انجمن حجتیه و نظریه گسترش فساد؛ تحلیل روایات و پیامدهای سیاسی

انجمن حجتیه و نظریه گسترش فساد؛ تحلیل رابطه اعتقادات شیعی با سیاست در آستانه ظهور
این نوشتار به بررسی دیدگاهها و رویکردهای انجمن حجتیه درباره گسترش فساد و ظهور حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میپردازد و پیامدهای مذهبی و سیاسی آن را تحلیل میکند.
۱. نظریه گسترش فساد و ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در گفتمان انجمن حجتیه
بر پایه برخی روایات شیعی، ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از غلبه فساد بر جهان محقق میشود. این روایات موجب شکلگیری برداشتی خاص در میان برخی جریانهای فکری شیعه شد؛ ازجمله انجمن حجتیه که با استناد به آرای افرادی مانند حاج محمدکریمخان کرمانی (مؤلف کتاب ارشاد العوام)، معتقد بودند مشیت الهی بر افزایش فساد برای زمینهسازی ظهور استوار است. این گروه با تأکید بر جدایی دین از سیاست، همکاری با حکومتهای جور را توجیه میکردند.
۲. نقد برداشت انجمن حجتیه از روایات مهدوی
تصلب در تفسیر روایات بدون توجه به مقتضیات زمان و مکان، به برداشتهای نادرستی مانند ترویج نظریه «افزایش فساد برای ظهور» انجامید. هرچند رهبران انجمن مانند آقای حلبی در کتاب نقد ایقان بر لزوم تحلیل روایات با درایت تأکید داشتند، اما در عمل، دو رویکرد کلیدی انجمن — جدایی دین از سیاست و انتظار غیرفعال برای ظهور — مبتنی بر تفسیر سطحی از احادیث بود. این رویکردها به همکاری غیرمستقیم با نظام پهلوی و تقویت ظلم ساختاری انجامید.
۳. انجمن حجتیه و اتهام گسترش فساد: واقعیت یا شایعه؟
پس از انتقادات امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۲ مبنی بر وجود تفکری که «گسترش فساد را شرط ظهور میداند»، انجمن حجتیه این اتهام را رد کرد و آن را تهمتی سیاسی خواند. اما واکاوی اسناد تاریخی نشان میدهد:
همکاری با حکومت پهلوی بهعنوان مصداقی از «گسترش ظلم و جور»، حتی بدون قصد مستقیم، در چارچوب نظریه انجمن قرار میگرفت.
مغالطهسازی انجمن با تمرکز بر «فساد فردی» اعضا، موجب انحراف اذهان از فساد ساختاری ناشی از همکاری با نظام سلطنتی شد.
۴. درسهای تاریخی: چرا تفسیر روایات بدون درایت خطرناک است؟
تجربه انجمن حجتیه اثبات میکند تفسیر روایات مهدوی بدون توجه به شأن صدور حدیث، قرائن تاریخی و مصالح جامعه، به نتایجی ضددینی میانجامد. به فرموده امام صادق (علیه السلام): «حَدِیثُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ» (حدیث ما دشوار و پیچیده است). این گزاره هشدار میدهد که برداشتهای سطحی از متون دینی — مانند توجیه همکاری با ظالم — نهتنها زمینه ظهور را فراهم نمیکند، بلکه خود به عاملی برای فساد سیستماتیک تبدیل میشود.
افزودن دیدگاه جدید