محرم/بخش هشتم - ضرورت دوستی اهل بیت علیهم السلام(1)

اهل بیت,ائمه,گنجینه تصاویر ضیاءالصالحین

بسم الله الرحمن الرحیم 
الحمدلله رب العالمین ...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...

ضرورت دوستی خاندان رسالت
عشق به اهل بیت علیهم السلام زمینه ساز عشق به خداوند است و دوست داشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مهر ورزیدن به ارزش های والای الهی می باشد.
رسیدن به قله رفیع کمالات معنوی و انسانی بدون دوستی اولیاء الهی ممکن نیست و پذیرش اعمال و زحمات یک مسلمان در گرو محبت و ولایت اهل بیت علیهم السلام می باشد.
امام علی علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کنند: «لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسال عن اربع ... و عن حبنا اهل البیت; (1)
در روز قیامت هیچ بنده ای قدم برنمی دارد مگر اینکه از چهار چیز سؤال می شود ... [که چهارمین سؤال ]از دوستی ما اهل یت خواهد بود.»
براین اساس تقرب به خداوند و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت با عشق و دوستی آل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عجین شده است.
مولوی می گوید:
هر که خواهد همنشینی با خدا                او نشیند در کنار اولیاء
 از دیدگاه علی علیه السلام محبت به دیگران  یک نیاز فطری است، اما چه زیباست که انسان در بذل محبت، خوبان و برترین ها را برگزیند و اهل بیت علیهم السلام مظهر خوبی ها و کمالاتند، چنانکه علی علیه السلام فرمود:
«هیچ کس را در کمالات و صفات زیبای انسانی با آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم نمی شود مقایسه کرد، دیگران که پرورده نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند، هیچ گاه با آنان برابر نخواهند بود.»
فوائد محبت:
1- ثبات قدم:
عواطف پاک و اظهار عشق و علاقه نسبت به معصومین علیهم السلام و خاندان پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عامل ثبات قدم در راه دین و دینداری است.
2- بیمه در برابر گناه :
عشق و محبت خالصانه به اهل بیت علیهم السلام انسان را در برابر گناه و فساد بیمه می کند.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی                  عشق محمد بس است و آل محمد
3-بهترین نوع ارتباط :
بهترین نوع ارتباط با پیشوایان معصوم علیهم السلام همان محبت و مودت می باشد که یک رابطه قلبی و درونی است و خداوند متعال هم در قرآن کریم به چنین ارتباطی دعوت کرده و می فرماید:
«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی »; (2)
«بگو: من بر انجام امر رسالت، از شما مزدی نمی خواهم مگر دوستی و محبت درباره نزدیکانم.»
در زیارت امین الله نیز می خوانیم:
«خداوندا! دل و جان مرا شیفته اولیای برگزیده ات قرار ده و مرا در زمین و آسمانت محبوب گردان.» (3)
4-تبعیت بیشتر:
هر قدر محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی با ائمه اطهار علیهم السلام بیشتر باشد، تبعیت و همرنگی و همراهی و همدلی با آن ها نیز بیشتر خواهد شد. نقش عشق و محبت در ایجاد همسانی، همفکری و همراهی و هم سویی بسیار مهم است و مردم پیوسته از چهره های محبوبشان الگو و سرمشق می گیرند. ایمان عاطفی به رهبری حتی در اطاعت سیاسی و اجتماعی هم تاثیر می گذارد و زمینه ساز تبعیتی عاشقانه می شود نه یک اطاعت رسمی و تشریفاتی. در این صورت میان «شناخت »، «عشق » و «پیروی » رابطه ای مستحکم به وجود می آید، زیرا معرفت محبت می آورد و محبت «ولایت و تبعیت.» (4)
عشق به اهل بیت علیهم السلام در دیدگاه علی علیه السلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آن حضرت در فرصت های مختلف، درجات، زمینه ها، نشانه ها، آثار و برکات، آفات و موانع و بالاخره شیوه های ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام را بیان فرموده است. در این جا به طور فشرده به گزیده ای از آن گفتارها می پردازیم.
درجات دوستی
عشق ورزیدن به معشوق، بستگی به میزان شناخت عاشق ازکمالات و زیبایی های او دارد و هر کس براساس معرفت خویش به محبوب ارادت می ورزد.
اگر آشنایی ضعیفی داشته باشد بی تردید رابطه قلبی او هم در درجات پایین خواهد بود.
