هم نوا با امام حسین (علیه السلام) در مناجات عرفه/ ( بخش دوم)

استاد اصغر طاهرزاده
عرفه

مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ.
خدایا! چه یافت آن‌ کس که تو را گم کرد، و چه از دست داد آن‌ کس که تو را یافت - سراسر عالم، وجود و ظهور تو است و بقیه وَهمیات دروغینی هستند که ذهن ما آن‌ ها را ساخته‌
لَقَدْ خَابَ مَنْ رَضِیَ دُونَكَ بَدَلا وَ لَقَدْ خَسِرَ مَنْ بَغَى عَنْكَ مُتَحَوِّلا كَیْفَ یُرْجَى سِوَاكَ وَ أَنْتَ مَا قَطَعْتَ الْإِحْسَانَ وَ كَیْفَ یُطْلَبُ مِنْ غَیْرِكَ وَ أَنْتَ مَا بَدَّلْتَ عَادَهَ الامْتِنَانِ.
ناکام ماند آن‌ کس که به غیر تو راضی‌  شد و به آن دل بست، و عمیقاً ضرر کرد آن‌ کس که از تو گسست و به دیگری روی نمود، چگونه به غیر تو امیدوار شود و حال آن‌ که تو احسانت را قطع نکرده‌ ای، و چگونه از غیر تو درخواست نمود و حال آن‌ که تو شیوه نیکوکاری را تغییر نداده‌ ای؟
یَا مَنْ أَذَاقَ أَحِبَّاءَهُ حَلاوَهَ الْمُؤَانَسَهِ فَقَامُوا بَیْنَ یَدَیْهِ مُتَمَلِّقِینَ، وَ یَا مَنْ أَلْبَسَ أَوْلِیَاءَهُ مَلابِسَ هَیْبَتِهِ فَقَامُوا بَیْنَ یَدَیْهِ مُسْتَغْفِرِینَ.
ای که به دوستانش شیرینی مؤانست با خود را چشاند، تا آن‌ جا که در محضر او برای ادامه آن مؤانست به تملق ایستادند، ای که به اولیائش لباس هیبت‌ اش را پوشاند، تا آن‌ که در محضر او به استغفار قیام کردند- و از این طریق گمشده آن‌ ها را به آن‌ ها نمایاندی تا از بیراهه‌ های سراسر پوچی و بیهودگی رهایی یابند.
أَنْتَ الذَّاكِرُ قَبْلَ الذَّاكِرِینَ وَ أَنْتَ الْبَادِی بِالْإِحْسَانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعَابِدِینَ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ بِالْعَطَاءِ قَبْلَ طَلَبِ الطَّالِبِینَ وَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ثُمَّ لِمَا وَهَبْتَ لَنَا مِنَ الْمُسْتَقْرِضِینَ.
تویی آن‌ که قبل از هرکس در یادها است، تویی شروع‌ کننده به احسان، قبل از توجه عبادت‌ کنندگان، و تویی بخشنده عطاها، قبل از تقاضای تقاضاکنندگان، و تویی که به فراوانی می‌ بخشی، سپس از عطایی که خودت بخشیده‌ ای از ما وام می‌ خواهی. - به راستی که چه خدای کریمی هستی و چه اندازه جای امیدواری است وقتی پروردگار من باشی.
إِلَهِی اطْلُبْنِی بِرَحْمَتِكَ حَتَّى أَصِلَ إِلَیْكَ وَ اجْذِبْنِی بِمَنِّكَ حَتَّى أُقْبِلَ عَلَیْكَ.
خدایا! از سر رحمتت مرا به‌ طلب تا آن‌ جا که به تو متصل گردم، و از سر منتِ خود مرا جذب کن، تا آن‌ جا که به تو روی آورم - چون فقط در این صورت از بیهودگی رهایی می‌ یابم.
إِلَهِی إِنَّ رَجَائِی لا یَنْقَطِعُ عَنْكَ وَ إِنْ عَصَیْتُكَ كَمَا أَنَّ خَوْفِی لا یُزَایِلُنِی وَ إِنْ أَطَعْتُكَ فَقَدْ دَفَعَتْنِی الْعَوَالِمُ إِلَیْكَ وَ قَدْ أَوْقَعَنِی عِلْمِی بِكَرَمِكَ عَلَیْكَ.
