حسن خلق/ بخش سوم - حسن خلق و نقش آن در روابط انسانها و آثار آن

حجت الاسلام علی حسن زاده؛
حسن خلق
از آنجایی که انسان یک موجود اجتماعی است برقراری و تداوم دوستی ها منوط به حسن خلق و حسن برخورد با یکدیگر است امام جعفر صادق علیه السلام راه هم صحبت شدن و رفاقت با انسان ها را در خوش رفتاری می دانند

حسن خلق ونقش آن در روابط انسانها

با توجه به آیات و روایات ائمه معصومین علیهم السّلام حسن خلق از نظر دین مبین اسلام «ارزش ذاتی» داشته و هیچ فرقی در مواجه و برخورد با مؤمن و کافر ندارد.

حسن خلق مؤمنان با یکدیگر

خوش رفتاری مؤمنان با یکدیگر، یکی از مهم ترین ارزش های اخلاقی بوده و خدای متعال در سره مبارکه فتح آیه 29 در مورد یاران رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ...»؛ محمد رسول الله صلی الله علیه و آله فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و در میان خود مهربانند.
مفهوم این آیه شریفه این است که مسلمانان باید نسبت با عموم امّت، مهربان، دلسوز، خوشرفتار، و در غم و شادی مردم سهیم بوده و با چهره ای متبسم، مؤدّب و خوشرویی با آنان رو به رو شوند.
روایتی از امام باقر علیه السلام در مورد نحوه برخورد و محبت به برادر دینی آمده است:
«عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ قَالَ: کُنْتُ زَمِیلَ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ کُنْتُ أَبْدَأُ بِالرُّکُوبِ ثُمَّ یَرْکَبُ هُوَ فَإِذَا اسْتَوَیْنَا سَلَّمَ وَ سَاءَلَ مُسَاءَلَةَ رَجُلٍ لَا عَهْدَ لَهُ بِصَاحِبِهِ وَ صَافَحَ قَالَ وَ کَانَ إِذَا نَزَلَ نَزَلَ قَبْلِی فَإِذَا اسْتَوَیْتُ أَنَا وَ هُوَ عَلَى الْأَرْضِ سَلَّمَ وَ سَاءَلَ مُسَاءَلَةَ مَنْ لَا عَهْدَ لَهُ بِصَاحِبِهِ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّکَ لَتَفْعَلُ شَیْئاً مَا یَفْعَلُهُ مَنْ قِبَلَنَا وَ إِنْ فَعَلَ مَرَّةً فَکَثِیرٌ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ مَا فِی الْمُصَافَحَةِ أَنَّ الْمُؤْمِنِینَ یَلْتَقِیَانِ فَیُصَافِحُ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ فَمَا تَزَالُ الذُّنُوبُ تَتَحَاتُّ عَنْهُمَا کَمَا تَتَحَاتُّ الْوَرَقُ عَنِ الشَّجَرِ وَ اللَّهُ یَنْظُرُ إِلَیْهِمَا حَتَّى یَفْتَرِقَا؛[1] یکى از دوستان امام باقر علیه السلام به نام ابى عبیده مى گوید: در سفر، رفیق و همراه، امام باقر علیه السلام بودم در طول سفر همیشه نخست من سوار بر مرکب مى شدم و سپس آن حضرت بر مرکب خویش سوار مى شد. (و این نهایت احترام و رعایت حرمت بود).
زمانى که بر مرکب مى نشستیم و در کنار یکدیگر قرار مى گرفتیم، آن چنان با من گرم مى گرفت و از حالم جویا مى شد که گویى لحظاتى قبل در کنار هم نبوده ایم ودوستى را پس از روزگار دورى جسته است.
به آن حضرت عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! شما در معاشرت و لطف و محبت به همراهان و رفیقان به گونه اى رفتار مى کنید که از دیگران سراغ ندارم، و براستى اگر دیگران دست کم در اولین برخورد و مواجهه، چنین برخورد خوشى با دوستانشان داشته باشند، ارزنده و قابل تقدیر خواهد بود.
امام باقر علیه السلام فرمود: آیا نمى دانى که مصافحه (نهادن دست محبت در دست دوستان و مؤمنان) چه ارزشى دارد؟ مؤمنان هر گاه با یکدیگر مصافحه کنند و دست دوستى بفشارند، گناهانشان همانند برگهاى درخت فرو مى ریزد و در منظر لطف خدایند تا از یکدیگر جدا شوند.
و در روایتی دیگر امام باقر علیه السلام می فرمایند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَخُ الْمُؤْمِنِ لَا یَشْتِمُهُ وَ لَا یَحْرِمُهُ وَ لَا یُسِیءُ بِهِ الظَّنَّ؛[2] مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نمی دهد، از او دریغ نمی کند، و به او گمان بد نمی برد». و همواره توصیه می فرمودند:
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: صَانِعِ الْمُنَافِقَ بِلِسَانِکَ وَ أَخْلِصْ وُدَّکَ لِلْمُؤْمِنِ وَ إِنْ جَالَسَکَ یَهُودِیٌّ فَأَحْسِنْ مُجَالَسَتَهُ؛[3] با منافق با زبانت مدارا کن، و مؤمن را از دل دوست بدار، و اگر با یهودی نیز همنشین شدی، خوشرفتاری کن».

