شرح غزل غلام شاه جهان از حافظ / مدح امام رضا علیه السلام

تعداد کلمات 2816 / تخمین زمان مطالعه ۷ دقیقه
شرح غزل (غلام شاه جهان) از حافظ/ مدح امام رضا علیه السلام
بر سنگ قبر حافظ غزلی نوشته شده است که آغازش «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش» است. این غزل در برخی از دیوان های حافظ آمده است. برخی این غزل را به حافظ نسبت داده اند و حتی آن را شاهدی تشیع حافظ دانسته اند.

شرح غزل غلام شاه جهان از حافظ / مدح امام رضا علیه السلام

بر سنگ قبر حافظ غزلی نوشته شده است که آغازش «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش» است. این غزل در برخی از دیوان های حافظ آمده است. برخی این غزل را به حافظ نسبت داده اند و حتی آن را شاهدی بر شیعه بودن حافظ دانسته اند. با ما همراه باشید با شرح غزل غلام شاه جهان از حافظ شیرازی.

شرح غزل غلام شاه جهان از حافظ / مدح امام رضا علیه السلام

این غزل در نسخه های ذیل با اندکی اختلاف در عبارات موجود می باشد:

الف) نسخه قدسی، این نسخه مورد استناد مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله، مرحوم شهریار رحمة الله و بسیاری از بزرگان بوده است.

ب) نسخه متعلق به کتابخانه مجلس شورا (بهارستان) به شماری 2414 مورخ 1204 ه که در مجلد 8 فهرست کتابخانه ص 117 معرفی شده است.

ج) نسخه ی کتابخانه ی ملی ملک شماره 4677، نسخه ظاهرا متعلق به قرن دهم می باشد.

د) نسخه فریدون میرزای تیموری، انتشارات دانشگاه تهران، متعلق به سال 907 هق.

ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش
پیوسته در حمایت لطف اله باش

از خارجی هزار به یک جو نمی خرند
گو کوه تا به کوه منافق سپاه باش
چون احمدم شفیع بود روز رستخیز [جناب فردوسی قدس سره نیز چنین سروده است:
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
حافظ قدس سره و نیز فردوسی قدرس سره صراحتا بحث شفاعت را در این ابیات مطرح کرده اند و اعتقاد خود را به شفاعت بعنوان یک اعتقاد راسخ و مسلم اعلام کرده اند.
شفاعت یک عقیده ی اجماعی در بین فرقه های اسلامی است، حتی اهل تسنن، عملا به آن معتقد می باشند، باید گفت فطرت تمام بشر، چه مسلمان و چه غیرمسلمان شفاعت و توسل را پذیرفته است و در عمل هم به اثبات رسانده اند، تنها فرقه ی کمراه وهابیت که یک دین خرافی و ابداع انگلیسی و نقطه اختلاف شیعه و سنی است نسبت به این اصل مسلم شبهه وارد می سازند. بعنوان نمونه به روایات زیر توجه نمائید:
قال النبی صلی الله علیه و سلم: «من احبنا اهل البیت فی الله حشر معنا و ادخلناه معنا الجنة.» «کسی که ما اهل بیت را در راه خدا دوست بدارد با ما محشور می شود و ما او را با خودمان داخل بهشت می کنیم.»
کفایة الاثر، ص 296.
الامام الصادق علیه السلام : «ان حبنا اهل البیت لینتفع به فی سبعة مواطن، عندالله، و عند الموت و عند القبر و یوم الحشر و عند الحوض و عند المیزان و عند الصراط.» «دوستی ما اهل بیت در هفت موضع مفید می باشد: در نزد خدای تعالی، هنگام مرگ و در قبر و روز قیامت و کنار حوض کوثر و هنگام محاسبه و زمان عبور از صراط.» المحاسن، ج 1، ص 250 و اهل البیت فی الکتاب والسنه، ری شهری.] .
 