خدایا! هرچند تو را معصیت کردم ولی امیدم از تو قطع نمی‌ شود، همان‌ طور که هرچند تو را اطاعت کنم، خوفم از تو زایل نمی‌ گردد، حقیقتاً همه عوالم مرا به سوی تو می‌ رانند و آگاهی من از کرم تو نیز مرا به سوی تو وارد می‌ کند. پس:
بس‌ که هست از همه‌ چیز، از همه‌ جا، روی به تو.... به تو برگردد اگر راهروی برگردد
إِلَهِی كَیْفَ أَخِیبُ وَ أَنْتَ أَمَلِی، أَمْ كَیْفَ أُهَانُ وَ عَلَیْكَ مُتَّكَلِی. إِلَهِی كَیْفَ أَسْتَعِزُّ وَ فِی الذِّلَّهِ أَرْكَزْتَنِی، أَمْ كَیْفَ لا أَسْتَعِزُّ وَ إِلَیْكَ نَسَبْتَنِی.
خدایا! چگونه از تو ناامید باشم در حالی که تو مقصد و آرزوی منی، و چگونه خوار باشم در حالی که اموراتم به دست تو است، و از طرف دیگر. خدایا! چگونه دعوی عزّت و استقلال کنم در حالی‌ که در ذلّت ذاتی جایم دادی که از خود هیچ ندارم، و چگونه خود را سربلند نشمارم در حالی که مرا به خود نسبت دادی و در ذات خود عین اتصال به تو هستم.
إِلَهِی كَیْفَ لا أَفْتَقِرُ وَ أَنْتَ الَّذِی فِی الْفُقَرَاءِ أَقَمْتَنِی أَمْ كَیْفَ أَفْتَقِرُ وَ أَنْتَ الَّذِی بِجُودِكَ أَغْنَیْتَنِی.
خدایا! چگونه احساس فقر نداشته باشم در حالی که مرا در عالم امکان، در فقراء جای دادی، که هرچه هست عین فقر است، و در وجود خود که می‌ نگرم جان و قلبم گواهی می‌ دهند که عین نیازمندی به تواند، و از طرف دیگر چگونه فقیر و نیازمند باشم، در حالی‌ که تو آنی که به بخشش خودت بی‌ نیازم کردی و نور وجود خودت را در قلبم متجلی نمودی، تا تو را داشته باشم که همه چیزی.
وَ أَنْتَ الَّذِی لا إِلَهَ غَیْرُكَ تَعَرَّفْتَ لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ فَمَا جَهِلَكَ شَیْ‏ءٌ وَ أَنْتَ الَّذِی تَعَرَّفْتَ إِلَیَّ فِی كُلِّ شَیْ‏ءٍ فَرَأَیْتُكَ ظَاهِرا فِی كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ أَنْتَ الظَّاهِرُ لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ.
تویی آن معبودی که غیر تو معبودی نیست، تا قطب جانم را تماماً به سوی تو اندازم، خود را به همه‌ چیز شناساندی، پس هیچ چیز به تو جاهل نیست، و نیـز تویی آن معبـودی که در همـه‌ چیز خود را به من شناساندی. - پس در نتیجه تو را در هر چیز ظاهر دیدم و به واقع تو در همه چیز نمایان و ظاهری. جدایی بین مخلوقات و تو نیست که مخلوقات حجاب تو باشند، چه رسد که بخواهم علم خودم را به تو در محدوده علت و معلول محدود بگردانم
یَا مَنِ اسْتَوَى بِرَحْمَانِیَّتِهِ فَصَارَ الْعَرْشُ غَیْبا فِی ذَاتِهِ مَحَقْتَ الْآثَارَ بِالْآثَارِ وَ مَحَوْتَ الْأَغْیَارَ بِمُحِیطَاتِ أَفْلاكِ الْأَنْوَارِ.
ای آن‌ که به رحمانیتش استواری یافت، پس عرش در ذات خود در مقابل عظمت پروردگاری‌ ات غیب شد. با ظهور آثارت، همه آثار زایل گشت و همه اغیار را به احاطه‌ های فلک‌ های انوار، محو نمودی - و از این طریق حقیقتاً در عالم وجود چیزی برای غیر خود و اسماء خود باقی نگذارده‌ ای، آنچه هست تویی، تو
یَا مَنِ احْتَجَبَ فِی سُرَادِقَاتِ عَرْشِهِ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصَارُ یَا مَنْ تَجَلَّى بِكَمَالِ بَهَائِهِ فَتَحَقَّقَتْ عَظَمَتُهُ الاسْتِوَاءَ [مِنَ الاسْتِوَاءِ].
ای که در سراپرده‌ های عرش، از رؤیت چشم‌ ها محجوب است، ای که در نهایت بهاء و بزرگی تجلی یافت، پس در نتیجه استیلایش را بر همه عرصه‌ های هستی محقق ساخته.
