در ماه رجب، بعد از هر نماز، چنین بخوانید

سیدمحمود طاهری
دعای ماه رجب

اوقات نماز، از بهترین زمان های استجابت دعاهاست، آن هم در ماه رجب.
راوی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدای تو شوم، ماه رجب است، دعایی به من بیاموز که حق تعالی مرا به آن نفع بخشد. حضرت فرمود: پس از هر نماز چنین بگو:
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرِّ یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیل یا مَنْ یُعْطی مَن سَئَلَهُ یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّنا مِنْهُ وَ رَحْمَةً اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَ جَمیعَ خَیرِ الْآخِرَة وَ اصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ وَ زِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ.
پس محاسن (صورت) خود را در پنجه دست چپ قرار داده و سبابه دست راست را به حرکت درآور و بگو:
یا ذَالْجَلالِ الْاِکرام وَ یا ذَالنَّعْمآءِ وَ الْجُودِ یا ذَالْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّار.
ای آنکه تمام خیر را از او امید دارم و در کنار هر شری از خشم او در امان هستم. ای آنکه در برابر اندکی از اعمال، پاداش فراوان عطا می کند. ای آنکه عطا می کند به کسی که از او درخواست می کند. ای آنکه عطا می کند به کسی که نه از او درخواست می کند و نه او را می شناسد؛ چون حَنّان است و دارای رحمت. به واسطه درخواست من از تو، جمیع خیر دنیا و جمیع خیر آخرت را عطایم فرما! و جمیع شر دنیا و شر آخرت را از من باز دار که عطای تو بی نقص است، و از فضل و کرمت بهره مرا بیفزای! ای صاحب جلال و بزرگواری، ای صاحب نعمت ها و جود، ای صاحب عطا و کرم، محاسنم (صورتم) را بر آتش دوزخ حرام فرما!

