تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت یازدهم (صوت و متن)

مسیر اصلی حرکت ما بر اساس ویژگی های انسان و حیات، مبارزه با هوای نفس است. وقتی در مسیر دین، کمال و خوبی ها حرکت می کنید، راه اصلی بر اساس حیات و ویژگی های انسان...

تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت یازدهم (صوت و متن)

از سری مباحث «تنها مسیر»، قسمت یازدهم بحث «راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی» حجت الاسلام علیرضا پناهیان تقدیم حضورتان می گردد...

 برای دسترسی به سایر قسمت های سلسله جلسات تنها مسیر کلیک کنید. 

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

رنج اصالت ندارد، اما برای «مبارزه با هوای نفس» و ایجاد ارزش افزوده، رنج کشیدن قطعی است/ اصل عمل صالح انسان، عملی است که در مخالفت با هوای نفس باشد

مسیر اصلی حرکت ما بر اساس ویژگی های انسان و حیات، مبارزه با هوای نفس است. وقتی در مسیر دین، کمال و خوبی ها حرکت می کنید، راه اصلی بر اساس حیات و ویژگی های انسان مبارزه با دوست داشتنی ها است. مبارزه با دوست داشتنی ها، چه به صورت تکلیف باشد(توسط دستورات) و چه بر ما تحمیل شود(توسط مقدرات)، رنج نام دارد. البته در کنار رنج، نعمت هم وجود دارد. مسیر ما، مبارزه با هوای نفس است و رنج، اصالت ندارد ولی برای مبارزه با هوای نفس، رنج کشیدن قطعی است. اصل عمل صالح انسان، عملی است که در مخالفت با هوای نفس باشد. البته نوع رنجی که در مبارزه با هوای نفس با برنامه الهی پیش می آید، با خیلی از رنج های دیگر متفاوت است؛ این جلسه می خواهیم کمی بیشتر در این زمینه گفتگو کنیم.

رنج اصالت ندارد، اما ما برای ایجاد ارزش افزوده خلق شده ایم و این کار نیاز به مبارزه با هوای نفس دارد و مبارزه با هوای نفس هم، رنج دارد.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

انسان خودش را بیشتر با ناخوشی ها درگیر می داند، لذا ابتدا باید تکلیف خود را با رنج مشخص کند

در میان تکالیف الهی ممکن است از برخی از دستورات خوشمان بیاید، اما اصل دستورات و اصل اعمال صالح ما که باعث رشد ما می شود، اعمالی هستند که مخالف هوای نفس ما هستند. اصل وضعیت ما نسبت به پروردگار، صبر و رضایتی است که در رنج ها داریم، اصل وضعیت ما بودن در خوشی ها نیست. گرچه خوشی ها طبیعی و هستند و شکرش را هم باید به جا آورد، اما اصل عمل صالح رنج کشیدن است. چرا؟

از طرفی، امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «قلب انسان این طور سرشته شده که از کسی که به او نفع برساند خوشش می آید و نسبت به کسی که به او ضرر می رساند، بغض پیدا می کند؛ جُبِلَتِ الْقُلُوبُ ‏عَلَى ‏حُبِ‏ مَنْ ‏یَنْفَعُهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَضَرَّ بِهَا»(کافی/جلد 8/صفحه 152). از طرف دیگر، انسان صدها نعمت را فراموش می کند، ولی یک رنج کوچک و گذرا را مدام پیش چشم خود می آورد. در نتیجه اگر به انسان صدها خوشی داده شود، ولی یک ناخوشی هم داده شود، توجه او به آن یک ناخوشی جلب می شود. لذا وقتی انسان می خواهد با خدا تسویه حساب کند، همه خوشی ها را کنار می گذارد و یک ناخوشی را وسط می کشد و به خدا اعتراض می کند که چرا این ناخوشی را به من دادی؟!

به عبارت دیگر انسان طبیعتاً خودش را بیشتر با ناخوشی ها درگیر می داند، لذا برای اینکه بتواند به سلامت این مسیر را طی کند، باید از همان اول تکلیف خود را با رنج مشخص کنیم. اگر نفس تو دنبال این است که رنج نکشی، این یک خیال خام است و اشتباه می کنی. در مقابل نفس رنج گریز باید گفت: «زندگی یعنی رنج. به سمت خدا رفتن مثل بالا رفتن از یک سربالایی نفس گیر است، مثل سرسره نیست!»

