تقرب به امام زمان علیه السلام

بر گرفته از سخنرانی آیت الله ناصری حفظه‌ الله
میقات نیاز ، بررسی اهمیت و آثار نماز

بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم…

در روایاتی از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و سایر معصومان علیهم السلام و همچنین از خود حضرت بقیه الله علیه السلام نقل شده است که مَثَل حضرت بقیه الله ، مَثَل خورشید پشت ابر است.
راوی می گوید:

قَالَ سُلَیْمَانُ فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ علیه السلام فَکَیْفَ یَنْتَفِعُ النَّاسُ بِالْحُجَّهِ الْغَائِبِ الْمَسْتُورِ قَالَ کَمَا یَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ؛
به حضرت صادق علیه السلام  عرض کردم: «یابن رسول الله! مردم از حجتی که غایب و پنهان است، چگونه بهره می برند؟» حضرت صادق علیه السلام در جواب می فرماید:
همان طور که مردم از خورشید، در هنگامی که ابرها آن را می پوشانند، بهره می برند از وجود مقدس امام زمان در زمان غیبت بهره مند می شود.
 این تمثیل، بسیار زیبا است و به نکات زیادی اشاره می کند؛ از جمله این که همان گونه که خورشید، سبب حیات است و بقای منظومه شمسی و زمین وابسته به وجود خورشید است، حضرت بقیه الله -روحی له الفداء- نیز سبب بقا و رشد و نمو عالم وجود است. خودشان فرمودند:
نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدَ صَنَائِعِنَا؛
 ما دست پرورده و ساخته شده خداوند هستیم و بقیه مخلوقات، [به اذن خدا] دست پرورده و ساخته ما هستند.

سبب بقای عالم سبب
حضرت بقیه الله -روحی فداه- محور عالم امکان و سبب بقای عالم وجودند. سبب حیات این عالم ماده، بلکه مجردات هستند. این ویژگی، به حضرت بقیه الله اختصاص ندارد؛ بلکه مربوط به مسأله ولایت کلیه است که این چهارده نور مقدس، دارای آن هستند.

لطف عام حضرت
نکته دیگر که از این تمثیل برداشت می شود، این است که همان گونه که خورشید برای همه موجودات نافع است، خیر و برکت حضرت بقیه الله نیز عام بوده، به همه موجودات می رسد. این مطلب، برای عموم مردم، محسوس است که خورشید برای عالم وجود و منظومه شمسی، بسیار نفع دارد. حضرت بقیه الله هم همین طور لطفشان عام است. در دعای عدیله هم چنین آمده است:
بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الأرض و السماء؛
به برکت آن حضرت، به مخلوقات روزی می رسد و به سبب وجود آن بزرگوار، زمین و آسمان، استوار می شود.

حجاب های ظلمانی
یکی دیگر از نکاتِ این تمثیل زیبا، این است که هر مقداری که ابرها کمتر باشند، فایده خورشید برای عالم ماده، بیشتر خواهد بود و هرچه ابرها بیشتر شدند، نفع خورشید و نور آن که سبب رشد و نمو موجودات می شود، کمتر خواهد بود. این مطلب درباره رابطه انسان با حضرت بقیه الله علیه السلام هم صادق است. هر مقدار که انسان حجاب های ظلمانی اش کمتر باشد، از انوار قدسی حضرت، بیشتر بهره خواهد برد و هر چه حجاب های ظلمانی انسان  بیشتر باشد، استفاده از انوار قدسی ایشان کمتر خواهد بود. آنچه که باعث ایجاد حجاب های ظلمانی میان ما و حضرت بقیه الله می شود، گناهان و صفات رذیله است. هرچه گناه بیشتری از ما سر بزند، حجاب و پرده میان ما و حضرت بیشتر می شود و هرچه اعمال صالح و عبادات و توجهات ما بیشتر باشد، نورانی تر شده، با حضرت سنخیت پیدا می کنیم و می توانیم از وجود مقدسشان بیشتر بهره ببریم.
برادرها! یک مقدار بیشتر حواسمان را جمع کنیم. این گناهان است که ما را از امام زمانمان دور کرده. بیشتر تقوای الهی را مراعات کنیم، تا بتوانیم بیشتر از وجود مقدسشان بهره ببریم. مواظب چشم و دست و زبان خود باشیم. مواظب صفات رذیله خودمان مثل حسد ریا و کینه و غرور و عجب باشیم تا از حضرت دور نشویم.

راه تقرب به حضرت
بزرگان فرموده اند: اگر انسان بخواهد به حضرت مهدی علیه السلام نزدیک شود و ارتباطی با آن بزرگوار برقرار کند، باید حجاب های درونی اش را کم کند؛ از جمله آن که صفات رذیله اش را مداوا کند و از بین ببرد؛ چون هر صفت رذیله، حجاب بسیار ضخیمی میان انسان و حضرت بقیه الله -روحی له الفداء- است.

راهکارهای عملی
برای کسانی که خواهان تقرب به ساحت مقدس امام زمان علیه السلام هستند می توان موارد زیر را که متخذ از روایات هستند، توصیه کرد. این موارد در حقیقت، قدم های اولیه خودسازی و سلوک معنوی هم محسوب می شوند.
* اول توبه ای از اعمال گذشته بکند و تصمیم بگیرد که در آینده گناه نکند، مبارزه با حق ننماید و شیطان را پیروی نکند.
* ملتزم بشود که نمازهایش را اول وقت بخواند.
* تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بعد نمازها حتماً بخواند.
* هر صبح، دعای عهد را بخواند.
* اغلب اوقات با وضو باشد.
* همین طوری که در روایت آمده است، روزی صد بار استغفار کند.۴
* روزی پنجاه آیه قرآن بخواند.
* موقع خواب، با وضو باشد و مقداری قرآن بخواند.
انجام این اعمال، بسیار مفید است و سبب زوال یا کم رنگ شدن این حجاب ها می شود و در نتیجه، انسان از انوار قدسی حضرت بیشتر بهره می برد.

