پرسش و پاسخ اعتقادی/ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/ بخش پنجم

مجموعه پرسش ها و پاسخ ها از استاد اخلاق و معرفت حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه
رسول الله صلی الله عليه وسلم

سوال64:« قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی‏ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ما مَسَّنِیَ السُّوءُ »[9] آیا پیامبر علم غیب نداشتند تا خیر بیشتر انجام دهند و سوء را از خود دفع کنند؟ 
ج: اگر مردم باورشان این بود که ایشان خلاصه همه چیز را بلد است و می ­تواند هر کاری بکند، نتیجه اش چه میشد؟ این می ­شد که هر روز می­ آمدند و یک چیزی پیشنهاد می­ کردند که این کار را بکن. این آیه آمد خیال مردم را راحت کرد، که نه، این هر چه را که خدا به او یاد دهد بلد است، نه بیشتر. هم درست است و هم آن ها دیگر نمی ­آمدند که پیشنهاد کنند. می­ آمدند می­ گفتند که اگر راست می­ گویی مثلاً این کوه را طلا کن. هر روز می ­آمدند و از این کارها می­ کردند و آیه فرمود که این قدرتش، قدرت خدایی نیست. هر چه که خدا به او توان دهد و یاد دهد، همان را بلد است. این کارها بیشتر از آن است. این ها کار خداست.
سوال65: علم غیب انبیاء و ائمه علیهم السلام در چه زمینه­ هایی و در چه حدّی است؟
ج: در هر زمینه هایی که لازم باشد ، خدا به آن ها داده است و استفاده می کنند.
سوال66: درست است که در شب قدر قرآن به صورت یکجا بر پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله نازل شد؟
ج: یک هم چنین حرفی هست، معنایش این است که به صورت علم لدنّی نازل شده است، نه به صورت قرآن بعدی که به تدریج که حوادثی اتفاق می افتاد برای بیان حکمش خدا آیه نازل می کرد، این احتیاج به گذشت زمان دارد، اما اوّلی به عنوان مجموعه ای از علم، که خدا به عنوان علم لدنّی به عبد صالح خود می دهد به آن صورت بله.
سوال67: ما چرا صلوات می فرستیم؟ این صلوات چه تأثیری برای ما دارد و آیا باعث افزایش کمالات حضرات معصومین علیهم السلام در آن دنیا هم می شود؟  
ج: چون خدای متعال حضرات معصومین را هدایت کرد و به راه مستقیم آورد، این ها منازل این صراط را طی کرده اند و هیچ کسی به اندازه این ها آشنا به این کار و راه نیست، لذا خدا گفته است این برنامه را باید از این ها یاد بگیرید، دیگران بلد نیستند، لذا برای یاد گرفتن این مسائل فقط باید پیش حضرات معصومین رفت.
خُب وقتی این ها منفرداً و منحصراً راهنما شدند، آدم به آن ها یک چنین عقیده ای پیدا می کند که در زمان حیات به آن ها احترام و تعظیم می کند و بعد از این که از دنیا رفتند هم به زیارتشان می رود و زیارتشان می کند، این ها را پیش خدا واسطه بین خودش و حوائجش قرار می دهد، همه این ها از لوازم این است که این بزرگواران در جامعه سر زبان ها باشند و مردم طرف این ها بروند تا دیگران نیایند جای این ها بنشینند و مردم را گمراه کنند.
سوال68: روایتی نقل کرده اند که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «شیطان من به دست من اسلام آورد»، این شیطان من یعنی شیطانی که مأمور گمراهی من بود؟
ج: اگر این حدیث درست باشد معنایش این است، خودش تسلیم شده است. باور کرده که این طرف بیاید چیزی دستش نمی­ آید، لذا هرگز نمی­ آید، پیامبر راحت است. ایمان به اندازه ­ای است که شیطان مأیوس است، خودش هرگز نمی­ آید، خودش را استتار کرده است، «لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ»[10]، این همان «عِبَادَکَ» است که «مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» است، هرگز نمی­ آید، دیگر از عهده گمراه کردن پیامبر بر نمی ­آید، هر چه می­ زند اثر نمی ­کند.
