سلامت و بهداشت روانی از منظر قرآن کریم/ بخش سوم

حجت الاسلام یداله محمودی [دانش آموخته سطح 4 (دکتری) حوزه علمیه قم]؛
سلامت روانی

4.2.1. راهکارهای معرفتی برای تأمین بهداشت روانی

مقصود از این راهکارها، روش های شناختی برای مقابله با فشار روانی است که به دیدگاه و اعتقاد فرد نسبت به هستی، آغاز و فرجام جهان و زندگی و معنای آن می پردازد و از سویی تأثیر آن را در افزایش یا کاهش فشارهای روانی و تأمین بهداشت روانی او مورد ارزیابی قرار می دهد.

4.2.1.1. وحدت شخصیت انسان و رابطه آن با توحید قرآنی

قرآن کریم انسان را به توحید و وحدت معبود فراخوانده، (بقره/ 163؛ نساء/171؛ مائده/3) از این سو او را از دوگانگی در شخصیت و دوچهرگی (نفاق) باز می دارد(بقره/20؛ منافقون/8) تا وحدت روان و بهداشت روانی انسان تأمین گردد. برخی صاحب نظران در این باره می گویند: «پژوهش ها در منابع و مجموعه آثار در سلامت روان نشان می دهد که اساسی ترین و  مهم ترین مسأله در شخصیت سالم، وحدت روان و تعهد مذهبی است». در بین سیستم های ارزشی، مذهب بالاترین قابلیت برای ایجاد وحدت شخصیت را داراست. اساس و مبنای مذهب اسلام بر وحدت و توحید می باشد. وحدت شخصیت و یگانگی روان انسان، مظهر و نماینده بارز توحید ذات مقدس خالق است». [10]

4.2.1.2. نقش ایمان در بهداشت روانی

«الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُون؛ کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده اند، آنان راست ایمنی و ایشان راه یافتگانند.»(انعام/82) این آیه را از شاخص ترین آیات مربوط به آرامش روانی دانسته د[11] که در آن امنیت، آرامش، بهداشت روانی و هدایت را از آثار ایمان بر می شمارد. آری، هنگامی که ترس شدید بر جان انسان پنجه می افکند و او خود را تنها احساس می کند، تنها عاملی که می تواند با این احساس مقابله کند، ایمان به خداست.

4.2.1.3. ممنوعیت یأس و ناامیدی در قرآن و تأثیر امید در کاهش افسردگی

«وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون؛‏ از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمی شود.»(یوسف/87) در این آیه ناامیدی، کاری کفرآمیز تلقی شده است، از این رو «یأس از رحمت الهی» از گناهان کبیره به شمار می آید. در واقع قرآن می خواهد که مسلمانان به رحمت الهی امیدوار باشند و به دام افسردگی و یأس درنغلطند. آری، مسلمانان جهان را بن بست مشکلات نمی بینند و در سخت ترین حالات بر خدا تکیه می کنند و به رحمت او امیدوارند، از این رو با آرامش زندگی می کنند و مشکلات را بهتر بر می تابند. نتایج {یک آزمون}نشان داد بیمارانی که باورهای مذهبی قوی تر داشتند و اعمال مذهبی را انجام می دادند، نسبت به گروه دیگر کمتر افسردگی داشتند. همچنین دانستن خداوند به عنوان منشأ قدرت و آرامش و انجام فرایض دینی، به صورت معناداری با درجه پایین افسردگی در هنگام ترخیص از بیمارستان ارتباط داشته است. [12]