گو این تن بلاکش من پر گناه باش
آن را که دوستی علی نیست کافر است [الامام علی علیه السلام : «لمبغضنا افواج من سخط الله.» «امواجی از غضب خدا برای دشمنان ما است.»
تحف العقول، ص 116.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «من ابغض عترتی فهو ملعون و منافق خاسر.» «کسی که خاندان مرا دشمن بدار ملعون و منافقی زیانکار می باشد.» جامع الاخبار.] .
 
گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش
امروز زنده ام به ولای تو یا علی
فردا به روح پاک امامان گواه باش
قبر امام هشتم سلطان دین رضا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
دستت نمی رسد که بچینی گلی ز شاخ
باری به پای گفبن ایشان گیاه باش
مرد خداشناس که تقوی طلب کند
خواهی سفید جامه و خواهی سیاه باش
حافظ طریق بندگی شاه پیشه کن
و آن گاه در طریق چون مردان راه باش
 
عالم عارف مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ علی پهلوانی تهرانی رحمة الله (سعادت پرور) [عارف واصل، آیت الحق، حاج شیخ علی سعادت پرور در سال 1305 در خانواده مذهبی در تهران به دنیا آمد و در سنین کودکی به مکتب رفت و مقدمات علوم دینی را نزد حضرات آقایان شیخ محمد حسین زاهد رحمة الله، شیخ علی اکبر برهان رحمة الله از شاگردان آقا سید علی قاضی رحمة الله فرا گرفت و در سال 1323 برای ادامه تحصیل به قم مشرف و ضمن فراگیری علوم حوزه نزد حضرت آیة الله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبائی رحمة الله به خصوص با شخصیت معنوی حضرت علامه طباطبائی رحمة الله و پس از اندک زمان گمشده خود را در وجود آن بزرگوار یافت و در سال 1331 رسما رد سلک شاگردان اخلاقی - عرفانی ایشان درآمده و به جلسات خصوصی آن عارف بزرگ راه یافت و از آن زمان تا رحلت علامه طباطبائی رحمة الله از محضر ایشان کسب فیض نمود و در زمان آن بزرگ مرد با اجازه ایشان به تربیت اخلاق سالکان راه حق همت گماشت و تمام عمر شریف خویش را صرف این مهم نمود. ایشان را علاوه بر تربیت سالکان و شاگردانی چند، آثار مکتوبی است از آن جمله:
1- تفسیر قرآن و فطرت. 2- سر الاسراء، شرح حدیث معراج دو مجلد عربی. 3- انوار ملکوت، شرح معارف ادعیه وارده از معصومین علیه السلام م اجمعین پنج مجلد. 4- فروغ شهادت، معارف مقتل سیدالشهدا علیه السلام . 5- جلوه نور، شرح مقامات معنوی حضرت زهرا علیهاالسلام. 6- الشموس المضیئه (ظهور نور) درباره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف. 7- جمال آفتاب، شرح دیوان حافظ، ده مجلد. 8- پاسداران حریم عشق، کلمات عرفا، ده مجلد. 9- راز دل، شرح گلشن راز سروده شیخ محمود شبستری. 10- یادداشت های جلسات اخلاقی - عرفانی علامه طباطبائی رحمة الله. 11- تصحیح و تعلیق بر برخی رساله هایی عرفانی از جمله رساله سیر و سلوک منسوب به سید بحرالعلوم رحمة الله.
وی از ملازمان مرحوم آیةالله کاشانی رحمة الله و حضرت امام خمینی قدس سره و از 15 خرداد 1342 تا پایان عمر مدافع نهضت اسلامی بود و از یاران و دوستان نزدیک مقام معظم رهبری مدظله العالی به شمار می آمد.
روح ملکوتی آن بزرگوار در سحرگاه پنج شنبه 12 شوال سال 1425 مطابق با 5 آذر 1383 دعوت حق را لبیک و در مقام (فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر) قرار گرفت. مقام معظم رهبری در رحلت ایشان پیامی به شرح ذیل صادر فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمین آقای شیخ حسن آقای تهرانی دامت برکاته
با تأسف و تأثر خبر رحلت برادر بزرگوارتان عالم عارف، پارسا و پرهیزکار، مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی آقای پهلوانی تهرانی را دریافت کردم. آن بزرگوار، عمر طیب و طاهر و همراه با تلاش مبارکی را در تعظیم و ترویج معارف الهی و توحیدی گذراندند و نمونه ای از صفا و اخلاص بودند. امید است لطف و فضل الهی و مغفرت و رحمتی که به بندگان صالح خود وعده فرموده است، شامل حال این بنده ی پاک و بی آلایش شود. این جانب به جناب عالی و خانواده ی محترم و مکرم ایشان صمیمانه تسلیت عرض میکنم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 7 / 9 / 83 سید علی خامنه ای .]
 در شرح این غزل می نویسد:
از این غزل که بر مزار خواجه هم نوشته شده [و سالیان سال هم بر سر در ورودی حرم امام هشتم علیه السلام نوشته شده بود.] به خوبی می توان به شیعه بودن وی پی برد. استاد مرحوم علامه طباطبائی رحمة الله می فرمود: «بنده گمان نمی کردم این غزل از خواجه باشد، ولی کنار مزارش که رفتم بر من ثابت شد که این غزل از وی است».
البته نفرمودند از چه طریق ثابت شد،...
 
ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش
پیوسته در حمایت لطف اله باش
از خارجی هزار به یک جو نمی خرند
گو کوه تا به کوه منافق سپاه باش
 
خواجه در این دو بیت در مقام بیان این است که بگوید: آن که دست به دامن علی علیه السلام زده مقام سلطنت واقعی را که به قرب دوست حاصی می شود، دارا خواهد شد و همواره حضرت محبوب او را به الطاف خود مستدام و در جوار خود قرار خواهد داد و آن که حلقه به گوش علی علیه السلام نگشت و به دنبال او نرفت، اگرچه اعمال صالح بسیار هم بنماید، در پیشگاه الهی پشیزی ارزش ندارد. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که:
«یا علی لو أن عبدا عبدالله مثل ما قام نوح فی قومه و کان له مثل جبل احد ذهبا. فأنفقه فی سبیل الله و مد عمره حتی حج ألف عام علی قدمیه ثم قتل بین الصفا و المروة مظلوما، ثم لم یوالک - یا علی - لم یشم رآئحة الجنة و لم یدخلها« [بحارالانوار، ج 39، ص 256، روایت 31] .
ای علی! اگر بنده ای به اندازه اقامت نوح در میان قومش به عبادت خداوند بپردازد. و به مقدار کوه احد طلا داشته و در راه خدا انفاق کند و عمرش آن چنان طولانی شود که هزار سال پیاده حج کند. آن گاه میان صفا و مروه مظلومانه کشته شود. ولی ای علی ! دوستدار تو نباشد بوی بهشت را استشمام ننموده و هرگز بدان وارد نخواهد شد.
در حدیثی دیگر از آن حضرت در ذیل آیه شریفه: (قالوا لن تمسنا النار الا ایاما معدودات[ سوره مبارکه ی آل عمران، آیه ی شریفه 24] .
«... (اهل یهود) گفتند: هرگز آتش (دوزخ در قیامت) جز چند روزی به ما نمی رسد...»
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: «ان ولایة علی حسنة لا تضر معها شی من السیئات و ان جلت، الا ما یصیب أهلها من التطهیر منها بمحن الدنیا و ببعض العذاب فی الآخرة الی أن ینجوا منها بشفاعة موالیهم الطییبن الطاهرین، و ان ولایة أضداد علی و مخالفة علی سیئة لا تنفع معها شی ء الا ما ینفعهم بطاعاتهم فی الدنیا بالنعم و الصحة و السعة، فیردوا الاخرة و لا یکون لهم الا دائم العذاب » [بحارالانوار، ج 8 ص 352 روایت 2، نقل از تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام] .
بدرستی که ولایت و دوستی واقعی علی علیه السلام حسنه و نیکی ای است که با وجود آن هیچ کدام از گناهان هر چند بزرگ باشند، ضرر نمی رساند. جز تطهیر و پاکیزه نمودن از آنها به واسطه گرفتاریهای دنیا و بعضی عذاب های آخرت که به صاحبان گناهان و بدیها می رسد. تا اینکه به شفاعت سروران پاک و پاکیزه شان از آن نجات یابند و براستی که ولایت و دوستی دشمنان علی علیه السلام و مخالفت با آن حضرت گناهی است که با وجود آن هیچ چیز نفعی ندارد جز سودی که به واسطه عبادتهایشان در دنیا از نعمتها و وسعت (رزق) و تندرستی به آنان می رسد. تا اینکه در آخرت وارد شده و برایشان جز عذاب دائمی و جاودان نباشد.
 