هر قدر معرفت او به کمالات و فضائل محبوب خود بیشتر باشد ارادت قلبی، عشق و علاقه و در نتیجه خضوع و خشوع و تسلیم در برابر محبوب بیشتر و ریشه دارتر خواهد بود و ثمره متقابل این محبت نیز به نسبت عشق و علاقه و خضوع و تسلیم است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در رابطه با درجات گوناگون دلباختگان اهل بیت علیهم السلام و نتیجه آن می فرماید:
«من احبنا بقلبه و اعاننا بلسانه و قاتل معنا بیده فهو معنا فی الجنة فی درجتنا، و من احبنا بقلبه و اعاننا بلسانه و لم یقاتل معنا اعداءنا فهو اسفل من ذلک بدرجة و من احبنا بقلبه و لم یعنا بلسانه و لا بیده فهو فی الجنة; (5)
هر کس ما را در دل دوست داشته باشد و با زبانش یاری کند و با دستش به دفاع از ما برخیزد (یعنی با تمام وجود دلباخته ما باشد)، در بهشت هم درجه و همنشین ما خواهد بود و هر که ما را با دل دوست بدارد و با زبان یاری کند و همراه ما با دشمنانمان نجنگد، یک درجه پایین تر خواهد بود و هر که با قلبش ما را دوست دارد ولی با زبان و دست به یاری ما نشتابد، در بهشت خواهد بود.»
برخی از زمینه های عشق به اهل بیت علیهم السلام
1-زمان تولد:
پیوند دادن نوزادان با خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و عجین کردن وجود آنان با عوامل عشق اهل بیت علیهم السلام و هموار کردن زمینه این محبت، تاثیر زیادی در شکل گیری وجود آنان داشته و آنان را در زندگی آینده خویش با آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم مرتبط ساخته و از دل دادگان آن خاندان خواهد ساخت.
امام علی علیه السلام می فرماید:
«اما ان اهل الکوفة لو حنکوا اولادهم بماء الفرات لکانوا شیعة لنا; (6) بدانید که اگر مردم کوفه، کام نوزادان خویش را با آب فرات  برداشته بودند، آن ها شیعه ما می شدند.»
بدیهی است که آب فرات خصوصیتی برای مردم کوفه ندارد و تمام اهل عالم را شامل می شود چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود:
«من گمان نمی کنم کام نوزادی را با آب فرات برداشته باشند ولی او عاشق ما اهل بیت نباشد.» (7)
2- نام کودک:
نامگذاری کودک با نام های اهل بیت علیهم السلام،
3- بردن فرزندان به زیارت ومجالس آن بزرگواران،
4- دقت در غذای کودکان،
5- ذکر فضائل و آشنایی فرزندان با مقام اهل بیت علیهم السلام،
6-ارتباط دادن خاطرات خوش زندگی با خاندان رسالت صلی الله علیه و آله و سلم

و سایر مواردی که می توانیم به وسیله آن ها خود و فرزندانمان را در مسیر ارادتمندان آل پیامبر و شیفتگان حضرات معصومین علیهم السلام قرار دهیم.
نشانه های محبت و دوستی اهل بیت علیهم السلام
علاقه به یک چیزی و محبت داشتن به آن، علائم و نشانه هایی دارد و بدون آن انسان نمی تواند به حقیقت ادعای دوستی کسی پی ببرد و حتی گاهی ممکن است انسان در حقیقی بودن ادعای دوستی، دچار تردید و اشتباه شود.
برخی از این نشانه ها با توجه به سخنان امام علی علیه السلام عبارتند از:
1 - محبت توام با عمل و تقوا
دوست داشتن اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تقوای الهی و دلی پاک می خواهد. شیدای اهل بیت علیهم السلام باید دوستی خویش را در عمل نشان دهد وگرنه علاقه ظاهری نمی تواند چندان تاثیری در زندگی انسان داشته باشد.
علی علیه السلام می فرماید:
«من احبنا فلیعمل بعملنا و لیتجلبب الورع; (8) هر که ما را دوست دارد باید مثل ما عمل کند و لباس پرهیزگاری را جامه و پوشش خود قرار دهد.»
ورع و تقوی و دوری از گناه باید سرلوحه زندگی محبان اهل بیت علیهم السلام باشد تا بتوانند عشق پاکان را در دل خود جای دهند و گرنه دلی پر از شوق گناه را چطور می توان جایگاه و ظرف محبت اولیاء الهی قرار داد.
