خانواده آسمانی / جلسه 6

استاد محمد شجاعی
خانواده آسمانی
تفکر عمیق و مستمر انسان را از طبیعت خارج می کند و به اوج می کشاند. آن چه ما را بدبخت کرده و قلبمان را سخت کرده، این است که عادت کردیم.

یکی از دلایلی که ما باید با حقیقت خودمان و خانواده آسمانی مان آشنا شویم این است که خطاب های قرآن و معصومین با حقیقت ما و بر اساس خانواده آسمانی ماست. بسیاری از افراد قرآن می خوانند ولی انسی که باید با قرآن پیدا کنند، نمی کنند. مشکل این است که ما با گوشی می شنویم که مورد خطاب قرآن و معصومین نیست. اگر ما خودمان را بشناسیم و باور کنیم می بینیم که یک انس بسیار زیاد به قرآن و فرمایشات معصومین پیدا می کنیم. یک لذت بسیار زیاد و ارتباط شورانگیز و خاص بین ما و روایات برقرار می شود. اگر بدانم که من کیستم و به کجا تعلق دارم شاید بتوانم درک درستی از فرمایشات معصومین پیدا کنم.
باید توجه کنیم که ما فقط به عنوان یک کتاب مقدس به قرآن نگاه نمی کنیم، بلکه می دانیم علمی ترین و تخصصی ترین کتاب آسمانی ما برای شناخت انسان و جهان است. خداوند همه موجودات عالم را خلق کرده و بهتر از هر کسی ما را می شناسد؛ «ربکم اعلم بکم»

در قرآن کریم خداوند تبارک و تعالی برای ما دو منشأ ذکر می کند؛ یک منشأ مادی و دنیایی و یک منشأ ماوراء ماده و طبیعت.

فرمایشات معصومین و سایر دانشمندان باید با قرآن سنجیده شود. در قرآن کریم خداوند تبارک و تعالی برای ما دو منشأ ذکر می کند؛ یک منشأ مادی و دنیایی و یک منشأ ماوراء ماده و طبیعت. در مورد بدن ما از اجزاء مختلفی نام برده شده است که مربوط به جنبه زمینی و بدنی ماست. سوره «ص» آیه 71؛ من یک بشری را از گل آفریدم. (ترکیب آب و خاک)
«بشر» جنبه پوست و ظاهر انسان است. هنگامی که جهاز وجودی او را تصفیه کردم و از روح خودم در انسان دمیدم آن موقع شما فرشتگان به او سجده کنید. وقتی که از روح خدا دمیده می شود انسان ارزش سجده ملائکه را پیدا می کند.
سوره سجده آیه 8 ـ 7 :خداوند شروع خلقت انسان را از گل قرار داد. سپس نسل انسان را از آب پست (منی) قرار داد.
سوره مؤمنون آیه 14ـ12: این آیات مراحل دقیق خلقت را ذکر می فرماید؛ انسان را از گل آفریدم سپس نطفه او را در قرار مکین قرار دادیم. سپس این نطفه علقه می شود و بعد مضغه و بعد از این که استخوان دادیم گوشت روی آن می کشیم. وقتی ترکیب مادی تکمیل شد «ثم انشأناه خلقاً آخر»؛ همین موجودی که در رحم مادر رشد می کند خلق دیگری قرار می دهیم که همین دمیده شدن روح است. «فتبارک الله احسن الخالقین»
وجود بی نهایت نسبت به خلق های دیگر متحیر می شود و به خودش تبریک می گوید. انسان بعد از هزاران سال از تاریخ بشر هنوز نتوانسته ادعا کند یکی از مخلوقات خدا را به طور کامل شناخته است. «بدیع السماوات والارض»؛[سوره بقره - آیه 117] دست روی هرکدام از نعمت های خدا بگذارید وادار به سجده می شوید. خاک شگفت انگیزترین چیزهاست. هزاران بذر مختلف کاشته می شود، غذا و میوه های گوناگون می دهد. حیات انسان به همین خاک بستگی دارد. دانشمندان معتقدند آن قدر باید زمان بگذرد تا یک سانتی متر خاک تولید شود. انسان به زانو درمی آید. قرآن بسیار تأکید کرده که ما در مورد نعمت های خدا فکر کنیم. مؤثرتر از بسیاری از نماز خواندن هاست. آن قدر مؤثر است که فرمودند: یک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادت است. بیشترین عبادت ابوذر این بود که در خلقت خدا فکر می کرد. نباید به سادگی رد شویم. حضرت فرمود: اگر کسی خوب نگاه کند و فکرش را ادامه دهد، حتماً قلبش به یک نورانیت هایی می رسد. یکی از اصول پرواز «ادمان التفکر» است. تفکر عمیق و مستمر انسان را از طبیعت خارج می کند و به اوج می کشاند. آن چه ما را بدبخت کرده و قلبمان را سخت کرده، این است که عادت کردیم.

