شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری

تعداد کلمات 2806 / زمان تقریبی مطالعه : 6 دقیقه
شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری
شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری

شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری

در این بخش، شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری را تقدیم روزه داران و میهمانان سفره الهی می نماییم.

شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری

متن و ترجمه دعای روز هفتم ماه رمضان

«اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیْهِ عَلى صِیامِهِ وَقِیامِهِ، وَجَنِّبْنِی فِیْهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَآثامِهِ وَارْزُقْنِی فِیْهِ ذِکْرَکَ بِدَوامِهِ، بِتَوْفِیقِکَ یا هادِیَ المُضِلِّینَ: خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبادت، و برکنارم دار در آن از بیهودگی و گناهان، و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه، به توفیق خودت‌ ای راهنمای گمراهان.»

شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان 

در دعای هفتمین روز از ماه مبارک رمضان روزه داران به برکت تعلیم رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم سه حاجت و درخواست از حق تعالی می نمایند. با بیان نکاتی که زمینه ساز فهم صحیح از این درخواست ها است به شرح و تفسیرهریک از درخواست ها خواهیم پرداخت.

شرح فراز اول دعای روز هفتم ماه رمضان

«اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیْهِ عَلى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ» شرح و تفسیراین فراز از دعای روز هفتم مبتنی بر بیان و توضیح دو نکته است؛

نکته اول؛ این است تامل و دقت در متن این فراز که صائم و روزه از حق تعالی درخواست می کند که: «أَعِنِّی فِیْهِ عَلى صِیامِهِ وَقِیامِهِ» این پیام را برداشت می کنیم که روزه؛ روزه داران دو صورت دارد:

صورت نخست پیکره عمل بی‌جان و بی روح «روزه» و نفس تکلیف است که صائم به دلیل تکلیف بودن «روزه» خودش را از انجام هرگونه مفطرات روزه که همان خوردن آشامیدن باشد محروم می کند هرچند این مرتبه از روز داری نسبت به کسانی که روزه خواری می کنند و در ماه رمضان چنین گناه کبیره ای را انجام می دهند یک گام به جلو است و شخص صائم توفیق بزرگی دارد که چنین گناه کبیره را انجام نمی دهد ولی با فلسفه و روح ومعنا داربودن روزه کاملا فاصله دارد چراکه در ایه «183» سوره بقره، فلسفه روزه این چنین تشریع شده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقون: ای افرادی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید».

تقوا که روح و حقیقت روزه را تشکیل می دهد عارت از یک نیروى بازدارنده ای باطنی است که به صورت یک ملکه نفسانی و نیروی درونی در وجود انسان به وجود می آید و او را در برابر طغیان شهوات و ارتکاب کارهای خلاف واکسینه و حفظ می کند.

از همین رو بعضى از بزرگان، تقوا را به حالت کسى تشبیه کرده‏اند که از یک سرزمین پر از خار عبور مى ‏کند، سعى دارد دامن خود را کاملا برچیند و با احتیاط گام بردارد مبادا نوک خارى در پایش بنشیند، و یا دامنش را بگیرد. این تشبیه به خوبى استفاده مى‏ شود که تقوا به این نیست که انسان انزوا و گوشه گیرى انتخاب کند، بلکه باید در دل اجتماع باشد و اگر اجتماع آلوده بوده خود را حفظ کند. (تفسیر نمونه،ج ‏1،ص 80).

دست یابی به چنین مرتبه از صفات باطنی به کمک روزه گرفتن که بتواند وی را در برابر محرمات الهی واکسینه کند طبیعی است تحصیلش سخت است، امداد و نصرت الهی لازم است ازهمین رو، رسول خوبان به صائم می آموزد توسل به حضرت حق پیدا کرده و از او بخواهید که: «اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیْهِ عَلى صِیامِهِ: خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن».