شیفتگان اهل بیت علیهم السلام باید همیشه چنین زمزمه کنند:
دل جایگاه عشق تو باشد نه غیرتو              این خانه خداست به شیطان نمی دهم
2 - عشق به دوستان اهل بیت علیهم السلام
کسی که آل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دوست داشته باشد لزوما دوستان آنان را هم باید دوست بدارد. و این یکی دیگر از نشانه های شیفتگان اهل بیت علیهم السلام است. امیرمؤمنان علیه السلام در این رابطه می فرماید:
«هر کس می خواهد بداند که آیا عاشق حقیقی اهل بیت علیهم السلام است یا نه، به قلب خویش رجوع نماید، اگر در دلش محبت دوستان ما هست پس او دشمن ما نیست; دوست ماست، ولی اگر یکی از دوستان ما را در دلش دشمن می دارد، او دوستدار حقیقی ما نیست.» (9)
همچنین روزی شخصی به حضور علی علیه السلام آمده و عرضه داشت:
یا امیرالمؤمنین! من تو را دوست می دارم و به فلانی هم علاقمندم. و در آن حال نام یکی از دشمنان آن حضرت را برد. حضرت به او فرمود:
«یا کور باش یا بینا.» (10)
ولایت و محبت ائمه معصومین علیهم السلام را نمی شود با دوستی های دیگر مخلوط نمود; یعنی هم دل در گرو عشق آنان نهاد و هم دلبسته مخالفان آن ها شد، و به عبارتی دیگر با یک دل نمی توان دو دلبر داشت.
خلوت دل نیست جای صحبت اغیار                دیو چو بیرون رود فرشته درآید
در زیارت جامعه کبیره می گوئیم:
«فمعکم معکم لا مع عدوکم ...;  [ای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم!] من با شما هستم، با شما هستم، نه با دشمن شما ... .» (11)
و در حدیث دیگری امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
«من احب الله احب النبی و من احب النبی احبنا و من احبنا احب شیعتنا; (12)
هر کس خداوند را دوست دارد پیامبرش را دوست خواهد داشت، و هر کس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دوست بدارد ما را وست خواهد داشت و هر کس ما را دوست بدارد شیعیان ما را دوست می دارد».
3 - کتمان محبت در نزد نامحرمان
بعضی افراد نه تنها قابلیت و استعداد محبت اهل بیت علیهم السلام را ندارند بلکه طاقت تحمل شنیدن مدح و ثنای آل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را نیز ندارند. این خفاش صفتان که از دیدن نور حقیقت کورند از آن جا که از شنیدن فضایل و مناقب اهل بیت علیهم السلام گریزانند، از روی کینه و حسد موجب آزار و اذیت دوستان اهل بیت علیهم السلام می شوند و زمینه تحقیر آنان را فراهم می سازند.
گرچه باید گفت:
شبپره گر وصل آفتاب نخواهد              رونق بازار آفتاب نکاهد
امیرمؤمنان علیه السلام از ابراز محبت در نزد چنین افرادی منع کرده و فرمودند:
«ما را در پیش دشمنانمان مدح نکنید و در نزد نااهلان به ما اظهار علاقه ننمایید، زیرا آنان این عشق مقدس شما را برنمی تابند و موجب تحقیر و اذیت شما می شوند.» (13)
4 - آمادگی برای محرومیت ها
ولایت اهل بیت و دلباختگی به این خاندان بدون آمادگی برای رنج و محنت ها و با گریختن از انواع محرومیت ها امکان پذیر نخواهد بود، زیرا:
نازپرورده تنعم نبرد راه بدوست                   عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
حقیقی بودن علاقه درونی شخص، هنگامی نمایان می شود که فرد مورد امتحان قرار گیرد و حوادثی تلخ و ناراحت کننده در زندگی انسان رخ نماید، آن گاه است که دوستان حقیقی از دوستان مجازی جدا می گردند و گرنه در هنگام راحتی و آسایش هر کسی می تواند ادعای دوستی اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد. آری راه عشق، راهی بس دشوار و رنج آور و بلاخیز است. عاشق صادق هرگز از رنج و بلای در راه دوست نمی ترسد بلکه با شوق و رغبت به استقبال آن می شتابد. امام علی علیه السلام می فرماید:
«من تولانا فلیلبس للمحن اهابا; (14)
هر کس ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دوست بدارد باید برای محنت ها پوستی دیگر بپوشد.» کنایه از اینکه آماده انواع بلاها و مشکلات باشد.
