روشهای تبلیغی

نوروز صدری
روشهای تبلیغی

انعطاف پذیری انسان

انسان موجودی است انعطاف پذیر. یعنی از محیط اطراف و عوامل مختلف به آسانی منعطف می گردد و در اثر آن انعطاف ، اعمال و رفتار ارادی از خود نشان می دهد.
افرادی را می توان به شیوه هایی خندانید و همان افراد را می توان به عوامل دیگر گریانید.
این رفتار انسانی كه در نهاد او به ودیعت گذارده شده است پدیده مبارك و میمونی است تا حركت های فعل و انفعالی در برابر داده ها، داشته باشد.
صاحبان هدایت و رستگاری، ضلالت و گمراهی و اربابان خدمت و تجارت،... می توانند به نحو احسن از این پدیده الهی بهره كافی برده و فرد یا جامعه را از آنجایی كه خود مردمان دوست دارند آغاز كرده به و جایی كه خودشان می خواهند برسانند.

تبلیغ و تبلیغات

تبلیغ، یا (پروپاگان) به طوركلی عبارت است از رساندن پیام به گیرنده از طریق برقراری ارتباط، به منظور ایجاد تغیر و دگرگونی در بینش، رفتار و كردار او. و در تمدن امروز به مجموعه ای از شگردها و شیوه های تاثیرگذاری روانی و انفعالی گفته می شود.
همچنین فرهنگ دهخدا تبلیغ را به معنای رساندن، خواندن كسی به دین، مذهب، مسلك، عقیده و یا كشیدن كسی به راهی كه تبلیغ كننده قصد دارد، می داند.
تبلیغات یا پروگاندا (propaganda) از ریشه لاتینی به زبان فرانسوی به معنای ترویج امیال، ایجاد نظر خوب یا بد نسبت به شخص، سازمان ، مذهب ، عقیده و یا چیز دیگر ، از طریق تحت تاثیر قراردادن افكار و عقاید مردم باشد.»[1]
نظریه ژاک الول استاددانشگاه و پرفسور فرانسوی در باره تبلیغات: «تبلیغات مجموعه ای است از روشهایی که بوسیله یک گروه سازمان داده شده بکار برده می شود که مشارکت فعال یا غیر فعال توده متشکل از افرادی را در عمل خواستارند که از طریق دست کاریهای روانشناسانه ، از ناحیه روان شناختی یکی شده ودر یک سازمان مندرج شده اند.»[2]

معنای تبلیغ در فرهنگ اسلام و جامعه اسلامی

اسلام بسیاری از واژه های جهانی و بین المللی در حوزه های فردی و اجتماعی در علوم مختلف را دوباره خوانی می کند و معانی تازه ای را ارائه می دهد. البته این به آن معنا نیست که این واژه ها دوباره معنای جدیدی پیدا می کنند. واقعیت این است که این واژه ها برای معانی واقعی بوده ولی دنیای نابسامان امروزی به مقاصد سودجویانه و ستمگرانه آنها از معانی اصلی خود دورکرده است. و حال که اسلام می خواهد راهنمای راه انسان ها باشد باید واژگان را از بستر واقعی خودشان معنا کند. از این قانون، تبلیغ و تبلیغات واقعی هم مستثنی نیستند چرا که امروزه این کلمات از معانی و کاربرد واقعی خودشان فاصله گرفتند.
امروزه با نگاهی به تمامی رسانه های تبلیغی جهانی اعم از رسانه های الکترونیکی  صوتی و تصویری و... ، در همه حیطه های به دقت بنگریم در می یابیم که می خواهند همگان یا گروه خاصی را در اختیار و استعمار بافته های غیر حقیقی و در بسیاری از موارد دور از واقعیت  خود بگیرند. حال اینکه اسلام تبلیغ و تبلیغات را حول محور واقعیت و حقیقت می داند؛ و ماورای آن را کذب و نیرنگ می شمارد.

تعریف تبلیغات از دیدگاه امام راحل«ره»

تبلیغات که همان شناساندن خوبی ها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز از آن است از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است.[3]