و همچنین از تامل در این فراز از دعا که می فرماید: «اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیْهِ وَ قِیامِهِ» می توان این حقیقت را برداشت کرد که «سحر خیزی و شب زنده داری» نیز دو صورت دارد، صورت نخست از سحر خیزی و شب زنده داری همان پیکره عمل «نافله شب» و انجام قیام و قعود است ولی خالی از هرگونه ابتهال و تضرع، هرچند انجام و تحصیل چنین مرتبه ای نسبت به کسانی که همین مرتبه از توفیق را ندارند یک گام به جلو در کسب معنویت است، ولی با حقیقت و جان «نافله» شب فاصله دارد‌، چرا که صورت دیگر نافله شب که جان و حقیقت نافله را تشکیل می دهد رسیدن به «مقام محمود» است و در آیه (79) سوره اسراء به این «مقام محمود» تصریح شده است که: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسىَ أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحمُوداًو: پاسی از شب را زنده بدار، تا برای تو [به منزله] نافله‌ای باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند» ومقام محمود یعنی مقام شفاعت، مقام وجه الله، اعطای لوای حمد، جامع خصلت های ستوده، مقام لقاء الله، بالاترین مرتبه حمد، بالاترین مقام عرفانی سلوک(مع الحق فی الخلق) و واسطه بین خداوند و مقام که مفسرین تفسیر کرده اند طبیعی است رسیدن به هریک ازاین مراتب از سلوک با انجام نافله و سحر خیزی جز با دعا و عنایت ذات اقدس الهی حاصل نخواهد شد به همین دلیل است که رسول خوبان که خود این مرتبه سلوک را طی کرده و به «مقام محمود» رسیده است به روزه داران می فرماید شما می توانید با دعا به این مرتبه از مراتب با انجام نافله برسید از همین رو می فرمایید که اینگونه دعا کنید:«اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیْهِ عَلى صِیامِهِ وَقِیامِهِ، :خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبادت.»

شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری

شرح فراز دوم دعای روز هفتم ماه رمضان

«وَجَنِّبْنِی فِیْهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَآثامِه: و برکنارم دار در آن از بیهودگی و گناهان» شرح و تفسیر این فراز از دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان و راه پیداکردن به حقیقت پیام نهفته در آن مبتنی بر بیان دونکته است؛

نکته اول: تهذیب و تزکیه نفس اگر بخواهد منتج به نتیجه باشد و خروجی متفاوت با ورودی داشته باشد تا زمینه و بستر سلوک الی الله فراهم بشود امکان پذیر نیست مگر آنکه به صورت تدریجی یا دفعی سه منزل از منازل سلوک و سه پله ازپله های تزکیه نفس طی شود.

1- تخلیه: مقصود از منزل «تخلیه» آن است تمام رزائل اخلاقی همچون «حسد، تکبر، بخل، حقد، نمامی، پرحرفی، چشم چرانی وهرزگی، غیبت، دروغ، ...» که هریک به تنهایی موجب تباهی انسان، و مانند موشی در انبانند که می توانند عمل صالحی که به دست آمده حبط و خالی نمایند و موجب دوری از حق تعالی شوند به تدریج یا همچون بشر حافی یک باره متحول شده باطنش را از این آلودگی ها تصفیه، تطهیر و پاک نماید چرا که درباره بشر امده است:

«بشر حافى فردى متمکن و مرفّه بود. املاک و غلامان و کنیزان بسیارى داشت. اکثر اوقات خود را با تفریح و خوش گذرانى سپرى مى کرد. روزى امام هفتم، حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) از کنار منزل او مى گذشت. ساز و آواز درون خانه بشر به گوش حضرت رسید. از کنیزکى که دم در منزل ایستاده بود، پرسیدند: این منزل از آن کیست؟ پاسخ دادند: از آن مولایم بشر. پرسیدند: او بنده است یا آزاد؟ کنیزک گفت: بنده نیست، بلکه صاحب بندگان فراوان است. حضرت فرمود: آرى اگر بنده بود، این اندازه بى بند و بار نبود. بنده باید بسته به حق باشد، نه رسته از حق. بنده باید گوشش به پیام معبود باز باشد، نه به نواى ساز و آواز. این بفرمود و بفرت. کنیزک به درون خانه شتافت و جریان را با بشر در میان گذاشت. بشر از شنیدن این سخنان به خود پیچید و بلرزید و از پى حضرت روان شد، تا به حضرت رسید و توبه نصوح نمود و دیگر دامنش را به گناه نیالود. به همین جهت، تا آخریش لحظات عمر خود کفش نپوشید. از این رو، به بشر حافى ـ یعنى پاى برهنه ملقب شد. این گونه بازگشت، همان تخلیه دفعى است که بشر حافى توفیق آن را یافت و در عرصه تهذیب نفس موفق و پیروز شد. (منهاج الکرامه، ص۵۹)