هر که در این بزم مقربتر است                   جام بلا بیشترش می دهند
جان نثاری و فداکاری با تمام وجود از علامت های عشاق حقیقی اهل بیت علیهم السلام است و آنان رنج ها و بلاهایی در طریق عشق به اهل بیت علیهم السلام با کمال میل، همچون لذت بخش ترین جرعه ها سر می کشند.
عاشق صادق برای اینکه با معشوق خود همنشین شود باید هستی خویش را در اختیار محبوب بگذارد و خود را از تمام محبت ها و تعلقات دیگر رها سازد.
به گفته حافظ:
بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست                  آنجا جز آنکه جان بسپارند، چاره نیست
باید در راه ولایت و محبت اهل بیت سختی ها و رنج ها را تحمل کرد و دم بر نیاورد و باید خون دل خورد و هیچ نگفت و این یکی از بارزترین نشانه های مهم شیفتگان اهل بیت علیهم السلام می باشد. امیرمؤمنان علیه السلام در سخنی دیگر فرمود:
«من احبنا اهل البیت فلیستعد للفقر جلبابا; (15) هر کس ما اهل بیت را دوست بدارد پس باید فقر و محرومیت ها را چونان لباس  رویین بپذیرد.»
حتی در کلمات مولای متقیان نکاتی دیده می شود که آن حضرت عشق به اهل بیت علیهم السلام به ویژه دوستی خودش را برای اکثر مردم غیر قابل تحمل می داند و می فرماید:
«لو احبنی جبل لتهافت;
اگر کوهی مرا دوست بدارد درهم فرو می ریزد.» یعنی محرومیت ها و مشکلات و بلاها به سرعت به سراغ او می آید و این سرنوشت در انتظار تمام پرهیزکاران و برگزیدگان و یاران حقیقی اهل بیت علیه السلام است. (16)
5- برائت از دشمنان اهل بیت علیهم السلام
یکی دیگر از نشانه های عشق حقیقی، دوری جستن از مخالفین و دشمنان عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. دوستدار حقیقی اهل بیت علیهم السلام باید از دشمنان آنان تبری جوید و محبت خویش را برای خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خالص و بی آلایش سازد و در سخنان معصومین علیهم السلام فراوان دیده می شود که فرموده اند:
«دروغ می گوید کسی که ادعای محبت ما خاندان را می کند ولی از دشمنان ما برائت نمی جوید.» (17)
عاشق اهل بیت علیهم السلام هیچ گاه در کنار تولی، تبری را فراموش نمی کند و اساسا بدون تبری از دشمنان، مودت و محبت معنی ندارد.
کفر و ایمان قرین یکدگرند                 هر که را کفر نیست، ایمان نیست
امیرمؤمنان علی علیه السلام در سخنی زیبا به این نشانه دوستداران اهل بیت علیهم السلام اشاره کرده و می فرماید:
دوستی ما و دوستی دشمنان ما در وجود یک انسان جمع نمی شود، چون خداوند برای انسان دو قلب قرار نداده که با یکی این را دوست بدارد و با دیگری آن را دشمن بدارد. دوستدار ما باید عشق و علاقه خود را برای ما خالص بگرداند همانطوری که طلا در داخل آتش خالص و تمام عیار می گردد. بنابراین هر کسی می خواهد بداند که دوست واقعی ما هست یا نه، قلب خود را مورد آزمایش قرار دهد. اگر در دل او همراه محبت ما، محبت دشمن ما هم باشد او از ما نیست و ما هم از او نیستیم.» (18)

-------------------------
پی نوشت ها:
1) امالی مفید، ص 353.
2) شوری / 23.
3) وسائل الشیعه، ج 14، ص 395.
4) عشق برتر، ص 14 و 15.
5) بحارالانوار، ج 10، ص 107.
6) الکافی، ج 6، ص 389.
7) همان، ص 388.
8) بحارالانوار، ج 1، ص 92.
9) همان، ج 27، ص 53.
10) مستطرفات السرائر، ص 639.
11) من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 613.
12) تفسیر فرات کوفی، ص 128.
13) خصال، ج 2، ص 628.
14) غررالحکم با ترجمه آقا جمال، ش 9038.
15) نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 112.
16) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 18، ص 275.
17) مستطرفات السرائر، ص 640.
18) تفسیر قمی، ج 2، ص 171 و 172.

Share