حسن خلق با مجرمان و منحرفان

با توجه به اینکه خلاف و خلافکاری، جرم و انحراف از نظر عقل و شرع مذموم بوده و خندیدن به روی مجرم، کاری نابخردانه است. بنابراین نباید با خصلت زیبای حسن خلق با مجرمان و منحرفان، برخورد کرده و با لبخند خود اعمال ناشایست آنان را تأیید کنند.
بلکه براساس وظیفه اسلامی خود نخست با ترشرویی و گرفتگی چهره و رویگردانی و نشان دادن حالت تنفّر و انزجار از عمل خلاف آن برخورد کرده تا خلافکار دست از عمل زشت و خلاف خود بردارد در مرحله بعد با زبان مستدّل، محکم، منطقی و در عین حال با خوش خلقی و ادب، خلافکار را نصیحت و موعظه می کند.
همانطور که خدای متعال در سوره مبارکه نحل آیه 125 می فرماید: «ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَن ...»؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت کن و با آنها با نیکوترین وجه، مناظره نما.
حضرت امام علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنْ نَلْقى أَهْلَ الْمَعَاصِی بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّةٍ؛[4] پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ما دستور داده است که با معصیت کاران با چهره های عبوس روبه رو شویم».

 مهمترین اثر اُخروی خوش اخلاقی که آرزوی قلبی هر مؤمن با تقوایی است هم نشینی با انبیاء و اولیاء علیهم السلام است؛ زیرا مهمترین صفت انبیاء عظام اخلاق حسنه آن بزرگواران است در قیامت نیز انسان های خوش اخلاق با آنان محشور می گردند.

آثار دنیوی و اخروی حُسن خلق

آثار و برکات حسن خلق که بخشی از آنها مربوط به دنیا و بخشی دیگر مربوط به سرای آخرت است قابل شمارش و احصا نیستند چنانچه؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با اشاره به این مطلب می فرماید:«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِه مَا مِنْ شَیْ ءٍ أَثْقَلَ فِی الْمِیزَانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ؛[5] هیچ حقیقتى در میزان عمل انسان در قیامت سنگین تر از حسن خلق نیست».
اگر انسان در کنار ایمان و عملش از زیبایى هاى اخلاق نیز برخوردار باشد، آثار و برکات فراوانی به خاطر خوش رفتاری نصیبش خواهد شد که برخی از مهمترین این آثار عبارتند از:

هموار شدن مشکلات:

شخصی که با مشکلی مواجه می شود با عصبانیت و ناراحتی و غشم غضب به هیچ وجه نمی تواند مشکل را حل کند بلکه بر عکس بر مشکلات افزوده خواهد شد اما در مقابل مشکلات را می توان با خوش رفتاری فیصله داد لذا حضرت امام علی علیه السلام فرموده اند: «مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ؛[6] هرکس خلقش نیکو شد، راه های زندگی برایش هموار می گردد».

گرایش به اسلام و دین حق:

ارزشی که اسلام برای انسان خوش رفتار قائل است، تنها به مؤمنان محدود نمی شود بلکه غیر آنان نیز اگر این فضیلت را دارا باشند، از مزایای ارزشی آن بهره مند می شوند.
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَام قَالَ: أُتِیَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِأُسَارَى فَأَمَرَ بِقَتْلِهِمْ خَلَا رَجُلًا مِنْ بَیْنِهِمْ فَقَالَ الرَّجُلُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا مُحَمَّدُ کَیْفَ أَطْلَقْتَ عَنِّی مِنْ بَیْنِهِمْ فَقَالَ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ فِیکَ خَمْسَ خِصَالٍ یُحِبُّهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَسُولُهُ الْغَیْرَةَ الشَّدِیدَةَ عَلَى حَرَمِکَ وَ السَّخَاءَ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ صِدْقَ اللِّسَانِ وَ الشَّجَاعَةَ فَلَمَّا سَمِعَهَا الرَّجُلُ أَسْلَمَ وَ حَسُنَ إِسْلَامُه؛[7] در تاریخ چنین آمده است: علی علیه السلام از سوی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مأمور شد تا با سه نفر که برای کشتن ایشان هم پیمان شده بودند، پیکار کند. آن حضرت یکی از سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر و خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آورد. رسول خدا صلی الله علیه و آله، اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر کرد. در این هنگام جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و عرض کرد: خدای متعال می فرماید یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو کن. پیامبر نیز از قتل او صرف نظر کرد، وقتی علّت عفو را به فرد مزبور اعلام کردند و دانست که به خاطر داشتن این دو صفت نیکو مورد عفو الهی واقع شده، شهادتین را گفت و اسلام آورد».

