بررسى تطبیقى راه‏کارهاى ایجاد و افزایش امید از دیدگاه روان‏ شناسى مثبت‏ نگر و قرآن کریم

اعظم پرچم - زهرا محققیان
ایجاد امید

چکیده:
داشتن امید به آینده یکى از موضوعات اساسى براى ایجاد آرامش و بهبود زندگى نابسامان آدمى است. در روان شناسى مثبت نگر، اعتقاد بر آن است که سازه هایى همچون امید، مى تواند از افراد در برابر رویدادهاى استرس زاى زندگى حمایت کند. از سوى دیگر، با توجه به تأثیر جهان بینى هر فرد در جهت گیرى و چگونگى زندگى آدمى، نمى توان از نقش دین در پیدایش امید چشم پوشید.

مقاله حاضر به روش تطبیقى سعى دارد پس از بیان و تحلیل موضوع امید و راه هاى ایجاد و افزایش آن از دیدگاه روان شناسى مثبت نگر، آن را بر قرآن عرضه نماید تا ضمن استخراج نظر قرآن در این باره و بیان نقاط اشتراک و افتراق این دو حوزه، راه کارهاى مناسبى را براى ایجاد و افزایش امید در افراد بشر با استفاده از آموزه هاى قرآنى ارائه نماید. از نتایج بارز این پژوهش، آن است که بسیارى از این راه کارها، در قرآن نیز موجود است و میان یافته هاى بشرى و آموزه هاى وحیانى در این موضوع، اشتراکات بسیارى وجود دارد.

مقدّمه
بشر در قرن اخیر به پیشرفت هاى چشم گیرى در زمینه فناورى و صنعت دست یافته است، ولى در کنار این دستاوردها، در میان عموم مردم، بخصوص جوانان، امید به آینده و فرداى روشن رو به کاهش است. در نیم قرن اخیر، همواره تلاش روان شناسان بر درمان کمبودها و رفع ناتوانى ها بوده است، اما امروزه جنبش نوظهور روان شناسى مثبت نگر، تنها تمرکز بر بیمارى ها و ضعف ها ندارد، بلکه بیشتر به دنبال افزایش شادى و سلامت روانى افراد است؛ چراکه اگر فرد، مهارت هاى لازم براى مقابله با چنین مسائلى را کسب نکرده باشد، در معرض خطر بیشترى براى ابتلا به اختلالات روانى از جمله افسردگى است.1

بیش از 40 سال پیش، اثر جروم فرانک2 (1968ـ1975)، امید را فرایندى مفهوم سازى کرد که در تمام رویکردهاىروان درمانى مشترک است. کارل منینجر3 (1959) نیز، به عنوان رئیس انجمن روان شناسى آمریکا، اولین بار در یکسخنرانى در محفل روان شناسان آمریکا، با اشاره به «امید» به عنوان نقطه قوت در درمان جویان، همکارانش را تشویق کرد که به بررسى جدى تر نقش امید در فرایند درمان بپردازند و قدرت امید به خود و قدرت امید به بیمارانشان را در فهم و درمان بیمارى روانى به رسمیت بشناسند.4

در همین دوره، بسیارى از محققان در رشته هاى مختلف (از پرستارى گرفته تا روان شناسى) نظریه هایى در مورد امید ارائه نمودند (همان گونه که اغلب در مورد یک حیطه جدید رخ مى دهد.) این افراد از کار یکدیگر آگاه نبودند. از این رو، یک دیدگاه واحد یا نظریه منسجم وجود نداشت تا در مورد آن تحقیق و بررسى صورت گیرد. اسنایدر5 (روان شناس آمریکایى) نیز از جمله افرادى بود که به درخواست منینگر6 این سازه رامورد بررسى علمى قرار داد.

وى در سال 1990 نظریه خود تحت عنوان «نظریه امید» را مطرح کرد و پس از آن، این سازه مورد توجه محققان و متخصصان قرار گرفت.7 لازم به ذکر استتاکنون نظریه پردازان بسیارى پیرامون موضوع امید، اظهارنظر نموده اند، اما از آن رو که نظریه اسنایدر در این زمینه، از جامعیت بیشترى برخوردار است، این پژوهش تنها به بررسى نظریه او پرداخته است.8

از سوى دیگر، تأثیر دین و آموزه هاى دینى در زندگى انسان بسیار مهم، بلکه تعیین کننده است. به اعتقاد اندیشمندانى مانند شهید صدر، رسالت جهانى اسلام، پاسخ گویى به نیازهاى روز و رفع شبهات است. از این رو، موضوعات مورد بررسى در دین، باید در عالم خارج بررسى شود تا از تجارب و راه حل هاى بشرى استفاده گردد.9

در حقیقت، از آن رو که پژوهش در علوم انسانى (به منظور شناخت، برنامه ریزى، ضبط و مهار پدیده هاى انسانى) در راستاى سعادت واقعى بشر، ضرورتى انکارناپذیر است و استفاده از عقل و آموزه هاى وحیانى در کنار داده هاى تجربى و عینى، شرط اساسى پویایى، واقع نمایى و کارآیى این گونه پژوهش ها در هر جامعه است،10 به همین دلیل، این اندیشمند، معتقد است در تفسیر موضوعات قرآنى، باید یافته ها و تحقیقات دانشمندان علوم انسانى را بر قرآن عرضه نمود و ضمن بهره گیرى از آنها، به پاسخ گویى سؤالات و شبهات روز پرداخت؛

چراکه در گفت وگوى با قرآن نتایجى حاصل مى گردد که علاوه بر آنکه پاسخ گوى نیازها و سؤالات بشرى است، مى تواند حقایق بلند قرآنى را در صحنه اجتماع به طور ملموس آشکار نماید.11 تنها در این صورت است که رهیافت هاى بشرى استفاده بهینه اى دارد و قابلیت آن را دارد که بشر را در بُعد معرفتى به سمت تکامل معنوى خویش سوق داده و در مقابل عوامل بازدارنده، مصونیت بخشد.

اما تاکنون نظریه ها و تحقیقات بسیارى، معنویت را به عنوان یک منبع بالقوّه که مى تواند بر افزایش امید آدمى تأثیر گذارد، معرفى کرده اند.12 سرچشمه این تحقیقات به سال هاى 1880 تا 1930 برمى گردد و بررسى علمى آن به پایان قرن بیستم. بسیارى از روان شناسان همچون ویلهم ونت،13 ویلیام جیمز،14 استنلى هال،15 کارل یونگ16 مربوط مى شودکه در طى تحقیقات خویش به این نتیجه رسیدند که آدمى باید از مذهب براى افزایش امید خویش استفاده کند.17

روبرت18 در تحقیقات جامع خود پیرامون نیازهاى اعتقادى انسان ها، قرن بیست ویکم را قرن معنویت خواند و بهترینراه ایجاد امید را، رابطه با خداوند معرفى کرد.19 امروزه نیز، باورهاى دینى و معنوى مراجعان، نه تنها کارآمد و غیرمنطقى و به عنوان راهکارى ضعیف در ایجاد و غنى سازى امید آدمى تلقّى نمى شوند، بلکه به عنوان منبعى تأثیرگذار و قدرتمند براى بهبود و درمان بیماران ناامید نیز در نظر گرفته مى شوند. علاوه بر اینکه در بسیارى موارد، مشکل مراجعان با مسائل مذهبى آمیخته گردیده و بدون مداخله معنوى، درمان کامل نمى شود.20

