جایگاه نماد در اندیشه امام باقر(علیه السلام)/بخش دوم

امام محمد باقر

نمادشناسی رنگها
رنگهای اصلی
به رنگهایی گفته می شود که رنگهای دیگر ازترکیب آنها به وجود می آیند وشکل گیری رنگهای مختلف ناشی از آنهاست.این رنگها  به تعبیری حقیقتی ازعالم ملکوتی اندکه درروایات مختلف در ترکیب رنگهای عرش الهی   در آمده اند و در نشئه مادی خود، بدین صورت تجلی یافته اند.درروایتی از امام باقر(علیه السلام)به تبیین مرکز وجایگاه    الهی وحقایق صادره از آن پرداخته می شود که ازاین قرار است.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ )علیه السلام( قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَرْشَ أَرْبَاعاً لَمْ یخْلُقْ قَبْلَهُ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْیاءَ الْهَوَاءَ وَ الْقَلَمَ وَ النُّورَ ثُمَّ خَلَقَهُ مِنْ أَنْوَارٍ مُخْتَلِفَةٍ فَمِنْ ذَلِک النُّورِ نُورٌ أَخْضَرُ اخْضَرَّتْ مِنْهُ الْخُضْرَةُ وَ نُورٌ أَصْفَرُ اصْفَرَّتْ مِنْهُ الصُّفْرَةُ وَ نُورٌ أَحْمَرُ احْمَرَّتْ مِنْهُ الْحُمْرَةُ وَ نُورٌ أَبْیضُ وَ هُوَ نُورُ الْأَنْوَارِ[15]
از حضرت باقر از حضرت على بن الحسین علیهم السلام که فرمود خداى تعالى عرش را چهار ربع آفرید و پیش از آن چیزى را نیافریده بود مگر سه چیز هوا و قلم و نور بعد از آن عرش را از نورهاى مختلف آفرید و از جمله آن نورها نور سبزیست که سبزى از آن سبز شد و نور زردى است که زردى از آن زرد شد و نور سرخى که سرخى از آن سرخ شد و نور سفید و آن نور نورهاست.
رنگ سبز :
رنگ مقدسی است که اولیا الله آن را به تن می کنند چنانچه آیه  قرآن در اوصاف بهشتیان ولباس آنها در بهشت می فرماید "ویلبسون ثیا باًخضراًمن سُندسِ"کهف 31 ،ولباسهایی به رنگ سبز از حریر نازک وضخیم دربر می کنند .
همچنین در آیه76رحمن می فرماید "متکئین علی رفرف خضروعبقری حسان"بهشتیان برتختهایی  تکیه زده اند که با بهترین وزیباترین پارچه های سبز رنگ پوشانده شده است.
سبز برای مسلمانان نشان اسلام و سلامت ونماد تمام  ثروتها اعم از مادی ومعنوی است زیرا این رنگ ، رنگ متعلق به اهل بیت  (علیه السلام) و رنگ الهی است چنانچه در روزگار ائمه اطهار (علیهم السلام) علویان به این رنگ شناخته می شدند [16]. در حدیثی از امام محمد باقر (علیه السلام) آمده است که ائمه معصومین (علیهم السلام) قبل از خلقت آسمانها در زمین در سایه عرش پروردگار که سبز رنگ بود قرار داشتند .
فَنَحْنُ رُوحُ اللَّهِ وَ کلِمَتُهُ احْتَجَبَ بِنَا عَنْ خَلْقِهِ فَمَا زِلْنَا فِی ظِلِّ عَرْشِهِ خَضْرَاءَ مُسَبِّحِینَ نُسَبِّحُهُ وَ نُقَدِّسُهُ حَیثُ لَا شَمْسَ وَ لَا قَمَرَ وَ لَا عَینَ تَطْرِفُ ثُمَّ خَلَقَ شِیعَتَنَا وَ إِنَّمَا سُمُّوا شِیعَةً لِأَنَّهُمْ خُلِقُوا مِنْ شُعَاعِ نُورِنَا[17]
در مشارق الانوار از کتاب واحده باسناد خویش از ثمالى از حضرت باقر علیه السّلام نقل می کند که فرمود ما روح اللَّه و کلمه او هستیم بوسیله ما از خلق خود در حجاب فرا گرفت پیوسته در سایه عرش سبز و خرم بودیم مشغول به  تسبیح و تقدیس آن زمان که نه خورشید و نه ماه و چشمى بهم زنى وجود داشت سپس شیعیان ما را آفرید و شیعه را باین نام نامیده اند چون از شعاع نور ما آفریده شده اند.