كَیْفَ تَخْفَى وَ أَنْتَ الظَّاهِرُ، أَمْ كَیْفَ تَغِیبُ وَ أَنْتَ الرَّقِیبُ الْحَاضِرُ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ.
چگونه از منظر قلب‌ ها مخفی باشی در حالی که تنها تو ظاهر و آشکاری، یا چگونه غایب باشی، در حالی‌ که تنها تویی مراقبِ حاضر. تو بر هر چیز قادر و مسلطی، و حمد خدای را بر این‌ همه زیبایی‌، که تنها از اوست و به سوی او.
چنانچه ملاحظه فرمودید در این فراز از دعای عرفه انسانی با خدای خود در حال مناجات است که پروردگارش شراب طهور به او نوشانیده و ضمیرش از نظر به غیر ساقی نه‌ تنها طاهر که مُطهِر نیز هست.[2] زیرا قلب او چنان به حُبّ ساقی شیفته بود که جایگاهی برای محبت به دیگری در آن یافت نمی‌ شد و در این دعا این شیفتگی را پایدار می‌ دارد.
چنین دعایی شایسته است مقصد همه فعالیت‌ های فرهنگی باشد، زیرا مقصودی جز شناخت معبود از طریق خودِ معبود در آن نیست، و راه صحیح همین است، زیرا خدای سبحان با ذات خود بر ذات خویش دلالت می‌ کند و همچنان‌ که قبلاً به عرض رسید حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در دعای صباح همین نکته را وصف می‌ کنند و می‌ فرمایند: «یا مَنْ دَلَّ عَلی ذاتِهِ بِذاتِه»، ای آن‌ که به ذات خودت، خود را می‌ نمایانی و ممکن نیست که اگر دلیل عین مدلول نباشد بتوان بر همه مدلول به معنی واقعی و بدون حجاب، آگاهی یافت. در دعای رفیع عرفه چنین نکته‌ ای به چشم می‌ خورد که حضرت به خدا بر خدا استدلال می‌ کند و او را از ذات آشکارش می‌ شناسد و اظهار می‌ دارد، ظهوری برای غیر خدای‌ تعالی نیست تا آشکارکننده خداوند باشد.
«این دعا برهان صدیقین را به حکمای اسلامی تعلیم داد، و عرفا را نیز به شهود تشویق کرد، و متعبدان را هشدار داد و سالکان را بیدار کرد تا در وادی ایمن دوست قدم گذاشته و راهی را بپیمایند که عین هدف است، زیرا از خدا به خدا رسیدن، یعنی از مقصد به مقصود نایل آمدن.
به وصال و شهود مزبور، دیگران نیز همچون ائمه معصومین(علیهم السلام) می‌ توانند نایل شوند، گرچه هرکسی راهی ویژه برای نیل به حق دارد. بعضی از راه‌ ها بسیار وسیع و روشن و برخی دیگر باریک است. پس راه و رابطه‌ ای ویژه بین هر انسانی با خدا هست که غیر خدا در آن راه ندارد، چنان‌ که امیرالمؤمنین(علیه السلام) به خداوند عرض می‌ کند: خدایا! اجازه ندادی بعضی از گناهانِ مرا حتی فرشتگانِ مأمور ثبت عقاید و افکار و اخلاق و اعمال، بفهمند و بنویسند «وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِیَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِكَ أَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ».[3] پس هر انسان با پرودگار جهان رابطه‌ ای ویژه دارد که بر ملائکه نیز پوشیده است».[4]
پس چنانچه بخواهیم فعالیت‌ های فرهنگی، عبادی ما در مورد خود و دیگران گرفتار پوچی و بی‌ ثمری نشود باید آن را به عالم قدس متصل کرد و فراموش نفرمایید که خداوند در رابطه با ملاقات جمال ربوبیتش فرمود: «فَمَن كَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِكْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا»[5] هرکس امید آن دارد که پروردگار خود را ملاقات کند، باید به عمل صالح مبادرت ورزد و اَحدی را در عبادت پروردگار خود سهیم نکند. پس جای امیدواری جهت ملاقات خدا، برای همیشه باقی است.
«والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته»

منبع: لب المیزان
...............................
پی نوشت ها:
2 - اشاره به سوره انسان، آیه 21 دارد که خداوند در وصف اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) فرمود: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُم شَراباً طَهوراً» پروردگارشان به آن‌ ها شرابی طَهور نوشانید که هم پاک بوده و هم پاک‌ کننده. (اَلطَّهُور ای یتَطَهَّرُ به).
3 - «مفاتیح‌ الجنان»، دعای کمیل.
4 - «صهبای حج»، آیت‌ الله‌ جوادی، ص 432.
5 - سوره کهف، آیه 110.

Share