فاطمه نور بهشت/بخش سوم

حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها)

ازدواج:
برترین خانواده برای الگو گیری در زندگی مشترک ،جریان زندگی مشترک امیر المومنین علی(علیه السلام) با حضرت زهرا(سلام الله علیها) است پیامبر اکرم فرمود :اجعلو اهل بیتی منکم مکان راس من الجسد ومکان العینین من الراس (1) اهل بیتم را همچون سر در پیکره زندگیتان وهمچون چشم در سر قرار دهید .یعنی آن ها را الگو قرار دهید و از نگاه آن ها ببینید .زیرا در این آسمان تنها یک خانواده داریم که شوهر ،همسر و دو فرزند آن ها معصومند و آن فقط خانه علی(علیه السلام) است بنابر این از این بهتر چیست که خانواده های مسلمان ما هم آغاز زندگی و ادامه آن را با این زندگی تطبیق کنند .

خواستگاران فاطمه(سلام الله علیها)
اولین مسئله ای که مطرح است این است که چه کسانی به خواستگاری حضرت زهرا(سلام الله علیها) آمدند.آنچه از تاریخ استفاده می شود این است که 4 شخص غیر از امیر مومنان علی(علیه السلام) به خواستگاری حضرت زهرا(سلام الله علیها) آمدند که عبارتند از : ابابکر ، عمر ، عثمان و عبدالرحمان بن عوف ابتدا ابوبکر به خواستگاری حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) آمد در مجمع الزوائد هیثمی آمده که ابوبکر دختر خود عایشه را که همسر پیامبر بود واسطه کرد تا این خواستگاری را برای پدرش انجام دهد ، عایشه نزد پیامبر رفت وگفت :یا رسول الله ، ان ابابکر ذکر فاطمه و امرنی ان اذکرها . قال حتی ینزل القضا . قال فرجع الیها ابوبکر فقالت : یا ابتاه بددت انی لم اذکر له الذی ذکرت .ابوبکر اسم فاطمه(سلام الله علیها) را برده و مرا مامور کرده است که به محضر شما بیایم و خواستگاری را مطرح کنم . پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود : در رابطه با سرنوشت فاطمه باید قضا وحکم الهی نازل شود .ابوبکر به دخترش گفت چه شد؟عایشه گفت :ای کاش این مسئله را مطرح نمی کردم تا این جواب را بشنوم.
همین کتاب نقل کرده که سپس عمر دختر خود حفصه که او هم همسر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) بود را واسطه کرد و پیامبر همین پاسخ را به وی داد
این مسئله را می توانید در کتاب احقاق الحق ج 10 ص326 بیشتر مورد مطالعه وجویای حق باشید.
در مورد عبدالرحمان بن عوف وعثمان بن عفان با هم به خواستگاری آمدند، عبدالرحمان از پولداران بزرگ قریش بود تا جایی که خود او از زیادی ثروتش هراسان بود وقتی به ام سلمه همسر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) گفت که مادر ، می ترسم زیادی ثروت مرا هلاک گرداند.ثروت من از تمامی قریشیان بیشتر است ، ام سلمه به او گفت : ثروت خود را در راه خدا صرف کن و انفاق کن .از جمله اموال وی پس از مرگش هزار شتر ، سه هزار گوسفند ویکصد راس اسب بود شمش های طلا را با تبر خورد می کردند این طلا ها به قدری زیاد بود که کسانی که آن ها را می شکستند دستشان تاول زد.چهار زن از او باقی مانده بود که یک هشتم که بین آن ها ارث تقسیم شد به هر یک 100 هزار دینار رسید  .
خوب این آدم با این ثروت به خواستگاری حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) آمد و به هنگام خواستگاری گفت که من صد شتر قیمتی  وپارچه های قیمتی و ده هزار دینار مهر فاطمه(سلام الله علیها) می دهم عثمان گفت (و انا ابذل ذلک) من هم حاضرم همین مقدار مهر فاطمه(سلام الله علیها) قرار دهم. تعبیر این است که (فغضب النبی من مقالتهما ) پیامبر از گفتار این دو خشمگین شد(فتناول کفا من الحصا فحصب به عبد الرحمان) مشتی ریگ گرفت و پاشید به صورت عبدالرحمان (و قال له : انک تحور علی بمالک) به مال خود بر من می بالی (فتحول الحصا درا ) ریگ ها طلا شد.
این رفتار پیامبر الهام بخش برای همگان است که هرگز در ازدواج مسائل مادی را محور قرار ندهند باید در ازدواج اصل بر ارزشها باشد و دیگر مسائل به خصوص مسائل مادی کاملا تحت الشعاع باشد تازه داماد ها وقتی به خواستگاری می روند به ثروت زن نگاه نکنند ، نگاه نکنند که خانواده پولداری هست یا نه .آنچه از فرهنگ اهل بیت استفاده می شود این است که جامعه اسلامی باید با ثروتمندان به گونه ای رفتار کند که ثروتمندان بخاطر ثروتشان نتوانند خود را یک سر وگردن بالاتر از دیگران ببینند.این روایت گویای همین مطلب است که (من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه)(2) کسی که به پولداری به خاطر پولش تواضع کند دو ثلث دین او بر باد رفته است. معنای این حدیث این است که پولداری ارزش نیست آری پولداری که ثروتش را را از راه مشروع بدست آورده و در راه مشروع خرج کند ارزشمند محسوب می شود.

