تقوا و ارتباط آن با سکینه در مسائل فردی و اجتماعی - آیت الله خامنه ای

انجمن‌ها: 

تقوا و ارتباط آن با سکینه در مسائل فردی و اجتماعی - آیت الله خامنه ای

 قال اللَّه الحکیم فی کتاب: «اذ جعل الّذین کفروا فی قلوبهم الحمیّة حمیّة الجاهلیّه فانزل اللَّه سکینته علی رسوله و علی المؤمنین و الزمهم کلمة التّقوی و کانوا احقّ بها و اهلها و کان اللَّه بکلّ شیء علیما.»

در این آیه، بین جبهه کفر و جبهه ایمان، مقابله ای درست شده است. در این آیه شریفه، برای جبهه کفر، احساس حمیّت و تعصّب جاهلانه شده است؛ این مربوط به قضایای حدیبیّه و قضایای بعد از حدیبیّه است که از آزمایشهای بسیار مهم و پُرمعنا و پُرمضمونِ دوران حیات مقدّس پیامبر است. بعد از آن که رسول اکرم و مسلمانان به قصد مکه به حدیبیّه رفتند و در حدیبیّه متوقّف شدند، دشمن می خواست جنگ را بر آنها تحمیل کند، اما تدبیر الهی نبىّ اکرم نگذاشت و بدون جنگ برگشتند و پیامبر به قراردادی با مشرکین رسید که این قرارداد آن قدر مهم بود که بنابر روایاتی، سوره «انّا فتحنا» درباره همین قرارداد حدیبیّه نازل شده و از آن به فتح تعبیر شده است: «انا فتحنا لک فتحناً مبینا» یعنی همین صلح حدیبیّه آن حضرت در خلال آیات قرآن، اوضاع را برای مسلمانان روشن میکند و جبهه ها را مشخص می نماید.

 آنچه که در نظام اسلامی باید همیشه مورد توجّه باشد، مشخّص بودن جبهه هاست؛ مخلوط نشدن جبهه حق با جبهه ناحقّ است. ممکن است جبهه ناحق مورد مدارا قرار گیرد مانعی ندارد ممکن است در جایی دستِ دوستی هم با او داده شود در جای خود مانعی ندارد اما زنهار! خطوط فاصل نبایستی به هم بخورد. باید مشخّص باشد که حق کیست و کجاست و چرا و چه میخواهد بکند هدف و روش و تدبیر و تاکتیک و عملکردش چگونه است و ناحق کیست و چرا و هدفش چیست و چه کار میخواهد بکند. اینها نباید مورد غفلت قرار گیرد. غفلت از این مرزبندی و تشخّص، به نفع هیچ جبهه حقّی تمام نخواهد شد. هیچ کس، اهل حق را از این که ندانند چرا حقّند و حالا چه باید بکنند و چه کسی در مقابل آنهاست، تحسین نخواهد کرد؛ حتّی دشمنانشان هم آنها را تحسین نمی کنند. پیامبر مرزها را روشن و اوّلاً وضعیت کفّار را مشخّص میکند؛ یعنی آن جبهه مقابل که پیامبر اساساً بعثتش، ظهورش، نظامش و جهادش، برای نفوذ در آنها و عقب زدن آنها و گستردن دایره حقّانیت خود است. جبهه کفر را نمی شود نادیده گرفت. جبهه کفر، بعنوان کسانی که در مقابل دعوت حق قرار دارند، باید مشخّص شود. باید مشخّص شود که حق با جبهه کفر چه کار دارد؛ اصلاً چرا حق به وجود می آید؛ دعوت حق چرا از طرف خداوند به پیامبران الهام و ابلاغ میشود و آنها چرا آن را مطرح میکنند؟ اگر پدید آمدن پیام حق که پیام حق هم عبارت است از پیام رستگاری انسانها فلسفه و حکمت و لزومی دارد و مسؤولیتی بر دوشِ آورندگان آن پیام که پیامبر و ادامه های راه پیامبر تا ابد است میگذارد. پس باید فهمید که این جبهه حق، هدفش چیست و چگونه میخواهد به این هدف برسد.