تعریف تبلیغ در بیان رهبر معظم انقلاب

«تبلیغ در اسلام به معنای رساندن حقایق و معارف اسلامی و دعوت و تشویق مردم به رعایت و اطاعت از فرامین الهی و تأسی به سیره انبیاء و ائمه اطهار -علیه السلام - به كار رفته است.
آنچه ما به ان اعتقاد داریم معنای واقعی تبلیغ است یعنی رسانیدن حقایق و واقعیتها بگوش مردم جهان است.»[4]
سرشت آدمی با حقیقت آشکار و پنهان پیوند خورده و همیشه خواهان اوست. و از کذب  مبالغه های غیر واقعی خوشش نمی آید مگر اینکه این فطرت توسط سالیان دراز دغل بازی و تبلیغات منفی و سوء تربیت از مسیر اصلی خود منحرف شده باشد. لذا آدمی همیشه حقیقت و مردان مدافع حقیقت را ستایش می کنند.
رهبر معظم انقلاب در این باره می فرماید:
«تبلیغی كه ما دنبال آن هستیم، غیر از تبلیغ مصطلح در دنیاست، تبلیغ ما رساندن واقعیت و حقیقت به ذهن ها است و حقیقت چیزی شریف، عمیق و بسیار والاست.»[5]
«هدف تبلیغات در جمهوری اسلامی ایران رساندن آوای حیات بخش و زندگی آفرین اسلام و بانگ افتخار آفرین توحید به مردم تحت ستم و در بند دنیا یکی از مهمترین رسالت های امت اسلامی ایران است. همچنین ارتقای سطح آگاهیهای اسلامی و انقلابی آحاد ملت وتشریح مسایل اسلامی برای جلوگیری از ایجاد انحراف توسط استکبار جهانی و سرسپردگان داخلی اش و زدودن آثار حکومت سیاه و طاغوتی شاهنشاهی.»[6]
حال که رسالت تبلیغ برپایه واقعیت ها دورمی زند، پس باید منبع آن بسیار موثق باشد تا دچار تکذیب، اصلاح یا بازخوانی آن پیام تبلیغ نشویم. این اصل ثابت و تکیه گاه همیشه مستحکم نیست؛ مگر رسالت الهی و آیات الهی و سنت رسول خدا و ائمه اطهار که در باره همه زوایای  دیروز و امروز و فردا دنیا و حتی پس فردای آخرت و سعادت جاودانگی بشریت سخن های دقیق و غیر قابل تغیر دارد.
و رهبرعزیز ما درباره منشأ واقعیات در دیدار با شورای تبلیغات اسلامی و مدیران دفاتر این سازمان می فرماید :« ما با تبلیغ خود پیام خدا و رسالت الهی را می رسانیم.»[7]
اولین مبلغان پیامبران الهی بودند که با فعل وقول خود دستور العمل زندگی را متناسب بازمان وظرفیتهای بشری، با هنر رایج زمانه در اختیار بشریت قرار دادند.
یكی از رسالت مهم آنان و امامان و علما و دانشمندان الهی تبلیغ دین خدا است. یعنی: آنچه از سرمنشا وحی یا از رسول آن دریافت کردند بدون كم و زیاد در اختیار خلایق قرار دهند، و مردم هم وظیفه دارند این پیامها را دریافت کرده و بدانها عمل نمایند وگرنه مورد تهدید قرآن قرار گرفته اند: بطوری که قرآن در این باره می فرماید:
«اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید(و از مخالفت فرمان او ) بترسید.و اگر روی برگردانید (مستحق عذاب خواهید بودو) بدانید بر پیامبر ما جز ابلاغ آشکار چیز دیگری نیست.»[8]
وهمچنین در آیه دیگر از سوره مائده می فرماید: که «پیامبر وظیفه ای جز رساندن پیام (الهی) ندارد...»[9]
آنچه حائز اهمیت است محتوای پیام تبلیغی است که محتوای دین و واقعیتهای و احکام و دستورات الهی به سوی پیام گیرنده است و همه مردم دنیا در دامنه گیرندگان این پیام الهی هستند.

تبلیغ در صدر اسلام

از زمان های دور تا صدر اسلام غالب تبلیغ ها با بیان سخنان و ایجاد معجزه و تبلیغ عملی بوده است که با «با ظهور اسلام، تبلیغ وارد مرحله جدیدی شد، بدین گونه كه تبلیغات علنی با تبلیغات سری آمیخته گشت و از حالت خود سری و نوسان به صنعت منظم  تخصصی در آمد و از انحصار برخی از افراد مثل حكام یا سیاسیون، تجار، خارج شده و به كلیه افراد شایسته و با صلاحیت در هر زمان و مكان ارتقا یافت و از سلطه مطلق یا هرج و مرج مطلق به آزادی اندیشه وآزادی انسانیت راه گشود. ابزارهای قدیم متحول شد و در سایه تبلیغ جهانی به كل بشریت سرایت كرد. از اطراف و اكناف هیات ها به سوی مكه و مدینه بسیج شدند تا خبردین جدید را از نزدیك مشاهده كنند.حج بر مسلمین واجب گردید تا در این گرد همایی سالانه بین المللی ارتباط توده ها در عالیترین سطح سازماندهی شود و معاملات صورت پذیرد. شعر متحول گردید وسایل و ابزارهای دیگر پا به عرصه اجتماع نهاد كه سابقه نداشت مثل منبر ، وقوف به عرفه و دیگر وسایل كه همواره از مترقی ترین و موثرترین وسایل تبلیغ بوده و خواهند بود».[10]

تاریخ آغازین تبلیغی

روحیه تبلیغ و انفعال در برابر آن را خداوند متعال در نهاد انسانها از ابتدا نهاد و براساس این روحیه تکالیف متعددی برای او قرارداد و حتی او را موظف نمود تا به دیگران برساند و راه تبلیغ را هموار سازد.در نتیجه  امر تبلیغ سابقه ای به قدمت بشر دارد. چرا كه اولین فردی كه به عنوان آدمی آفریده شد. دستور تبلیغ الهی را نیز به او دادند. و او موظف شد با مقام پیغمبری فرزندان و همنوعانش را به راه رستگاری دعوت نماید. و قرآن در این مورد می فرماید:
«گفتیم همگی از آن فرود آیید هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، كسانی كه از آن ها پیروی كنند ، نه ترسی برآن ها است و نه غمگین شوند.»[11]
در معارف اسلامی مسلم است که در هیچ زمانی زمین از حجت الهی خالی نبوده و نیست و اولین انسان رسولی از رسولان الهی بوده است.