2- تجلیه: مقصود و منظور از تجلیه آن ست انسان به موازات اینکه باطن و درونش از رزایل اخلاقی سبعیت، بهیمیت، شیطنت تطهیر و پاک می نماید بایست خود را به فضائل اخلاقی همچون «تواضع، حسن معاشرت، ایثار ودستگیری از محرومین، ادب و نزاکت اخلاقی آراسته وزینت بدهد و متخلق به اخلاق الهی شود.

3- تحلیه: مقصود از تحلیه آنست برای اینکه موتور سلوک معنوی شتاب پیدا کند و در پرواز به عالم قدس و لاهوت خاموش نشود، از نقشه راهی که شرع برای سلوک تعریف کرده حرکت کند و متشرع به همان آدابی باشد که شارع در برابرش قرار داده است.

نکته دوم؛ این است پیمودن این منازل آنچنان سخت، دشوار و همواره راهزنان سخت در پیش رو دارد که یوسف صدیق با آن عظمت و باعبور از امتحانی آنچنانی در ایه «53» سوره یوسف از زبان وی حکایت می کند که می‌فرمود: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ : و من نفس خود راتبرئه نمى‌کنم، چرا که نفس آدمى بدون شک همواره به بدى امر مى‌کند، مگر آن که پروردگارم رحم کند که همانا پروردگار من آمرزنده‌ى مهربان است»

به دلیل همین دشواری راه است که امام علی علیه السلام روایت می کند که :«اِنّ رَسُولَ اللّه‏ بَعَثَ بِسَریّةٍ فَلَمّا رَجَعُوا. قالَ (صلّى الله علیه وآله وسلّم) مَرْحَبا بِقُومِ قَضَوُا الجَهادَ الاَصْغَر وَ بَقِى الجَهادَ الاَکبَرَ قیلَ یا رَسُولُ اللّه‏ وَ مَا الجَهادَ الاَکبَرْ؟ قالَ: جَهادُ النَّفسِ. ثُمَّ قالَ (صلّى الله علیه وآله وسلّم): اَفْضَلُ الْجَهادِ مَنْ جاهَدَ النَّفْسَ الَّتى بَیْنَ جَنْبَیْهِ: رسول خدا (صلّى الله علیه وآله وسلّم) گروهى را به جنگ فرستاد. زمانى که آنان برگشتند، پیامبر فرمود: آفرین بر مردمى که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اکبر مانده است. سؤال شد، جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس و سپس فرمود: برترین جهاد، جهاد کسى است که با نفسى که در میان کالبد اوست، مبارزه کند.»

رسول همه خوبی ها که با این سختی راه تهذیب و تزکیه نفس، اجتناب از معاصی واقف و آگاه بوده است به روزه دار می آموزد که بازبان روزه توسل به ذات اقدس الهی پیداکرده و پیمودن این مرتبه از سلوک را تقاضا کند و بگوید: «وَجَنِّبْنِی فِیْهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَآثامِه : و برکنارم دار در آن از بیهودگی و گناهان»

شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری

شرح فراز سوم دعای روز هفتم ماه رمضان

«وَارْزُقْنِی فِیْهِ ذِکْرَکَ بِدَوامِهِ، بِتَوْفِیقِکَ یا هادِیَ المُضِلِّینَ: و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه، به توفیق خودت‌ ای راهنمای گمراهان» شرح و تفسیر فراز سوم از دعای هفتم ماه مبارک رمضان مبتنی بر بیان و توضیح دو نکته است؛

نکته اول؛ قرآن مجید اهمیت زیادى به ذکر داده است، بخشی از ایات به توجه دادن مسلمین و مؤمین به «ذکر» اختصاص یافته است، برای اینکه:

اولا: در سوره رعد، آیه 28، ذکر خدا را« مایه آرامش دل‌» دانسته و می فرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»؛ (آنها [هدایت یافتگان] کسانى هستند که ایمان آورده‌اند، و دل ‌هایشان به یاد خدا مطمئن [و آرام] است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش مى یابد!).