همان گونه که در قبل نیز اشاره کردیم، تاکنون روان شناسان بسیارى درباره امید اظهارنظر نموده  اند، اما از آنجایى که تنها نظریه اسنایدر در این زمینه جامعیت دارد و او نیز در نظریه خویش نسبت به معنویت و رویکرد دینى ساکت است، به همین دلیل پژوهش حاضر سعى دارد (در حد گنجایش خویش) تنها در پرتوى بررسى نظریه او و در راستاى اندیشه یک عالِم بزرگ شیعه، به روش تطبیقى، به بررسى راه کارهاى تازه براى ایجاد و افزایش امید آدمى در حوزه روان شناسى و دین بپردازد تا روشن شود که آیا مى توان برخى از نیازهاى بشر حاضر را از طریق علم روان شناسى کاوش نمود و سپس به تطبیق آن در مفاهیم قرآنى پرداخت؟

مشترکات و مفترقات حاصل از این تطبیق تا چه حد راه گشا و مفید است؟ به همین دلیل، پس از معرفى اجمالى نظریه اسنایدر، به واکاوى آموزه هاى الهى پیرامون این موضوع پرداخته و پس از تطبیق رهیافت هاى بشرى بر داده هاى وحیانى، نقاط اشتراک و افتراق این دو حوزه، در موضوع فوق را بیان نموده است.

1. نظریه امید در روان شناسى
از نظر اسنایدر، امید عبارت است از «ظرفیت ادراک شده براى تولید مسیرهایى به سمت اهداف مطلوب و انگیزه ادراک شده براى حرکت در این مسیرها.»21 از این رو، امید یعنى: انتظار مثبت براى دست یابى به اهداف. انتظار مثبتداراى دو مؤلفه «عامل»22 و «گذرگاه»23 است.24در حقیقت، در نظریه امید اسنایدر، سه مؤلفه وجود دارد: تفکر هدف (هر چیزى که خود فرد مایل است بدان دست یابد، آن را انجام دهد یا تجربه یا ایجاد کند)، تفکر عامل (یک مؤلفه انگیزشى براى به حرکت در آوردنِ فرد، در مسیر راه هاى درنظر گرفته شده براى رسیدن به هدف) و تفکر گذرگاه (توانایى ادراک شده فرد براى شناسایى و ایجاد مسیرهایى به سمت هدف).25

این سه مؤلفه بر یکدیگر اثر متقابل دارند. تعیین اهداف مهم، منجر به افزایش انگیزه مى شود و این انگیزه برانگیخته شده، به نوبه خود ممکن است به یافتن گذرگاه کمک کند.26براى داشتن تفکر امیدوارانه، باید یاد بگیریم که چطور با موانع برخورد کنیم. به طور کلى، افراد داراى امید بالا، هنگام برخورد با موانع به دلیل ایجاد راه هاى جانشین و جدید براى رسیدن به هدف یا استفاده از اهداف جانشین، پاسخ هاى هیجانى سازگارترى ارائه مى دهند.27 به این ترتیب، هنگام مواجهه با مانع، انعطاف پذیر بوده و به دنبال هدف دیگرىمى روند یا بر دیگر حیطه هاى زندگى خود تأکید مى کنند.

1ـ1. مراحل امیددرمانى در کار با مراجع
امیددرمانى، به منظور افزایش تفکر امیدوارانه و غنى سازى فعالیت هاى مربوط به تعقیب اهداف، طراحى شده و از دو مرحله اصلى تشکیل گردیده است که هریک شامل دو گام مى باشند. مرحله اول، القاى امید28 است که مشتمل بر دو گامامیدیابى29 و پیوند یا تحکیم امید30 مى باشد و مرحله دوم، افزایش امید31 است که آن هم مشتمل بر دو گام غنى سازىامید32 و ابقاى امید33 مى باشد.34

1ـ1ـ1. مرحله اول: القاى امید یا امیدسازى:
گام اول. یافتن امید: در این گام، درمانگر به منظور کمک به مراجع براى یافتن امیدى که در گذشته آن را تجربه کرده، از او مى خواهد تا داستان زندگى اش را تعریف نماید. در حقیقت، طى فرایند بیان داستان زندگى، درمانگر متوجه مى شود که چگونه امید، در زندگى فرد ایجاد شده، کاهش یافته یا راکد مانده است. طى این فرایند، آنها نسبت به افکار یا رفتارهاى مخرب امید، آگاه مى شوند.35

گام دوم. تحکیم امید: در این مرحله، درمانگر به الگوسازى تفکر و رفتار امیدوارانه مى پردازد و بدین ترتیب، تفکر عامل و گذرگاه را در مراجع افزایش مى دهد. توانایى درمانگر در الگوسازى تفکر و رفتار امیدوارانه، ممکن است در اثربخشى درمانى، نقش مؤثرى داشته باشد؛ چراکه به واسطه آن، مى توان انگیزه مراجع و نیز گذرگاه هاى رسیدن به هدف را افزایش داد.36

1ـ1ـ2. مرحله دوم: امیدافزایى:
گام اول. غنى سازى امید: در این مرحله، درمانگر از طریق ارائه راه کارهایى که به ایجاد هدف، توسعه گذرگاه و افزایش عامل در فرد منجر مى شود، به غنى سازى امید مراجع خویش مى پردازد.37 این راه کارها عبارتند از:

الف) راه کارهایى براى ایجاد هدف:
فن 1. فراهم کردن ساختارى براى اهداف روشن: این فن، به مراجع کمک مى کند تا با ایجاد فهرستى از ابعاد جارى زندگى که برایش اهمیت دارند، به بررسى اهداف مختلف زندگى خود بپردازد و در مورد میزان رضایت خود از هریک از آنها بحث کند.38

فن 2. طرح اهداف روشن و عملى: وقتى حیطه هاى مهم شناسایى شدند، درمانگر و مراجع، باید در گسترش اهداف روشن و عملى با هم همکارى کنند. براى اینکه کاملاً بتوانیم مؤثر باشیم، اهداف باید مشخص و متمرکز، همچنین در قالب جملات مثبت باشند.39

ب) راه کارهایى براى توسعه و تقویت افکار گذرگاه:
غالب مشکلات در یافتن مسیرى درست براى رسیدن به هدف به وجود مى آیند. یک رویکرد مناسب در این مورد، این است که به مراجع یاد دهیم گذرگاه هاى خود را به مجموعه اى از گام هاى کوچک بشکند. هرقدر این گام هاى متوالى، خاص و روشن باشند، مؤثرترند.40

فن 3. ایجاد یک فیلم درونى: افراد مى توانند بیاموزند که گام هاى خود به سمت هدف را، به صورت ذهنى اجرا کنند، به گونه اى که گویى مشغول تماشاى خود در یک فیلم سینمایى هستند. در پایان نیز این فیلم را بازنگرى کنند و بدین ترتیب، براى کار کردن به سمت اهداف، طبق یک برنامه روزانه قدم هاى مشخصى بردارند.41

ج) راه کارهایى براى ایجاد و حفظ عامل:
فرد ممکن است اهداف و گذرگاه هاى عملى تولید کند، اما اهداف همچنان تحقق نیافته باقى بمانند. براى تکمیل این فرایند نیازمند انگیزه هستیم. یک راه حل کلیدى براى افزایش انگیزه، کمک به مراجع براى خودشناسى است تا بتواند انگیزش شخصى خود را افزایش دهد. سؤالاتى مانند «من در گذشته چگونه  بر انگیخته  مى شدم؟ و...» مى تواند بسیار مفید باشد.42

