برندا شیفر: تحلیلگر صهیونیست و معمار پروژههای تجزیهطلبانه در ایران

برندا شیفر؛ بازیگر پنهان در سیاستهای تجزیهطلبانه منطقه
برندا شیفر، تحلیلگر ژئوپلیتیک و عضو اندیشکدههای غربی، سالهاست در تدوین سیاستهای تجزیهطلبانه علیه ایران نقش دارد. او با استفاده از نفوذ علمی و رسانهای خود، سعی در شکلدهی گفتمان قومگرایانه و تضعیف همبستگی ملی ایران داشته است. در این مقاله، ارتباطات او با دولتهای غربی و پیامدهای فعالیتهای او بر امنیت منطقه بررسی شده است.
مقدمه: چهرهای مرموز در قلب تحولات ژئوپلیتیک
برندا شیفر (Brenda Shaffer) یکی از بحثبرانگیزترین چهرههای دانشگاهی-امنیتی در غرب است که فعالیتهایش پیوندی عمیق با مسائل ایران، آذربایجان و رژیم صهیونیستی دارد. این پژوهشگر آمریکایی-اسرائیلی که خود را "متخصص مسائل قفقاز و خاورمیانه" معرفی میکند، از سوی منابع متعدد به عنوان "معمار نظری پروژه تجزیه ایران از طریق تحریک قومیتها" توصیف شده است.
در طول دهههای اخیر، تحریک قومیتها به عنوان یکی از استراتژیهای نرم برای دخالت در امور داخلی کشورها مورد استفاده قرار گرفته است. شیفر با بهرهگیری از فضای آکادمیک و رسانهای، نقش مهمی در تدوین و ترویج این رویکرد ایفا کرده و با ارائه تحلیلهای جهتدار، زمینهساز سیاستهای تجزیهطلبانه شده است. بررسی و رصد فعالیتهای او نه تنها در شناخت الگوهای نفوذ سیاسی و رسانهای اهمیت دارد، بلکه در تقویت همبستگی ملی و مقابله با جریانهای انحرافی نیز ضروری است.

بخش اول: زندگینامه و پیشینه تحصیلی
تولد و تحصیلات ابتدایی:
برندا شیفر حدود سال ۱۳۴۴ در سانفرانسیسکو، آمریکا متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستان برلینگیم گذراند. او در سال ۱۳۶۱، در حالی که هنوز دانشآموز دبیرستان بود، اولین سفر خود را به شوروی انجام داد که تأثیر زیادی بر مطالعات بعدی او داشت.
تحصیلات عالی:
شیفر در سال ۱۳۶۵ مدرک کارشناسی علوم سیاسی و روابط بینالملل را از دانشگاه عبری اورشلیم دریافت کرد و در سال ۱۳۶۸ کارشناسی ارشد علوم سیاسی با گرایش مطالعات روسیه را از همان دانشگاه اخذ نمود. او در سال ۱۳۷۸ دکترای تاریخ خود را از دانشگاه تلآویو دریافت کرد. رسالهی دکتری او با عنوان "شکلگیری هویت جمعی آذربایجان با توجه به انقلاب اسلامی ایران و فروپاشی شوروی"، به بررسی تحولات قومی و سیاسی منطقه پرداخت.
فعالیتهای دانشگاهی و پژوهشی:
شیفر در دانشگاه حیفا و آکادمی دیپلماتیک جمهوری آذربایجان تدریس کرده و در پروژههای تحقیقاتی متعددی مشارکت داشته است. او همچنین مشاور رئیس شرکت نفت جمهوری آذربایجان بوده و در نیروهای دفاعی اسرائیل خدمت کرده است.
نقش در سیاستگذاری منطقهای:
در سال ۱۹۹۹، شیفر با حمایت مالی یک میلیون دلاری از سوی شرکت نفت جمهوری آذربایجان، پروژه مطالعات دریای خزر را در دانشگاه هاروارد رهبری کرد. این پروژه تأثیر قابل توجهی بر سیاستهای انرژی منطقهای داشت و ارتباطات او با دولت الهام علیاف را تقویت کرد.

