شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

شرح غزلیات حافظ
شرح غزل شماره 1 حافظ توسط دکتر حسینعلی هروی از کتاب چهار جلدی شرح غزل های حافظ ایشان انتخاب شده و در این بخش تقدیم شما عزیزان می گردد.

شرح غزل شماره 1 حافظ - دکتر حسینعلی هروی

تفسیر و شرح غزل شماره 1 حافظ توسط دکتر حسینعلی هروی از کتاب چهار جلدی شرح غزل های حافظ ایشان انتخاب شده و در این بخش تقدیم شما عزیزان می گردد.

کتاب حاضر در چهار مجلد شرح تجدیدنظرشدۀ غزل های حافظ به قلم دکتر حسینعلی هروی است که پس از سال ها با  کوشش دکتر عنایت الله مجیدی و دکتر زهرا شادمان به چاپ رسیده است.
در این شرح ابتدا عین بیت آورده شده و بعد از آن قالب شعر شکسته شده و به صورت نثری ساده درآمده است.
در مرحلۀ نخست روشن شده بیت را چگونه باید خواند و رابطۀ کلمات از نظر دستوری از چه قرار است. در مرحلۀ دوم مفردات بیت در حدی که برای خوانندۀ متوسط الحال ضرورت دارد معنی شده است.
در مرحلۀ سوم بر مبنای مفردات و نثری که از شکستن بیت ساخته شده به معنی و شرح و تفصیل پرداخته شده است. به مناسبات دستوری و صنایع بدیعی جز در مواردی که برای روشن شدن معنی مؤثر بوده پرداخته نشده است. در مرحلۀ چهارم سعی بر این بوده تا اشارات و کنایات پوشیده ای اگر در بیت وجود دارد ( قرآن کریم، کتاب، قصه، اسطوره )، روشن شود.
در مرحلۀ پنجم سعی شده به نظرهای مختلفی که از جانب فضلا یا گذشتگان دربارۀ معنی بیت اظهار شده، اشاره ای شود.

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

شرح غزل شماره 1 حافظ - شرح دکتر حسینعلی هروی

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

1. هان ای ساقی جامی به گردش در آور و آن را [به من] ده ؛زیرا عشق در آغاز آسان به نظر آمد اما بعد مشکلها روی نمود.[معنی دو مصراع عربی و توضیحات از استاد دکتر محمدی است]

اَدِر: فعل امر از مصدر ادارۀ به معنی چرخاندن و به گردش در آوردن.
کَٲس به معنی جام.
ناوِل: فعل امر از مناوله به معنی چیزی را به کسی دادن با دراز کردن دست.

مقصود اینکه عشق در آغاز آسان به نظر می آید،اما رفته رفته مشکلات ظاهرمی شود؛پس ساقی شراب بده ومرا در این راه یاری دهد.

سودی مصرع اول این بیت را به یزید نسبت می دهد؛ولی علامه قزوینی [قزوینی،…«بعضی تضمینهای حافظ،» یادگار،س ۱۰،ش۹،ص۷۰٫] و دکتر غنی [غنی،…حافظ، با یادداشتها و حواشی قاسم غنی… ص ۴۳٫] هر دو این نظر را مردود می دانند. آنچه مسلم است این مصرع عربی از حافظ نیست .استاد مینوی در حاشیه حافظ خود یادآوری می کند، که امیر خسرو دهلوی متوفی در ٧٢۵(مقارن سال تولد حافظ)، در بیت زیر آن را آورده است:[حافظ قزوینی، کتابخانه استاد مینوی، شماره ۳۱۸۲٫]

شراب لعل باشد قوت جانها، قوت دلها الا یا ایها الساقی ادر کٲساً و ناولها

و برای پایان دادن به این بحث کهنه بی حاصل که آیا مصراع الا یا ایها الساقی….. از یزید هست یا نه در اینجا می افزایم که دیوان یزیدبن معاویه به چاپ رسیده است و نسخه ای از آن اکنون در اختیار من است و با اطمینان می گویمکه چنین شعری به هیچ صورت در آن نیست؛ نه در قسم الاول که حاوی اشعاریست که قطعا از یزید دانسته شده و نه در قسم الثانی که اشعار منتسب به یزید در آن آمده است. مشخصات این دیوان چنین است : شعر یزید بن معاویۀ بن ابی سفیان جَمَعَه و حَقَّقَه صلاح الدین منجّد، دار الکتاب الجدید، بیروت لبنان،۱۹۸۲٫کتاب مجموعاً دارای ۶۴ صفحه است.