فن 4. جست وجوى داستان هاى امیدآفرین: یک فن خاص براى ایجاد داستان هاى امیدآفرین که مى تواند براى اشاره به اراده و انگیزه به کار رود، فن تجسم مثبت43 است.44 این رویکرد بسیار شبیه به خلق یک فیلم درونى است. در تجسممثبت، از مراجع خواسته مى شود که داستان شخصى و خوش بینانه اى را درباره مفهوم سازى هدفى، شروع کار به سمت آن هدف، و سپس عبور موفقیت آمیز از آن و غلبه بر موانع براى دست یابى نهایى به هدف بگوید.45

فن 5. نیمرخ سازى: در این مرحله، درمانگر از مراجع مى خواهد داستان هاى کوتاهى درباره پیگیرى هاى قبلى و فعلى هدف، طبق چارچوب خاصى بنویسد تا امید را که جزئى از ترکیب روان شناختى فرد است، آشکار سازد. نوعا 5 داستان حداقل 2 تا 5 صفحه اى با بیان جزئیات تعقیب هدف در حیطه هاى مختلف زندگى، راه ها و اراده موردنیاز ذى ربط در تعقیب امیدوارانه را آشکار مى سازد. همچنین مراجع، زبان امید را با شناسایى تفکر هدفمند، تفکر عامل و تفکر گذرگاه (اراده مند) منتسب در داستان هایش یاد مى گیرد.46

فن 6. یافتن پوشش نقره اى (یافتن روزنه امید): گاهى افراد نمى توانند یک داستان امیدوارانه در زندگى خود پیدا کنند و بیان مى دارند که هیچ چیز مثبتى در زندگى شان رخ نداده است. در چنین مواردى، جست وجوى داستان هاى امیدوارانه شخصى براى استفاده به عنوان نقطه شروع، بسیار دشوار است.

البته باید مراجع را تعقیب کرد تا راه هاى مختلف را امتحان کند. براى مثال، در این مورد یک نقطه شروع دیگر، مى تواند این باشد که از او بخواهیم به یک عنصر مثبت در موقعیت هاى مختلفى که در طول روز رخ مى دهد، بیندیشد. در این فن، از فرد خواسته نمى شود که همه جنبه هاى مثبت یک موقعیت را مشخص نماید، بلکه از او خواسته مى شود که فقط یک جنبه مثبت را پیدا کند.47

فن 7. الگوى ABC سلیگمن:48 گاهى اوقات مشکل اصلى این است که فرد نمى تواند بر موانع غلبه کند. در چنینشرایطى، باید تشخیص داد که آیا موانع، حقیقى و حاصل حقایق تلخ و غیرقابل تغییر زندگى هستند یا حاصل افکار منفى؟ در مواردى که موانع، حقیقى هستند، اهداف و گذرگاه ها باید تغییر یابند. اما در مواردى که موانع، حاصل افکار منفى هستند، افکار باید تغییر یابند. براى مبارزه با این افکار غیرمولّد، فرد نیازمند مهارت هایى است.

مراجع مى تواند با استفاده از فنونى، نظیر الگوى ABCسلیگمن، راه هایى براى افزایش افکار مثبت و به چالش کشاندن افکار منفى بیاموزد. در این الگو، از فرد خواسته مى شود تا رویداد فعال کننده را به عنوان یک مشاهده گر بیرونى توصیف کند (A)، سپس همه باورهاى خود را در مورد آن واقعیت بنویسد (B) و در نهایت، در مورد پیامدهاى خوب و بد این باورها به بحث بپردازد (C).49

گام دوم. حفظ و ابقاى امید: این راه کار، مراجع را ترغیب مى کند که از طریق شناخت افکار هدف و افکار مانع، خود، عامل افزایش امید در خود باشد. عنصر کلیدى فرایند حفظ امید، توانایى شناخت افکار هدف و افکار مانع است.50

2. امید در قرآن
مسئله امید و امیدوارى به آینده، در قرآن به دفعات متعدد و به شیوه هاى مختلف، بیان گردیده است. به طور کلى، مفهوم امید در لایه مثبت و منفى، در قرآن کریم، از راه کلیدواژه هایى همچون رجاء (انتظار امرى محبوب و پسندیده که اکثر اسباب آن محقق باشد)، طمع (تمایل نفس از روى حرص و آرزوى شدید، به چیزى خارج از دسترس)، أمل (آرزویى که انتظارى طولانى در آن وجود دارد) و تمنى (میل به حصول امرى همراه با تقدیر و اندازه گیرى آن) قابل پیگیرى است.51

از میان واژگان فوق، تنها در واژه «رجاء» است که فرد امیدوار در راه رسیدن به امیدش، کار و تلاش مى کند و موجبات رسیدن به امر محبوب را فراهم مى آورد.52با بررسى آیات مشتمل بر واژگان امید، مى توان بدین نکته دست یافت که گرچه امید، ماهیتى مثبت و پسندیده دارد، اما از آن رو که عوامل پدیدآورنده آن و موانع به هم زننده آن، ممکن است ماهیتى حقیقى و یا کاذب داشته باشند، مى توان به تنویع و تقسیم آن به صورت زیر پرداخت:

الف) امید مطلوب، صادق و حقیقى:
این نوع امید، مربوط به امورى است که در جهت رضاى الهى و هماهنگ با واقعیت وجودى انسان است و به دو گونه در قرآن مطرح گردیده: امید به آخرت و برخوردارى از رحمت الهى که عموم مؤمنان چنین امیدى دارند، و امید به لقاى خدا که مؤمنان خاص و انسان هاى کامل، از آن برخوردارند. این نوع در قالب واژگانى همچون رجاء ممدوح و پسندیده، و طمع مثبت و پسندیده بیان شده است.

ب) امید نامطلوب، کاذب و مجازى:
این نوع، مربوط به امورى است که رضاى الهى در آن لحاظ نمى گردد و حاصل وسوسه هاى نفس یا القائات شیطان است: «وَلأُمَنِّیَنَّهُمْ.»(نساء: 119) این نوع امید در قالب واژگان رجاء مذموم و ناپسند، طمع منفى و ناپسند، أمل، و تمنّى بیان گردیده است.بدون تردید، امید صادق و کاذب تأثیر بسیار زیادى در زندگى آدمى دارد و تنها امید صادق و حقیقى است که انسان را به یاد خداوند انداخته و همواره وجود او و حاضر و ناظر بودن او را به اندیشه آدمى مخاطره مى نماید.

به همین دلیل، در این قسمت، در پرتو معرفى محورهاى امیدبخش قرآن کریم، به شرح و تفصیل سیماى الگوى پسندیده امید در قرآن پرداخته شده است.به طور کلى، مفهوم امید در قرآن کریم، در دو محور اعتقادى و رفتارى قابل بررسى و پیگیرى است؛ چراکه قرآن افزون بر بیان راه کارهایى اعتقادى و فردى براى القاى امید و رسیدن به آرامش نسبى در دنیا، به ارائه راه کارهاى رفتارى و اجتماعى فراوانى براى تقویت و افزایش این نیاز اصیل بشرى نیز پرداخته است.