چون احمدم شفیع بود روز رستخیز
گو این تن بلاکش من پر گناه باش
 
این بیت هم اشاره دارد به حدیث:
«من لم یؤمن بشفاعتی، فلا أنا له الله شفاعتی... انها شفاعتی لأهل الکبائر من امتی، فأما المحسنون، فماعلیهم من سبیل » [بحارالانوار، ج 8، ص 38، روایت 4، اعتقادات شیخ صدوق رحمة الله.] .هر کس به شفاعت من ایمان نداشته باشد. خداوند هرگز شفاعتم را شامل حالش نگرداند... شفاعت من فقط برای کسانی از امتم هست که مرتکب گناهان کبیره می شوند، و اما نیکوکاران، چیزی بر آنان سلطه ندارد [ به قول جناب حافظ رحمة الله:
نصیب ماست بهشت ای خدا شناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند.] .
آن را که دوستی علی نیست کافر است
گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش
شاید خواجه با این بیت می خواهد اشاره نماید به حدیث منقول از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که می فرماید: «یا علی لا تبال بمن مات و هو مبغض لک، فمن مات علی بغضک مات یهودیا أو نصرانیا [بحارالانوار، ج 39، ص 250، روایت 15.] : ای علی! کسی که با بغض و دشمنی تو بمیرد به او اعتنا مکن، زیرا چنین کسی به دین یهود یا نصاری مرده است.» [بالاتر از این روایت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «من لم یقل علی خیر الناس فقد کفر.» «هر که نگوید علی بهترین انسان است، پس یقینا کافر شده است.» تاریخ دمشق ابن عساکر از علمای اهل تسنن، ج 2، ص 441.] 
 
امروز زنده ام به ولای تو یا علی
فردا به روح پاک امامان گواه باش
 
در این بیت هم اقرار به ولایت علی علیه السلام و امامت ائمه اثنی عشر علیه السلام اجمعین می نماید و علی علیه السلام را شاهد بر اعتقاد خود می گیرد، چنان که در مطلع غزل به آن اشاره شد.

قبر امام هشتم و سلطان دین رضا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
دستت نمی رسد که بچینی گلی ز شاخ
باری به پای گلبن ایشان گیاه باش
ای خواجه! و یا ای سالک!

