هفت عامل رفتاری چاقی

هفت عامل رفتاری چاقی
براساس بررسی های صورت گرفته در افراد چاق می توانیم هفت عامل رفتاری را ذکر کنیم که باعث چاقی می شوند:

هفت عامل رفتاری چاقی

براساس بررسی های صورت گرفته در افراد چاق می توانیم هفت عامل رفتاری را ذکر کنیم که باعث چاقی می شوند:

ببینید| درمان چاقــی شکم و اضافه وزن در طب اسلامی - دکتر سیدحسن ضیایی

عوامل رفتاری چاقی

1- بوئیدن:

هر وقت بوی غذای خوبی به مشام فرد چاق برسد، طبق عوامل ارثی مغز او تحریک می شود و فرد به سوی آن بوی خوش حرکت می کند تا از آن غذا، حتی اگر سیر هم باشد، سهمی ببرد. مثلاً دو جوان، یکی چاق و دومی لاغر را در نظر بگیرید که نشسته اند و مطالعه می کنند. آنها نیم ساعت پیش صبحانه سیری خورده اند. اگر بوئی از آشپزخانه به مشام آنها برسد، فرد لاغر عکس العملی نشان نمی دهد، ولی شخص چاق به دنبال آن بو می رود تا چند لقمه از غذای آماده شده بخورد.

2- دیدن:

اگر چشم افراد چاق به شیرینی یا غذای خوشمزه ای بیفتد، طبق عوامل ارثی، حتی اگر سیر باشند تکه ای از شیرینی یا بخشی از غذا را می خورند. مثلاً فرد چاقی که برای نوشیدن آب. در یخچال را باز می کند، اگر گرسنه هم نباشد، وقتی نگاهش به غذاهای موجود در یخچال می افتد، دستش به طرف غذا می رود، ولی لاغرها وقتی برای خوردن آب در یخچال را باز می کنند، فقط آب می خورند.

3- چشیدن:

فرد چاق وقتی غذا را می چشد عوامل ارثی او را تحریک و تشویق می کنند که به چشیدن ادامه دهد. به همین دلیل درصد خانمهای چاق بیش از آقایان است، چون معمولاً مسئولیت پخت و پز در خانه بر عهده آنهاست. از این رو در برنامه کاهش وزن، آنها درصد موفقیت کمتری به دست می آورند، زیرا افزون بر چشیدن غذا، از آن میل هم می کنند.

4- فراوانی نعمت:

اگر در خانه شخصی فراوانی نعمت باشد، استفاده از این نعمتها بستگی شدید به عوامل رفتار ارثی او دارد که در لاغرها خیلی کمتر از چاقهاست. فرضاً دو خانواده با وضع مالی خوب را در نظر بگیرید که یک خانواده رفتار لاغری و دیگری رفتار چاقی دارد. وقتی آنها مثلاً برای مشاهده فیلم مقابل تلویزیون بنشینند و شیرینی و میوه و آجیل فراوان مقابل این دو خانواده گذاشته شود، خانواده لاغر معمولاً چشم به فیلم می دوزند و تمایل به خوردن ندارند. شاید اگر طی یک ساعت چیزی بخورند نیز مقدار آن به صد کالری هم نرسد، ولی خانواده چاق در همان مدت و در حین مشاهده فیلم مدام مشغول خوردنند و از شیرینی و آجیل و میوه بی نصیب نمی مانند. آنها طی این مدت شاید هزار کالری انرژی را به بدن خود بیفزایند که چون همه آنها انباشته می شود، آنها را چاق می کند.

برای تحقیق در این باره، روزی یک فرد لاغر 21 ساله را که دارای 184 سانتیمتر قد و 54 کیلوگرم وزن بود، به همراه شخص چاق 21 ساله ای که دارای 170 سانتیمتر قد و 165 کیلو وزن بود، به منزل خود دعوت کردم. آنها ساعت نه صبح پس از صرف صبحانه به خانه ام آمدند. من از قبل یک میز آماده کرده بودم و میوه های فصل و شیرینیهای لذیذ و انواع آجیل را بر آن چیده بودم. یک فیلم جنگی یک ساعته نیز به نمایش گذاشته بودم و برای این که رفتار آنها را ثبت کنم، از یک فیلمبردار دعوت کردم به منزلم بیاید.