توسل به حضرت
یکی از دستورات مهم در این زمینه این است که توسل به حضرت، همیشگی و دائمی باشد؛  در همه ابعاد زندگی، برای تحصیل معارف، درباره مسائل اجتماعی، انفرادی، اقتصادی، سیاسی و … در همه ابعاد، باید انسان «یابن الحسن» را فراموش نکند؛ چون کسی که الآن مسؤولیت عالم وجود را دارد، حضرت بقیه الله -روحی له الفداء- است. این وجود مقدس، بر همه چیز آگاه و به اذن خدا بر همه کار توانا هستند؛ لذا سزاوار است انسان در هر مشکلی «یابن الحسن» را فراموش نکند. همچنین باید در هر موقعیت مناسبی، تبلیغی از حضرت بشود.
روش بزرگان و علما هم همین بوده است که در مشکلاتشان توجه و توسل به حضرت بقیه الله را فراموش نمی کردند و نتیجه هم می گرفته اند که کتاب هایی در این زمینه نوشته شده است.

داستان تشرف
حدود پنجاه سال قبل که نجف بودیم ، بزرگان این داستان را نقل می کردند که طلبه ای به نام شیخ حسن در کربلا بود که بیست و چهار ساله بودو با همسرش در یک خانه بسیار محقر زندگی می کردند. این طلبه بعد از ازدواج، به بیماری سل سینه مبتلا می شود و پیوسته از سینه اش خون می آید.
او برای مخارج درمان، از دوستان و کسبه مؤمن و دیگران قرض می کند، اما نتیجه ای نمی گیرد و درمان هایش مؤثر واقع نمی شود.
یک روز شیخ حسن در منزل نشسته بود و فکر می کرد که چند ماه است ازدواج کرده است و نزد فامیل و خویشان همسرش آبرو دارد. از یک طرف، بیماری و از طرف دیگر هم فقر فشار آورده است و هیچ راهی ندارد. خیلی ناراحت شد و چند روزی از منزل بیرون نرفت. یک روز به حرم حضرت اباعبدالله علیه السلام رفت و گفت: «یا اباعبدالله! من از سربازان فرزند شما حضرت مهدی هستم. گرفتاری های من را که شما می دانید. از یک طرف، ازدواج کردم و پیش خانواده ام خجالت می کشم. وضع مادی ام خیلی خراب است. در اثر این کسالت و ازدواجم، مقدار زیادی بدهکار شده ام و سینه ام هم که این طور است. فرزند شما هم که به من محل نمی گذارند. من سرباز ایشان هستم؛ ولی هیچ اعتنایی به من ندارند. من اولاً شکایت فرزندتان را به شما می کنم۵ و ثانیاً  می خواهم  که از خدا بخواهید مرگ من را برساند. من دیگر با این وضع نمی توانم تحمل بکنم». خیلی منقلب می شود و گریه می کند و بعد از مدتی  به منزل بر می گردد.
فصل تابستان بوده است و خانواده اش رخت خواب او را در پشت بام پهن می کند و می گوید: «بروید بالا استراحت بکنید. پایین هوا گرم است و خیلی ناراحتتان می کند». شیخ حسن گریان می رود بالا و دیگر یقین داشته است که دعای بالاسر حضرت اباعبدالله علیه السلام ، اجابت می شود و حضرت عزرائیل الآن تشریف می آورند؛ لذا رو به قبله می خوابد و منتظر قبض روح می شود.
 یک دفعه دید در پله ها یک نفر می گوید: «یا الله یا الله» فوراً بلند می شود و تعجب می کند که این شخص کیست که بی سر و صدا وارد خانه شده است. همسرم چطور در را بدون اطلاع من باز کرده است؟ بلند شد و دید یک آقای خیلی محترم و معزز دارند تشریف می آورند. شیخ حسن احترام کرد و آقا نشستند. شیخ حسن هم دو زانو مقابل ایشان نشست. بعد آقا فرمودند: «کارت به جایی رسیده است که شکایت من را به جدم حسین می کنی؟! من از شما غافل نیستم. سینه ات که بهتر شد؛ وضع زندگی ات هم مرتب می شود. این برای شما یک امتحان بود که الحمد لله از امتحان سربلند خارج شدید.
بعد ایشان بلند می شوند و پایین می روند. شیخ حسن هم مات می ماند که این حرف ها یعنی چه؟ وقتی که چند پله ای پایین می روند، شیخ حسن می دود که «یا الله» بگوید تا همسرش برود کنار؛  اما می بیند هیچ کس در پله ها نیست. خانواده اش را صدا می زند و می گوید: «من که آمدم در را بستم، شما در را روی کسی باز کردی؟» می گوید: «نه من در را باز نکردم». متوجه می شود که حضرت بودند و منقلب می شود. بعد هم سینه اش خوب می شود و وضعش هم مرتب می شود.
منظور این که انسان در تمام مشکلات «یابن الحسن» را فراموش نکند. حضرت بقیه الله علیه السلام محیط به عالم وجودند. سزاوار است که مؤمنان، دوستان و علاقه مندان به وجود مقدس حضرت، مرتب صبح به صبح دعای عهد را بخوانند. انسان بعد از هر نمازی دو دعای مستجاب دارد. مناسب است یکی از این دعاها را برای تعجیل فرج حضرت بگذارد و برای تعجیل در امر فرج دعا نماید، تا حضرت هم به او دعا کنند.
-----------------------
منبع : محو دلدار

Share