چند نکته پیرامون این دعای شریف:
1. «آنکه بنده به خیر خداوند امیدوار و از شر او در امان است.» اولاً باید گفت: از جمله پیام های این عبارت، آن است که به بنده می آموزد و تلقین می کند که او نیز درمیان مردم بدان گونه باشد که مردم به خیر او امیدوار و از شر او در امان باشند. چنان که مولی علی علیه السلام در خطبه متقین در بیان یکی از اوصاف پرهیزکاران می فرماید: «اَلْخَیْرُ مِنْهُ مأمُولُ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونُ؛ از او امید خیر است و آسودگی از شر».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«بدترین مردم نزد خداوند، روز قیامت، کسانی هستند که به خاطر امان ماندن از شرشان، اکرام و احترام می شوند».[1] به هر حال، این عبارت به ما می آموزد که شما نیز در این صفت، خدایی باشید که دیگران به خیر شما امیدوار و از شر شما در امان باشند.
از او غیر از نکویی کس در آفاق
ندارد چشم زیر چرخ نه طاق
نباشد غیر نیکی از وی امید
بد از وی کس نخواهد دید جاوید[2]
ثانیا، آیا بنده واقعا به هنگام ارتکاب گناه (شر) از خشم خداوند در امان است؟ باید گفت: یا این عبارت ناظر به این نکته مهم است که: چون لازمه آدم بودن و لازمه این ترکیب مادّی، گنهکاری و ارتکاب لغزش است، به همین سبب، خداوند در مقام محاسبه اعمال، عواملی چون وراثت، محیط، پدر و مادر و نیز این لازمه مادّی بودن را نیز در نظر می آورد. بدیهی است که در چنین میدانی، آدمی که به رغم میل باطنی و فطرت سالم خود و علی رغم مقام اختیارش، دچار لغزش شده است، برنده است و خود را از غضب او در امان می داند:
به حرص ار شربتی خوردم مگیر از من که بد کردم
بیابان است و تابستان و آب سرد و استسقا[3][4]
و یا ناظر به این نکته است که:
گناهان آدمی، هر قدر هم فراوان باشد، اگر با توبه و انابه همراه شود، برای او، ایمنی از خشم خداوند را به همراه دارد.
2. در فراز دیگر دعا آمده است: خداوند، تنها به مسئلت کنندگان عطا نمی کند، بلکه لازمه مقام خدایی و گستردگی فیض او آن است که به بیگانگان با درگاه خود نیز عطا می کند.
در کتاب طاقدیس ملا احمد نراقی چنین حکایت شده است: «روزی موسی علیه السلام به قصد کوه طور برای مناجات با خدا به راه افتاد. در راه به پیرمردی گَبر و بیگانه با درگاه خداوند برخورد. [مرد] از موسی علیه السلامپرسید: به کجا می روی؟ موسی گفت: به کوه طور برای مناجات می روم. پیرمرد گفت: آیا می توانی پیام مرا به خدایت برسانی؟ موسی علیه السلامگفت: پیامت چیست؟ گفت: از قول من به خدا بگو: من از خدایی تو ننگ دارم! با روزی خود بر من منت منه. من نه روزی تو را می خواهم و نه منت تو را، نه تو خدای منی و نه من بنده تو. دل موسی علیه السلام از این سخنان به جوش آمد، ولی چیزی نگفت. چون به کوه طور رفت و با خدا به مناجات پرداخت، شرم کرد که سخن آن پیر گبر را به خداوند برساند. همین که خواست باز گردد، خداوند فرمود: موسی چرا پیام بنده ام را نمی رسانی؟
موسی علیه السلامگفت: خداوندا، من شرم کردم که جسارت او را در پیشگاه تو باز گویم. خداوند فرمود: ای موسی، نزد آن بنده برو و از جانب ما، سلامی گرم به او برسان و بگو: خدا می گوید: اگر تو را از ما ننگ است، ما را از تو ننگ نیست و اگر تو از ما بیزاری، ما خواهان توایم و اگر روزی با منت ما را نمی خواهی، ما بی منت به تو روزی می دهیم. تو از ما مگریز که ما با آغوش باز پذیرای توایم.
موسی علیه السلام از طور بازگشت. پیرمرد از او پرسید: هان موسی! آیا پاسخ مرا آوردی؟ موسی علیه السلام آنچه را که خداوند پیام داد، به او رساند. پیرمرد از شرم سر به زیر انداخت و در حالی که با آستین، روی خود را می پوشاند و اشک از دیده روان می ساخت، گفت: ای موسی! جانم را آتش زدی! من از گفته خود روسیاه و پشیمانم و می خواهم به سوی خدای خویش برگردم و توبه کردم. پیرمرد این جملات را گفت، اندکی بعد جان به جان آفرین سپرد و پس از عمری گام نهادن در بیراهه ها، با عاقبتی به خیر به طرف رحمت خدا شتافت».
