نشست علمی انجمن حجتیّه (۳)| بررسی تشکیل حکومت اسلامی
ناگفتههایی از انجمن حجتیّه؛ بررسی تشکیل حکومت اسلامی
همزمان با سالروز تعطیلی انجمن حجتیه، نشست تخصصی "ناگفتههایی از انجمن حجتیه" به همّت مؤسسه حقپژوهی و با همکاری دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد. در جلسه سوم، حجتالاسلام دکتر ابوطالبی به بررسی ارتباط انجمن حجتیه با روند تشکیل حکومت اسلامی پرداخت. این نشست شامل چهار جلسه بوده که هر یک ابعادی متفاوت از فعالیتهای این انجمن را بررسی میکنند.
در این نشست جتالاسلام دکتر ابوطالبی در خصوص نگاه انجمن حجتیه به موضوع قیام و تشکیل حکومت در عصر غیبت پرداخته که مباحث ذکر شده به شرح ذیل است:
انجمن حجتیه، همانطور که در اساسنامه آن ذکر شده و سیره عملی آن قبل از انقلاب نیز نشان میدهد، بر عدم دخالت در سیاست و امور سیاسی تاکید داشته است. دخالت افراد عضو در امور سیاسی به عهده خودشان بوده و مسئولیت آن بر عهده انجمن نبوده است. حتی محدودیتهایی برای اعضایی که قصد فعالیت سیاسی یا مبارزاتی داشتهاند، وجود داشته است.
به گفته حجتالاسلام دکتر ابوطالبی، هم قبل و هم بعد از انقلاب، این دیدگاه در انجمن وجود داشته که ورود به سیاست، تشکیل حکومت اسلامی، قیام در قالب یک حرکت مبارزاتی سیاسی و جهاد از جمله مباحثی بوده که توسط انجمن نفی میشده است.
ایشان به صحبتهای مرحوم آقای حلبی اشاره میکنند که معتقد بودهاند برای جهاد یا تشکیل حکومت، حضور معصوم لازم است. اگر حاکم معصوم باشد یا فرد صلاحیتدار (که طبیعتاً منظور معصوم است)، میتوان حکومت اسلامی تشکیل داد و از آن پیروی کرد.
یکی از جدیترین دلایل و مستنداتی که برای عدم اقدام به قیام و تشکیل حکومت در عصر غیبت توسط این دیدگاه مطرح شده، استناد به روایاتی است که ائمه (علیهمالسلام) را تا قبل از ظهور حضرت (عجلاللهتعالیفرجه) از برافراشته شدن پرچم (قیام) نهی کردهاند.... این روایات در کتب معتبر نیز وجود دارند.
حجتالاسلام دکتر ابوطالبی دستهبندیهایی از این روایات ارائه میدهند که شامل:
- روایات نهی مطلق هرگونه قیام.
- روایات ناظر به انتظار و "نشستن در خانهها" تا زمان ظهور....
- روایات ناظر به شکست قیامهای قبل از ظهور....
- روایات نهی از عجله برای قیام....
مجموعه این روایات به عنوان مبنای پرهیز از ورود به سیاست، قیام و تشکیل حکومت توسط این نگاه مطرح میشود.
ایشان اشاره میکنند که این مباحث بعد از انقلاب و در دهه ۶۰ کمرنگ شد، زیرا فضای جامعه فضای انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی بود. اما در سالهای اخیر، به ویژه بعد از ۴۰ سالگی انقلاب، به دلیل نیاز به ارزیابی و آسیبشناسی دستاوردهای انقلاب، این بحثها دوباره در جامعه رشد کرده و مطرح شده است...
- حجتالاسلام دکتر ابوطالبی به نقد این دیدگاه میپردازند:
ایشان بیان میکنند که به این روایات پاسخهای متعددی داده شده است.