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها

2. به امید انکه باد صبا آخر گره ای از سر زلف بگشاید؛از پیچ و تاب زلف مجعد مشکبویش چه خونی در دلها افتاد.

به بوی: به امید، به انتظار.
جعد: موی مجعد، مصدر به معنای اسم مفعول،چنانکه در این معنی مکرر در حافظ آمده :

با چنین زلف و رخش بادا نظر بازی حرام هر که روی یاسمین و سنبل بایدش

صنایع بدیعی در این بیت بسیار است و در هم بافته.تشبیهات و صور خیال بر اساس اسن زمینه فکری است که مشک خون دل آهوست،و نافه کیسه کوچک گره بسته ای که این مشک در آن جا دارد،ووقتی سر این کیسه را بگشایند عطر آن منتشر می شود؛ پس زلف معشوق را که هم گره دار است وهم مثل مشک سیاه ومعطر به نافه تشبیه کرده،می گوید به امید آنکه باد صبا گرهی از آن زلف بگشاید،تا عطری از آن برای ما بیاورد،چقدر دلها از انتظار خون شد. واین معنی مستتر است که باد صبا به این علت نمی تواند بویی بیاورد که زلف محبوب در هم پیچیده وزیر حجاب پوشیده است.

با توجه به اینکه زلف و گیسو در اصطلاح عرفا نماد ابهام اسرار خلقت است، اشاره عرفانی بیت اینکه : به امید آنکه رازی از اسرار خلقت بگشاییم باید چه رنجها و ریاضتها بکشیم.

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها

3. من در منزل معشوق امنیتی برای عیش وشادی ندارم زیرا پیوسته؛صدای جرس بلند است که بارها را ببندید.

منزل: جایگاهی است در ضمن سفر، که قافله بار خود را بر زمین می گذارد و باز از آنجا حرکت می کند؛محل فرود آمدن.
جَرَس: درآی و زنگ،مراد زنگی است که به گردن شتر کاروان بسته شده باشد تا کاروانیان را از حرکت کاروان آگاه کند و آهنگ حرکت را اعلام دارد.

مقصود اینکه در این دنیا که خطر مرگ ، مثل بانگ جرس که به کاوانیان اعلام حرکت می کند، هر دم ما را تهدید می نماید، چگونه با خیال آسوده عیش و شادی کنیم.

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها

4. اگر پیر مغان بگوید سجاده ات را با شراب رنگین کن بپذیر؛زیرا رونده راه طریقت از رسوم منازل بین راه بی اطلاع نیست.

پیر مغان: به گفته دکتر غنی:«مسلمین قدیم شراب را از دو جا به دست می آورده اند یکی از مسیحیان و دیرها و دیگری از مجوسان، یعنی مغان که جاحظ در کتاب الحیوان می گوید شراب خوب نیست مگر آنکه از خم مجوسی باشد که روی آن تار عنکبوت گرفته باشد و اسم آن مجوس یزدان فلان باشد.در ابتدا پیر مغان همان شراب فروش بوده و بعد در اصطلاح مسیحیان نسطوری است».[غنی،…همان اثر، ص۴۳؛ نیز نگاه کنید به توضیحات ذیل بیت ۱۱۰/۱٫]
سالک: رونده راه حق.«سالک ابتدا طالب است وطلب نتیجه احساس نقض و تنبه و میل به کمال است که پس از یافتن پیری و مرید شدن در پرتو راهنمایی او سیر کمالی مسیرمی شود. و طالب مرید، سالک جازم و مجذوب می گردد».[رجایی،…فرهنگ اشعار حافظ… ص ۱۶۷٫]

راجع به مصرع دوم بعضی گفته اند صورت صحیح مصراع «که سالک با خبر نبود ز راه ورسم منزلها » است؛ به اعتبار اینکه سالک رونده مبتدی و بی خبر است وپیر مجرب. این گونه تلقی از پیر و سالک یعنی قرار گرفتن سالک به عنوان مرید تازه کار در برابر پیر، در حافظ بی نمونه و شاهد نیست ،چنانکه در این بیت آمده:

