گناه در حکومت خدا

حکومت خدا
جرأت بر گناه نشانه غفلت و نادانی است...

در دعای ابوحمزه می خوانیم: «لا الَّذِي أَسَاءَ وَ اجْتَرَأَ عَلَيْكَ وَ لَمْ يُرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَ؛ آن كه بدى كرد و بر تو گستاخى روا داشت، و تو را خشنود نساخت، از عرصه قدرتت بيرون رفت.»[1] این فراز دعای عظیم ابوحمزه در بیان تصحیح نوع نگاه به عصیان و نافرمانی خدا توسّط بندگان است که اگر چنین نگاهی در جامعه حاکم شود، حتّی در صورت انجام گناه، انسان به سرعت به توبه روی آورده و غفلتها به حدّاقل می رسد. در واقع، انجام گناه توسّط بندگان، هیچگاه به معنای آن نیست که آنها از دایره قدرت و تسلّط خداوند بیرون رفته و توانسته اند در یک فرصت مناسب خود را از تنبیه خدا فراری دهند. راضی نساختن خدا، که توسّط فرد گناهکار صورت می گیرد تنها به واسطه فرصت و قدرتی است که خدا به او داده است و همه اش تحت تسلّط خداست. پس؛ انجام گناه، نه تنها نشانه زرنگی نیست بلکه نشانه کم عقلی است؛ و گرنه چرا باید مخلوق، خود را در برابر خالق، دارای قدرت و زرنگی بداند؟! جرأت بر گناه نشانه غفلت و نادانی است...

 

پی نوشت:
[1]. مفاتیح الجنان؛ دعای ابوحمزه ثمالی.

 

Share