دراینجا احادیثی را ذکر میکنم که از چیزهای مقدس نام می برد که به رنگ سبز است
1- جامه فاطمه (سلام الله علیها)وپیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)وامیرالمومنین(علیه السلام) در روز محشر سبز است
عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیه (علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) إِذَا کانَ یومُ الْقِیامَةِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ یا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ غُضُّوا أَبْصَارَکم حَتَّى تَمُرَّ بِنْتُ حَبِیب اللَّهِ إِلَى قَصْرِهَا فَتَأْتِی فَاطِمَةُ( علیها السلام) ابْنَتِی عَلَیها رَیطتانِ  خَضْرَاوَانِ حَوَالَیها سَبْعُونَ أَلْفَ حَوْرَاءَ[18]
- حضرت باقر از پدرانش علیها السلام روایت مى کند که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله فرمود:
هر گاه روز قیامت شود منادى از طرف آسمان فریاد مى زند اى گروه مردمان دیده برهم گذارید تا دختر حبیب خدا به طرف منزل خود برود. هنگامى که فاطمه دخترم عبور مى کند و جامه سبز مى پوشد و هفتاد هزار حور العین پیرامون او را مى گیرند و او را مشایعت مى کنند.
ب: عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قَالَ یا جَابِرُ إِذَا کانَ یومُ الْقِیامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْأَوَّلِین وَ الْآخِرِین لِفَصْلِ الْخِطَابِ دُعِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ دُعِی أَمِیر الْمُؤْمِنِین (علیه السلام) فَیکسی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم  حُلَّةً خَضْرَاءَ تُضِی ءُ مَا بَین الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ یکسی عَلِی (علیه السلام) مِثْلَهَا[19]
جابر به نقل از امام باقر علیه السّلام مى گوید که فرمود: اى جابر! چون روز رستخیز فرا رسد خداوند عزّ و جلّ، اوّلین و آخرین را براى فصل خصومت گرد آورد، و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و امیر المؤمنین علیه السّلام دعوت شوند و به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم جامه اى سبز بپوشانند که از مغرب تا مشرق را بدرخشاند و به پیکر على علیه السّلام هم مانند آن جامه اى بپوشانند
2-لوح وصحیفه ی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به رنگ سبز است
عَنْ أَبِی بَصِیر عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قَالَ أَبِی (علیه السلام) لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِی یا جَابِرُ أَخْبِرْنِی عَنِ اللَّوْحِ الَّذِی رَأَیته فِی یدی أُمِّی فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ مَا أَخْبَرَتْک بِهِ أَنَّهُ فِی ذَلِک اللَّوْحِ مَکتوباً فَقَالَ جَابِرٌ أَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی دَخَلْتُ عَلَی أُمِّک فَاطِمَة(َ علیها السلام )فِی حَیاةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم أُهَنِّؤُهَا بِوِلَادَةِ الْحُسَین علیه السلام  فَرَأَیت فِی یدهَا لَوْحاً أَخْضَرَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ مِنْ زُمُرُّدٍپ وَ رَأَیت فِیه کتابَةً بَیضاءَ شَبِیة بِنُورِ الشَّمْسِ[20]
- ابو بصیر از ابو عبد اللَّه علیه السّلام روایت کند که فرمود: پدرم به جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: : اى جابر! آن لوحى که در دست مادرم فاطمه زهرا دختر رسول خدا دیدى چه بود؟ و مادرم در باره آنچه در آن نوشته بود چه فرمود؟ جابر گفت: خدا را گواه مى گیرم که در زمان رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم براى تهنیت ولادت حسین علیه السّلام بر مادرتان فاطمه علیها السّلام وارد شدم و در دست ایشان لوح سبز رنگى را دیدم که پنداشتم از زمرّد است و در آن نوشته اى سپید و نورانى مانند نور آفتاب دیدم.
3-دوستان خداوند در قیامت بر زمین سبز هستند .
َعنِ الْبَاقِر (علیه السلام)  قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ یومَ الْقِیامَةِ عَلَى أَرْضٍ زَبَرْجَدَةٍ خَضْرَاءَ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ عَنْ یمینه وَ کلتا یدیه یمین- وُجُوهُهُمْ أَشَدُّ بَیاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ الطَّالِعَةِ یغْبِطُهُمْ بِمَنْزِلَتِهِمْ کل مَلَک مُقَرَّبٍ وَ نَبِی مُرْسَلٍ یقولُ النَّاسُ مَنْ هَؤُلَاءِ فَیقالُ هَؤُلَاءِ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ [21]
امام باقر علیه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: دوستى کنندگان براى خدا در روز قیامت روى زمین زبرجدین و سبز رنگ زیر سایه عرش خدا، سمت راست او خواهند بود، در حالى که هر دو دست او راست است، چهره آنان سفیدتر از برف و نورانى تر از خورشید درخشان است، هر فرشته مقرّب و هر پیغمبر مرسلى به مقام آنان حسرت مى خورد مردم گویند: اینها کیانند؟ به آنها گفته مى شود: دوستى کنندگان براى خدایند.