سوال69: پس به این معنی نیست که او مسلمان شده است؟
ج: او هیچ وقت مسلمان نمی شود؛ یعنی دیگر او کاری به من ندارد.
سوال70: «وَ إِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَه لِلنَّاسِ»[11] این رؤیایی که به حضرت رسول­ اکرم صلی الله علیه و آله نشان داده شد چه بود؟
ج: ایشان در خواب دیدند عدّه­ ای میمون روی منبرشان بالا می ­روند، پایین می ­آیند، مثلاً یکی می­ رود شاه می­ شود و بعد می ­میرد یکی دیگر می­ آید، که تعبیر کردند بنی امیّه روی منبر من می ­روند و خلیفه می ­شوند.
سوال71: آیا پیامبران علیهم السلام با دستور خداوند با افراد خاص ازدواج می کردند؟
ج: خدا به حضرات معصومین علمی داده است که با آن علم می فهمند چه کار بکنند، خودشان می فهمند و تک تک کارها را نمی روند بپرسند.
سوال72: آیا در زمان الآن هم بعضی از مستحبات مثل اینکه غذا را با دست بخوریم استحباب دارد، مثلا آدم برنج را با دست بخورد؟
ج: استحباب یعنی چون خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله غذا را با دست می خوردند من هم با دست میخورم. این بله، اثر دارد. این آدم را به روحیه ایشان نزدیک می کند، اما به عنوان دیگر نه. به این عنوان اگر بتواند انجام دهد، چون ایشان این کار را می کرد. چون خدا در قرآن فرموده است:« لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه »[12]، لذا کارهایی که ایشان در بُعد مادی و معنوی انجام می دادند ذکر کردهاند، گفته اند پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله روشش این بود تا هر کسی بخواهد از روش ایشان تبعیت بکند بسم الله، مثلاً یکی اش همین بود یا مثلاً ایشان انگور که می خوردند دانه، دانه می خوردند یا لقمه هایشان را چه جوری می گرفتند، همه این ها را نوشته اند که مردم مُتَأَدِّب به آداب ایشان بشوند، چون روش ایشان بهترین روش بود، هم از نظر مادی بهتر بود و هم از نظر تأثیرات معنوی بهتر بود. اگر چنین ایمانی در آدم باشد که این قدر پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را قبول داشته باشد که بخواهد تَأَسّی به روش کلی ایشان در زندگی کند این از آن ایمان های بالاست که اثر مفید دارد، بله، و الّا نه، میگوید امروز دیگر قاشق چنگال درست شده است که بهتر از آن است، با قاشق چنگال بخورید دیگر.
سوال73: اگر الآن در یک جمعی انسان با دست غذا بخورد ممکن است عُرف بدش بیاید؟
ج: این را اسلام واجب نکرده است که شما به زحمت نیافتید دیگر، آزاد هستید می توانید غذا را با قاشق و چنگال بخورید.
سوال74: پس تَأَسّی به ایشان خوب است؟
ج: اگر کسی یک چنین ایمانی داشته باشد که بخواهد دنبال ایشان حرکت کند در رشد ایمان مفید است.
سوال75: آیا در تَعَدُّد زوجات هم باید به ایشان تَأَسّی کنیم؟
ج: ایشان تَعَدُّد زوجاتشان جنبه سیاسی داشت، مال ما سیاسی که نیست. اگر هم بخواهیم (متعدد ازدواج) بکنیم فردی است و فردی درست نیست. خُب مسلمانان می رفتند جهاد می کردند و کشته میشدند، زن و بچه اشان می ماند، ایشان نمی توانستند که آن ها را رها کند، ایشان مجبور بودند آن ها را زیر سایه خودشان بیاورند و از مادرشان و بچه هایشان پذیرایی کنند تا دیگران نگویند می رویم کشته می شویم زن و بچه هایمان می مانند. از این جهت این ها را می گرفتند و الّا این ها شوهر دیده بودند، چند تا هم بچه داشتند. اگر روزی ما هم مثلاً در رأس قرار گرفتیم و دیدیم یک چنین مشکلی هست باید یک راهی درست کنیم، اگر خودمان هم نشد دیگران (انجام دهند). این یک مشکلی است که در جامعه پیدا می شود، خُب عدّه ای می روند با صداقت و ایمان می جنگند و کشته می شوند، زن و بچه شان می مانند، این مشکل بزرگی است که باید اصلاح شود. اگر اصلاح نشود دیگران عبرت می گیرند و دیگر جنگ نمیروند، بنابراین وظیفه حاکم اسلامی این است که اگر خودش می تواند(مسأله را درست کند)، آن زمان سازمانی برای رسیدگی به این مسائل نبود، خود ایشان تَکَفُّل می کردند، اما حالا دیگر امکانات زیاد شده است، سازمان درست می کنند، این ها که شوهرشان شهید شده است تزویج می کنند و مشکل حل می شود.