قدمت تبلیغ در قرآن

قرآن، این كتاب آسمانی، تازه ترین و قدیمی ترین مطالبی كه باعث هدایت بشریت است را در درون خود جای داده است. و در این كتاب هدایت گر به قدیمی ترین زمان های تبلیغی انسان و حتی شیطان اشاره می كند.
«خداوند متعال حضرت آدم و همسرش را در بهشت ساكن كرده بود. پس شیطان موجب لغزش آنان از بهشت شد؛ و آنان را از آنچه در آن بودند بیرون كرد.»[12]
تا بعثت خاتم انبیا ، پیام آوران بسیاری به عرصه ارشاد و هدایت گام نهادند. و قرآن بدان تصریح دارد:
«ما تو را به حق فرستادیم تا بشارت دهنده و بیم دهنده باشی و هیچ امتی نبوده مگر اینكه هشدار دهنده ای داشته است.»[13]

قدمت تبلیغ در نظر كالیزر

«از نظر دائره المعارف كالیزر: تاریخ تبلیغات. تاریخچه گسترش آگاهانه و عمومی عقاید است. علامات.سخنوری ها. سنبل ها. آوازها. رنگ آمیزی ها. نقاشی ها وكنده كاری های ابتدایی و علامات ارتباطی به شیوه ابتدایی ،وسایل تبلیغاتی بود ،كه پیش از اختراع خط به كار می رفت. با انضمام روش های پیشرفته ارتباطات به روشهای سابق به مهمترین عامل در تبلیغات ، تبدیل شد.
...در یونان و روم باستان كه در برهه ای از زمان ، آزادی های فكری قابل توجهی فراهم بود ، نوشته های فلسفی مانند نوشته های (استویس) و (اپیكور) مقالات سیاسی مانند مقالات (پلاتو) و (ارسطو) تاریخ و بیوگرافی مانند هرورت )و پلوتارچ )و حماسه سرایی همگی در زمره تبلیغات بود ، زیرا مطالبشان عقاید قابل بحثی بودند كه تبلیغ می شدند.»[14]

اهمیت تبلیغات در دنیای امروز

امروزه تبلیغات در دنیا اهمیت وافری دارد به طوری كه اگر تبلیغات خاموش شود مردمان دنیا درباره مسایل شخصی و اجتماعی و سیاسی دنیای خود كاملا سردرگم می شوند و در تمامی انتخابات خود به تزلزل می افتند.  البته این وابستگی در تبلیغات برای سلامتی جامعه و مردم اصلا خوب نیست چرا كه به طور غیر مستقیم آزادی فكری و روانی را از آن ها سلب می كند. و در این میان راه درست را گم خواهد نمود.
حضرت امام راحل در پیامی درباره اهمیت تبلیغات می فرماید:
« مساله تبلیغات یک امر مهم است که می شود در دنیا در راس همه امور قرار گرفته و می توان گفت دنیا بردوش تبلیغات است»[15]
همان طوری که تحصیل تکلیف است، تبلیغ بالاتر است از او. تحصیل مقدمه تبلیغ است، مقدمه انذاراست.[16]
«برادران و خواهران من، ما امروز در یک عصری واقع هستیم که تمام دنیا، تمام کشورها از اقصی نقاط عالم تا اینجا به منزله یک خانه شده اند. در سابق اگر چنانچه قضیه ای واقع می شد در یک شهری، برای یک شهر دیگر هیچ مطرح نبود و شهر دیگر از آن مطلع نمی شد یا اگر می شد برای او قضیه ای نبود ، لکن وضع عصر ما طوری شده است که قضایای که در یک کشور می شود ، در همه کشورهای دنیا ، در اقصی کشورهای دنیا منعکس می شود و برای آن ها مطلب است.»[17]
سلاح تبلیغات برنده تر از کاربرد سلاح در میدان جنگ است.[18]
تبلیغات در راس امور است  و هروز باید حجمش زیادتر گردد.[19]
«در یک همچو محیطی که تمام رسانه های گروهی به ضد اسلام واقعا به ضد جمهوری اسلامی تبلیغات می کنند ، امروز تبلیغات یک ویژگی خاصی دارد و بر همه لازم است که تبلیغات کنند ،. تبلیغات داخلی برای اینکه مبادا خدای نخواسته :مردم تحت تأثیر تبلیغات سوء ابرقدرتها واقع بشوند و بالاتر از او تبلیغات در خارج باید بشود ، ما تبلیغاتمان درخارج بسیار ناقص است.[20]
«در این موقع حساس که جمهوری اسلامی و اسلام عزیز مورد تهاجم تبلیغات رسانه های گروهی مرتبط با قدرت های بزرگ و وابستگان آنان قرارگرفته است وآنان در باطل خود آن فعالیتها و تبلیغات وسیع را به راه اندختند ما و شما و همه طرفداران اسلام برای حق خود باید به این حربه برنده روز مجهز باشیم و چهره واقعی اسلام و جمهوری را در داخل و بیشتر در خارج در معرض شناخت همگان در آوریم و این وظیفه الهی و انسانی برعهده ماست.»[21]
دنیا و ابرقدرت های آن بعد از سالیان دراز، جنگ های جهانی و كش مكش های طولانی به این نتیجه رسیدند كه استعمار تبلیغاتی و واداركردن فكری و ذهنی می تواند جایگزین بسیار خوبی برای جنگ و خون ریزی باشد چرا كه هم ارزانتر و هم موثرتر است.
«بعد از جنگ جهانی اول یكی از فرماندهان عالی مرتبه آلمانی گفت: ما بمب های خود را نابود می كنیم تا یك توپ را كه در دست یك نظامی است منهدم كنیم ، آیا با صرفه تر نیست كاری كنیم كه دست آن نظامی كه بر ماشه یك توپ نهاده شده بلرزد و از شلیك كردن خوداری كند»
«در هفدهم دسامر 1995 (آیزنهاور) رئیس جمهور ایالات متحده آمریكا اعلام كرد : بزرگترین جنگی كه درپیش داریم جنگی است برای تسخیر افكار انسان ها»
«گوبلر وزیر تبلیغات و اطلاعات هیتلر می گوید: با گاز می توان در آن واحد صدها نفررا مسموم كردولی با یك دروغی كه خوب ساخته و پرداخته شده باشد می توان ذهن صدها میلیون نفر را دچار مسمومیت كرد. »
ناپلئون گفت: از صدای قلم روزنامه نگاران بیشترمی ترسیم تا صفیرگلوله.
«كارتر رئیس جمهور اسبق آمریكا می گفت : یك دلار برای تبلیغات بهتر است تا ده دلار برای تسلیحات...»[22]
اینان با هوش و ذكاوت خود با این نتیجه نرسیدن بلكه از ظلم جنایات فراوان كه نتیجه قابل توجهی برای آنها نداشت به این نظریه سوق داده شدند. این نگرش اگرچه به ظاهر دست از جنگ و خونریزی بر می دارد و به سیاست بازی و نیرنگ بازی ها می پردازد اما در واقع به گونه ای شیره و درون مایه ملت و حکومتی را می کند و آن را بعد از مدتی تهی از هر توان و فرهنگ و شخصیتی می کند. و اگر هم ملتی در برابر تبلیغات مصموم آن ها مقاومت کند آن را تا تهدید کرده و در غیر این صورت با همان روش سابق به سوی آنها لشکرکشی می کنند مانند عراق و افغانستان و فلسطین اشغالی.

