نشست علمی انجمن حجتیّه (۴)| نحوه تعامل با جذبشدگان
ناگفتههایی از انجمن حجتیّه؛ بررسی شیوه تعامل با جذبشدگان
به مناسبت سالروز تعطیلی ظاهری و صوری انجمن حجتیه، نشست تخصصی "ناگفتههایی از انجمن حجتیه" به همّت مؤسسه راهبردی حق پژوهی و با همکاری دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد. در جلسه چهارم، حجتالاسلام امیننیا به بررسی نحوه تعامل با جذبشدگان به انجمن حجتیه پرداخته و دیدگاههای مختلف مرتبط با این موضوع مورد بحث قرار گرفت. این نشست شامل چهار جلسه بوده که هر کدام به یک جنبه از فعالیتهای این انجمن اختصاص دارد.
موضوع سخنرانی: راههای مقابله با انجمن حجتیه و نحوه برخورد با کسانی که در دام آن گرفتار شدهاند
مقدمه بحث بر اهمیت هوشیاری و بیداری در برابر دشمنان تأکید دارد. به گفته ایشان، همانطور که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) در نهجالبلاغه فرمودهاند، جنگ بیداری است و اگر انسان در خواب باشد، دشمن در خواب نخواهد بود. غفلت میتواند منجر به ضربات جبرانناپذیر شود.
حجتالاسلام امیننیا تأکید میکند که در مقابله با دشمن باید آنالیز و تحلیل صورت گیرد. این تحلیل شامل پیدا کردن نقاط ضعف حریف برای ضربه زدن و پیدا کردن نقاط قوت و تضعیف آنها برای ایجاد سد در برابرشان است.
امیننیا هیچ شک و شبههای در دشمنی انجمن حجتیه با نظام مقدس جمهوری اسلامی نمیبیند. به اعتقاد ایشان، هر کس این دشمنی را انکار کند، یا دروغ میگوید یا از انجمن حجتیه اطلاعی ندارد. کسی که کمترین آشنایی با انجمن داشته و صداقت داشته باشد، دشمنی آنها را تأیید میکند. از این رو، انجمن حجتیه باید به عنوان دشمن آنالیز شود.
ایشان به نقاط ضعف انجمن حجتیه اشاره میکنند:
عملکرد گذشته:
همراهی با حکومت پهلوی پیش از انقلاب. برخی از آنها معتقد بودند که حکومت پهلوی تنها حکومت شیعه در دنیاست و نباید تضعیف شود.
آقای دکتر محمد مهدی عبد خدایی نقل کردهاند که عدم پذیرش اولیه آقای شیخ محمود حلبی در مشهد برای تأسیس انجمن حجتیه به دلیل سخنرانی ایشان در تمجید از حکومت پهلوی در مراسم برپایی مجسمه رضاخان بوده است. افراد متدین به همین دلیل نتوانستند به او اعتماد کنند.
در مقاطع مختلف، انجمن حجتیه با سکوت یا فرمایشات خود حکومت پهلوی را تأیید میکرد.
آنها در تقابل با انقلاب و انقلابیون قرار داشتند تا قبل از ۱۷ شهریور ۱۳۵۷. بعد از این تاریخ، آنها هم انقلابی شدند، که سخنران این را از روی انصاف بیان میکند، اما تأکید میکند که قبل از آن با انقلابیون در تقابل بودند. مقام معظم رهبری فرمودهاند که آنها در زمان طاغوت در مشهد برای انقلابیون زحمت ایجاد میکردند. حتی یک نیروی ساواکی گفته بوده که انجمنیها آنقدر گزارش میدادند که اجازه نمیدادند ساواک انقلابیون را رها کند.
تعاریف متحجرانه از مهدویت و انتظار: آنها معتقدند که منتظر ظهور باید دست روی دست بگذارد و کاری انجام ندهد تا امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بیایند و کارها را درست کنند. این دیدگاه که در آخرالزمان باید سکوت کرد، ظلم را پذیرفت، امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرد و هیچ وظیفهای نداشت، برای کسی که با مفاهیم دینی آشناست و آزاده است، قابل پذیرش نیست....
نظریات حضرت امام خمینی (ره) در باب انجمن حجتیه:
سخنرانی ایشان در عید فطر سال ۶۲ که منجر به اعلام تعطیلی انجمن توسط حلبی شد. امام فرمودند که تعطیلی کافی نیست و انجمن باید منحل شود.
نامه امام به شورای نگهبان در خرداد ۶۷ که هشدار دادند مراقب باشند تا انجمن حجتیهایها همه چیز را نبرند.
منشور روحانیت (اسفند ۶۷)، که بخش بزرگی از آن در تقابل با انجمن حجتیه است. سخنران مطالعه این منشور را پیشنهاد میکند.