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

به خاطر فرار از رنج تقدیر و تکلیف، دین گریزی نکنیم که فایده ای نخواهد داشت/ اگر رنج را فراموش کنیم، جریان مبارزه بانفس خراب می شود

مسیر اصلی ما مبارزه با هوای نفس است و مهمترین مسأله در این مبارزه، رنج است. باید تکلیف خود را با رنج مشخص کنیم، اصل رنج را بپذیریم، آمادگی مواجهه با رنج های مختلف را داشته باشیم و به خاطر فرار از رنج، دین گریزی نکنیم که فایده ای نخواهد داشت.

این را هم باید بدانیم که همه مردم در حال رنج کشیدن هستند. اگر کسی لبخند بزند، به این دلیل نیست که رنج کمتری دارد؛ شاید صبورتر است، شاید حفظ ظاهر می کند، یا شاید فهمیده تر است. به هر حال باید تکلیف خودمان را با رنج مشخص کنیم.

نباید رنج را فراموش کنیم، بلکه رنج ها را باید با چشم باز ببینیم و الّا جریان مبارزه با هوای نفس خراب می شود و از رنج های تکلیفی و تقدیری فرار می کنیم. این فرار کردن هم در بیشتر موارد ارتباطی به کم بودن ایمان ندارد. ممکن است کسی به بعضی از دین گریزها بگوید: «ایمان داشته باش» در حالی که او ایمان دارد، اما اهل تحمل رنج نیست. او ایمان دارد، اما به او خبر اشتباه داده اند و خیال می کند که می تواند رنج نکشد و راهی برای فرار از رنج وجود دارد.

مسیر اصلی حرکت ما بر اساس ویژگی های انسان و حیات، مبارزه با هوای نفس است. وقتی در مسیر دین، کمال و خوبی ها حرکت می کنید، راه اصلی بر اساس حیات و ویژگی های انسان مبارزه با دوست داشتنی ها است. مبارزه با دوست داشتنی ها، چه به صورت تکلیف باشد(توسط دستورات) و چه بر ما تحمیل شود(توسط مقدرات)، رنج نام دارد.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

1. اگر با رنج درست برخورد نکنیم رنج ما در زندگی زیاد خواهد شد

اگر با رنج درست برخورد نکنیم، رنج ما در زندگی زیاد خواهد شد. روایات در این زمینه زیاد است. امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید رنج صبر نکردن در سختی ها بیشتر از رنج صبر کردن است؛ الجَزَعُ أتْعَبُ مِن الصَّبرِ(غرر الحکم/5620) و در جای دیگر می فرمایند: بیتابی کردن در هنگام مواجهه با مصیبت ها، رنج انسان را افزایش می دهد و صبر کردن رنج آن از بین می برد؛ الجَزَعُ عندَ المُصیبَةِ یَزیدُها ، و الصّبرُ علَیها یُبیدُها»(غررالحکم/2043) در روایت دیگر می فرمایند: «در برابر ناگواریهاى اندک، بیتابى نکنید که این کار شما را به رنج و ناگواریهاى زیادى مى اندازد؛ لا تَجْزَعوا مِن قلیلِ ما أکْرَهَکُم ، فیُوقِعَکُم ذلکَ فی کثیرٍ مِمّا تَکْرَهونَ»(غررالحکم/5638) امام کاظم(علیه السلام) نیز می فرمایند: کسی که در مواجهه با مصیبت و رنج، بی تابی کند، رنج او دو برابر می شود؛ المُصیبَةُ للصّابرِ واحدَةٌ ، و للجازعِ اثْنَتانِ(تحف العقول/414)

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

2. اگر با رنج درست برخورد نکنیم، شکر نعمت ها را به جا نمی آوریم

اگر با رنج درست برخورد نکنیم، اتفاق دیگری که می افتد این خواهد بود که شکر نعمت ها را به جا نمی آوریم. خداوند متعال با اینکه می داند ما هزار تا نعمت را نمی بینیم ولی یک رنج را عمده می کنیم و فقط آن را می بینیم، باز هم اصرار دارد که چرا شما نعمت را نمی بینید؟ امکان دیدن «نعمت و رأفت و رحمت و کرم» خدا برای کسی که مسأله رنج را حل نکرده باشد، وجود ندارد.