روش های قدیم تبلیغ

در گذشته بسیار دور بشر تلاش می كرد تا ابزارهای بسیار ابتدایی بتواند توجه دیگران را به خود جلب كند و از این را بتواند اجتماع بهتری داشته باشد. آدمی تلاش می كرد با نشان دادن قدرت خود در شكاركردن. كوهپیمایی . پیداكردن یا ساختن پناگاه مناسبتر و پوشش بهتر، كشیدن اشكال مختلف بر سینه غارها و كوه ها ؛ مقاصد خودش را به دیگران بفهماند و از این راه به اجتماعی بهتر، احساس بهتر و... دست یابد و حتی قلمرو خود را مشخص می كرد. آرام آرام كه ذهن آدمی متكامل تر می شد در شیوه ها تبلیغی موفق تر عمل می كردند. بیان كامل شد، نوشتن آمد، نقاشی به یك هنر كامل تری  جلوه كرد و بشر توانست از این ابزارهای هنری بهره بهتری ببرد.

برگزاری مسابقات مختلف ورزشی

مانند اسب دوانی ، تیر اندازی ، كوه نوردی كشتی های محلی كه بسیار مورد توجه مردمان زمان خودش بود و از این راه عقاید خودشان را تبلیغ می كردند.
امروزه هم در دنیا به عنوان مسابقات جام جهانی و المپیادهای مختلف مطرح  است البته بیشتر حالت تبلیغات گروهی ملی و صنعتی و تجاری و سیاسی دارد. وکمترجلوه مذهبی و اخلاقی فکری و آرمانی دارد و حتی در بسیاری از موارد با ایجاد تنشهایی باعث بروز بی نظمی ها و رقابت های ناسالم در بین هواداران نشان ایجاد می کند وگاهی ناهنجاری های فردی و اجتماعی و سیاسی جدی ایجاد می کند.
رهبرعزیز انقلاب در باره اهمیت حضور ورزشکاران در عرصه های داخلی و جهانی می فرمایند:
«وقتی جمعی به خارج از کشور بروند به هر عنوانی که این رفتن صورت بگیرد می تواند پیام انقلاب ما را برساند...که ورزشکار از این جمله است.»[23]
 «شما (کشتی گیران اعزامی ارتش به خارج) مظهر یک نیرو برای ملت وکشورتان هستید، چه اینجا باشید چه برای مسابقه به خارج از کشور بروید، در هرصورت شما سفیران جمهوری اسلامی ایران هستید»[24]

ارسال پیك

با ارسال نامه با پیك ملت یا گروهی را دعوت به صلح یا جنگ و... می كردند. در زمان هایی که ابزارهای ارتباطی وجود نداشت سران ملت ها و قبیله ها تلاش می کردند با ارسال پیک وگاهی به همراه نامه و پیام خود را به فرد یا گروهی می رساندند.
امروزه کاربرد چندانی ندارد اما در زمان چنک و یا مواقع بحرانی که نشود با وسایل ارتباطی دیگری ارتباط برقرارگرد استفاده می شود.