برخی از این روایات از لحاظ سند مخدوش هستند و راویانی با مشکلاتی مانند واقفیه بودن، انحراف، یا مجهولالحال بودن در آنها وجود دارند.... به عنوان مثال، روایت مالک بن اعین به دلیل وجود حسن بن علی بن حمزه، و روایات انتظار ("بنشینید در خانهها") به دلیل وجود عثمان بن عیسی واقفی (که آیتالله خویی او را منحرف و معارض با امام رضا (علیهالسلام) میدانند)، سند معتبری ندارند.... همچنین، روایات خبر دهنده از شکست قیامها، به گفته ایشان، هیچ حدیث صحیحی در سند خود ندارند.
در بحث دلالت (معنا) نیز، ایشان معتقدند بسیاری از این روایات به طور کلی قیام یا تشکیل حکومت را نفی نمیکنند.... برخی ناظر به موارد خاص (مانند روایت سدیر که ناظر به شرایط خود شخص سدیر بوده است) هستند.... برخی ناظر به قیامهای بدون برنامهریزی یا عجولانه هستند. برخی ناظر به نهی از دعوت به خود (مانند طاغوت) هستند.
برخی روایات ممکن است صرفاً ناظر به این باشند که هیچ قیام یا حکومتی قبل از ظهور نمیتواند به نتیجه کامل و استقرار عدل جهانی برسد، همان کاری که امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) انجام خواهند داد. این یک توصیف است نه نهی کلی از اقدام.
مهمترین نقد حجتالاسلام دکتر ابوطالبی این است که از ابتدای عصر غیبت کبری تا به امروز، در تاریخ فقه شیعه، حتی یک فقیه و مجتهد که فقاهت او مورد تأیید باشد، پیدا نشده است که به استناد این روایات، فتوای بر نفی قیام یا نفی تشکیل حکومت در عصر غیبت داده باشد یا رساله فقهی در این زمینه نوشته باشد.... ایشان این موضوع را به شدت پیگیری کرده و کسی را نیافتهاند....
ایشان سیره عملی فقهای بزرگ شیعه در طول تاریخ، به ویژه از زمان صفویه که تشیع رسمی شد، را مغایر با این دیدگاه میدانند. علمای بزرگی مانند محقق کرکی و علامه مجلسی مناصب حکومتی را پذیرفتهاند.
در زمان نهضت امام خمینی، تقریباً همه مراجع و فقهای بزرگ شیعه در قم، نجف و مشهد، با درجات مختلف، از امام و نهضت او حمایت کردهاند و هیچکس با اصل قیام و تشکیل حکومت به استناد این روایات مخالفت نکرده است.... حتی کسانی مانند آیتالله خویی و آیتالله حکیم که ممکن است در مقاطعی به دلیل کشتارها احتیاط کرده باشند، اصل قیام را حرام ندانستهاند و حتی در رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت کردهاند.
حجتالاسلام دکتر ابوطالبی اشاره میکنند که فقهایی مانند آیتالله بروجردی ولایت فقیه را هم با دلیل عقلی و هم روایی پذیرفته و قائل به ولایت مطلقه بودهاند و در عمل نیز از آن استفاده کردهاند (مانند تخریب خانهها برای ساخت مسجد اعظم با وجود عدم رضایت مالکان).
ایشان این روش استناد به دین با ذکر چند روایت یا آیه بدون توجه به سایر نصوص، شأن صدور روایات و اجتهاد جامع را "روش شبه اخباری یا اخباری" و "روش غلطی" میدانند.... ایشان تاکید میکنند که اجتهاد یک بحث تخصصی است و باید به نظر فقها مراجعه کرد.
ایشان به تناقض رفتاری و گفتاری کسانی که قائل به "نشستن و سکوت کردن" بر اساس روایات هستند اشاره میکنند و میپرسند چرا این افراد خودشان برخلاف مبنای خود، موضعگیری سیاسی کرده یا صحبت و فعالیت میکنند.
در نهایت، حجتالاسلام دکتر ابوطالبی تاکید میکنند که بحث نفی قیام و تشکیل حکومت بر اساس روایات، از لحاظ فقهی و دینی زیر سوال است و سیره عملی و نظری فقهای بزرگ شیعه خلاف آن را نشان میدهد.... ایشان روش صحیح مواجهه با اینگونه مباحث را مراجعه به ضوابط و دلایل مستند فقهی و نظر فقها میدانند.
افزودن دیدگاه جدید