خدا مهربان است و فرصت ها و نعمات زیادی در میان رنج ها به ما داده است. «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا»(انشراح/ آیات 5و6) این یعنی با رنج و سختی، آسانی و نعمت هم هست. برای اینکه نعمت های خدا را ببینیم، باید مسألۀ رنج را برای خودمان حل کرده باشیم. اگر مسأله رنج جا افتاده باشد، وقتی فرصت ها، نعمت ها، رحمت خدا، کوتاه آمدن های خدا و ... را ببینیم، می فهمیم که خدا اصلاً نمی گذارد بنده اش رنج بکشد. خدا دلش نمی آید رنج بدهد.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

چه وقت سرشار از شکر می شویم؟/ وقتی بفهمیم قرار بوده چقدر در دنیا رنج بکشیم ولی عملاً آن قدرها رنج ندیدیم

اگر اصل رنج کشیدن را جا انداخته باشیم، فقط لطف خدا را می بینیم و سرشار شکر خواهیم شد. توجه به این بحث، بهترین درب بهشت را به روی ما باز می کند. فهم شکر این گونه است که بفهمیم قرار بوده چقدر در دنیا رنج و سختی بکشیم، ولی عملاً زندگی ما آن قدرها هم سخت نشده و در کنارش نعمت و راحتی هم به ما داده شده است. همین باعث می شود که شاکر باشیم.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

خداوند در رنج های «تقدیری» و «تکلیفی» به ما تخفیف داده/ کسی که این لطف و آسان گیری خدا را نمی بیند، مسأله رنج را برای خود حل نکرده

در تقدیر و در تکلیف، قرار بوده رنج های بسیار زیادی به ما برسد اما خداوند در مورد هر دوی این رنج ها به ما تخفیف داده است:

1- در مورد رنج تقدیر: با توجه به آیه «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» خداوند رنج های تقدیری ما را با راحتی همراه کرده است.

2- در مورد رنج تکالیف هم خدا دوست دارد به ما آسان بگیرد، لذا وقتی پس از بیان وجوب روزۀ رمضان، کسانی که در سفر و یا مریض هستند را معاف می کند، بلافاصله می فرماید «یُرِیدُ اللَّهُ بِکمُ الْیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِکمُ الْعُسرَ»(سوره بقره/آیه 185) یعنی خدا نمی خواهد در تکالیف به شما سخت بگیرد، بلکه می خواهد به شما آسان بگیرد به همین خاطر وجوب روزه در سفر برداشته می شود. خداوند این قاعده را بعنوان یک اصل و قاعده بیان می کند و در مقام توجیه و فرصت طلبی نیست که مثلاً در اینجا به ما لطفی کرده باشد و بخواهد آن را به رخ بکشد! هرکسی این لطف و آسان گرفتن های خدا را ندید، به این دلیل است که مسأله رنج را برای خودش حل نکرده است.

در جای دیگر پس از اینکه دستور می دهد که پیش از خواندن نماز، وضو بگیرید، می فرماید اگر آب پیدا نشد، تیمم کنید، سپس در مورد این راحت گیری(جواز تیمم به جای وضو)، می فرماید: «خدا نمى‏خواهد با احکامش‏ بر شما تنگى و مشقت قرار دهد، بلکه مى‏خواهد شما را از آلودگى‏ها پاک کند و نعمتش را بر شما تمام نماید، تا سپاس گزارید؛ ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»(سوره مائده/آیه 6)

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

اگر رنجور شدم و شاکر نشدم یعنی خودپرستم نه خداپرست

کسی که اهل تحمل رنج و سختی نیست، در واقع یک آدم خودخواه است. هنوز خداپرست نشده است. خدا آن قدر رنج باید بدهد تا«من» و «منم زدن» از ما جدا شود و به جای آن «خدا» بنشیند. ما از خداپرستی چه تصوری داریم؟ خداپرستی چه نوع حسی است؟ نمی شود که هم موحد بود و هم مُشرک؛ هم خداپرستی کرد و هم خودپرستی. «من» باید مرده باشد تا خداپرستی حاصل شود؛ شرک خفی همین است؛ بسیار پنهان است. اگر من رنجور شدم و شاکر نشدم یعنی خودپرستم نه خداپرست.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