سیاست سانسور و بایکوت: انجمن حجتیه تلاش کرده تا نامی از انجمن برده نشود و مردم فراموش کنند که آنها چه کسانی بودند.... دلیل این کار این است که مردم امام خمینی را فراموش نمیکنند و وقتی ببینند ایشان گروهی را مورد هجمه قرار داده، از آن گروه دوری میکنند. آنها با زیرکی، سخنان و تولیداتی که به انجمن پرداختهاند را سانسور کردهاند. به عنوان مثال، سریال "روزهای اعتراض" یا مستند "روح الله" قسمت "امام و انتظار" که به انجمن میپرداختند، دیگر پخش یا ارائه نمیشوند. این قدرت و نفوذ آنها در سانسور، حتی در مورد منشور روحانیت که وصیتنامه اختصاصی امام برای حوزههای علمیه محسوب میشود (به نقل از آیتالله جوادی آملی)، دیده میشود.... بسیاری از طلاب و حتی برخی مراجع انقلابی از وجود منشور روحانیت بیاطلاع بودند. این سیاست برای فراموشی تدریجی انجمن است.
نظر مقام معظم رهبری در باب انجمن حجتیه:
ایشان فرمودند که آنها کجفهم و بدفهم دین هستند. مثال آن، بدفهمی روایت مربوط به پرچمهای قبل از ظهور مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است که آن را به مخالفت با هرگونه مبارزه قبل از ظهور تفسیر میکنند، در حالی که معنای روایت آن نیست که مردم با ظلم مبارزه نکنند یا برای تشکیل جامعه الهی قیام نکنند....
در سال ۹۹ فرمودند که هیچ توصیهای به مماشات با کسانی که مبانی انقلاب را قبول ندارند، ایجاد تردید میکنند، دشمن را تزیین میکنند و راه غلط نشان میدهند، ندارند؛ بلکه باید با صراحت و قوت رفتار کرد.
در ادامه، حجتالاسلام امیننیا به نقاط قوت انجمن حجتیه میپردازند:
نفاق: این اصلیترین نقطهقوت آنهاست که باعث بقایشان شده. آنها با نظام مقدس جمهوری اسلامی مخالفند ولی این را علنی نمیکنند.... برخلاف سایر مخالفان نظام که در دانشگاهها یا رسانهها مخالفت میکنند و با آنها مدارا میشود، انجمنیها مخالفت خود را پنهان میکنند.... آنها در ظاهر به نظام و رهبری احترام میگذارند ولی در خلوت ناسزا میگویند. یکی از سران انجمن حجتیه در مشهد خصوصی اعتراف کرده که جمهوری اسلامی را طاغوت میداند، در حالی که در ظاهر طور دیگری رفتار میکنند. این نفاق آنها را خطرناکتر از کفار میکند. آنها بلدند چگونه به تدریج ذهن جوانان انقلابی را تغییر داده و آنها را به آدمهای بیتفاوت، منتقد و حتی ضدانقلاب تبدیل کنند.
به نقل از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در حدیثی (از بحارالانوار، نقل از منیة المرید: إنّ أخوَفَ ما أخافُ علَيكُم بَعدي كلُّ مُنافِقٍ عَليمِ اللِّسانِ)، ایشان فرمودهاند که از مؤمن و مشرک بر امتش نمیترسند، بلکه از منافق علیماللسان (کسی که زیبا سخن میگوید) میترسند که حرف حق میزند اما عملش خلاف آن است. امام خمینی هم مبارزه با آنها را بسیار مشکل میدانستند. سختی مبارزه با منافقین در زمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که با اهل قبله (اهل نماز) میجنگید، بیشتر از جنگ با کفار در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود. مبارزه با کسانی که اهل عبادت و تهجد هستند، کار بسیار سختی است.... مثالهایی مانند خواجه ربیع بن خثیم که حاضر به جنگ با معاویه نشد زیرا او را مسلمان میدانست...، یا عبادت شدید خوارج در نهروان که پیشانیهایشان از سجده پینه بسته بود...، نشاندهنده دشواری مبارزه با کسانی است که در ظاهر متدیناند.
استفاده ابزاری از بحث امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف): مردم عاشق امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) هستند و انجمنیها از این علاقه سوءاستفاده میکنند. آنها در جلساتشان بسیار از امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نام میبرند و دعا برای فرج میخوانند.
ارائه نسخه آسانی از دین: آنها دینی ارائه میدهند که برای مردم آسان و بیدردسر است.... برخلاف دین اهل بیت (علیهمالسلام) که جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، و سختی دارد، دین انجمنیها به معنای نشستن و دعا کردن و انتظار کشیدن برای حل مشکلات توسط امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. این نسخه آسان برای کسانی که دنبال راحتی هستند جذاب است. مثالهایی از مسیحیت (عشاء ربانی به عنوان جایگزین نماز) یا صوفیگری (رسیدن به یقین و بینیازی از عبادت) آورده شده تا نشان دهد چگونه نسخههای آسان از دین ارائه میشود.... انجمن حجتیه نسخهای ارائه میدهد که میتوان دیندار بود ولی حجاب نداشت، مشروب خورد، نماز نخواند، روزه نگرفت و....
