شرح دعای روز دهم ماه رمضان از آیت الله مکارم شیرازی

دعای روز دهم ماه رمضان , دعای روز 10 ماه رمضان
خدايا در اين ماه مرا از توکّل‏ کنندگان بر خودت‏ و از رستگاران در نزدت و از مقرّبان درگاهت قرار ده، به نيکی و احسانت ای نهايت آرزوی طلب‏ کنندگان.

شرح دعای روز دهم ماه رمضان از آیت الله مکارم شیرازی

شرح دعای روز دهم ماه رمضان از آیت الله مکارم شیرازی | توکل در آیینه قرآن و روایات/بازتاب توکل در زندگی پیامبران/ حقیقت توکل چیست؟/آثار و کارکردهای توکل بر خداوند/فائزین چه کسانی هستند؟/فقط این افراد مقرّب درگاه خدایند‌

شرح دعای روز دهم ماه رمضان از آیت الله مکارم شیرازی

مطالب بیشتر: ویژه نامه شب و روز دهم ماه مبارک رمضان

دعای روز دهم ماه مبارک رمضان :

اللهُمَّ اجْعَلْنی فيهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلينَ عَلَيْکَ، وَاجْعَلْنی فيهِ مِنَ الْفآئِزينَ لَدَيْکَ، وَاجْعَلْنی فيهِ مِنَ الْمُقَرَّبينَ الَيْکَ، بِاحْسانِکَ يا غايَةَ الطَّالِبينَ ؛ خدايا در اين ماه مرا از توکّل کنندگان بر خودت و از رستگاران در نزدت و از مقرّبان درگاهت قرار ده، به نيکی و احسانت ای نهايت آرزوی طلب کنندگان.[کليات مفاتيح نوين؛ ص814]

꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰

 توکل در آیینه قرآن و روایات

در فراز آغازین دعای روز دهم ماه مبارک رمضان می خوانیم: «اللهُمَّ اجْعَلْنی فيهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلينَ عَلَيْکَ؛ خدايا در اين ماه مرا از توکّل کنندگان بر خودت قرار ده».[کليات مفاتيح نوين؛ ص814]

در بسياری از آيات قرآن مجيد و روايات اسلامی و سرگذشت انبياء و اولياء و صالحان و در کتب علمای اخلاق و ارباب سير و سلوک روی مسئله توکّل بعنوان يک فضيلت مهمّ اخلاقی که بدون آن نمی توان به مقام قرب الهی رسيد، ياد شده است.[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص249]

از آيات قرآن [سوره هود؛آیۀ123/ سوره ابراهيم؛ آيه 12 / سوره شعرا؛ آيه 207] به خوبی استفاده می شود که از شئون توحيد آن است که مؤمنان تنها بر خدا توکل کنند، چرا که همه چيز و همه کار به دست او است.[پيام قرآن؛ ج 4؛ ص382]

بعنوان نمونه قرآن تأکيد دارد که انسان ها روزی دهنده خود را تنها خداوند بدانند و از غير او تقاضا نکنند و به دنبال اين ايمان و توکّل ، بر نيرو و تلاش و سعی خود متّکی باشند.[سوره فاطر؛ آيه 3 / سوره عنکبوت؛ آيه 17]،[انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقی؛ ص377] لذا قرآن می فرمايد: «وَ مَنْ يَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، آن کس که بر خدا توکّل کند، خدا کفايت امرش را می کند».[سوره طلاق، آيه 3]،[پيام امام امير المومنين عليه السلام؛ ج 3؛ ص648] و....