ثانیا: در سوره نور، آیات 36 و37، ذکر را«نور پروردگار» معرفی کرده و مى ‌فرماید: (این چراغ پر فروغ الهى در خانه‌هایى است که خداوند اذن فرموده دیوار هاى آن را بالا برند ([تا از دستبرد شیاطین و هوس ‌بازان در امان باشد]؛ خانه‌هایى که نام خدا در آنها برده مى‌شود، و صبح و شام در آنها تسبیح او مى ‌گویند، مردانى که نه تجارت و نه معامله‌اى آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و اداى زکات غافل نمى‌کند؛ آنها از روزى مى ‌ترسند که در آن، دل ‌ها و چشم‌ ها زیر ورو مى ‌شود)؛ «فى بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَالاْصالِ * رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَة وَلابَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَاِقامِ الصَّلاةِ وَایتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَالاْبْصارُ» بنابراین، آن چراغ پر فروغ الهى در خانه کسانى مى‌ درخشد که امور مادى دنیا آن‌ها را از ذکر خدا هرگز غافل نمى‌سازد

ثالثا: درسوره طه، آیه 14، روح نماز را «ذکرالله» مى ‌شمرد، مى ‌فرماید: «اَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرى»؛ (نماز را براى یاد من به‌پا دار!).

رابعا: در سوره مائده آیه 91، مذمت شراب و قمار مى ‌فرماید: (شیطان مى ‌خواهد به ‌وسیله آن در میان شما کینه و عداوت ایجاد کند و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد)؛ «اِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَالْبَغْضاءَ فِى الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاة»

خامسا: در سوره آل عمران، آیات 190 و191، «اولوا الالباب» و صاحبان مغز هاى توانا را کسانى مى ‌شمرد که در همه حال به یاد خدا هستند؛ «لاَیاتٍ لاِولِى الاْلبابِ * الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَق ُعُوداً وَعَلى جُنُوبِهِمْ».

سادسا: در سوره طه، آیه (124) کسانى را که از ذکر خدا روى‌گردان شوند تهدید به زندگى تنگ و سخت، و نابینایى روز قیامت کرده است؛ «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرى فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى»

سابعا: در سوره مائده آیه 45، به مجاهدان اسلام دستور استقامت در مقابل دشمن، و ذکر فراوان پروردگار که سبب این استقامت است مى‌دهد، مى‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً»

ثامنا: بالاخره هرکس مى‌خواهد خدا به یاد او باشد یعنى او را از الطافش بى‌ نصیب نگذارد باید به یاد حق باشد؛ «فَاذْکُرُونى أَذْکُرْکُمْ)

نکته دوم؛ آنچه که در«ذکر» تحصیل آن سخت است «مداومت» در ذکر است، منظور از دوام ذکر این است که انسان تا آن‌جا که مى‌تواند به یاد خدا باشد؛ در هر حال و در هر شرایط، به ‌ویژه هنگامى که وسوسه هاى شیطان به‌ سراغ انسان مى ‌آید و یا هواى نفس فعال مى ‌شود.

در آیه 191 سوره آل عمران مى ‌خوانیم: خردمندان کسانى هستند که در حال قیام و قعود و زمانى که به پهلو خوابیده اند یعنى در همه حال به یاد خدا هستند؛ یادى که آنها را به تفکر درباره اسرار جهان هستى وا مى ‌دارد و به معرفت پروردگار نزدیک و نزدیک ‌تر مى ‌سازد.

در آیه 201 سوره اعراف آمده است: «اِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا اِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَاِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»؛ (پرهیزکاران هنگامى که گرفتار وسوسه‌ هاى شیطان شوند، به یاد [خدا و پاداش و کیفر او] مى‌افتند؛ و[در پرتو یاد او، راه حق را مى‌بینند و] ناگهان بینا مى ‌گردند [و از دام شیطان رهایى مى‌یابند]).در آیه 37 سوره نور مى‌خوانیم: «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَة و َلا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ اِقامِ الصَّلاةِ وَ ایتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَالاَْبْصارُ»؛ (مردانى که نه تجارت و نه معامله‌اى آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و اداى زکات غافل نمى ‌کند؛ آنها از روزى مى ‌ترسند که در آن، دل ‌ها و چشم‌ ها دگرگون مى ‌شود».