در بُعد اعتقادى، به تقویت پایه هاى معرفتى و اعتقادى افراد پرداخته شده که مهم ترین اصول اعتقادى اسلام، ایمان و عقیده به توحید، نبوت و معاد مى باشند؛ زیرا این سه اصل، پایه و اساس دریافت اسلام را تشکیل مى دهند و سایر آموزه هاى اسلام، معنابخشى خود را از این سه اصل دریافت مى نمایند و نیاز به این آموزه ها، براى ایجاد امید و روحیه امیدپرورى در آدمى، از آن روست که چون انسان سالم و کامل، داراى شخصیتى مى باشد که به طور طبیعى در زندگى فردى و اجتماعى خود را نشان مى دهد، به همین دلیل، اگر از نظر شخصیتى نسبت به آینده امیدوار نباشد، به طور طبیعى، رفتارى بیرون از عرف طبیعت انسانى از خود بروز مى دهد که در جهت دادن جامعه به سمت ناامیدى و افسردگى بى تأثیر نخواهد بود.

در بُعد رفتارى نیز، قرآن کریم براى افزایش امید آدمى در زندگانى دنیوى و نیز پرورش روح امید در جامعه، در قالب راه کارهاى رفتارى به تقویت روح امید در جامعه پرداخته است. مهم ترین راه کارهاى رفتارى قرآن در حوزه فردى عبارتند از: ذکر، تهجّد، نماز، و تلاوت قرآن، و در حوزه اجتماعى عبارتند از: انفاق، احسان، عفو و بخشش، امر به معروف و نهى از منکر و وفاى به عهد.

بنابراین، همان گونه که گفته شد، در فرهنگ قرآن، مسئله امید و امیدوارى از جهات مختلف و به زبان هاى گوناگون مورد تأکید و ترغیب واقع شده که در ادامه، تفصیل هریک بیان گشته است و اگر آدمى به مفهوم واقعى این محورها و زیرمجموعه هاى آن به صورت عمقى و نه سطحى پى ببرد، طبعا بخش عمده اى از چگونه زیستن را خواهد آموخت.

2ـ1. راه کارهاى اعتقادى (معرفتى) قرآن براى ایجاد و القاى امید
مقصود از راه کارهاى اعتقادى، روش هاى شناختى براى افزایش و تقویت امید در آدمى است که به دیدگاه و اعتقاد فرد نسبت به هستى، آغاز و فرجام جهان و نقش انبیا و اولیاى الهى مى پردازد و از سوى دیگر، تأثیر آن را در افزایش یا کاهش امید صادق و حقیقى در آدمى، مورد ارزیابى قرار مى دهد.

الف) اعتقاد به توحید و تأثیر آن در ایجاد امید:
اعتقاد به توحید و یگانه بودن خداوند، موجب مى شود به جاى آنکه انسان پیوسته به عوامل متعدد مؤثر در زندگى خویش بیندیشد و از آنها بیم به دل راه داده و یا به آنها امید ببندد، به مرجع و ملجأى واحد چشم بدوزد.53 کمترین تأثیر چنین نگرشى، انسجام و تعادل بین شناخت ها، عواطف و اعمال در بسیارى از بخش هاى زندگى است.

به دیگر بیان، توحید و یگانه پرستى است که عناصر نفس و روان آدمى را همبستگى بخشیده و روند قواى فکرى او را براى دریافت و شناخت به طرف یک منبع، متحد و هماهنگ مى سازد و از این رهگذر، یک اثر ترکیبى سازنده در شخصیت انسان بارور مى گرداند. بعکس، تعدّد آلهه و شرک و یا به عبارت دیگر تعدّد منابع ترس و نفع و ضرر، منجر به تشتّت و ازهم  پاشیدگى روان انسانى و تفرق و تقسیم قدرت آگاهى او به جهات متعدد مى شود.54 و سرانجام نیز، به ازهم گسیختگى پیوندهاى شخصیت آدمى و ایجاد اختلالات روانى در او مى انجامد.

بنابراین، از مجراى توحید است که انسان مسئله پناه بردن به خداوند را درک مى نماید. چنین انسانى همواره به یاد خدا بوده و قلبش کاملاً آرام است: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ... .» (رعد: 28)از این رو، در قرآن کریم، امید حقیقى در ارتباط با «اللّه» است؛ چراکه هیچ مفهوم عمده اى جداى از خدا، در قرآن وجود ندارد.

به دیگر بیان، امید در راستاى تکامل انسان است و تکامل انسان در قرآن، به سوى خلیفه اللّه: «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً»(بقره: 30) و مظهر تجلّى اسماى الهى است. از این رو، امید نیز در راستاى تجلّى صفات الهى نهادینه شده در وجود بشر مى باشد و آدمى بدین وسیله مى تواند از آشفتگى هاى روانى و نابسامانى هاى فکرى رهایى یابد.

ب) اعتقاد به نبوت و تأثیر آن در تحکیم امید:
بشر براى داشتن زندگى سالم در این دنیا، به فرستادگانى از جانب خالق یکتا نیازمند است و امید به حیات اخروى نیز از همین رهگذر میسر است. به طور کلى، انبیا و ادیان الهى مى توانند نویدبخش امید به آینده در سایه ایمان، پرهیزگارى، تزکیه روح و جسم و عمل صالح باشند و تنها ایشانند که مى توانند به مؤمنان نوید آینده اى روشن در پرتو ایمان به خداوند بدهند.

از سویى دیگر، همان گونه که پیش تر نیز بیان شد، امید در راستاى تجلّى اسماى الهى است که این تجلّى طبق آیات قرآن کریم، از مسیر نبوت و ولایت اولیاى الهى صورت مى گیرد. به دیگر بیان، از آن رو که انسان مظهر خلیفه اللّه است،55 این آموزه در پرتو رهنمودهاى انبیا به آدمى القا مى گردد: «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء» (بقره: 31) و از این طریق، تربیت اسمایى بشر تحقق مى یابد.

از این رو، اعتقاد به نبوت انبیا و اولیاى الهى به آدمى این امید را بشارت مى دهد که مى تواند با پیروى از این الگوهاى بشرى و بخصوص از طریق اسوه حسنه، به طور کامل مظهر اسماء و تجلّى صفات پروردگارى قرار گیرد و به امید حقیقى خویش راه یابد: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.» (احزاب: 21) پس بر کسى که مدعى امید حقیقى است، واجب است از فرستادگان او پیروى کند تا این پیروى اش، به امید راستین منتهى شود:

«قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ»(آل عمران: 31) و تنها در این صورت است که امید به آینده، امیدى واقعى و سرشار از حقیقت جلوه مى کند و آدمى مى تواند از توابع آن، که همان دورى از انواع گناهان است و نتیجه اى جز پشیمانى، ناامیدى و نگرانى ندارد، مصون ماند:56 «ثُمَّ جَعَلْنَاکَ عَلَى شَرِیعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَن یُغْنُوا عَنکَ مِنَ اللَّهِ شَیئا وإِنَّ الظَّالِمِینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ» (جاثیه: 18ـ19)

بعد از انبیا نیز، آدمى به پیروى از امامان و ائمّه معصوم علیهم السلام که حضورى نبى گونه دارند، سفارش شده که این پیروى از امام على علیه السلامآغاز و به وجود مبارک خاتم الانبیا حجه بن الحسن ـ عجل اللّه تعالى فرجه ـ ادامه مى یابد. در عصر حاضر نیز، شناخت وجود مبارک امام زمان علیه السلام و آشنایى با سیره و رفتار او، بى تردید معبر و گذر از جاهلیت به سوى حیاتى معقول و باورى امیدبخش است و هیچ گاه نخواهد گذاشت بارقه امید در دل هاى شیعیان خاموش گردد.