برای رسیدن به کمال حقیقی، حال که به علت بعد مکانی و زمانی دسست از دامن رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم  و اوصیاء او، علی و اولادش علیه السلام اجمعین کوتاه است، متوجه مزار امام هشتم علی بن  موسی الرضا علیه السلام ، این افتخار کشور ایران شو و معتکف آن درگاه باش، تا فتح بابی برایت باشد.
شایسته است در این جا چند جمله از احادیث وارده درباره زیارت حضرتش علیه السلام ذکر شود. در حدیثی از آن حضرت است که: «من زارنی فی تلک البقعة، کان کمن زار رسول اله صلی الله علیه و آله و سلم و کتب الله تبارک و تعالی - له بذلک ثواب ألف حجة و ألف عمرة مقبولة و کنت أنا و آبائی شفاؤه یوم القیامة» [بحارالانوار، ج 102، ص 31، روایت 2] .
هر کس مرا در آن مکان (مشهد مقدس) زیارت کند. مثل کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را زیارت نموده و خداوند تبارک و تعالی در برابر این عمل ثواب هزار حج و هزار عمره پذیرفته را برای او می نویسد و من و پدرانم در روز قیامت او را شفاعت می کنیم.
و نیز در حدیثی است که: «من زاره أو بات عنده لیلة کان کمن زار الله فی عرشه» [بحارالانوار، ج 102، ص 35، روایت 16] . هر کس او را زیارت کند و یا شبی را در حرمش بسر برد. همانند آن است که خداوند را در عرشش زیارت نموده باشد.
و در حدیثی دیگر از آن سرور است که: «فمن زارنی عارفا بحقی، غفر الله ما تقدم من ذنبه و ما تأخر» [بحارالانوار، ج 102، ص 38، روایت 33] . هر که با شناخت به حق من مرا زیارت کند خداوند گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد.
باز از آن حضرت نقل است که: ألا أفمن زارنی فی غربتی بطوس کان معی فی درجتی یوم القیامة مغفورا له [بحارالانوار، ج 102، ص 39، روایت 36] .آگاه باش هر کس مرا در تنهایی و غربتم در طوس زیارت کند در قیامت آمرزیده شده و با من در منزلتم می باشد.
و یا منظور خواجه از دو بیت فوق، خطاب به خود می باشد و بخواهد بگوید: حال که درک حضور معصومین علیه السلام اجمعین را نکردی، از توسل و توجه به مزار ایشان که یکی از آنها امام رضا علیه السلام است بی بهره مباش.
مرد خداشناس، که تقوی طلب کند
خواهی سفید جامه و خواهی سیاه باش
ای آن که طالب حقیقتی! حضرت دوست از تو تقوای ظاهری و باطنی می خواهد، خواه جامه ای سپید باشد و خواه سیاه که: (ان أکرمکم عند الله اتقئکم[سوره ی مبارکه ی حجرات، آیه ی شریفه ی 13.] .
همانا گرامی ترین و بزرگوارترین شما نزد خدا، با تقواترین شماست. و نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با اشاره به سینه خود به ابوذر فرمودند: «یا أباذر! ألتقوی ههنا، التقوی ههنا» [بحارالانوار، ج 77، ص 90.] . ای اباذر ! تقوی این جاست، تقوی این جاست.
 
حافظ! طریق بندگی شاه پیشه کن
و آن گاه در طریق چو مردان راه باش
ای خواجه!
بی محبت امام علی علیه السلام کوشش و مجاهدت سودی نمی دهد، لذا اول طریق بندگی و پیروی حضرتش را پیشه کن و وی را عملا مشایعت بنما، سپس چون مردان راه خدا به مجاهده و ریاضات و غیره بپرداز، تا به مقصد والای انسانیت راه یابی.
در حدیثی است که: «ان للا اله الله شروطا و انی و ذریتی من شروطها» [غرور و درر، موضوع باب علی علیه السلام : ص 273.] . همانا برای لا اله الا الله شرطهایی است. براستی که من و نسلم از جمله آن شروط هستیم.
«أنا مع رسول الله و معی عترتی علی الحوض فلیأخذا أحدکم بقولنا و یعمل بعملنا» [غرور و درر، موضوع باب علی علیه السلام : ص 273.] . من با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستم و عترت و فرزندانم در کنار حوض با من هستند، پس گفتار ما را فرا گیرید و بدان عمل نمایید.
حدیث گذشته در ذیل دو روایت ابتدای غزل نیز شاهد خوبی است بر این معنی. [جمال آفتاب و آفتاب هر نظر، شرحی بر دیوان حافظ، برگرفته از جلسات اخلاقی علامه طباطبائی رحمة الله، تألیف و تدوین مرحوم آیة الله سعادت پرور رحمة الله، ج 6، ص 328، انتشارات احیاء کتاب] .
شرح غزل (غلام شاه جهان) از حافظ/ مدح امام رضا علیه السلام

منبع: کتاب حافظ و قبله هفتم

Share

دیدگاه‌ها

این شعر برای حافظ نیست به هزار یک دلیل
مثل شعری که به مولوی نسبت میدن
(کجایید ای شهیدان خدایی)و در هیچ کدام از نسخه های قدیمیش نیست .