تعبیر «بِالْغُدُوِّ وَ الاْصالِ»؛ (صبحگاه و شامگاهان) ممکن است کنایه‌اى از دوام ذکر باشد همان‌گونه که در تعبیرات روزانه مى‌گوییم: من صبح و شام به یاد شما هستم یعنى همواره به یادتان مى‌باشم. و تعبیر «لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ»؛ (از غافلان مباش) اشاره دیگرى به این معناست. در آیه 41 و42 سوره احزاب مى‌خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصیلاً»؛ (اى کسانى که ایمان آورده‌اید! خدا را بسیار یاد کنید، و صبح و شام او را تسبیح گویید!).

در حدیثى در کتاب شریف کافى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «مَا مِنْ شَىْءٍ اِلاَّ وَ لَهُ حَد یَنْتَهِى اِلَیْهِ اِلاَّ الذِّکْرَ فَلَیْسَ لَهُ حَد یَنْتَهِى اِلَیْه» (کافی، ج4، ص498)؛ (هر چیزى حدى دارد که وقتى به آن رسد پایان مى ‌پذیرد، جز ذکر خدا که حدى که با آن پایان گیرد، ندارد).

همان امام (علیه السلام) مطابق روایت اصول کافى مى‌فرماید: «کَانَ أَبِى(علیه السلام) کَثِیرَ الذِّکْرِ لَقَدْ کُنْتُ أَمْشِى مَعَهُ وَ اِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللَّهَ وَ آکُلُ مَعَهُ الطَّعَامَ وَ اِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللَّهَ و َلَقَدْ کَانَ یُحَدِّثُ الْقَوْمَ وَ مَا یَشْغَلُهُ ذَلِکَ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ کُنْتُ أَرَى لِسَانَهُ لازِقاً بِحَنَکِهِ یَقُولُ لا اِلَهَ اِلاَّ اللَّهُ وَ کَانَ یَجْمَعُنَا فَیَأْمُرُنَا بِالذِّکْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْس» (کافی، ج4، ص498 ،ص499)؛ (پدرم بسیار یاد خدا مى ‌کرد. هنگامى که با او راه مى ‌رفتم پیوسته ذکر خدا مى‌ گفت و هنگامى که با او غذا مى ‌خوردم ذکر خدا مى ‌گفت. گاه با مردم گفتگو مى ‌کرد و این گفتگو مانع او از یاد خدا نبود و پیوسته مى ‌دیدم زبانش در حرکت است و مى ‌گوید: لا اِلَهَ اِلاَّ اللَّهُ. پدرم [بعد از نماز صبح] ما را جمع مى ‌کرد و دستور مى ‌داد به یاد خدا باشیم تا آفتاب طلوع کند).

به دلیل اینکه «مداومت» در ذکر امری سخت و توفیق ویژه ای است که علاوه بر همت نصرت و لطف الهی را می طلبد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به روزه دار که با زبان روزه در ماه پر برکت رمضان از حق تعالی این چنین تقاضا کرده و بگوید: «وَارْزُقْنِی فِیْهِ ذِکْرَکَ بِدَوامِهِ، بِتَوْفِیقِکَ یا هادِیَ المُضِلِّینَ: و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه، به توفیق خودت‌ ای راهنمای گمراهان.»

شرح و تفسیر دعای روز هفتم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری

مطالب مرتبط و پیشنهادی : 

ویژه نامه ضیافت الله (ماه مبارک رمضان)

ویژه نامه احکام روزه و روزه داری

مجموعه استیکر ماه رمضان (ایام و مناسبتها)

دعاهای تصویری روزانه ماه مبارک رمضان

ویژه نامه پیام ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان

ویژه نامه نشانی از آسمان - ویژه ماه مبارک رمضان

ویژه نامه چندرسانه ای ماه ترین ماه (ویژه ماه مبارک رمضان)

Share