ج) اعتقاد به معاد و تأثیر آن در تحکیم امید:
ایمان به معاد، ریشه یأس ها و ناامیدى ها را که آفت جان انسان هاست، مى سوزاند و انسان را امیدوار مى سازد که هیچ یک از اعمال نیک او از صفحه هستى پاک نمى شود و مصائب و ناکامى هایش در این دنیا، بى پاسخ نخواهند ماند. شخص معتقد به معاد عقیده دارد که زندگى به این جهان ماده خلاصه نمى گردد، بلکه انسان پس از مرگ، زندگى دیگرى در پیش دارد و در آنجا به بسیارى از خواسته ها و آرزوهاى مناسب خود نایل مى شود.

از نظر قرآن نیز، حیات باقیه و زندگانى جاوید و سعادت ابدى در آخرت است57 و در آنجا آسایش، آرامش و امنیت مطلق وجود دارد.58 از این رو، هیچ گونه کمبودى احساس نمى گردد و اگر هم انسان در این دنیا محرومیتى احساس مى کند، با یادآورى نعمت هاى عالم آخرت بر طرف مى گردد؛ چراکه شخص مؤمن، امیدوار است که در آن جهان از نعمت هاى الهى برخوردار شود.

2ـ2. راه کارهاى رفتارى قرآن براى افزایش و تقویت امید در آدمى
مقصود از راه کارهاى رفتارى، روش هاى عملى براى افزایش و تقویت امید در آدمى است؛ راه کارهایى که به رفتار و عملکرد آدمى براى افزایش امید صادق و حقیقى مى پردازد.این راه کارها در فرهنگ قرآن، در دو قالب فردى و اجتماعى مطرح گردیده اند تا آدمى علاوه بر غنى ساختن امید در درون خویش، به افزایش امید در جامعه نیز کمک نماید؛ چراکه یکى از ویژگى هاى دین اسلام این است که آیین تک  روى و تک  مسئولیتى نیست و جامعه اى که در آن، اصول اجتماعى و پیوندهایى نظیر انفاق، احسان و امثال آن وارد شوند و اجرا گردند، بدون شک مى تواند تضمین گر آرامش و امنیت و همچنین تقویت کننده روحیه امید و امیدوارى در تمامى انسان ها باشد.لازم به ذکر است کلیه عبادات و اعمال دینى در فروزانى و تقویت چراغ امید در دل، نقش دارند، اما نقش راه کارهاى زیر، به عنوان اساسى ترین و فراگیرترین آموزه ها، به مراتب اثربخش تر و جاودانه تر است:

1ـ2ـ2. راه کارهاى فردى:
الف) ذکر خداوند: علت اصلى اضطراب ها و آشفتگى هاى روانى و روحى انسان معاصر، غفلت از یاد خداست. به طور کلى روح انسان، ربّانى است59 و تا با خدا پیوند نداشته باشد، آرام و قرار نمى گیرد. پیوند روح و دل انسان با خدا، به وسیله ذکر خدا پدید مى آید و برقرار مى ماند؛ پیوندى ناگسستنى و استوار: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ.» (بقره: 152)

در سایه این پیوند، آدمى شیرینى و گوارایى اتصال خود را با خداوند، حس مى کند و توانایى آن را مى یابد که از عادات نامأنوس و خلق وخوى هاى نادرست برهد و قوانین طبیعت و خواسته هاى نفسانى را مقهور خود سازد: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ.» (اعراف: 201) به همین دلیل، براى آرامش دل باید به ذکر و یاد خدا روى آورد: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.» (رعد: 28)

ب) ترس از خدا (ترس امیدآفرین): خداوند در آیات بسیارى تأکید مى ورزد که آدمى باید تنها از او بترسد و این ترس همواره باید در او موجود باشد: «فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُؤْمِنِینَ» (آل عمران: 175)؛ چراکه این نوع ترس، در صورت نفوذ در ژرفاى درونِ انسان، او را از ارتکاب اعمال مهلک باز داشته و به کار نیک و پیشتازى در عرصه فضیلت وامى دارد و در حقیقت، ترسى است امیدآفرین که سبب تحکیم پایه هاى امید در آدمى مى گردد. به همین دلیل، در بسیارى از آیات مربوط به امید، این نوع ترس در کنار واژه طمع استفاده شده است.60

ج) توبه و انابه به سوى خداوند: توبه و انابه به سوى پروردگار، راهى است که خدا در برابر انسان ها قرار داده است تا از یأس و ناامیدى بپرهیزند و بدانند آفریدگارشان پذیرنده افراد عاصى است: «وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ.» (شورى: 25) از این رو، انسان گنهکار که با انجام گناه دچار عصیان گردیده و امیدش را در زندگى از دست داده، با انابه مى تواند آرامش خود را باز یابد و امید خویش را تحکیم نماید: «یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ.» (رعد: 27ـ28)

د) تهجّد و شب زنده دارى: خداوند در سوره «زمر»، شب  زنده داران و متهجّدان را «امیدوار» خوانده و نماز شب و شب زنده دارى را از عوامل امیدبخش معرفى کرده است: «أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدا وَقَائِما یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ» (زمر: 9)؛ چراکه در دل شب و به هنگام فرو نشستن غوغاى زندگى مادى و آرامش روح و جسم انسان پس از قدرى استراحت، حالت توجه و نشاط خاصى به انسان دست مى دهد که در عین بى نظیر بودن، فوق العاده روح پرور، تکامل آفرین و امیدبخش است. در چنین زمانى، امیدواران حقیقى با تمام وجود، رو به درگاه معبود مى آورند و سر بر آستان معشوق مى سایند و با بیم و امید او را مى خوانند.

ه.) هجرت و جهاد در راه خدا: طبق آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُوْلَـئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ» (بقره: 218)، امید به لطف و رحمت پروردگار، مشروط به ایمان، هجرت و جهاد است و مکلفى که بر پایه معرفت دینى، از ایمان به خدا و روز قیامت برخوردار شده و براى حفظ دین و تبلیغ آن و مصونیت دادن به سلامت معنوى خود و خانواده اش، از دیار کفر به سرزمین ایمان، هجرت نموده است و با مال و جان به جهاد در راه خدا برخاسته، شایسته رحمت خدا، مغفرت و آمرزش اوست. از این رو، هجرت و جهاد در راه خداوند، سرچشمه هاى امیدى پایدار و پویا هستند و در پرتو افزایش روح امید و امیدوارى در آدمى، زمینه ساز طلوع رحمت و مغفرت از افق زندگى انسان مى باشند.

2ـ2ـ2. راه کارهاى اجتماعى:
الف) انفاق: یکى از مهم ترین آثار انفاق، از بین بردن تنش هاى اجتماعى و افسردگى هاى ناشى از فقر است؛ چراکه انفاق خالصانه سبب تطهیر و تزکیه نفس است: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا»(توبه: 103) و نه تنها نفس انسان را از پلیدى بخل و خودخواهى نسبت به فقرا پاک مى گرداند، بلکه سبب رشد آن و اعتلا بخشیدن خیرات و برکات اخلاقى و فضایل انسانى در درون آدمى مى شود تا جایى این صفات در درون جان تثبیت مى گردد: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتا مِنْ أَنفُسِهِمْ» (بقره: 265) و آرامش حقیقى و ثبات روحى بر آدمى حاکم مى شود. اما افرادى که انفاقشان، همراه با اذیت و یا از روى ریا و خودنمایى است، دایم در حال بى ثباتى، ناآرامى، نگرانى، اضطراب و تضاد روحى به سر مى برند.61

ب) امر به معروف و نهى از منکر: امر به معروف و نهى از منکر، نشانه علاقه به سلامتى جامعه و وجود روح نشاط و امیدوارى میان مردم جامعه است. به واسطه امر به معروف و نهى از منکر، اجتماع از صورت یک جامعه مُرده و فاقد تحرک بیرون آمده، به یک جامعه زنده و پویا تبدیل مى گردد. همچنین ترک امر به معروف، زمینه ساز کفر است62 و کفر نیز یکى از علل ناامیدى و یأس مى باشد: «وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِکَ یَئِسُوا مِن رَّحْمَتِی.» (عنکبوت: 23) بنابراین، براى افزایش و تقویت روحیه امید در خود و سایر افراد، باید به این فریضه مهم پرداخت تا یأس و ناامیدى را ریشه کن نمود.