سوال76: پس چرا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند من از شما چند چیز را دوست دارم یکی اش زن است و عطر است[13]، این ها چه جوری جمع می شود؟
ج: خُب زن که لازم است، همه باید زن بگیرند دیگر، این که طبیعی است دیگر، همه باید زن بگیرند حتی آن هایی که اگر زن نگیرند می ترسند به گناه بیفتند واجب شرعی است که ازدواج کنند، این غیر از تَعَدُّد زوجات است، این مربوط به اصل ازدواج است. عطر هم که معلوم است، هوا گرم بود، این ها هم حمام نداشتند، بوی عرق در مسجد اذیت می کرد، استعمال عطر هم این باب است، (مخصوصاً) نماز هم که دیگر شاخ عبادت هاست.
سوال77: چرا در روایت آمده است که: « مِنْ أَخْلَاقِ‏ الْأَنْبِیَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ حُبُّ النِّسَاءِ »[14]؟
ج: پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله چه زمانی پیغمبر شد؟ زمانی که مردم بت پرست بودند. در جاهلیت زندگی می کردند. در جاهلیت یک خرافاتی بود. یک حوادث تلخی بود. پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله به قدر توان بعداً شروع به اصلاح این مشکلات کردند. یکی هم همین بود. آن ها با زن معامله مَتاع( یعنی کالا برای خرید و فروش) می کردند، ارث به او نمی دادند. زن هیچ ارزش و منزلتی نداشت، لذا پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله شروع کرد اوّل مشکل را از داخل حل کردن که زن یک موجودی است که خدا برای مرد خلق کرده است. قسمت اعظم زندگی را زن اداره می کند، باید این را دوستش داشت، از اینجا شروع کرد که دیگر به آن اهانت نکنند. کارهایی که می کردند را انجام ندهند(زنده به گور کردن دختران). این ها ناظر به حل مشکلات موجود در زمان ایشان بوده است.
سوال78: در مورد عطر فرمودید که آن زمان هوا گرم بود و کمتر حمام می رفتند پس الآن اگر این مشکلات نباشد عطر زدن استحبابی ندارد؟
ج: هنوز هم آن عطر سرجایش هست، هنوز هم (بوی نا مطبوع عرق بدن) هست دیگر، بوی خوش مطلوب است منتهی گفته اند در مجامعی که زن ها هم هستند نباید بزنید و یا زن در مجامعی که مردهای نامحرم هستند نباید استفاده کند چون موجب تحریک است. آنجا که نامحرم نیست مستحب است.

مطالب تکمیلی:
پرسش و پاسخ اعتقادی/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/بخش اول
پرسش و پاسخ اعتقادی/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/ بخش دوم
پرسش و پاسخ اعتقادی/ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/ بخش سوم
پرسش و پاسخ اعتقادی/ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/ بخش چهارم
پرسش و پاسخ اعتقادی/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/بخش ششم

************************************
پی نوشت ها:

[10]-   سوره مبارکه ص آیات 82 و83.
[11] - سوره مبارکه إسراء آیه 60
[12] - لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً  (سوره مبارکه احزاب آیه 21
[13] - ... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: ثَلَاثٌ أُعْطِیَهُنَّ الْأَنْبِیَاءُ علیهم السلام الْعِطْرُ وَ الْأَزْوَاجُ وَ السِّوَاکُ.(کافی ج‏6 ص511
[14]- کافی ج‏5 ص320

Share