اگر خودخواه نباشی و رنج را پذیرفته باشی، مهربانی و رحم خدا را در وراء رنج هایی که داده می بینی

اگر رنج را نپذیرفته باشی، مهربانی و رحم خدا را نمی بینی؛ فرصت ها و نعمت ها را نمی بینی. اشک یک مادر را وقتی به بچه اش آمپول می زنند، دیده اید؟ اگرچه بچه رنج می کشد، ولی آمپول برای او مفید است. با این که مادر می داند این رنج برای بچه اش لازم است ولی نمی تواند تحمل کند و آرام اشک می ریزد. در این حال، بچه ای که فقط رنج خودش را می بیند و اشک مادر را نمی بیند، ممکن است دو تا فحش هم به مادر بدهد!

اگر خودخواه نباشی، مهربانی و دلسوزی خاص خدا را در وراء رنج هایی که به تو داده است، می بینی. مهربانی خدا را در اوج گرسنگی و تشنگی خودت در اثر روزه داری، می بینی. اینکه نقل شده بوی بد دهان روزه دار نزد خدا محبوب است، در واقع نشان دهندۀ همان مهربانی و دلسوزی خاص خداست. (لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدِی مِنْ رِیحِ الْمِسْک؛ (من لا یحضره الفقیه/جلد 2/صفحه 76)‏ وقتی نگاه مهربان و دلسوزانۀ خدا را در رنج روزه داری ات ببینی، آرزو می کنی هر سال ماه رمضان در تابستان باشد.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

راه «درک مهربانی خدا» این است که بفهمی برای رنج  کشیدن به این دنیا آمده ای، ولی خدا نگذاشته زیاد رنج بکشی

در شب های ماه رمضان از خدا بخواهید که شاکر شوید. خدا خیلی مهربان استراه رسیدن و درک مهربانی خدا، همان راهی است که در مورد درک سختی ها و رنج ها بیان شد؛ اینکه انسان بفهمد برای رنج کشیدن به این دنیا آمده ولی خدا نگذاشته که خیلی رنج بکشد. اینکه خدا فرموده است ما انسان را در سختی آفریدیم، شما باید از خدا بپرسی «کدام سختی؟! خدایا! این رنج زیادی که در موردش سخن گفته ای کجاست؟! ما که غیر از خوبی و لطف نمی بینیم.» و وقتی این حرف را می توانی بزنی، که قصه رنج کاملاً برایت جا افتاده باشد.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

چگونه از رنج های دنیا اجر ببریم؟/ مهربانی خدا را ببینید که در ازای کمی رنج کشیدن چه مقدار به ما اجر می دهد

ما می توانیم از رنج های دنیا ثواب ببریم؛ مثلاً اینکه دوست داریم برای خدا کار کنیم ولی خسته می شویم و می خوابیم، یک رنج است که خدا جبران می کند. لذا کسی که این طوری از خوابیدن رنج می کشد، اجر خواهد بُرد.

در روایات متعددی بیان شده که تب و بیماری، کفارۀ گناهان است. مثلاً امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «یک شب تب، کفاره گناهان قبل و بعد از آن است‏؛ حُمَّى لَیْلَةٍ کَفَّارَةٌ لِمَا قَبْلَهَا وَ لِمَا بَعْدَهَا»(ثواب الاعمال/صفحه 193) و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «بیماری، گناهان را محو می کند؛ السُّقْمُ یَمْحُو الذُّنُوبَ»(مستدرک الوسایل/جلد 2/صفحه 65)

مهربانی خدا را ببینید که با یک مقدار رنج بیماری چه مقدار به ما اجر می دهد. چون خدا مهربان است اگر در تقدیر ما رنجی را قرار داده است، به صورت های مختلف جبران می کند. گاهی خدا بلایی را مقدر می کند که لازم است به بنده اش برسد، ولی انگار دنبال بهانه ای می گردد تا آن بلا را رفع کند، لذا تا دعا می کنی و کار خیری انجام می دهی، آن بلا را بر می دارد. بعد خدا می فرماید: ملائکۀ من! بلا را برداشتید؟ می گویند: بله برداشتیم. خدا می فرماید: «اگر آن بلا به او می رسید چقدر ثواب به او می دادید؟ حالا که بلا را برداشته اید، همان مقدار ثواب را به او بدهید!» مهربانی خدا را ببینید!