رسیدن به درجات والای ایمان؛

رسول خدا که به سبب بزرگی شرافت این صفت نیکو به آخرین درجه ایمان دست یافت و به اوج و نهایت آن رسید در این باره فرموده اند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِه أَکْمَلُ المُومِنینَ ایماناً احْسَنُهم خُلْقاً. کاملترین مؤمنان از نظر ایمان کسی است که اخلاقش نیکوتر باشد».[8]
همچنین حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند:
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام قَالَ: أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَمُلَ إِیمَانُهُ وَ إِنْ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوبٌ لَمْ یَنْقُصْهُ ذَلِکَ وَ هِیَ الصِّدْقُ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُق؛[9] چهار خصلت است اگر در کسى باشد ایمانش کامل مى شود، اگرچه از سر تا پایش گناهانى باشد، این گناهان چیزى از او نمى کاهد؛ فرمود: و آن چهار چیز: صدق و اداى امانت و حیا و حسن خلق است»

رسیدن به درجات عالیه و هم نشینی با انبیاء علیهم اللسلام:

 مهمترین اثر اُخروی خوش اخلاقی که آرزوی قلبی هر مؤمن با تقوایی است هم نشینی با انبیاء و اولیاء علیهم السلام است؛ زیرا مهمترین صفت انبیاء عظام اخلاق حسنه آن بزرگواران است در قیامت نیز انسان های خوش اخلاق با آنان محشور می گردند.
این اجر و پاداش را پیامبراکرم صلی الله علیه وآله تضمین کرده و می فرمایند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِه أَقْرَبُکُمْ مِنِّی مَجْلِساً یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً وَ خَیْرُکُمْ لِأَهْلِهِ؛[10] نزدیک ترین شما به من از نظر جایگاه در قیامت نیکوترینتان از جهت اخلاق و بهترینتان نسبت به خانواده اش مى باشد».
و در روایتی دیگر پیامبراکرم صلی الله علیه وآله می فرمایند: «رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِه أَنَّهُ قَالَ أَقْرَبُکُمْ مِنِّی غَداً فِی الْمَوْقِفِ أَصْدَقُکُمْ لِلْحَدِیثِ وَ آدَاکُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَحْسَنُکُمْ خُلُقا؛[11] نزدیک ترین شما به من در قیامت راستگوترینتان در گفتار و اداکننده ترینتان نسبت به امانت و نیکوترینتان از نظر اخلاق است».
و در روایتی دیگر پیامبراکرم صلی الله علیه وآله می فرمایند: «اِنَّ الْعَبْدَ لَیَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظیمَ دَرجاتِ الاخِرَهِ وَ اَشْرَفَ الْمَنازِلِ وَ اِنَّهُ ضَعیفُ الْعِبادَهِ؛[12] به درستی که بنده، در سایه خوش خلقی خود به درجات بزرگ و مقامات والایی در آخرت می رسد، با آنکه عبادتش ضعیف است»

استحکام و پایداری دوستی:

 از آنجایی که انسان یک موجود اجتماعی است برقراری و تداوم دوستی ها منوط به حسن خلق و حسن برخورد با یکدیگر است امام جعفر صادق علیه السلام راه هم صحبت شدن و رفاقت با انسان ها را در خوش رفتاری می دانند؛ از پیامبراکرم صلی الله علیه وآله نقل شده است که فرمودند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حُسْنُ الْخُلُقِ یُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ؛[13] خوشرویی دوستی را پایدار می کند».

ادامه دارد...

مطالب تکمیلی:
حسن خلق/ بخش اول - ویژگی های مبلغ موفق
حسن خلق/ بخش دوم - مفهوم و معناشناسی حسن خلق
حسن خلق/ بخش چهارم - مرزبندی میان حسن خلق و صفات دیگر
حسن خلق/ بخش پنجم - راه های به دست آوردن حسن خلق
---------------------------
پی نوشت:

[1] . اصول کافی، ج2، ص 179.
[2] . تحف‏العقول، ص 296.
[3] . الأمالی ‏للمفید، ص 185.
[4] . کافی، ج‏9، ص 492.
[5] . عیون أخبار الرضا، ج 2، ص 37.
[6] . شرح غررالحکم، خوانساری: ج 4، ص 558.
[7] . الأمالی صدوق، ص۲۷۱.
[8] . امالی الطوسی، ص140؛ عیون أخبار الرضا، ج‌۲، ص۵۰.
[9] . بحار الأنوار، ج‏64 ،ص 295.
[10] . وسائل الشیعة، ج‏12، ص 153.
[11] . مجموعة ورام، ج‏2، ص 31.
[12] . محجة البیضاء، ج 5، ص 93؛ (رواه الطبرانی کما فی الترغیب ج 3 ص 404).
[13] . تحف العقول، ص 45.

Share