باری، اگر امامانی چون علی علیه السلام و حضرت سجاد علیه السلام، مخفیانه و به صورت ناشناس، در دل شب تار، بینوایان را مورد عطایای خویش قرار می دهند، بدان سبب است که صفت خدا در وجودشان متجلی شده و آنها نیز عطا می کنند به کسانی که نه از آنها درخواستی نمودند و نه آنها را می شناسند».
3. «خیر دنیا و آخرت، خواسته دیگر بنده از خدایش است.» در دین مقدس اسلام، نه به دنیا، به تنهایی سفارش شده است و نه به آخرت فقط. بلکه جامعیت دین اسلام، سبب شده است که به پیروانش بیاموزد که هر دو را با هم طالب باشند و از خداوند مسئلت کنند. دراین باره پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «ای پسران عبدالمطلب! به خدای سوگند که من جوانی را در میان عرب نمی شناسم که برای قوم خود چیزی بهتر از آنچه من برای شما آورده ام، آورده باشد، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام».[5]
تا آنجا که امام باقر علیه السلام می فرماید: از ما نیست آنکه به خاطر آخرتش دنیا را رها کند و همچنین از ما نیست کسی که به خاطر دنیایش آخرتش را ترک کند.4 در آموزه های قرآنی نیز به دنیا و آخرت، هر دو، توجه شده است:
وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللّهُ الدّارَ اْلآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا. (قصص: 76)
و در آنچه خداوند به تو داد، سرای آخرت را بطلب و بهره ات را از دنیا فراموش نکن.
دنیای آباد به همراه معیشت و رزق و روزی فراخ و گسترده، مورد اهتمام اهل بیت علیهم السلام بوده است و در مقابل از زندگی فقیرانه، نکوهش می کرده اند. تا آنجا که علی علیه السلام می فرماید: «کسی که آب و خاک در اختیار دارد، ولی باز هم فقیرانه زندگی می کند، از رحمت خداوند دور باد».[6]
به گفته جبران خلیل جبران: «آیا باور دارید خداوندی که از آسمان باران می باراند و از زمین، گل و گیاه می رویاند، همو می خواهد که شما خوار و گرسنه باشید تا از شما بهره کشند؟»[7]
به هر حال، ریشه بسیاری از اختلالات اندیشه ای و نابسامانی های اخلاقی و معنوی را باید در فقر و تنگدستی جست و جو کرد. کسی که دنیای آبادی ندارد، نمی تواند منتظر نظام فکری آباد و آخرتی بسامان باشد.
به تعبیر استادِ حضرت امام رحمه الله، آیت اللّه  العظمی شاه آبادی رحمه الله: «مادامی که انسان، رفع اختلال در امر معاش او نشود و فکرش از سختی آن فارغ نگردد، متوجه کمال نخواهد شد. در سایه تحصیل معاش حلال و تسهیل آن و مرفه الحال بودن، به قسمت دیگر که امر راجع به معاد است، نائل می شویم».[8]
و به فرموده شهید مطهری: «فقر، آدمی را که ایمان قوی نداشته باشد، زود وادار به گناه می کند، عقل و فکر در اثر احتیاج و فقر و نبودن وسایل زندگی، تعادل خود را از دست می دهد و انسان، دیگر خوب نمی تواند در قضایا فکر کند».[9]
بنابراین، نمی توان میان دنیا و آخرت جدایی انداخت و از تأثیرات دنیا در امر آخرت غافل ماند. این دو کاملاً در هم تنیده و به هم مرتبط هستند. به همین سبب، امام علیه السلام جمیع خیر دنیا و جمیع خیر آخرت را از خداوند مسئلت می کند. گویا جمیع خیر آخرت در صورتی نصیب آدمی می گردد که جمیع خیر دنیا را از اول داشته باشد. از اینجاست که حق تعالی در قرآن مجید به ما می آموزد که بگوییم:
رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی اْلآخِرَةِ حَسَنَةً ... . (بقره: 201)
پروردگارا، به ما، هم در دنیا نیکویی عطا کن و هم در آخرت .
آتِنا فی دارِ دُنْیا نا حَسَن
آتِنا فی دارِ عُقبی نا حَسَن[10]

 

پی نوشت:
[1] بحارالانوار، ج 75، ص 283.
[2] حکیم الهی قمشه ای.
[3] نوعى بیمارى است که بیمار به واسطه آن دچار تشنگى مى شود و همواره آب مى طلبد، در حالى که اگر آب بخورد، خواهد مرد.
[4] سنایی.
[5] محمدرضا حکیمى، الحیاة، ج6، ص 734.
[6] بحارالانوار، ج23، ص 19.
[7] جبران خلیل جبران، صداى سخن عشق، ص 273.
[8] آیت اللّه  العظمى شاه آبادى، شذرات المعارف، ص40.
[9] بیست گفتار، ص 112.
[10] مولانا.

Share