اخلاص بوده و مرائی است صورت ظاهر و حركت ظاهری او، صورت ظاهر نماز و حركت ظاهری نمازاست و لكن حركت درونی او، حركت درونی نماز نیست و حركت درونی دیگری است.به همین جهت،نماز او نماز نمی باشد وآثار نماز بر آن مترتب نمی گردد. و كسی كه صورت نماز را انجام نمی دهد، حركت درونی نماز را نمی تواند انجام بدهد وآنجا كه اقبال قلبی و حضورقلبی در نماز وجود ندارد، آن حركت درونی كه باید در نماز و جود داشته باشد وجود ندارد اگر چه صورت ظاهر و حركت ظاهری نماز به جای خود كامل باشد.

نماز بی حضور، آن نماز كه باید باشد، نیست و به اندازه همان توجه و اقبال قلبی كلی و اجمالی، نماز محسوب می گردد، یعنی به لحاظ اینكه نماز بی حضور نیز از یك توجه كلی قلبی در اجزا مختلف نماز و از یك حضور اجمالی قلبی خالی نیست، به اندازه همین توجه كلی و به اندازه همین حضور اجمالی درونی و قلبی، نماز محسوب می شود. اگر به بررسی نماز بی حضور بپردازیم خواهیم دید كه در اول و در هنگام شروع به چنین نماز و همچنین در اثنا آن و به هنگام انجام هر حزیی از اجزا آن، تا جایی كه به آخر برسد،یك اقبال قلبی و یك حضور اجمالی وجود دارد.

نماز و هر عبادت دیگر به اندازه اقبال و حضور قلبی و به عبارتی، به اندازه حركت درونی مورد قبول افتاده و به سوی خدای متعال صعود می كند و این خود بهترین شاهد بر این معنی است كه حقیقت اصلی نماز و هر عبادت دیگر، همان اقبال و توجه باطنی یا حركت درونی است كه باید با حركات ظاهری به تحقق برسد.

ارتباط ظاهر و باطن اعمال

در اینجا به روایتی از امام باقر علیه السلام به عنوان نمونه در این باب اشاره می كنیم؛ از نماز انسان... بالا برده نمی شود مگر آن اندازه كه اقبال قلبی داشته است،و اینكه به نوافل مامور شده اند برای این است كه آنچه از فریضه بر اثر عدم اقبال قلبی كم كرده اند از طریق نوافل، جبران و تكمیل گردد.

توام بودن حركت درونی با حركت ظاهری، به نحوی كه شرح دادیم در قسمتی از اعمال بوده و بخشی از اعمال انسان چه اعمال عبودی و چه اعمال غیر عبودی،این چنین است و نه همه اعمال. قسمتی از اعمال انسان یك سلسله حركت های درونی محض هستند كه در تحقق آنها هیچ گونه حركت های ظاهری لازم نیست و به عبارتی، مركب از حركات درونی و حركات ظاهری نمی باشند،مانند ذكر قلبی و انقطاع درونی به سوی حضرت حق،چه به صورت ذكر قلبی دائمی باشد و چه به صورت غیر دائمی باشد و مانند نسیان قلبی و غفلت درونی از حضرت حق و مانند ذكر و یاد قلبی اغیار و حركت درونی به سوی آنها،و مانند خیلی از اعمال قلبی و حركت های درونی محض.

ارتباط ظاهر و باطن اعمال

پدیدآورنده: 
Share