حماسه سرایی

در سابق كه بسیاری از لوازم های تفریحی و سرگرمی نبود افراد در كوچه بازارها بر سر گذرها و در خانه ها، داستان های تخیلی و واقعی و شاهنامه ای را با زبان رسا و گویا برای مردم می گفتند و با این كار روحیه حماسه و سلحشوری و شجاعت و... را در آن ها ایجاد می كردند.
امروزه جایگاهی در بسیاری از جوامع ندارد؛ اما رد پای حضورش در تئاترها و برخی از فیلم ها با زبان هنری تر دیده می شود.

شعرگویی و شعرخوانی

در گذشته های بسیار دور شعر و شاعری یک از موثرترین ابزارهای پیام رسانی و تبلیغ بود. این کلمات موزون و شیرین خاطر پادشاهان بسیاری را در تاریخ یا شاد نمود یا مکدر؛ و خون های بسیاری را یا بر زمین ریخت یا نجات داد.
از آنجایی كه تبادل گفتاری بیشترین رونق خود داشت و مردم از راه گفتار و كلمات، با هم ارتباط برقرار می كردند، این هنر مهم انسانی روز به روز كامل تر شد به طوری كه در اختیار افراد خوش ذوق قرار گرفت و آرام آرام با وزن و آهنگ خاصی دلنشین تر شد و به اوج تكامل خود رسید و آثار هنرمندانه ای از خود بجا گذاشت. مانند آثار حافظ سعدی مولوی و... كه در دنیا پرتو افكنی می كند.
در تاریخ دیده شده که با سرودن یک قصیده و تحریک حاکم، قومی را بالای دار برده اند، و بالعکس.
رهبرمعظم انقلاب می فرمایند: «شعر امروز می تواند مضمون حقیقی انقلاب را در بهترین قالب و وسیله منتقل نماید و آینه ای برای آینده باشد و لذا است که شعر انقلاب ارزشمند است. در قالب شعر می توان به آیندگان فهماند که هنگام پیروزی انقلاب، ورود حضرت امام به میهن، بروز جنگ تحمیلی و... در این جامعه چه گذشته است و با شعر و هنر می توان احساسات مردم و پیام انقلاب را به نسل آینده انتقال داد.»[25]
«آن زبانی که می تواند پیام انقلاب را به اعماق جوامع برساند، زبان شعر و ادبیات و زبان هنر می باشد»[26]
«امروز ملت ها همچون الگویی به انقلاب ما وملت ما و کشور ما و نظام ما می نگرند. بسیارند آنها که می خواهند سرنوشت خود را در آیینه این انقلاب ببینند. پیام انقلاب باید به زبان شعر و هنر که اصیل  ترین و خالص ترین زبان هاست به آنها منتقل شود.»[27]

آسیب شناسی شعر

شعر زبان بسیار لین و بالطافت در عین حال بسیار تیز و بانفوذی است و می توان بسیاری از هنر های نمایشی و گویشی و نوشتاری را در قالب های بسیار زیبای هنری وارد آن نمود و این زبان اگر در اختیار دشمنان حقانیت قرار بگیرد می تواند ضربه های مهلکی بر پیکر جامعه ایجاد نماید. لذا باید مراقب اینگونه ادبیات تبلیغی بود تا دیگراندیشان نتوانند با این ابزار بران، ریشه های محکم فرهنگی ما را دچار آسیب نمایند.
«در رژیم سابق نیز ادبا و شعرای غرب زده و خود باخته با سرودن اشعار و قطعات به اصطلاح ادبی ماموریت القای فرهنگ جاهلیت ستم شاهی و اشاعه فساد و تباهی و ابتذال در بین مردم علی الخصوص جوانان، و تحریف فرهنگ و معارف اسلامی را به عهده داشتند. اینان جزو اولین گروه هایی بودند که آثار و مظاهر بیگانه را اخذ کرده و به مثابه مروجان و مبلغان استعمار در بین مردم وکشور خود به تبلیغ و ترویج آن ها عمل می کردند.»[28]