ابتدا از هر دو شخص خواستم که رفتار خوراکی معمولی و روزمره خود را انجام دهند و نقش بازی نکنند. فیلمبردار پس از یک ساعت فیلمبرداری، فیلم را به من داد. پس از تماشای فیلم، کالریهای دریافتی آنها را محاسبه کردم که نتیجه آن بدین قرار بود: فرد چاق در یک ساعت 3500 کالری انرژی دریافت کرده بود ولی شخص لاغر تنها 250 کالری دریافت کرده بود.

پس لاغرها و چاقها خودشان تعیین کننده لاغری یا چاقی خود هستند زیرا این امر، نتیجه حتمی رفتارهای ارثی هر دو طرف چاق و لاغر است.

5- تغییر محیط غذا:

در محیط های معمولی، مثل منزل تفاوت دریافتی غذا بین فرد چاق و لاغر زیاد نیست. مثلاً یک فرد لاغر از یک وعده شام (مثل خوردن نان و پنیر و هندوانه) در منزل، شاید حدود چهارصد کالری انرژی دریافت کند، ولی شخص چاق با عمل به همان مشخصات (یعنی در منزل و در همان محیط و همان نوع غذا) حدود ششصد کالری دریافت می کند.

اگر آنها شب بعد به مجلس شامی در یک جشن عروسی دعوت شوند، شخص لاغر شاید بتواند دو برابر مقدار کالری دریافت کرده طی صرف شام در منزل خود در اینجا نیز دریافت کند (یعنی 800 کالری)، ولی شخص چاق در همان مجلس، دریافت ده برابری خواهد داشت (یعنی به جای 600 کالری، 6000 کالری). پس تغییر محیط بر خوردنِ چاقها اثر بیشتری می گذارد.

6- مسائل روانی:

معمولاً انسانها چه چاق باشند چه لاغر سعی می کنند که غصه ها و ناراحتیهای خود را فراموش کنند. برای همین است که هنگام درگیر شدن با مصیبت ها یا ناراحتی های عصبی، خود را به چیزی که دوست دارند مشغول می کنند. مثلاً یک فرد معتاد به مواد مخدر، وقتی با مشکلی ناراحت کننده رودررو می شود منقل و بافور را می آورد. هر چند او با این کار خود را درگیر مصیبتی بزرگتر می کند، ولی مواد مخدر او را چند لحظه ای از فکر به مشکلاتش دور می سازد.

افراد چاق نیز چون عاشق خوردن هستند تلافی مصیبت ها و امتحان ها و کنکورها و مشکلات عصبی و روانی را با اضافه خوردن در می آورند. این امر منجر به اضافه وزن می شود. آنها می گویند که ما اگر غصه بخوریم هم چاق می شویم. ولی این غصه خوردن نیست که آنها را چاق می کند، پرخوری ناشی از غصه خوردن سبب چاقی آنها می شود. برعکس آنها، غم و غصه لاغرها باعث بی اشتهائی آنها می شود، که در نتیجه لاغرتر از پیش می شوند.

7- موقعیت:

چاقها موقعیت خاصی برای خوردن نمی شناسند؛ همیشه و هر جا که باشند، تمایل به خوردن را از دست نمی دهند. برعکس، لاغرها تا واقعاً گرسنه نباشند، غذا نمی خورند و اگر وقت و مکان مناسب نباشد، رغبت به خوردن ندارند.

عوامل رفتاری چاقی

پی نوشت :
1. محمد صادق کرمانی، معجزه ای برای چاق ها و لاغرها، ص24-27.

پدیدآورنده: 
Share