در روايات اسلامی نیز اهمّيّت فوق العاده ای به اين ارزش اخلاقی داده شده تا آنجا که آثار و برکاتی برای آن بيان گرديده که برای کمتر صفتی می توان يافت؛ حال به نمونه هایی از آن فضیلت مهم در آموزه های روایی اشاره می شود:[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص262]

در حديثی از رسول خدا صلی الله عليه وآله می خوانيم: «مَنْ سَرَّهُ انْ يَکُونَ اقْوَی النَّاسِ فَلْيَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ؛ کسی که دوست دارد قوی ترين مردم باشد بر خدا توکّل کند»![کنزالعمّال، ج 3، ص 101، ح5686]،[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص262]

در حديث ديگری از اميرمؤمنان علی عليه السلام آمده است: «فِی التَّوَکُّلِ حَقِيقَةُ الْايقَانِ؛ حقيقت يقين در توکّل است»![غررالحکم]،[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص262]

امام صادق عليه السلام نیز در تعبير ديگری می فرمايد: «انَّ الْغِنَی وَ الْعِزَّ يَجُولَانِ فَاذَا ظَفَرَا بِمَوْضِعِ التَّوَکُّلِ اوْطَنَاهُ؛ توانگری و عزّت پيوسته در حرکتند هنگامی که به محلّ توکّل برسند آنجا را وطن خود انتخاب می کنند».[اصول کافی، ج 2، ص 65]،[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص263]

يعنی قلبی که کانون توکّل بر خداست هم احساس بی نيازی از ماسوی الله می کند و هم احساس عزت و قدرت، چرا که تکيه بر قدرتی کرده که بالاتر از همه چيز است، تکيه گاهی بی نياز از همه کس و همه چيز و قدرتی شکست ناپذير.[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص263]

شکوه و عظمت اين فضيلت بزرگ انسانی يعنی توکّل بر خدا در احاديث و روایات آنچنان گسترده و به قدری آشکار است که ما را از هرگونه توضيح بيشتری بی نياز می سازد.[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص265]

꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰

بازتاب توکل در زندگی پیامبران

در آيات قرآن مجيد، به ويژه در تاريخ انبياء، صفت «توکّل» بعنوان يکی از بارزترين صفات آنها در طول تاريخ مشاهده می شود که همواره در برابر حوادث سخت، مشکلات طاقت فرسا و دشمنان بی رحم اعتمادشان بر خدا و تکيه گاهشان ذات پاک او بوده است، و از وابستگی و اعتماد بر ما سوی الله مبرّی بوده اند.[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص252]

بعنوان نمونه هنگامی که حضرت نوح عليه السلام در برابر دشمنان نيرومند و لجوج و متعصّب قرار گرفت، با اعتماد به خداوند و توکّل بر ذات پاکش در برابر همه آنان مقاومت کرد،[سورۀ يونس، آیۀ 71] و یا هود پيامبر عليه السلام است که بعد از دوران نوح عليه السلام می زيسته است،[سورۀ هود، آیات 54 – 56] هم چنین سرگذشت حضرت ابراهيم عليه السلام و توکّل او بر خدا در يکی از مشکل ترين ساعات زندگانيش ، آنجا که  می فرمايد: «پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمين بی آب و علفی در کنار خانه ای که حرم توست (به فرمان تو و با توکّل برتو) ساکن ساختم تا نماز را بر پا دارند.[سورۀ ابراهيم، آیۀ37]،[اخلاق در قرآن، ج 2، ص: 255]

هم چنین سخن از پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله و مقام توکّل آن حضرت، در آن هنگام که در برابر مشکلات سخت قرار داشت و خداوند به او تعليم داد چگونه بر مشکلات پيروز گردد، لذا خداوند در قرآن می فرمايد: «اگر آنها (کافران) از حق روی بگردانند (نگران مباش) بگو: خداوند مرا کفايت می کند، هيچ معبودی جز او نيست، بر او توکّل کردم، او پروردگار عرش عظيم است)[سورۀ توبه، آیۀ129]

با این تفاسیر  به خوبی می توان دریافت توسّل به ابزار توکّل بر خدا در برابر انبوه مشکلات طاقت فرسا کار همه انبياء در طول تاريخ بوده است و در واقع آنها با نيروی توکّل بر انبوه دشمنان سرسخت پيروز می شدند، و از اينجا نقش توکّل در زندگی انسان ها به خصوص رهبران و پيشوايان آشکار می شود.[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص260]

꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰

 حقیقت توکل چیست؟

توکّل از مادّه وکالت به معنی سپردن کارها به خدا و اعتماد بر لطف اوست، نه به اين معنی که دست از تلاش و کوشش بردارد بلکه تا آنجا در توان دارد تلاش کند و منزلگاه ها را يکی بعد از ديگری با تمام توان بپيمايد، امّا آنچه از توان او بيرون است به خدا واگذارد و از الطاف جليّه و خفيّه او مدد بطلبد![اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص265]

حقيقت توکّل که در شرع اسلامی آمده همان اعتماد قلبی در تمام[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص265] کارها بر خدا، و صرف نظر کردن از ماسوی الله است و اين منافات با تحصيل اسباب ندارد مشروط بر اينکه اسباب را در سرنوشت خود اصل اساسی نشمرد.[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ص 266]

در روایتی از امام معصوم پرسيدند: توکّل چيست؟ فرمود:«لَاتَخَافُ سِوَاهُ؛ توکّل اين است که از غير خدا نترسی».[بحارالانوار، ج 68، ص 143، ح 42]

از اين تعبيرات به خوبی استفاده می شود که روح توکّل انقطاع الی الله يعنی بريدن از مخلوق و پيوستن به خالق است، و آن کس که دارای اين روحيّه نباشد به حقيقت توکّل نايل نشده است.[اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص267]

حقيقت «توکل » واگذاری کار به ديگری و انتخاب او به وکالت است،[برگزيده تفسير نمونه؛ ج 2؛ ص309] لذا مفهوم توکل اين نيست که انسان دست از تلاش و کوشش بردارد. بلکه مفهوم آن اين است که هرگاه نهايت تلاش و کوشش خود را به کار زد و نتوانست مشکل را حل کند، وحشتی به خود راه ندهد، و با اتکاء به لطف پروردگار و استمداد از ذات پاک و قدرت به ی پايان او، ايستادگی به خرج دهد، و به جهاد پی گير خود همچنان ادامه دهد.[برگزيده تفسير نمونه؛ ج 2؛ ص309]

꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰

آثار و کارکردهای توکل بر خداوند

بدیهی است توکّل، بسياری از صفات زشت و رذيله را مانند حرص، حسد، دنياپرستی، بخل و تنگ نظری را از انسان دور می سازد، چرا که وقتی تکيه گاه انسان خداوند قادر علی الاطلاق باشد جايی برای اين اوصاف رذيله وجود ندارد.[اخلاق در قرآن، ج 2، ص: 270]

هم چنین توکّل بر خداوند نور اميد بر دل می پاشد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شکوفا می گردد، خستگی راه بر او چيره نمی شود، و در همه حال احساس آرامش می کند.[اخلاق در قرآن، ج 2، ص: 270]

از سوی دیگر توکّل بر خدا، هوش و قدرت تفکّر را می افزايد و روشن بينی خاصّی به انسان می دهد، زيرا قطع نظر از برکات معنوی اين فضيلت اخلاقی، توکّل، سبب می شود که انسان در برابر مشکلات دستپاچه و وحشت زده نشود و قدرت بر تصميم گيری را حفظ کند و نزديک ترين راه درمان و حلّ مشکل را بيابد.[اخلاق در قرآن، ج 2، ص: 270]

꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰

فائزین چه کسانی هستند؟

در فراز دوم دعای روز دهم ماه مبارک رمضان می خوانیم: «وَاجْعَلْنی فيهِ مِنَ الْفآئِزينَ لَدَيْکَ؛ خدایا در این ماه مرا  از رستگاران و سعادتمندان در نزدت قرار ده».[کليات مفاتيح نوين؛ ص814]

در این زمینه در  قران کریم می خوانیم: «وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ ؛[سورۀ نور؛آیۀ52] کسانی که اطاعت خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله) کنند و از خدا بترسند و تقوی پيشه نمايند آنها نجات يافتگان و پيروزمندانند»؛ در اين فراز قرآنی، مطيعان و پرهيزگاران عنوان«فائز» توصيف شده اند.[تفسير نمونه؛ ج 14؛ ص522]