✓ رستگاری انسان با چه چیزی حاصل خواهد شد؟ فقط با نصیحت و موعظه که حاصل نمی شود. لذا جبهه حق یعنی همه انبیا در هر برهه ای از زمان که فرصتی پیدا کرده و توانسته است خود را نشان دهد و قدمی به جلو بردارد، کاری که کرده، این بوده که حقایقی را که انسانها باید بدانند تا به فلاح و رستگاری نزدیک شوند، این حقایق را در ذهن انسانها و در واقع زندگی انسانها تحقّق بخشیده است. این کار جبهه حقّ است؛ همین است که مجاهدت را ایجاب میکند. چرا؟ چون در مقابل حقّانیت حق، معارض وجود دارد. حق اگر از رستگاری انسان ها سخن میگوید، کسانی در دنیا هستند که از اسارت انسانها سخن میگویند. حق اگر از عدالت سخن میگوید، کسانی هستند که مخالف و دشمن عدالتند یا طرفدار ظلمند. حق اگر از پرستش خدا سخن میگوید، کسانی هستند که مدّعىِ خداییاند و وجود خدا و تسلیم در مقابل خدا را انکار میکنند. طبیعی است همه اینها معارض میشوند. در مقابل معارض، بدون مجاهدت، نه آن پیام پیش خواهد رفت و نه در ذهنها و نه در واقعیت تحقّق پیدا نخواهد کرد.

✓ پیامبر اکرم وضعیت کفّار را مشخّص می کند؛ وضعیت ضعفای از مؤمنین را هم مشخّص میکند؛ یعنی نیمه کاره ها؛ چه منافقین، چه آنهایی که منافق به معنای غلیظ نفاق نیستند و به آن صورت نفاقی ندارند که بخواهند دورویی کنند؛ اما طبیعتشان، یک طبیعت متزلزل است. اسلام میخواهد اینها را هم به انسانهای مؤمن و با صلابت تبدیل کند. عدّه ای از مسلمانان، از ترس، همراه پیامبر در جنگ حدیبیّه شرکت نکرده بودند. میگفتند اگر ما برویم، پیامبر و همه مسلمانانی که با او هستند، به وسیله کفّار تار و مار خواهند شد! وقتی که پیامبر برگشت، پیش آن حضرت آمدند و گفتند ما نتوانستیم بیاییم؛ گرفتاری پیدا کردیم؛ اشتغال پیدا کردیم؛ حال برای ما از خدای متعال آمرزش بطلب! در حالی که همین حرف هم یک نوع ظاهرسازی بود. در واقع اینها دنبال آمرزش الهی هم نبودند؛ فکر میکردند زرنگی کردند که نرفتند. آیه قرآن میفرماید: «سیقول لک المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفرلنا یقولون بالسنتهم ما لیس فی قلوبهم» به زبان چیزی را میگویند که به دلشان نیست. نمیشود گفت که اینها منافق و کافر و دشمنند؛ نه، روحهای ضعیف، دلهای ضعیف، انسانهای ضعیف، نمیتوانند در مشکلات نقش ایفا کنند. این، آن معنویاتی است که نظام اسلامی، جامعه اسلامی، مسؤول اسلامی، مدیر اسلامی، نسبت به آن مسؤول است.

منبع: بیانات امام خامنه ای با دیدار کارگزاران نظام ۴/دی/۱۳۷۸

تقوا و ارتباط آن با سکینه در مسایل فردی و اجتماعی

مطالب مرتبط و پیشنهادی :

ماه مبارک رمضان - ویژه نامه ضیافت الله
ویژه نامه احکام روزه و روزه داری
مجموعه استیکر ماه رمضان (ایام و مناسبتها)
دعاهای تصویری روزانه ماه مبارک رمضان
ویژه نامه پیام ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان
ویژه نامه نشانی از آسمان - ویژه ماه مبارک رمضان
ویژه ماه مبارک رمضان - ویژه نامه چندرسانه ای ماه ترین ماه

Share