جلسه هشتم روش شیطان

استاد اصغر طاهرزاده؛
زوش شیطان

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَلَقَدْ مَکنَّاکمْ فِی الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکمْ فِیهَا مَعَایشَ قَلِیلاً مَّا تَشْکرُونَ * وَلَقَدْ خَلَقْنَاکمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِکةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ لَمْ یکن مِّنَ السَّاجِدِینَ * قالَ مَا مَنَعَک أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُک قَالَ أَنَاْ خَیرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ * قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یکونُ لَک أَن تَتَکبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّک مِنَ الصَّاغِرِینَ * قَالَ فَأَنظِرْنِی إِلَی یوْمِ یبْعَثُونَ * قَالَ إِنَّک مِنَ المُنظَرِینَ* قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَک الْمُسْتَقِیمَ * ثُمَّ لآتِینَّهُم مِّن بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکثَرَهُمْ شَاکرِینَ»[1]
و شما را در زمین قدرت عمل و انتخاب دادیم و برای شما در آن وسایل معیشت نهادیم [اما] چه کم سپاسگزاری می‏ کنید* و ‏شما را خلق کردیم، سپس به صورتی که هم اکنون هستید در آوردیم آنگاه به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید پس [همه] سجده کردند جز ابلیس که از سجده کنندگان نبود* خداوند فرمود؛ چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را باز داشت از این که سجده نکنی؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل آفریدی* فرمود: از آن [مقام] فرو شو تو را نرسد که در آن [جایگاه] تکبر نمایی پس بیرون شو که تو از خوارشدگانی* گفت مرا تا روزی که [مردم] برانگیخته خواهند شد مهلت ده* فرمود تو از مهلت‏ یافتگانی* گفت پس به سبب آن که مرا گمراه کردی من هم برای [فریفتن] آنان حتماً بر صراط مستقیم تو خواهم نشست* آنگاه از پیش رو و از پشت‏ سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آن ها وارد می ‏شوم و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت».

در رابطه با بینش شیطان در جلسة گذشته تا حدی بحث شد و روشن شد چگونه می اندیشد و این که همین اندیشه اش موجب شد نتواند بر آدم سجده کند. و در راستای انحرافی که خود سبب آن بود گفت: «قالَ فَبِمَا اَغْوَیتَنِی لَاَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَک الْمُسْتَقِیمَ»[2] چون منحرفم کردی حتماً در راهی که به طور مستقیم به سوی تو ختم می شود، می نشینم.
همچنان که ملاحظه می فرمایید؛ می گوید: «فَبِمَا اَغْوَیتَنِی» پروردگارا! به آن جهت که مرا گمراه کردی و با این حرف؛ شَرّ و انحراف را به خدا و خیر را به خود نسبت داد و گفت: «أَنَاْ خَیرٌ مِّنْهُ». این یک بینش شیطانی است، و هرکس این طور عمل کند تحت ولایت شیطان است. چون گمراهی را به غیر خودش مربوط می کند. حال چه بگوییم آمریکا ما را گمراه کرد؛ چه بگوییم ماهواره ما را گمراه کرد؛ چه بگوییم محیط یا وراثت عامل گمراهی ما شد؛ این حرف ها همه در یک فکر مشترک است که گمراهی را به غیر نسبت می دهد و روش شیطانی است و در واقع اگر التفات بفرمایید در این بینش، نقش و پایگاه شریعت که آمده است تا خود انسان ها راه های هدایت را انتخاب کنند، برچیده می شود.

--------------------------------------------------------
[1] - سوره اعراف، آیات 10 تا 17.
[2] - سوره اعراف، آیه 16.

Share