ج) احسان: از نظر قرآن، شخص محسن و نیکوکار، انسانى است امیدوار به لطف و عنایت خداوند و معتقد به وعده هاى او. از این رو، هر کس امیدوار به رحمت الهى مى باشد، باید نیکوکار گردد.63

د) عفو و گذشت: عفو و صفح، از مصادیق احسان است: «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»(مائده: 13) و رحمت خداوند که مؤمنان همواره در امید و انتظار آن به سر مى برند64 و آرزوى رسیدن به آن را در دل مى پرورانند، به محسنین و نیکوکاران نزدیک است: «إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ.» (اعراف: 56) بنابراین، مؤمنان و امیدواران به رحمت الهى از طریق عفو و بخشش دیگران، مى توانند به امید و آرزوى خود، که همان دریافت رحمت الهى و پاداش هاى او مى باشد، دست یابند و به آرامش حقیقى نایل شوند.

ه.) وفاى به عهد: قرآن کریم، یکى دیگر از ویژگى ها و خصوصیات افراد باایمان را، که در پرتو امید به لقاى الهى، بهشت را به ارث مى برند، وفاى به عهد مى داند.65 بدیهى است انسانى که به وقوع روز جزا امید دارد و فرارسیدن آن را در دل آرزو مى کند، همواره به این مهم توجه دارد و آن را در سرلوحه زندگانى خویش قرار خواهد داد.66

3. بررسى تطبیقى راه کارهاى ایجاد و افزایش امید از دیدگاه روان شناسى و قرآن
1ـ3. تعریف امید
بر اساس آنچه در محور اول مقاله آمد، امید در روان شناسى عبارت است از: ظرفیت ادراک شده براى تولید مسیرهایى به سمت اهداف مطلوب و انگیزه ادراک شده براى حرکت در این مسیرها.67امید در لغت عرب و فرهنگ قرآن، به معناى انتظار امرى محبوب و پسندیده است که اکثر اسباب و موجبات آن امر محبوب نیز محقق باشد. این واژه در زبان عربى مترادف با «رجاء» است.68

2ـ3. نظریه امید
نظریه امید در روان شناسى، یک نظریه شناختى ـ رفتارى است؛ چراکه مراجع از طریق آگاهى و شناخت خویشتن، به اصلاح رفتارهاى خود براى رسیدن به اهداف مى پردازد.69 مؤلفه هاى امید در این نظریه عبارتند از: الف) تفکر هدف؛ب) تفکر گذرگاه: توانایى طراحى گذرگاه هایى به سوى هدف هاى مطلوب به رغم موانع موجود؛ ج) تفکر عامل: توانایى ایجاد انگیزه براى شروع و تداوم حرکت در این گذرگاه ها.70

در قرآن نیز، امید مطلوب و پسندیده، به عنوان یک نظریه جامع که داراى ابعاد شناختى ـ رفتارى است، مطرح گردیده؛ زیرا خداوند با بیان راه کارهاى اعتقادى، به اصلاح دیدگاه و اعتقاد فرد مى پردازد و از طریق راه کارهاى رفتارى، درصدد اصلاح رفتارهاى انسان برمى آید.71 از منظر قرآن نیز، مؤلفه هاى امید عبارتند از: الف) تفکر هدف: خلیفه اللهى و مظهر تجلّى اسماء الهى بودن. سایر اهداف (دنیوى)، باید در ارتباط با این هدف اساسى باشند. ب) تفکر عامل: انگیزه یا انرژى روانى لازم براى تعقیب هدف، ایمان و افزایش روح معنوى است.

قرآن درباره افرادى که به خداوند ایمان کامل داشتند و از دشمنان نهراسیدند، مى فرماید: «إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدىً» (کهف: 13) که افزودن «هدایت» به سبب داشتن روحیه معنوى ایشان است. ج) تفکر گذرگاه: مجموع تلاش هاى آدمى براى نیل به اهداف دنیوى و اخروى خویش؛ البته با فرض رعایت تقوا و اخلاص در انجام امور و به طور کلى، انجام کلیه کارهایى که موجب خشنودى خدا و پیامبرش مى شود. همچنین پرهیز از ارتکاب معاصى و گناهان و هر آنچه که موجب خشم خدا و رسول او مى گردد.72

3ـ3. راه کارهاى ایجاد و افزایش امید
همان گونه که بیان گردید، امیددرمانى در روان شناسى از دو مرحله اصلى تشکیل گردیده است: القاى امید و افزایش امید.73 قرآن نیز، در قالب راه کارهاى اعتقادى و رفتارى، به القاى امید و افزایش آن در انسان مى پردازد. در حقیقت، خداوند از طریق بیان راه کارهاى اعتقادى به القاى امید، و از طریق بیان راه کارهاى رفتارى، به افزایش امید در نهاد آدمى پرداخته است.

1ـ3ـ3. راه کارهاى ایجاد امید:
الف) گام اول. یافتن امید: در این گام، درمانگر به منظور کمک به مراجع براى درک امیدى که تاکنون دارا بوده و در گذشته آن را تجربه کرده است، از او مى خواهد داستان زندگى اش را تعریف نماید تا بدین ترتیب، دیدگاه مثبت ترى نسبت به آینده خویش پیدا کند.74قرآن، به یادآورى نعمت هاى الهى در زندگى فردى و مسیرى که آدمى تاکنون پیموده دستور داده است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ.» (فاطر: 3) علاوه بر آن، خود خداوند نیز به منظور پیدایش روح امید در مسلمانان، به بیان داستان هاى امیدبخش در زندگى آنان پرداخته است.

براى نمونه، در ماجراى جنگ احد که مسلمانان هنگام مشاهده سپاهیان دشمن، به دلیل تأثیر پذیرفتن از وسوسه هاى شیطان و نیز هواى نفس خویش، دچار ناامیدى و افسردگى گشتند، خداوند با تعریف نمودن داستان جنگ بدر و یادآورى نقش و تأثیر خود در آن میدان، به امیدسازى و القاى روح امید در آنان پرداخت75 و به آنان گوشزد نمود تا زمانى که تمامى امید آدمى، معطوف به خالقش باشد، هیچ گاه ناامیدى و شکست در او نفوذ نمى نماید: «وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُؤْمِنِینَ.» (آل عمران: 139) از این رو، بهترین راه براى یافتن امید، یادآورى نعمت ها و امدادهاى الهى در گذشته است.

ب) گام دوم. تحکیم امید: در این مرحله، درمانگر به الگوسازى تفکر و رفتار امیدوارانه مى پردازد و بدین ترتیب، تفکر عامل وگذرگاه رادرمراجع افزایش مى دهد.76قرآن کریم نیز براى تحکیم امید انسان، او را به سوى اعتقاد به نبوت و معاد سوق مى دهد و بدین ترتیب، به افزایش عامل و گذرگاه در او کمک مى کند. به دیگر بیان، علاوه بر سفارش آدمى به الگوگیرى از انبیا و اولیاى الهى به عنوان مصداق انسان هاى کامل و امیدواران حقیقى، سعى مى نماید در پرتو اعتقاد به معاد و ایجاد نگرش مثبت نسبت به مرگ، خانه امید آدمى را استحکام بخشد.