4.2.1.4. تأثیر هدف مندی و معناداری زندگی در بهداشت روانی

انسان در زندگی نیازمند هدف و معناست. انسان بی هدف که زندگی را بی معنا می داند مشکلات روحی و جسمی را برنمی تابد، از این رو، خیلی زود از پای درمی آید و گاه به بن بست می رسد و به خودکشی اقدام می کند. اما انسانی که در پرتو آموزه های وحی الهی پرورش یافته، جهان آفرینش را عبث و بیهوده و بی هدف نمی داند:« ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق‏؛ {ما} آسمان ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق نیافریدیم». (احقاف/46) از آنجا که زندگی انسان بی هدف و بی معنا نیست (مومنون/115) و از سویی جهان مبدأ و منتهی و هدفی دارد (آل عمران/109) و آن خداوند بزرگ است، در راه او باید کوشید تا به ملاقاتش رسید،(انشقاق/6) اگرچه در این راه مرارت های بسیاری باشد. گاه از معنا جویی و معناداری زندگی انسان و هدفمندی آن با عنوان «حس انسجام» یاد می شود. حس انسجام، نظریه ای وجودی است که آنتونوفسکی [13] آن را در سال 1987 مطرح کرد. نظریه او برخاسته از پژوهش های مربوط به بازماندگان اردوگاه های کار اجباری بود. این افراد با وجود تجارب وحشتناک فشارزا توانستند از نظر جسمی و روانی سالم بمانند.[14] ویکتور فرانکل نیز بررسی هایی در مورد اردوگاه های کار اجباری انجام داده و یافته های خود را بر اساس نقل قولی از فیلسوف آلمانی، نیچه (1900-1844م) چنین خلاصه کرده است: «آن که «چرایی» دارد، می تواند «هر چگونه ای» را تحمل کند». فرانکل دریافت کسانی که توانستند از آن اردوگاه ها نجات یابند، در یک هدف عمومی باهم سهیم بودند که به خاطر آن زندگی می کردند.[15] آری، جهان بینی الهی چنین هدف و معنایی را برای پیروانش به ارمغان می آورد. انسان مؤمن که به خدا و تدبیر جهان ایمان دارد، حوادث را هدفمند و توجیه پذیر می یابد و بر خدا تکیه کرده، در برابر مشکلات مقاومت می کند، از همین رو کمتر به فشار روانی و یأس دچار می آید. در واقع بدین روست که بهداشت روانی او تأمین می شود.[16]

4.2.1.5. اصل قضا و قدر و تصادفی نبودن رویدادها (توحید افعالی)

از منظر قرآن، امور جهان تصادفی نیست، بلکه تحت نظارت خدا انجام می پذیرد.(کهف/24-23؛ انعام/59)  فرد مسلمان با اینکه خود را مجبور و غیر مسؤول نمی داند، توحید افعالی را می پذیرد؛ بدین معنا خدا را سرچشمه هر حرکت و تأثیر، و پرورش دهنده همه موجودات می داند. بر اساس این بینش، همه نیکی ها و مصیبت ها بر پایه تقدیر الهی است و خداوند براساس حکمت و مصلحت کارها را سامان داده و خیر و خوبی انسان ها را می خواهد و مشکلات نیز برای امتحان و رشد آنهاست: (بقره/ 155؛ عنکبوت/3-2) «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِين‏؛ آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ و به یقین، کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفته اند معلوم دارد و دروغگویان را {نیز} معلوم دارد.» (عنکبوت/2-3) بنابراین مؤمنان کارهای خود را به اراده و خواست خدا ارجاع می دهند (کهف/23) و هرگاه بر انجام کاری تصمیم گرفتند، بر خدا توکل کرده،(آل عمران/159) از شکست هراسی به دل راه نمی دهند. اینان به قضا و قدر الهی راضی اند و اگر به مصیبتی گرفتار آیند، تحمل می کنند و می گویند: ما از خداییم و به سوی خدا باز می گردیم.(بقره/156) از این رو، اعتقاد به قضا و قدر الهی یکی از راهکارهای مقابله با فشار روانی است [17] و در برابر، عدم درک فلسفه شداید و مصائب، از مهم ترین عوامل بیماری های روانی به شمار می آید.[18]

4.2.1.6. تأثیر اعتقاد به معاد و نگاه مثبت به مرگ در بهداشت روانی

«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى‏ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى‏ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون‏؛ خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز می ستاند و {نیز} روحی را که در {موقع} خوابش نمرده است، {قبض می کند}؛ پس آن {نفسی} را که مرگ را بر او واجب کرده، نگاه می دارد و آن دیگر{نفس ها} را تا هنگامی معین {به سوی زندگی دنیا} باز پس می فرستد. قطعا در این {امر} برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی{از قدرت خدا}ست.»(زمر/42) قرآن کریم از مرگ با عنوان «توفی»، یعنی گرفتن کامل جان انسان ـ توسط فرشتگان ـ یاد می کند؛ (زمر/‌42؛ سجده/11) بدین مفهوم که مرگ نابودی نیست، بلکه دروازه ورود انسان از یک جهان به جهان دیگر است. براساس این بینش، یاد مرگ برای مؤمنان ـ به عنوان مقصد زندگی دنیوی و آغاز زندگی اخروی ـ آسودگی خاطر و راحتی در برخورد با مشکلات دنیوی را در پی دارد؛ زیرا انسان های شایسته با مرگ به ملاقات خدا می رسند: (بقره/ 223؛ انشقاق/ 6) و از خدا پروا کنید و بدانید که او را دیدار خواهید کرد، و مؤمنان را{به این دیدار}مژده ده». از این رو، مؤمنان با خاطری آسوده و امید به پروردگار، به کارهای نیک روی می آورند( کهف /110) و از مرگ نمی هراسند، بلکه می گویند: «ْهَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْن‏؛ آیا جز یکی از دو نیکی {=پیروزی یا شهادت و رسیدن به ملاقات الهی و بهشت} در انتظار ماست». (توبه/52)  آری، یکی از محوری ترین راهکارهای مقابله با فشار روانی، ایجاد نگرش مثبت به مرگ است. [19]  برخی از نویسندگان در این باره می نویسند: «چند عامل نقش مهم تری {در بیماری های روانی} ایفا می کنند:
1. مادی گرایی بی حد و مرز؛
2. عدم درک فلسفه شداید و مصائب؛
3. تصور مرگ و نیستی؛
4. عقده های روانی؛
5. اختلال در عزت نفس.
اعتقاد به معاد آثار سوء این عوامل را خنثی نموده، نقشی اساسی در پیشگیری از بروز بیماری های روانی دارد.»[20] برخی دیگر نیز نوشته اند: اعتقاد به وجود حیات پس از مرگ برای انسان ها، در مقابله با ناملایمات ناشی از مرگ و داغدیدگی نقش بسیار مهمی دارد.[21] پاره ای دیگر از صاحب نظران برآن اند که اعتقاد به معاد، انسان را از ناامیدی ـ که یکی از علائم محوری افسردگی است ـ مصون می دارد و ذهنیت او را به ورای جهان مادی هدایت می کند. بدین رو، آدمی در پرتو نور خداوند خود را می یابد و به عدل و فضل خداوندی امیدوار می ش. [22]