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

سختی های دنیا مثل خواب دیدن است؛ گِله نکنید

بلاها و رنج هایی که در دنیا می کشیم، گذرا است و سریع هم تمام می شود. مبادا کسی گِله ای داشته باشد، سختی های دنیا یک چشم بر هم زدن است. این سختی هایی که می بینید، عین خواب دیدن است. لحظه ای که از خواب می پرید و یک خواب وحشتناک دیده اید، یک آه می کشید و با لبخند می گویید: «آه! خواب بود؛ خوب شد خواب بود.» وقتی هم که از دنیا می روید، می گویید: «سختی ها و رنج ها همه اش مثل خواب بود ولی من چقدر آنها را جدی گرفته بودم.»

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

رنج را بپذیر تا رنج را نبینی/ رنج را بپذیر تا نعمت را ببینی

رنج را بپذیر تا رنج را نبینی. رنج را بپذیر تا نعمت، راحتی و شکر را ببینی. زیبایی خلقت انسان به این رنج است، فقط بپذیر که برای رنج آفریده  شده ای بعد خواهی دید که کم کم رنج ها از جلوی چشمت کنار می روند. اگر زاویۀ نگاهت را عوض کنی خواهی گفت: «همه چیز که خوب و خوش بود! پس من چرا این قدر ناراضی بودم!» رنج را بپذیر تا رنج تو را کور نکند. رنج را بپذیر و آمادۀ رنج باش.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

به رنجورتر از خودت نگاه کن/ کسی که خودش را ببیند و بخواهد، خودش را پرستیده نه خدا را

یکی از تاکتیک های دیدن رنج این است که به رنجورتر از خودت نگاه کنی و شرایط رنج او را در نظر داشته باشی. بگو: خدایا! خودپرستی های مرا ببخش. کسی که دل بخواهی خودش را می پرستد، تعادل ندارد و افراط می کند. خداوند می فرماید: «آیا دیدی کسی را که خواسته های خودش را بعنوان خدا و معبود خودش برگزید؟ ؛ أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»(سوره جاثیه/ آیه 23)

کسی که از خواسته هایش تبعیت می کند، خودخواه می شود و بعد به افراط کشیده می شود. وقتی خداوند پیغمبر را از کسی که تابع هوای نفسش است، پرهیز می دهد، می فرماید: او دچار افراط است (وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً؛ (سوره کهف/ آیه 28)

پرستش خدا یعنی چی؟ پرستش خدا چه حسی دارد؟ می پرستمت یعنی چه؟ پرستش، چیزی است فراتر از «برایت می میرم»، «دوستت دارم» و «عاشقت هستم». می دانید چه کسی خدا را می پرستد؟ کسی مثل پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که خودش را نمی بیند. کسی که خود را ببیند، و خودش را بخواهد، خودش را پرستیده است نه خدا را. تمرین کن تا به پرستش خدا برسی و بعد لذت عالم را ببری. راز این مطلب و قدم اول در حل این مسأله، پذیرش رنج است. برای ایجاد حس پرستش، «من» نباید داشته باشی.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

اگر رنج را بپذیری، رنجت کم می شود/اگر از رنج فرار کنی، بدتر می شود

اگر رنج را بپذیری، رنج تو کم می شود. اگر از رنج فرار کنی، بدتر می شود. وقتی رنج را می پذیری، خداوند قوانین خودش را به هم می زند و از در و دیوار مرهم برای تو می رساند. همه ملائکه را می فرستد تا از تو عذرخواهی کنند. رنج را بپذیر تا رنج تو کم شود و شکرت زیاد شود.

اگر رنج ها را بپذیری، به حدی می رسی که می گویی: خدایا این قدر برای رنج کشیدن من غصّه نخور! این قدر دلت برای من آتش نگیرد. من تحمل می کنم. اینها که چیزی نیست! امام حسین(علیه السلام) در گودی قتلگاه به خدا می گفت: خدایا من راضی هستم ها. چون می دید عرش و کرسی و آسما ن ها دارند به هم می ریزند...

Share