علی(علیه السلام) با حجب و حیا و خواستگاری
بعد از همه اینها با درخواست هایی که از امیر مومنان می شد ایشان در کمال حجب وحیا به خانه پیامبر رفت و سکوت اختیار کرد تا اینکه پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با سوالی کلام را آغاز کرد و از ایشان خواست که درخواست خود را مطرح کند ایشان مسئله خواستگاری را مطرح کرد وپیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند که بایستی نظر فاطمه را نیز بشنوم.در اینجا یاد آور می شوم که قبلا عارض شدیم که اگر خداوند امیر مومنان را نیافریده بود همتایی برای فاطمه در زمین وجود نداشت (3)پس از این مطالب گذر کرده و به ادامه بحث می پردازیم ، در اینجا درس دیگری از رفتار پیامبر می گیریم ،درس تکریم شخصیت دختر وبها دادن به اوست که از او نظر خواهی می کند.

مهریه و جهیزیه
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) از حضرت امیرمومنان(علیه السلام) سوال کرد آیا چیزی برای ازدواج داری و مهریه ای برای این ازدواج فراهم کرده ای؟ علی(علیه السلام) پاسخ داد پدر ومادرم فدایت. هیچ چیز از شما پوشیده نیست تمام ثروتم 3 چیز است
1.شمشیر 2. زره 3.شتر.
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : شمشیر وشتر برای کار وجهاد نیاز توست. زره را مهر فاطمه قرار می دهم. سپس در آستانه مراسم به علی(علیه السلام) فرمود زره را بفروش و بهای آن را نزد من بیاور که معادل 500 درهم فروخت و به پیامبر تحویل داد. به این میزان مهریه مهرالسنه نامیده می شود. که اگر بخواهیم به حساب امروز در بیاوریم حدود 24سکه بهار آزادی می شود.
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) مقداری از پول ها را در اختیار سلمان فارسی، بلال و ابوبکر گذاشت و فرمود برای فاطمه اسباب و وسایل زندگی بخرید چند درهم را به خرید عطر اختصاص داد. یاران پیامبر جهت خرید جهیزیه روانه بازار شدند وقتی پول ها را شمردند 63 درهم معادل تقریبی 41 مثقال نقره بود که با آن وسایل زیر را خریداری کردند:
پیراهنی به بهای 7 درهم
روسری به بهای 1 درهم
یک قطیفه مشکی
یک تخت عربی از چوب ولیف خرما
دو عدد تشک با روکش کتان مصری که یکی را از پشم گوسفند و دیگری را از لیف خرما پر کرده بودند
حصیر بافت حجر
آسیای دستی
چهار بالش چرمی که از ازخر و پشم پر شده بود، ازخر یا بور گیاه که به آن کاه مکی هم می گویند، گیاهی است با برگ های ریز که خواص دارویی نیز دارد
پردهی مویین
طشت بزرگ
مشک آب
کاسه چوبی برای شیر
ظرفی از پوست برای آب
ابریق (آفتابه)
چند ظرف مسی
چند کوزه سفالی
دستبندی از نقره
هنگامی که وسایل را به خدمت پیامبر عرضه داشتند گوهرهای اشک آرام بر گونه پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) لغزید آن گاه سر به آسمان کرد وفرمود :اللهم بارک لقوم جل آنیتهم الخزف
خداوندا زندگی کسانی را که بیشترین ظروفشان سفالین است مبارک قرار ده ، وبه حق خداوند در این زندگی برکت قرار داد./(4)

 

پی نوشت:
1.کشف الغمه فی معرفه الائمه ج1 ص409
2.بحارالانوار ج 70 ص 170 باب 129
3.الامالی للطوسی ص 43،بحارالانوار ج43 ص 97باب 5
4.کشف الغمه فی معرفه الائمه (ط-القدیمه)ج 1ص359،کشف الیقین فی فضایل امیرالمومنین(علیه السلام) ص 197،بحارالانوار (ط-بیروت)ج 43ص130،باب 5

ادامه دارد.......

Share