در این آيه شریفه، برای«فائزون»، سه وصف ذکر شده است: اطاعت خدا و پيامبر، خشيت، و تقوی، بعضی از مفسران گفته اند که اطاعت يک معنی کلی است و خشيت شاخه درونی آن، و تقوی شاخه بيرونی آن است، و به اين ترتيب نخست از اطاعت به طور کلی سخن گفته شده، سپس از شاخه درونی و بعد برونيش.[تفسير نمونه؛ ج 14؛ ص522]

هم چنین از احکام اساسی اسلام که با مساله توحيد و ايمان، شروع می شود، سخن از سعادتمندان و برنامه سه گانه آنها يعنی «ايمان» و «سعی و تلاش» و«اراده سرای آخرت» به میان آمده است.[تفسير نمونه؛ ج 12؛ ص72]

꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰

فقط این افراد مقرّب درگاه خدایند

در فراز دیگر از دعای روز دهم آمده است: «وَاجْعَلْنی فيهِ مِنَ الْمُقَرَّبينَ الَيْکَ، مرا از مقرّبان درگاهت قرار ده».[کليات مفاتيح نوين؛ ص814]

بدیهی است گروه مقربين دسته ای خاص از مؤمنانند که برنامه اعمال نيکان و ابرار شاهد و ناظرند.[تفسير نمونه، جلد 26، صفحه 273] و جمله معروف هم شاهد اين مطلب است که «حسنات الأبرار سيئات المقرّبين؛ کارهای نيک ابرار سيئه (کارهای غيرنيک) مقربين است». يعنی مقربين به چنان مقامی رسيده اند که اگر اعمال نيک ابرار را انجام دهند، گوئی سيئه ای مرتکب شده و بايد استغفار کنند، يعنی اعمال آنها خالص تر و پرقيمت تر از اعمال ابرار بايد باشد.[اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقين)؛ ج 2؛ ص79]

اینگونه است که حضرت علی عليه السلام اخلاص  را عبادت مقرّبان درگاه خدا می شمرد، و می گويد: «الْاخُلاصُ عِبادَةُ الْمُقَرَّبينَ [غرر الحکم، ج 1، ص 25]،[اخلاق در قرآن؛ ج 1؛ ص275]

꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰

سخن آخر

در فراز پایانی دعا به درگاه الهی عرضه می داریم: «بِاحْسانِکَ يا غايَةَ الطَّالِبينَ؛ به نيکی و احسانت ای نهايت آرزوی طلب کنندگان».[کليات مفاتيح نوين؛ ص814]

بی تردید اگر ياد خدا از زندگی حذف شود و مهر و عشق الهی يعنی ايمان از وجود بشر حذف گردد، چه می ماند؟ موجودی با يک سلسله احساسات خشن و وحشی، بشری ناآرام، مضطرب، خائف، محزون و نااميد.[پاسخ به پرسشهای مذهبی؛ ص401]

اين همان چيزی است که در دعای پرمحتوای افتتاح در ماه مبارک رمضان می خوانيم: «يا ربّ، إنّک تدعونی فأولّی عنک، ... فلم يمنعک ذلک من الرّحمة لی و الإحسان الیّ...؛ پروردگارا! تو مرا فرامی خوانی ولی من از تو روی می گردانم، تو به من محبّت می کنی؛ ولی من با تو دشمنی می ورزم، تو به من دوستی می کنی؛ ولی من پذيرا نمی شوم، گويا منّتی بر تو دارم؛ ولی اين احوال تو را از رحمت و احسان و تفضّل به جود و کرمت نسبت به من باز نمی دارد».[پيام امام امير المومنين عليه السلام؛ ج 8؛ ص379]

شرح دعای روز دهم ماه رمضان از آیت الله مکارم شیرازی
مطالب مرتبط و پیشنهادی :
کلمات کلیدی: 
Share