مباحث ذکر یار استاد محمد شجاعی/ جلسه 16 - حقیقت ذکر و آزادی

جلسه شانزدهم مباحث معرفتی ذکر یار از سری مباحث استاد محمد شجاعی با عنوان «حقیقت ذکر و آزادی» تقدیم حضورتان می شود...

مباحث ذکر یار استاد محمد شجاعی/ جلسه 16 - حقیقت ذکر و آزادی

جلسه شانزدهم مباحث معرفتی ذکر یار از سری مباحث استاد محمد شجاعی با عنوان «حقیقت ذکر و آزادی» تقدیم حضورتان می شود...

برای دسترسی به سایر جلسات «ذکر یار» اینجا کلیک کنید

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: (إنَّ أکثَرَ السِّیاحَ أهلِ النّار مِنَ التَسویف)

هر وقت دل را چیزی میبرد حقیقت ذکر به خصوص ذکر لا اله الا الله (یعنی هیچ دلبری جز خدا نیست) وقتی میگویی آزاد میشوی اگر جدی بگویی بعد یک مدت میبینی آزاد شدی. آنکه خیلی برایت بزرگ بود و ابهت داشت و فکر میکردی که اصلا نمیتوانی بدون آن نفس بکشی، میبینی که اصلا دیگر رنگ خودش را باخت.

حالا معشوق هر چه هست، چه معشوق های جمادی و نباتی یا معشوق های حیوانی فرقی نمیکند رنگ می بازد و و مقامت قلب از بین میرود، معانده دیگر ندارد. قلب وقتی که غذا به او نمیرسد می افتد در لجبازی، وقتی به او غذا مرتب میرسانی میبینی نه اینطوری هم نیست که شما فکر کنی نمیتوانی دست از گناه یا یک وابستگی برداری. وقتی خود حقیقیتش غذا میخورد دیگر میلی هم به آن کار خود بخود ندارد.

خیلی از پدر و مادرها در روش های تربیتیشان سعی می کنند که باطل را از وجود شخص بِکَنند. در حالی که نیاز نیست با باطل درگیر شوند. شما فقط حق را نشان بده. مثل بدن که وقتی قوی باشد میکروب سراغش نمی آید.

حق دولت دارد پایدار است میماند ولی باطل، سر و صدا و جولان دارد، اما قدرتی ندارد. کافی است یک مقدار حق بخوری و به خود حقیقی ات برسی، بعد می بینی نه تنها رغبتی نداری به سراغ باطل بروی؛ بلکه به طور طبیعی از آن متنفر می شوی.

 مثال: الان به شما پیشنهاد دهند مشروب بخورید قمار بکنید میبینید اصلا نسبت به آن رغبتی ندارید. این برای این نیست که ما سنخیتی با آن کارها نداریم بلکه همین مقداری که از حق خوراک خوردیم  خود بخود رغبت و میلی در ما نسبت به آن باطل ایجاد نمی کند. اگر غذا نرسد هر کاری آدم میکند اصلا خودش هم یک ذره فکر نمیکند از این کارها بکند ولی نمیداند که حواسش نیست تنبلی میکند غذا نمیخورد امروز و فردا میکند یکدفعه سر از جهنم در میآورد.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند : «إنَّ أکثَرَ السِّیاحَ أهلِ النّار مِنَ التَسویف» یعنی بیشتر جهنمی ها بهشتی بودند، اما آدم های بی حوصله و تنبل بودند که برای مسائل معنوی شان وقت جدی نگذاشتند. همین غذا نخوردن و تنبلیشان یواش یواش رغبتشان را به غذای بد و آلوده و باطل زیاد کرد و سر از جهنم درآوردند

خیلی انسان باید با این دو صفت در وجود خودش به سختی باید مبارزه کند، نباید بگذارد به سراغش بیایند.

Share