منبر

منبر جایگاه بلندی است که عالم دینی در آنجا قرار می گیرد و مسایل مختلف الهی مربوط با سعادت دنیا و آخرت مردمان را با الهام از فرامین پروردگار و رسولانش بیان می کند.
و مردم در کنار آن جایگاه مسایل مورد نیاز خود را سینه به سینه بدست آورده و عمل می کنند. اولین کسانی که از این جایگاها استفاده تبلیغی می کردند پیامبران خدا بودند؛ چرا که آن ها از طرف خداوند متعال مامور به بشارت و انذار خلایق بودند:
سیوطی در الاوئل می نویسد: حضرت ابراهیم علیه السلام نخستین کسی است که بر منبر خطبه خوانده است.
جاحظ در البیان و التبیین می نویسد : وکان شعب اخطب الانبیاء؛ شعیب سخنورترین پیامبران بود.
اما می توان گفت: اولین کسی که در اسلام بدین گونه از منبر برای رساندن پیام الهی بهره گرفتند حضرت محمد صلی الله علیه و آله بودند. ایشان «علاوه بر اینکه خود مبلغ سیار بود، برای نشر اسلام و تعلیم قرآن مبلغانی به اطراف و اکناف اعزام می کرد ابن هشام اسامی برخی از مبلغانی که در این راه به شهادت رسیدند را آورده است.»[29]
در این روش تبلیغ از آنجایی که مخاطب در برابر خطیب قرار می گیرد ضمن اینکه سخنش را می شنود حرکات او و اشارات صورت و سایر قرائن حالیه را دریافت می کند وکلام یا پیام در جان و دل فرد می نشیند. و اگر هم برای عده ای کلام نامفهوم بود، می تواند با گوینده به آسانی ارتباط برقرار نماید. این روش بیش از هزاران سال با اندکی اختلاف در جوامع دینی کاربرد داشته و همچنین تا آینده نیز کاربرد خواهد داشت.
امروزه منبر به یک هنر تبلیغی تبدیل شده است هنری که می تواند با بکار گیری انواع روش های هنری و تبلیغی یکی از موثرترین روابط عملی را با مخاطب ایجاد نماید. در ماه های مبارک رمضان  و ماه های تعزیت محرم و صفر و سایر مناسبت های دیگر، تمامی علما و خطبا با الهام از پیشکسوتان در امر تبلیغ به سوی سر تا سر ایران عزیز و حتی به سوی بسیاری از کشورهای دیگر رفته و با زیباترین روش ها، سخن ناب الهی را به گوش جان مردم و جهانیان می رسانند. این سنت حسنه ای که رسول خدا صلی  الله علیه و آله در جامعه اسلامی بدین کیفیت راه اندازی نمودند امروزه به اوج تکامل خود رسیده است و همچنین کامل تر خواهد شد.

آسیب شناسی منبر

نداشتن اخلاص و گرفتار ریا بودن

هدف از تبلیغ نباید ارضای منویات نفسانی باشد. مبلغ باید با نهایت توان خویش به آنچه می گوید اعتقاد و باور عملی داشته باشد و برای رضای خدا و سعادت مردم خالصانه تلاش نماید. در این صورت مقام عظیمی در پیشگاه الهی خواهد داشت و تبلیغ او نیز اثر بسزایی خواهد گذاشت. به عنوان نمونه تبلیغات رسول خدا صلی الله علیه و آله که بیش از صدها قرن هر روز در دل ها تازه تر می شود. و در عصر ما تبلیغ حضرت امام راحل(ره) که با بیداری ملت ایران و هویت اسلامی آن را آشکار کرده و به زودی تمام دنیا به سوی جهانی اسلامی حرکت خواهد نمود. اما اگر خدای نکرده به ریا و سایر ناخالصی ها آغشته باشد نه برای مخاطب اثر چندانی می گذارد که در او انگیزه عملی برای  کار ایجاد کند و نه فایده ای برای خودش دارد و حتی رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را شرک کوچک می داند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید:  ترسناک ترین چیزی که از شما بیم دارم شرک کوچک است. گفته شد: ای پیامبر خدا شرک کوچک چیست؟ فرمود :«ریا». سپس فرمود: خدا در روز قیامت که پاداش بندگان را عطا می کند به آنان فرماید: بروید نزد آنانی که برایشان ریا کردید و بنگرید که پاداش کارهایتان پیش آنان است.[30]

 نداشتن صداقت و ترویج اباطیل

هر مسلمان و مومنی باید صادق و درستکار باشد و این مهم برای کسی که می خواهد مبلغ کلام حق باشد ضرورت بیشتری دارد چرا که با کلام باطل و کذب نمی توان حقی را به اثبات رسانید.
صداقت در کردار و گفتار می تواند فرد مبلغ را زود تر به مقصد برساند یعنی تبلیغ عملی و تئوری او به ثمر می نشیند و اگر خدای نکرده در کردار و رفتار و گفتارش خللی از صداقت باشد و فرد یا جامعه آن را دریابد کلام او دیگر اثرش را از دست خواهد داد و گاهی مضر خواهد بود.
از امام ششم علیه السلام: همانا خدای عز و جل، هیچ پیامبری را هرگز نفرستاد، مگر به راستگویی و برگرداندن امانت، چه نیک و چه بد.[31]
امام صادق علیه السلام: همانا علی علیه السلام با راستی در سخن و ادای امانت، آن جایگاه بلند را نزد پیامبر کسب کرده است.[32]
امام صادق علیه السلام: به رکوع ها و سجده های طولانی افراد نگاه نکنید ؛ زیرا ممکن است به آن عادت کرده باشد و اگر آن را ترک کنند؛ وحشت کنند؛ بلکه راستگویی و امانت داری آنان را بنگرید.[33]

مدح فاجر و فاسق

بعض از افراد فاسق و ریاکار به شیوه های مختلف خود را در شهر و روستا به عنوان افراد خیر جاسازی می کنند و با این روش می خواهند جایگاه و مقامی نزد امام جمعه یا جماعت یا مقام مسؤلی دیگر از نظام اسلامی برای خود ایجادکند. آن هایی که کم عقل تر هستند به صراحت اعلام می کنندکه باید در جاهای مختلف نامم را بیان کنی تا مردم بدانند، و آن هایی که به شیطان هم درس مکاری می دهند، بظاهر از نام بردنشان ناراحت می شوند؛ اما همین که آقا بر منبر خطابه نشست خودش کاغذی می نویسد و با حیله گری خود را مطرح می کند.
این فرد ریاکار چه مقاصدر را دنبال می کند و اگر آن مبلغ یا مسؤل خام این طرفند گردد چه اثری سوئی می تواند بر روند تبلیغیش بگذارد.
لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
اذا مدح الفاجر اهتز العرش و غضب الرب:  آنگاه که فاجر مدح شود، عرش خدا بلرزد و پروردگار خشمگین گردد.[34]
مبلغی که می خواست با بیان حق راه را از بی راهه روشن کند خود دچار گمراهی شده و به جای پاداش، غضب پروردگار را دریافت نمود.