تشویش وقت پیر مغان می دهند باز این سالکان نگر که چه با پیر می کنند

اما معمولا میان سالک و پیر چندان امتیازی نمی گذارد،و هر دو را رونده در درجات مختلف می داند. بدین جهت صورت رایج و معمول در بیت حفظ شد.صرف نظر ازآنکه هنوز سندی برای وجه دوم به دست نیامده است.[نیز نگاه کنید به مرتضوی،… مکتب حافظ… ص ۲۶۰]

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

5. شب تاریک و ترس از امواج و گردابی اینگونه هولناک؛آنها که بر ساحل دریا آسوده می گذرند کی حال ما را می دانند.

برای نشان دادن حال وحشت و سرگردانی خود در جست و جوی راز خلقت ، نمایی از وحشت شب دریا وطوفان ساخته،و آن را در برابر آرامش سواحل آرام قرار داده است. خود را به عنوان سالک راه طریقت به کسی تشبیه کرده که شبی تاریک بر کشتی نشسته وبیم موج وگرداب مرگ او را تهدید می کند؛و سبکباران ساحلها آن ها هستند که فارغ ازتٲمل و تفکر در اینگونه مسائل،آسوده زندگی می کنند.تاریکی مسائل ماوراﺀ الطبیعه به مثابه شب تاریک ، بیم فرو افتادن در گرداب شک و گمراهی ، و سر انجام گرداب هائل مرگ هر کدام به نوعی در این نما جلوه گرند.

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها

6. هر چه کردم بر اثر خودسری به بد نامی منتهی شد؛بی شک رازی که از آن گروه گروه سخن گویند،پوشیده نخواهد ماند.

یعنی به جای اینکه رسوم متعارف جامعه را رعایت کنم خودسرانه به دنبال تمنیات دل رفتم و این سبب بدنامی من گردید؛ و اکنون مردم گروه گروه از این بد نامی سخن می گویند، چنین است که این راز پنهان نخواهد ماند.

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

7. اگر حضور قلبی می خواهی پیوسته او را در نظر داشته باش؛هر وقت به کسی که دوستش داری بر خوردی،دنیا را واگذار و آن را نادیده بگیر.*

تَلقَ: از فعل لَقِیَ یَلقَی و مصدر لِقاﺀ به معنی کسی را دیدن یا با کسی برخورد کردن.
تَهوَی: از فعل هَوِیَ یَهوَی و مصدر هَوَی به معنی دوست داشتن.
دَع : فعل امر از فعل وَدَعَ یَدَعُ و مصدر وَدع به معنی ترک کردن و واگذاشتن.
اَهمِل: امر از فعل اَهمَلَ و مصدر اِهمال به معنی بی مصرف گذاشتن چیزی یا فراموش کردن آن.

حاصل معنی اینکه اگر می خواهی حضور قلبی با معشوق داشته باشی از یاد او غافل مباش،و وقتی به معشوق رسیدی هرچه را که جز اوست نادیده بگیر.

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

گرچه از نظر ترتیب الفبایی در قافیه، این غزل نباید در اغاز قرار گیرد؛اما چون تا آنجا که دیده شده همه نسخه های حافظ با این غزل آغاز می شود و از این جهت سنتی ایجاد شده است، ما نیز از این سنت پیروی کردیم.

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

شرح غزل شماره 1 حافظ -  استاد رنجبر
شرح غزل شماره 1 حافظ -  استاد طاهرزاده

شرح غزل شماره 1 حافظ - حسینعلی هروی

منبع: مستانه / شرح غزل شماره 1 حافظ

Share

دیدگاه‌ها

بسیار زیبا توضیخ و تفسیر کرده اید انشا الله که موفق باشید چگونه می توانیم این شرح و تفسیر را تهیه کنیم

بسیار زیبا توضیح و تفسیر کرده اید انشا الله که موفق باشید چگونه می توانیم این شرح و تفسیر را تهیه کنیم

لطفا در تلگرام به آی دی @Hafeziyani پیام بدین
موفق باشید...