بخش دوم: فعالیتهای حرفهای و ارتباطات سازمانی
سوابق دانشگاهی:
- عضو برنامههای روابط بینالملل دانشگاه عبری اورشلیم (۱۳۷۹-۱۳۸۳)
- عضو برنامه امنیت بینالملل مدرسه حکومتداری جان اف. کندی در هاروارد (۱۳۸۳-۱۳۸۶)
- مدیر تحقیقات «برنامه مطالعات خزر» در هاروارد با بودجه یک میلیون دلاری از شرکتهای نفتی
- استاد دانشگاه حیفا (فلسطین اشغالی)
- محقق مرکز مطالعات اوراسیا در دانشگاه جورجتاون
همکاری با نهادهای امنیتی و اندیشکدهها:
- عضو اندیشکده شورای آتلانتیک
- عضو بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) - یک اندیشکده نئومحافظهکار ضدایرانی
- همکاری با سازمان ضداطلاعات ارتش اسرائیل (آمان)
- مشاور شرکت نفت دولتی آذربایجان (SOCAR)
نقش در سیاستگذاری انرژی و تحولات منطقهای:
- مشاور ارشد بخش انرژی در بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD)
- هدایت پروژه مطالعات دریای خزر در دانشگاه هاروارد با حمایت مالی SOCAR
- پیشنهاد به وزارت خارجه آمریکا برای استفاده از گروههای قومیتگرا در فشار حداکثری علیه ایران

بخش سوم: روابط استراتژیک با رهبران منطقهای
ارتباط ویژه با الهام علیاف:
- مشاورت غیررسمی برای رئیسجمهور آذربایجان در امور مربوط به ایران و مسائل قومیتی
- هماهنگکننده پروژههای مشترک اسرائیل-آذربایجان از سال ۱۳۸۴ تاکنون
- طراحی استراتژی "ایرانهراسی" برای دولت آذربایجان
- عضویت در حلقه مشاوران نزدیک علیاف در موضوعات مربوط به آذریهای ایران
- هماهنگی بین سیاستهای باکو و تلآویو به عنوان پل ارتباطی
رابطه نزدیک با اردوغان:
- دیدار با اردوغان در دوران نخستوزیری او در ترکیه
- ملاقات مجدد در سال ۱۳۹۵ در واشنگتن در قالب انجمنهای یهودی آمریکا
- دیدار با مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه
- نقش در طراحی شعر جنجالی اردوغان در باکو که حاوی پیامهای تجزیهطلبانه بود
همکاری با نهادهای امنیتی و اندیشکدهها:
- ارتباط با سازمان ضداطلاعات ارتش اسرائیل (آمان)
- نقش در سیاستهای قومیتی و امنیتی جمهوری آذربایجان
- تأثیرگذاری بر محور تلآویو-باکو-آنکارا و پیامدهای آن برای ایران
بخش چهارم: فعالیتهای ضدایرانی و نقش در تحریک قومیتها
تألیفات و نظریهپردازی:
ارائه تئوری "جمعیت ۲۵-۳۰ میلیونی آذریها در ایران" برای بزرگنمایی پتانسیل تجزیهطلبی
- کتاب "مرزها و برادران: ایران و چالش هویت آذربایجانی" (۱۳۸۱) – ترجمهشده به فارسی و ترکی
- کتاب "شرکای در سختی: رابطه استراتژیک روسیه و ایران" (۱۳۸۰)
- کتاب "سیاستهای قومیتی در ایران" (۱۳۸۹)
- کتاب "ایران فقط کشور فارسها نیست" (۱۴۰۲) – تمرکز بر تنوع قومی ایران
کتاب جدید "ایران فقط کشور فارسها نیست":
بزرگنمایی جمعیت اقلیتها:
ادعای ۵۰-۶۰% جمعیت غیرفارس
تمرکز ویژه بر آذریها، کردها و بلوچها
تاریخنگاری تجزیهطلبانه:
بازنویسی تاریخ معاصر ایران
نادیده گرفتن پیوندهای تاریخی اقوام ایرانی
- نقش در سیاستهای رسانهای و تبلیغاتی:
- انتشار مقالات در اندیشکده شورای آتلانتیک و بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD)
- پیشنهاد به وزارت خارجه آمریکا برای استفاده از گروههای قومیتگرا در فشار حداکثری علیه ایران
راهکارهای عملیاتی:
پیشنهاد حمایت از گروههای جداییطلب
استفاده از دیاسپورای اقوام ایرانی
توجیه مداخلات خارجی:
قانونینمایی دخالت در امور داخلی ایران
ارائه چارچوب "مسئولیت حمایت" (R2P) برای مداخلات خارجی