یاری ظالمان كند

رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره فرمودند:
چون روز قیامت شود منادی ندا دهد: ستمکاران، یاران آنان وآنان که برایشان دواتی جوهر کرده و سر کیسه ای بسته اند و یا قلمی سر کرده اند کجایند؟ همه را با هم محشور کنید.[35]
حضرت علی علیه السلام در شفارشات خود به کمیل دارند:
ای کمیل! مبادا در خانه ستمکاران را بکوبی و با آنان همدم گردی... ای کمیل! اگر مجبور شدی با آنان هم مجلس شوی، پیوسته خدا را یاد کن و بر او توکل نما و از شر آنان به خدا پناه ببر. از آنان چشم برگیر، سر به زیر انداز و با قلب خود، کارشان را انکار کن. بلند خدا را به بزرگی یاد کن، تا آنان بشنوند و هیبت تو آنان را بگیرد و از شرشان در امان مانی.[36]

وصیت حضرت علی علیه السلام به کمیل

آیا چنین نیست که با فراخوانی تو به دربار خود می خواهند تو را قطبی کنند تا آسیاب مظالمشان را بر محور تو به گردش در آورند و پلی کنند تا از آن به سوی ظلم و ستم بر مردم عبور کنند و نردبان گمراهی خویش سازند... در دل تو نسبت به علمای حقیقی تردید افکنده و به وسیله تو دل مردم نادان را به خود جلب کنند. مقرب ترین و زیران و نیرومندترین معاونان و یاران آنان، کمتر از تو مفاسدشان را در نظر مردم توجیه کرده و خاصه و عام را به در بار آنان می کشانند. چه مزد ناچیز و اندکی، در برابر بهره سرشاری که از تو می برند، به تو می دهند. در برابر آبادی مختصری که در زندگی تو پیش می آورند، چه ضربه سختی بر بنیاد هستی و انسانیت و زندگی جاودان تو می زنند. تو خود باید خود را بپایی، دیگری نیست که تو را بپاید. باید خود را به عنوان کسی که به زودی مورد بازخواست الهی قرار خواهد گرفت، حسابرسی و مواخذه کنی.[37]

 

پی نوشت:

[1] كتاب تبلیغات دینی ابزارها و شیوه ها ص13.

[2] نظریه ژاک الول در باره تبلیغات به نقل ازکتاب تبلیغات یک واژه در دو حوزه فرهنگی از محمدهادی همایون، ص151.

[3] «امام خمینی ره» مقدم که کتاب خلاصه مقالات تبلیغ و تبلیغات از احمد رضا حمیدری.

[4] آیت الله خامنه ای 3/10/1360 به نقل از تبلیغات دینی و ابزار و شیوه ها، احمد رزاقی.

[5] آیت الله خامنه ای 20/12/1360 به نقل از تبلیغات دینی و ابزار و شیوه ها، احمد رزاقی.

[6] خلاصه مقالات تبلیغ و تبلیغات مولف احمد رضا حیدری، ص37.

[7] آیت الله خامنه ای 3/10/1360 به نقل از تبلیغات دینی وابزار وشیوه ها احمد رزاقی.

[8] و أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و احذروا فإن تولیتم فاعلموا أنما علی  رسولنا البلاغ المبین، مائده/92.

[9] ما علی الرسول إلا البلاغ و الله یعلم ما تبدون و ما تكتمون، مائده/99.

[10] دكتر عماره نجیب، الاعلام فی ضوء الاسلام ص26الی27 نقل از كتاب تبلیغات دینی ابزارها و شیوه ها ص18.

[11] : قلنا اهبطوا منها جمیعاً فإما یأتینكم منی هدی فمن تبع هدای فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون، بقره/38.

[12] و قلنا یا آدم اسكن أنت و زوجك الجنه و كلا منها رغداً حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجره فتكونا من الظالمین، بقره/35

فأزلهما الشیطان عنها فأخرجهما مما كانا فیه و قلنا اهبطوا بعضكم لبعض عدو و لكم فی الأرض مستقر و متاع إلی  حین، بقره/36.

[13] إنا أرسلناك بالحق بشیراً و نذیراً و إن من أمه إلا خلا فیها نذیر، فاطر/24.

[14] تبلیغات دینی ابزارها و شیوه ها، ص 16.

[15] امام خمینی ره، در 16 فروردین 1359.

[16] صحیفه نور، ج 15، ص 249 وج16، ص221و277 به نقل از کتاب تبلیغات یک واژه دردو حوزه فرهنگی محمدهادی همایون، ص25.