اگر کسی بخواهد عقلانیتش شکوفا و بارور شود و از زمین کنده شود و اوج بگیرد اولین کاری که می کند باید یاد بگیرد که عادت را از خودش بردارد وگرنه امکان ندارد راه پیدا کند. 

چه بسیار آیات در آسمان و زمین که مرور می کنند و رد می شوند و اصلاً توجهی به آن ندارند. خدا برای هیچ کدام از این خلقت های محیر العقول به خودش تبریک نگفت ولی وقتی به انسان رسید، فرمود: «فتبارک الله احسن الخالقین»[سوره مومنون - آیه 14] خدا با خلق انسان خودش را بهترین خالق معرفی کرد. بزرگان فرمودند: اگر خدا به واسطه انسان «احسن الخالقین» است پس انسان «احسن المخلوقین» است. با یک تکه استخوان می شنود، با یک تکه گوشت حرف می زند، مجردترین بخش وجودش را که عقل و فوق عقلانیتش است تبدیل به صوت کند. انسانی که در ضمیرش پیچیده ترین رازها وجود دارد در عمق وجودش می رود و از احساسات و عقلانیت و فعالیت های فوق عقلانیش حقایق را تبدیل به صوت و ماده می کند یعنی مجرد را تبدیل به ماده می کند. استاد تمام بخش های مجردش را که علم، بینش و شعور است تا پایین ترین مرحله وجودش می آورد و تبدیل به صوت می کند . این صوت را در فضای دهانش تبدیل به لفظ و کلمه می کند. (مجرد تبدیل به ماده می شود) شاگرد ماده را تبدیل به مجرد می کند. دائماً مجردات، تنزلات و تجلیات و ظهورات مادی دارند و دائماً مواد، صعود مجرد می کنند و تبدیل به ماده می شوند. ابراز عشق یا تنفر هم این گونه است. ما هیچ چیز ساده در طبیعت نداریم. اگر کسی بخواهد عقلانیتش شکوفا و بارور شود و از زمین کنده شود و اوج بگیرد اولین کاری که می کند باید یاد بگیرد که عادت را از خودش بردارد وگرنه امکان ندارد راه پیدا کند. تا وقتی که ما عوامانه و حیوانی نگاه می کنیم هیچ رشدی حاصل نمی شود. بارها و بارها در قرآن تأکید به تفکر شده است. «و فی انفسکم افلا تبصرون»[سوره ذاریات - آیه 21] خداوند به شریف ترین، پاک ترین و نورانی ترین مخلوقاتش که فرشته ها هستند دستور می دهد به آدم سجده کنند.
میلیاردها تجلی صورت گرفته است. خداوند همه چیز را برای انسان خلق کرده، آنچه در آسمان ها و زمین است را برایش تسخیر کرده است. اگر هدف خلقت انسان خدمت به همنوع بود که حیوانات بدون چشمداشت به انسان و همنوعان خودش خدمت می کند. اگر هدف قهرمان ورزشی شدن بود، مورچه 50 برابر وزن خودش را برمی دارد و می دود. ریاست و مقام جزو کمالات انسانی نیست، حیوانات هم در بین خودشان رهبر گروه انتخاب می کنند.
یعنی اگر بخش های پایینی انسان (حس، خیال، وهم) به بخش انسانی غلبه کنند، عقل را در اسارت خودشان قرار می دهند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «کم من عقل اسیر تحت هوی امیر»؛[
نهج البلاغه، حکمت211] چه بسیار عقل هایی که اسیر هوای نفسشان هستند.
انسان با علم و هوش، اشرف مخلوقات نیست بلکه با فوق عقل اشرف مخلوقات می شود.چیزی در انسان است که نهایت نزدیکی و سنخیت با خدا را دارد. آن قدر نزدیک است که خداوند از آن تعبیر به "روحی "کرده است. این روح خودم خیلی برای خدا عزیز است و شبیه خداست که خداوند می فرماید: حالا که از روح خودم قرار دادم شما سجده کنید.

-------------------------
منبع: سایت منتظران منجی

 

 

 

 

 

Share