در بیان وجه اشتراک و اختلاف قرآن و روان شناسى پیرامون تحکیم امید، مى توان گفت که در هر دو، توجه به الگو سبب تحکیم امید در فرد مى شود، البته با این تفاوت که الگو در بینش قرآن، پیامبران و اولیاى الهى اند (انسان هاى کامل و امیدواران حقیقى) که نسبت به الگوهاى موجود در روان شناسى، از جایگاهى بسیار عظیم و والا برخوردارند. وجه اختلاف نیز آن است که قرآن حیات اخروى را هدف و مقصود حیات دنیوى مى داند و دنیا را پلى به سوى آخرت مى شمارد.

به همین دلیل، از طریق تقویت اندیشه اعتقاد به معاد و بیان ویژگى هاى حیات اخروى، به تحکیم امید در افراد مى پردازد. همچنین میزان اعتبار اندیشه اعتقاد به معاد در قرآن، بدان حدّ است که کفر یا انکار آن، بستر مناسبى براى پیدایش ویروس یأس و ناامیدى شمرده شده است. به دیگر سخن، قرآن کریم مهم ترین عامل ناامیدى و یأس را فراموشى آخرت و یا انکار آن مى داند.

به همین دلیل، در بینش قرآن، اعتقاد به معاد، اهمیت بسیار زیادى براى تحکیم روح امید در آدمى دارد و این در حالى است که نظریه امید در روان شناسى، نسبت به این بحث ساکت است؛ چراکه اولاً، نوع هدف دنیوى یا اخروى را تعیین ننموده و ثانیا، اهداف دنیوى نیز، براساس نگرش و جهان بینى افراد مادى گرا یا معناگرا تعریف مى گردند. بنابراین، راه کارهاى قرآن، بسیار بیشتر از راه کارهاى روان شناسى به تحکیم امید در آدمى کمک مى نمایند.

2ـ3ـ3. راه کارهاى افزایش امید:
گام اول. غنى سازى امید: در این مرحله، درمانگر روان شناسى از طریق ارائه راه کارهایى که به ایجاد هدف، توسعه گذرگاه و افزایش عامل در فرد منجر مى شود، به غنى سازى امید مراجع خویش مى پردازد.77 قرآن کریم نیز براى غنى سازى امید در انسان، به ارائه راه کارهایى رفتارى در حوزه فرد و اجتماع پرداخته است. اما راه کارهاى روان شناسى در مقایسه با راه کارهاى قرآن، از چند جهت قابل بررسى هستند:

1. راه کارهایى که نظریه امید براى افزایش و غنى سازى امید ارائه نموده، به گونه اى است که مراجع، خود باید به تنهایى یا دست کم با کمک درمانگر به ایجاد آنها (ایجاد هدف و عامل و توسعه گذرگاه) بپردازد. در حالى که راه کارهاى قرآنى، بر خلاف نظریه امید، همگى از سوى خداوند از قبل تعیین شده اند؛ چراکه خداوند در قرآن، بارها از طریق بیان هدف خلقت، هدف زندگانى آدمى را نیز مشخص و بیان نموده: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات: 56) و گذرگاه هاى رسیدن به آن را نیز تعیین کرده است: «فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدا.» (کهف: 110)

همچنین انگیزه لازم براى به اجرا درآوردن این راه کارها را نیز مشخص کرده تا آدمى را در طول این مسیر حفظ نماید78 و آدمى موظف است از طریق گذرگاه هاى تعیین شده از سوى خداوند، یعنى عمل صالح توأم با اخلاص و با انگیزه بهره مندى از رحمت الهى یا رسیدن به لقاى او و نیز در راستاى هدف خلقت خویش، به تعیین و تعریف سایر اهداف دنیوى خویش بپردازد.

به همین دلیل، مى توان گفت که راه کارهاى قرآن براى غنى سازى امید در آدمى، بسیار کامل تر از راه کارهاى روان شناسى در این حوزه است و علاوه بر تقویت گذرگاه، عامل و هدف اصلى را نیز تعیین و بر آن تأکید مى کند. مهم ترین راه کارهاى قرآن در این بخش در حوزه فردى عبارتند از: ذکر، نماز و تهجّد و... و در حوزه اجتماعى نیز عبارتند از: انفاق، احسان، عفو و... .

2. راه کارهاى ارائه  شده در نظریه امید در روان شناسى، عمدتا جنبه فردى دارند و نسبت به جنبه اجتماعى ساکت اند، در حالى که در قرآن، خداوند علاوه بر ارائه راه کارهاى فردى، به ارائه راه کارهاى رفتارى در حوزه اجتماع نیز پرداخته است تا آدمى علاوه بر غنى ساختن امید در درون خویش، به افزایش امید در جامعه نیز کمک نماید؛ چراکه اسلام، جامعه را یک خانواده بزرگ نامیده است که در آن، تمامى افراد در برابر یکدیگر داراى وظایفى مى باشند. بنابراین، راه کارهاى اسلام براى افزایش امید، بر راه کارهاى روان شناسى برترى دارد.

گام دوم. حفظ امید: در این مرحله،مراجع ترغیب مى شود که از طریق شناخت افکار هدف و افکار مانع، ضمن حفظ امید، بتواند خود، عامل افزایش امید در خود باشد.79

در قرآن نیز خداوند براى حفظ و ابقاى امید انسان، همواره از او خواسته است به شناسایى هدف اصلى زندگانى خویش بپردازد80 و از طریق شناسایى افکار مانع و مخرب، به مبارزه با آمال و آرزوهایى برخیزد که او را از هدف اصلى خویش دور مى سازند. قرآن کریم درباره این نوع افکار مانع و آرزوهاى بى حاصل که حاصل هواهاى نفس یا وسوسه هاى شیاطین است، چنین هشدار داده است: «وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ.» (ص: 26)

نتیجه گیرى
با توجه به یافته هاى این پژوهش، مى توان بدین نکته دست یافت که تلاش هاى روان شناسان، تلاشى است در خور توجه و شایسته ستایش، و به میزان قابل توجهى توانسته است دستاوردهاى گران بهایى را در اختیار افراد قرار دهد و شباهت زیادى نیز با مفاهیم قرآنى موجود در این حوزه دارد. از این رو، پیرامون موضوع فوق در حوزه روان شناسى و قرآن، یافته هاى بشرى بسیار شبیه به آموزه هاى قرآنى است. درذیل،به برخى ازمشترکات این دوحوزه اشاره مى شود:

ـ امید به معناى انتظار براى دست یابى به هدف همراه با تلاش و عمل است.

ـ امیددرمانى از دو مرحله اصلى تشکیل شده است: القاى امید و افزایش امید.

ـ یادآورى داستان هاى امیدآفرین و تمرکز بر موفقیت هاى گذشته، باعث ایجاد امید در آدمى مى گردد.

ـ شناخت هدف ومانع،سبب حفظ امید در آدمى مى شود.

ـ تفاوت هاى این دوحوزه نیزدرامورزیرمشاهده مى گردد:

ـ نظریه امید در قرآن، برخلاف روان شناسى براساس هدف خلقت بشر و در راستاى تکامل اوست و اساس و شالوده آن، ایمان به خداوند سبحان است.