جذب افراد پولدار و ثروتمند: به دلیل ارائه این نسخه آسان از دین، افراد متمول جذب آنها میشوند که میخواهند هم دنیای آباد داشته باشند و هم آخرت (بهشت). تجار و بازاریان تهران از این مسلک تبعیت کردهاند. این مانند کسانی است که به موسی گفتند خودت و خدایت بروید بجنگید، ما اینجا نشستهایم و در زمان غنائم حاضر میشویم. به نقل از آقای حلبی، ایشان پس از انقلاب به امام خمینی پیشنهاد داده بود که نیروهای آماده (۱۰ یا ۱۵ هزار نفر) برای کمک به انقلاب در اختیار دارند، که امام فرمودند نیازی نیست و کسانی که انقلاب کردهاند خودشان میتوانند از آن مراقبت کنند.
درباره نحوه برخورد با افراد انجمنی، حجتالاسلام امیننیا (با توجه به اطلاعات شما) معتقدند که آنها یکدست نیستند.
با کسانی که بیاطلاع هستند و شاید حتی نمیدانند در انجمن حجتیه هستند (زیرا نام انجمن تا سطوح بالا برده نمیشود)، باید جهاد تبیین انجام داد و واقعیت را برایشان بیان کرد....
با سران و لیدرهای انجمن که اطلاع دارند و مسئولیت دارند، به نظر ایشان بعید است بشود کاری کرد. آنها مانند منافقینی هستند که برنمیگردند و بحث و مناظره با آنها (پس از تبیین اولیه) تبدیل به "مراء" (جدل بیفایده) میشود.
نفوذ و توطئههای انجمن حجتیه مشخص است. بسیاری از مشکلات کشور، از جمله مسائل اقتصادی مانند افزایش قیمت دلار، به خاطر نفوذ و توطئه آنهاست.... ایشان معتقدند باید به رابطه مشاوران اقتصادی با انجمن حجتیه نگاه کرد....
تا زمانی که آنها توطئه نمیکنند، ممکن است کاری به آنها نداشته باشیم، اما وقتی توطئه میکنند، حتماً باید با آنها مقابله کرد. ایشان معتقدند که متأسفانه عزم کافی برای مقابله با آنها وجود ندارد و ایران بهشت اپوزیسیون است.
در بخش پرسش و پاسخ، به سوالاتی که توسط حاضران مطرح شده بود، پاسخ داده شد:
شرکت در مراسمات انجمن حجتیه شرعاً اشکال دارد اگر باعث تأیید یا تقویت مخالفین نظام شود.
اقتدا به امام جماعتی که تفکرات انجمن حجتیه دارد و مثلاً نظام را طاغوت میداند یا امر به معروف و نهی از منکر را لازم نمیداند، جایز نیست چرا که عدالت چنین فردی ساقط است. سخنران شخصاً پشت سر چنین افرادی نماز نمیخواند.
آموزههای مکتب فکری آقای ابطحی منحرف هستند، اما ایشان و پیروانشان به پیچیدگی انجمن حجتیه نیستند و انجمنی محسوب نمیشوند.
تفاوت انجمن حجتیه با گروههای شیرازی در این است که شیرازیها صریحاً مخالفت میکنند، ولی انجمنیها نفاق داشته و صراحت ندارند. اما هر دو گروه (و تمام فرقههای دیگر از جمله بهائیت که با انجمن در تقابل است) در مخالفت با نظام جمهوری اسلامی و شعار جدایی دین از سیاست مشترکند....
خرید محصولات از مؤسسات مربوط به انجمن حجتیه اشکال دارد اگر باعث تقویت آنها شود.
رابطه مکتب تفکیک با انجمن حجتیه اینگونه است که تمام انجمنیها قائل به تفکیک (جدایی فلسفه از مفاهیم دینی) هستند، اما همه قائلین به تفکیک، انجمنی نیستند. انجمن حجتیه فلسفه و استدلالات فلسفی را برای فهم دین کافی ندانسته و رویکرد فلسفی را باطل میدانند. در مقابل، بزرگانی در مکتب تفکیک بودهاند که طرفدار نظام و انقلاب بودهاند.
مسئول برگزاری جلسه در پایان تأکید کرد که با وجود نفوذ انجمن، آنها و دیگر فرقهها مانند سنگریزههایی هستند که سرعت حرکت نظام به سمت قله را کند میکنند و نه در حدی که مانع رسیدن به قله شوند. اما نباید آنها را دستکم گرفت. ایشان همچنین به معرفی کتابی از آقای اکبری آهنگر درباره انجمن و فعالیتهای مؤسسه راهبردی حقپژوهی در زمینه نقد فرق و ادیان اشاره کرده و از حاضران خواستند دانش کسبشده را گسترش دهند.
افزودن دیدگاه جدید