4.2.1.7. رابطه توکل با بهداشت روانی

«إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُون‏؛ اگر خدا شما را یاری کند، هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد، و اگر دست از یاری شما بردارد، چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.» (آل عمران/160) همچنین آیات بسیاری از قرآن انسان ها را به توکل بر خدا فراخوانده است.(آل عمران/122) توکل به معنای آماده سازی مقدمات کار و تلاش کامل و سپس تکیه و اعتماد بر قدرت بی کران الهی است، نه به معنای رها کردن کارها.[23] کسی که بر خدا تکیه می کند، احساس می کند که تکیه گاهی قدرتمند و همیشه زنده دارد که همواره همراه اوست، از این رو احساس ترس، اضطراب، ناامیدی، ناراحتی و تنهایی نمی کند و یا دست کم این حالات کمتر به او روی می کند. آری، توکل بر خدا از فشارهای روانی می کاهد و بهداشت روانی انسان را تأمین می کند. البته هر اندازه توحید افعالی و اعتقادات مذهبی انسان افزایش یابد، بر توکل او افزوده می شود؛ از این رو، توکل را یکی از راهکارهای مقابله با فشارهای روانی دانسته اند.[24]

ادامه دارد...
-----------------------
مطالب تکمیلی:

سلامت و بهداشت روانی از منظر قرآن کریم/ بخش اول
سلامت و بهداشت روانی از منظر قرآن کریم/ بخش دوم
سلامت و بهداشت روانی از منظر قرآن کریم/ بخش چهارم
سلامت و بهداشت روانی از منظر قرآن کریم/ بخش پنجم
-----------------------
پی نوشت:

[10]. بوالهری، جعفر و همکاران، 1376، مقاله «نقش مذهب در سلامت روان»، نقش دین در بهداشت روان، (مجموعه سخنرانی ها) سخنرانی ش5.
[11]. حسینی کوهساری، اسحاق، 1383، همان، ص 183.
[12]. فصلنامه اندیشه و رفتار (مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی)، ضمیمه ش 10-9، تابستان و پاییز 76، ص 41.
[13]. Antono Vsky.
[14]. بوالهری، جعفر و همکاران، 1376، نقش دین در بهداشت روان، ص 37.
[15]. ویکتور فرانکل، انسان در جستجوی معنا،‌ ترجمه امیر لاهوتی، تهران، نشر درسا، بی تا، ص45؛ تروور پاول، 1393، فشار روانی و اضطراب، ترجمه عباس بخشی، تهران، به نشر، ص 176- 168.
[16]. حسینی کوهساری، اسحاق، 1383، همان، ص 181-179.
[17].  همان، ص 188.
[18].  بوالهری، جعفر و همکاران، 1376، نقش دین در بهداشت روان، ص67.
[19].  حسینی کوهساری، اسحاق، 1383، همان، ص190.
[20]. بوالهری، جعفر و همکاران، 1376، نقش دین در بهداشت روان، ص67.
[21].  همان، ص83.
[22].  بوالهری، جعفر و همکاران، 1376، مقاله «رابطه اعتقادات مذهبی در درمان بیماری های افسردگی»، نقش دین در بهداشت روان، ص21.
[23].  در مورد «توکل» تعریف های بسیاری شده است. در این باره بنگرید به: معراج السعاده، ص 779؛ تفاسیر قرآن ذیل آیات توکل.
[24].  حسینی کوهساری، اسحاق، 1383، همان، ص189.

Share