ـ الگوهاى موجود در قرآن براى تحکیم امید (پیامبران و اولیاى الهى) نسبت به الگوهاى موجود در روان شناسى، از جایگاهى بسیار عظیم و والا برخوردارند.

ـ راه کارهاى ارائه شده در نظریه امید در روان شناسى براى افزایش امید، عمدتا جنبه فردى دارند، در حالى که قرآن کریم، علاوه بر ارائه راه کارهاى فردى، به ارائه راه کارهاى رفتارى در حوزه اجتماع نیز پرداخته است.

ـ راه کارهاى ارائه شده در نظریه امید، توسط مراجع و با کمک درمانگر تعیین مى شود، اما در قرآن، از قبل به طور کامل از سوى خداوند تعیین و تعریف گشته اند.

 

منبع: ماهنامه معرفت شماره 164.
-----------------------------------------------
پى نوشتها:
1) زیگموند 1ـ مریم عزیزى ابرقویى، بررسى اثربخشى معنویت درمانى بر میزان امید و کیفیت زندگى دانشجویان دانشگاه اصفهان، ص 40.
2 Jerom Frank.
3 Carl Menninger.
4ـ فرشاد بهارى، مقایسه تأثیر مشاوره زناشویى متمرکز بر امید و مدل ترکیبى بخشودگى و امید بر تحریف هاى شناختى بین فردى و تعارضات زناشویى زوج هاى مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان، ص 53.
5. Snyder.
6 Maninger.
7 C. R. Snyder, Handbook of HOPE: Theory, Measures and Applications, (ed. by C.R. Snyder), p. 6.
8ـ لازم به ذکر است که اسنایدر 23 کتاب در زمینه روان شناسى مثبت به چاپ رسانده که 6 مورد از آنها پیرامون نظریه امید است.
9ـ سید محمدباقر صدر، سنت هاى اجتماعى و فلسفه تاریخ در مکتب قرآن، ترجمه سیدجمال موسوى همدانى، ص 25.
10ـ على نقى فقیهى، جوان و آرامش روان: مشکلات، مشاوره و درمانگرى با نگرش اسلامى، ص 5.
11ـ سید محمدباقر صدر، همان، ص 49ـ50.
12ـ على نقیى فقیهى، همان، ص 47ـ48.
13 Wilhelm Wudnt.
14. William James.
15. Stanly hall.
16. Carl Jung.
17ـ مریم عزیزى ابرقویى، همان، ص 40.
18 Robert.
19ـ ویلیام وست، روان درمانى و معنویت، ترجمه شهریار شهیدى و همکاران، ص 15.
20ـ عذرا اعتمادى، «ایمان و معنویت در مشاوره و روان درمانى»، تازه هاى روان درمانى، ش 35، ص 134.
21C. R. Snyder-, Handbook of HOPE: Theory, Measures and Applications, p.5
22Parthway-.
23. Agency.
24. C. R. Snyder, Handbook of HOPE, p. 6.
25ـ زهره علاءالدینى، بررسى امید درمانى گروهى بر دانشجویان دانشگاه اصفهان، ص 6.
26. C. R. Snyder, Handbook of HOPE, p. 13.
27. C. R. Snyder, The Psychological of HOPE: You can get there from here, p. 65.
28. Instilling hope.
29. hope-finding.
30. hope-banding.
31. increasing hope.
32. hope-enhancing.
33. hope-reminding
34ـ زهره علاءالدینى، همان، ص 36.
35ـ فرشاد بهارى، همان، ص 112.
36ـ زهره علاءالدینى، همان، ص 43، به نقل از: بوردین، 1976.
37ـ فرشاد بهارى، همان، ص 115، به نقل از:
C. R. Snyder, The Psychological of HOPE.
زهره علاءالدینى، همان، ص 46.
38. C. R. Snyder, Handbook of HOPE, p. 27.
39ـ زهره علاءالدینى، همان، ص 46، به نقل از: پدروتى و دیگران.
40ـ زهره علاءالدینى، همان، ص 47.
41ـ فرشاد بهارى، همان، ص 117؛ زهره علاءالدینى، همان، ص 49.
42ـ زهره علاءالدینى، همان، ص 51.
43. positive visualization technique.
44ـ فرشاد بهارى، همان، ص 118، به نقل از: ریسکین و دیگران، 1996.
45ـ همان، ص 119.
46ـ فرشاد بهارى، همان، ص 120، به نقل از: لوپز و دیگران، 2003؛ زهره علاءالدینى، همان، ص 50.
47ـ فرشاد بهارى، همان، ص 121، به نقل از: ریسکین و دیگران، 1996؛ زهره علاءالدینى، همان، ص 51.
48. Activating event, Belifs, Consquences.
49. C. R. Snyder, Handbook of HOPE, p. 42.
50ـ فرشاد بهارى، همان، 128، به نقل از:
C. R. Snyder, The Psychological of HOPE.
زهره علاءالدینى، همان، ص 51.
51ـ ابن منظور، لسان العرب؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه؛ اسماعیل بن حمّاد جوهرى، الصحاح؛ حسن مصطفوى، التحقیق فى کلمات القرآن؛ خلیل بن احمد فراهیدى، العین؛ راغب اصفهانى، المفردات، ذیل ریشه کلمه.
52ـ عبدالحسین طیب، اطیب البیان، ج 5، ص 344؛ رشیدالدین میبدى، کشف الاسرار، ج 3، ص 462؛ محمدجواد مغنیه، الکاشف، ج 3، ص 341؛ محمد گنابادى، بیان السعاده، ج 2، ص 189؛ عبدالرحمن بن محمد ثعالبى، جواهرالحسان فى تفسیرالقرآن، ج 3، ص 40.
53ـ ر.ک: توبه: 118.
54ـ ر.ک: یوسف: 39.
55ـ ر.ک: بقره: 30.
56ـ سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ج 3، ص 158ـ159.
57ـ ر.ک: غافر: 39.
58ـ ر.ک: انعام: 127.
59ـ ر.ک: اسراء: 65.
60ـ ر.ک: اعراف: 57.
61ـ ر.ک: بقره: 264.
62ـ ر.ک: مائده: 77ـ78.
63ـ ر.ک: اعراف: 56.
64ـ ر.ک: بقره: 218.
65ـ ر.ک: مؤمنون: 8.
66ـ ر.ک: اسراء: 34.
67. C. R. Snyder, Handbook of HOPE, p. 5.
68ـ احمدبن فارس، همان، ذیل ریشه کلمه.
69. C. R. Snyder, Handbook of HOPE, p. 5.
70ـ زهره علاءالدینى، همان، ص 3، به نقل از:
C. R. Snyder, Handbook of HOPE.
71ـ ر.ک: شورى: 40.
72ـ ر.ک: توبه: 71.
73ـ زهره علاءالدینى، همان، ص 36، به نقل از:
C. R. Snyder, Handbook of HOPE.
74ـ فرشاد بهارى، همان، ص 112، به نقل از: مک درموت و دیگران، 1999.
75ـ ر.ک: آل عمران: 123ـ127.
76ـ زهره علاءالدینى، همان، ص 42، به نقل از:
C. R. Snyder, Handbook of HOPE.
77ـ فرشاد بهارى، همان، ص 115؛ زهره علاءالدینى، همان، ص 45.
78ـ ر.ک: نساء: 56ـ57.
79ـ فرشاد بهارى، همان، ص 128؛
C. R. Snyder, The Psychological of HOPE.
زهره علاءالدینى، همان، ص 54.
80ـ ر.ک: مؤمنون: 115.

Share