[17] صحیفه نور، ج 13،ص 23 به نقل ازکتاب تبلیغات یک واژه در دو حوزه فرهنگی محمدهادی همایون، ص27.

[18] صحیفه نور، ج16، ص81، به نقل ازکتاب تبلیغات یک واژه در دو حوزه فرهنگی محمدهادی همایون.

[19] صحیفه نور،خ18، ص64،به نقل ازکتاب تبلیغات یک واژه در دو حوزه فرهنگی محمدهادی همایون.

[20] صحیفه نور، خ16،ص 151-152 به نقل ازکتاب تبلیغات یک واژه در دو حوزه فرهنگی محمدهادی همایون.

[21] صحیفه نور، ج 16، ص221، به نقل ازکتاب تبلیغات یک واژه در دو حوزه فرهنگی محمدهادی همایون.

[22] كتاب تبلیغات دینی ابزارها وشیوه ها، ص20 الی 21.

[23] آیت الله خامنه ای 1/11/60 به نقل از کتاب،تبلیغات دینی و ابزار وشیوه ها احمد رزاقی.

[24] آیت الله خامنه ای 29/9/60 به نقل از تبلیغات دینی و ابزار و شیوه ها احمد رزاقی.

[25] تبلیغات دینی و ابزار و شیوه ها احمد رزاقی ص68.

[26] روزنامه جمهوری اسلامی 31/5/61 به نقل از کتاب تبلیغات دینی وابزار وشیوه ها احمد رزاقی ص68.

[27] اطلاعات 20/10/61 به نقل از کتاب تبلیغات دینی و ابزار وشیوه ها احمد رزاقی ص69.

[28] تبلیغات دینی وابزار وشیوه ها احمد رزاقی ص69.

[29] کتاب راه رسم تبلیغ ص 309الی 310

[30] مستدرك الوسائل،ج1،ص106،11- باب تحریم قصد الریاء و السمعه

108-  12-  الشهید الثانی فی  منیه المرید، قال رسول الله ص إن أخوف ما أخاف علیكم الشرك الأصغر قالوا و ما الشرك الأصغر قال رسول الله ص هو الریاء یقول الله تعالى یوم القیامه إذا جازى العباد بأعمالهم اذهبوا إلى الذین كنتم تراءون فی الدنیا فانظروا هل تجدون عندهم الجزاء.

[31] مستدرك الوسائل، 8،455،91- باب وجوب الصدق.....  ص : 454

9986-  5-  الطبرسی فی مشكاه الأنوار، نقلًا من المحاسن عن أبی عبد الله ع قال إن الله تبارك و تعالى لم یبعث نبیاً قط إلا بصدق الحدیث و أداء الأمانه إلى البر و الفاجر.

[32] الكافی،ج2، ص104، باب الصدق و أداء الأمانه

... لك انظر ما بلغ به علی ع عند رسول الله ص فالزمه فإن علیاً ع إنما بلغ ما بلغ به عند رسول الله ص بصدق الحدیث و أداء الأمانه.

[33] وسائل الشیعه،ج19،ص 68 1- باب وجوب أداء الأمانه

24168-  و عنه عن أحمد عن أبی طالب رفعه قال قال أبو عبد الله لا تنظروا إلى طول ركوع الرجل و سجوده فإن ذلك شی ء اعتاده فلو تركه استوحش لذلك و لكن انظروا إلى صدق حدیثه و أداء أمانته.

[34] بحارالأنوار،ج74،ص 152 باب 7- ما جمع من مفردات كلمات الرسول

84-  و قال ص إذا مدح الفاجر اهتز العرش و غضب الرب.

[35] مستدرك الوسائل،ج 13،ص 123، 35- باب تحریم معونه الظالمین

14960-  7، و بهذا الإسناد قال قال رسول الله ص إذا كان یوم القیامه نادى مناد أین الظلمه و أعوان الظلمه من لاق لهم دواه أو ربط لهم كیساً أو مد لهم مده احشروه معهم.

[36] بحار ج72 ص414 مستدرك الوسائل،ج13،ص124، 35- باب تحریم معونه الظالمین

14964-  11-  الحسن بن علی بن شعبه فی تحف العقول، عن أمیر المؤمنین أنه قال لكمیل یا كمیل لا تطرق أبواب الظالمین للاختلاط بهم و الاكتساب معهم و إیاك أن تعظمهم و تشهد فی مجالسهم بما یسخط الله علیك الخبر...

[37] بحارالأنوار،ج75،ص131، باب 21- وصایا علی بن الحسین

 أ و لیس بدعائه إیاك حین دعاك جعلوك قطبا أداروا بك رحى مظالمهم و جسرا یعبرون علیك إلى بلایاهم و سلما إلى ضلالتهم داعیا إلى غیهم سالكا سبیلهم یدخلون بك الشك على العلماء و یقتادون بك قلوب الجهال إلیهم فلم یبلغ أخص وزرائهم و لا أقوى أعوانهم إلا دون ما بلغت من إصلاح فسادهم و اختلاف الخاصه و العامه إلیهم فما أقل ما أعطوك فی قدر ما أخذوا منك و ما أیسر ما عمروا لك فكیف ما خربوا علیك فانظر لنفسك فإنه لا ینظر لها غیرك و حاسبها حساب رجل مسئول.

Share