بخش پنجم: ارتباط با رژیم صهیونیستی و آذربایجان
نقش در روابط اسرائیل-آذربایجان:
- طراحی نظری همکاریهای امنیتی بین اسرائیل و آذربایجان
- توجیه روابط انرژی دو کشور با تأکید بر منافع اسرائیل
- مشارکت در پروژههای امنیت سایبری آذربایجان با کمک متخصصان اسرائیلی
لابیگری برای آذربایجان:
- مشاوره به شرکت نفت آذربایجان (SOCAR) بدون افشای این ارتباط در مقالاتش
- نوشتن مقالات سفارشی در نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال
- تلاش برای کاهش انتقادات بینالمللی به حکومت الهام علیاف
نقش در سیاستهای امنیتی و اطلاعاتی:
- همکاری با اندیشکدههای غربی برای تدوین سیاستهای منطقهای
- مشارکت در پروژههای امنیت سایبری و اطلاعاتی آذربایجان
- تأثیرگذاری بر محور تلآویو-باکو و پیامدهای آن برای ایران
بخش ششم: نقدها و رسواییها
انتقادات آکادمیک:
- تورج اتابکی کتاب شیفر را "نمونهای از تحریف تاریخ برای اهداف سیاسی" خوانده است.
- کن سیلورستین در هارپرز شیفر را به نوشتن مطالب سفارشی برای آذربایجان متهم کرد.
رسواییهای رسانهای:
- افشای ارتباط پنهان با شرکت نفت آذربایجان توسط نیویورک تایمز (۱۳۹۳).
- انتقاد از تعارض منافع در انتشار مقالات به ظاهر مستقل.
- متهم شدن به "لابیگری مخفی" برای دولت آذربایجان.
پیامدهای این رسواییها:
- زیر سؤال رفتن اعتبار علمی شیفر در محافل دانشگاهی.
- ادامه فعالیت در اندیشکدههای غربی با تمرکز بر ترویج دیدگاههای قومگرایانه

بخش هفتم: تحلیل و جمعبندی
اهداف و استراتژی:
- استفاده از هویت قومی بهعنوان ابزار فشار بر ایران
- ایجاد گفتمان علمی-پژوهشی برای توجیه پروژههای تجزیهطلبانه
- تقویت نفوذ اسرائیل در قفقاز از طریق آذربایجان
تأثیرات فعالیتها:
- ارائه مبانی نظری برای جنبشهای قومگرایانه در ایران
- تأثیرگذاری بر سیاستگذاران آمریکایی و اروپایی در قبال ایران
- تشدید تنشهای ایران با همسایگان (ترکیه و آذربایجان)
آیندهنگری:
- احتمال تشدید فعالیتهای شیفر با توجه به تحولات منطقهای
- ضرورت رصد علمی و رسانهای آثار و اقدامات چنین چهرههایی
- اهمیت مقابله فکری با گفتمانهای تجزیهطلبانه
- تقویت دیپلماسی منطقهای برای خنثیسازی تبلیغات قومگرایانه
نتیجهگیری و راهکارهای عملیاتی
الف) ضرورت اقدامات فوری:
برخورد قضایی بینالمللی:
- ثبت شکایت رسمی در دیوان کیفری بینالمللی (ICC) و شورای حقوق بشر سازمان ملل.
- پیگیری حقوقی از طریق سازمان همکاری اسلامی و جلب حمایت کشورهای اسلامی.
محدودسازی بینالمللی:
- درخواست تحریم شیفر در نهادهای آکادمیک جهانی و لغو دعوتهای سخنرانی.
- افشای ارتباطات او با نهادهای امنیتی و لابیهای صهیونیستی.
ب) راهکارهای عملیاتی برای خنثیسازی تأثیرات:
اقدامات امنیتی:
- ممنوعالورود اعلام کردن شیفر به مرزهای ایران و کشورهای همسود.
- رصد فعالیتهای رسانهای و ارتباطات الکترونیکی و مالی او.
مقابله فکری-فرهنگی:
- ایجاد پایگاه دادهای جامع برای نقد سیستماتیک آثار شیفر.
- تولید مستندهای تحلیلی درباره اهداف پشت پرده فعالیتهای او.
ج) راهبرد بلندمدت:
تقویت وحدت ملی:
- اجرای برنامههای فرهنگی و آموزشی برای تقویت همبستگی اقوام ایرانی.
- توجه بیشتر به حقوق فرهنگی قومیتها و اقلیتها در چارچوب تمامیت ارضی.
دیپلماسی تهاجمی:
- تربیت کارشناسان متخصص برای مقابله با این مدل از جنگ نرم.
- ایجاد شبکههای بینالمللی پژوهشگران ضدتجزیهطلبی.
سخن پایانی:
برندا شیفر به عنوان یک تهدید چندبعدی نیازمند برخورد سیستماتیک و همهجانبه است. دستگاههای قضایی، امنیتی و فرهنگی ایران باید با هماهنگی کامل و با استفاده از تمام ابزارهای حقوقی بینالمللی، فعالیتهای این لابیست صهیونیستی را خنثی کنند. تقویت وحدت ملی و آگاهیبخشی به اقوام ایرانی درباره اهداف واقعی چنین پروژههایی، مهمترین سد دفاعی در برابر اینگونه توطئهها خواهد بود.
افزودن دیدگاه جدید