رنگ سفید
نماد طهارت ، عصمت و پاکی است که متضاد آن سیاه است.
1 -بهترین لباس برای مؤمن لباس سفید رنگ است .
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) لَیسَ مِنْ ثِیابِکم شَی ءٌ أَحْسَنَ مِنَ الْبَیاضِ فَالْبَسُوهُ وَ کفنوا فِیه مَوْتَاکم [22] امام پنجم (علیه السلام)، پیغمبر فرمود: براى لباس، رنگى بهتر از سفیدى نیست، لباس سفید بپوشید و مردگان خود را به آن کفن کنید.
2-اهل بیت (علیهم السلام) از سرشت سفید رنگ خلق شده اند .
رِیاضُ الْجِنَانِ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِی قَالَ کنت مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی( علیهما السلام) قَالَ یا جَابِرُ خُلِقْنَا نَحْنُ وَ مُحِبُّونَا مِنْ طِینة وَاحِدَةٍ بَیضاءَ نَقِیة مِنْ أَعْلَى عِلِّیین فَخُلِقْنَا نَحْنُ مِنْ أَعْلَاهَا وَ خُلِقَ مُحِبُّونَا مِنْ دونها[23]
جابر جعفى گوید: حضرت باقر علیه السّلام فرمود: اى جابر ما و دوستان ما از یک سرشت سفید رنگ و پاک که از مقام قرب آمده بود خلق شدیم، ما از قسمت بالاتر و دوستان ما از قسمت پائین آن آفریده شدند.
3-خطایا وگناهان که انسان را به وادی ظلمات می کشاند و در تاریکی ها می برد به رنگ سیاه متصور می شود به عکس آن رنگ سفید به علت ظاهر بودن و مظهریت برای غیر ، غالباً با نور همراه است . در روایتی امام باقر (علیه السلام) ،سه سنگ بهشتی را نام می برند که در ابتدا سفید بودند و در اثر گناهان آدمی به رنگ سیاه در آمدند.
روی عن الباقر (علیه السلام) أنه قال نزلت ثلاثة أحجار من الجنة حجر مقام إبراهیم (علیه السلام) و حجر بنی إسرائیل و الحجر الأسود و استودعه الله إبراهیم (علیه السلام) حجرا أبیض و کان أشد بیاضا من القراطیس فاسود من خطایا بنی آدم[24]
طبرسى از امام باقر (علیه السلام) روایت مى کند که آن حضرت فرمودند: سه قطعه سنگ از بهشت به زمین فرود آمد یکى سنگ مقام ابراهیم دوم حجر الاسود و سوم سنگ قوم بنى اسرائیل. حجر الاسود در ابتدا بسیار سپید و درخشنده بود ولى بعدها بر اثر گناهان فرزندان آدم تغییر رنگ داد.
رنگ زرد:
این رنگ ،رنگ جذاب  و مسرّت بخش است به طوری که بیننده ی آن با دیدنش احساس شادمانی و سرور می کند. چنانچه امام محمد باقر (علیه السلام) در رابطه با پوشیدن کفش و لباس در خانه می فرمایند :
 عن أبی جعفر علیه السّلام قال: کنا نلبس المعصفر فی البیت[25]
از حضرت باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: ما در خانه لباس زرد رنگ به تن می کنیم
عن أبی جعفر (علیه السلام) من لبس نعلا أصفر لم یزل ینظر فی سرور ما دامت علیه لأن الله عز و جل یقول صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِین [26]
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده: هر کس کفش زرد رنگ بپوشد تا وقتى آن را بپا دارد احساس شادمانى و سرور مى کند، چون خداوند عزّ و جلّ مى فرماید: صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظرین
رنگ سرخ
این رنگ ،رنگ آتش و خون ، همان دو وجهی گری  نمادین آتش و خون را داراست. چنانچه در حدیثی از امام محمد باقر (علیه السلام) است که می فرماید در شدت مصیبت امام حسین (علیه السلام) آسمان به رنگ سرخ در آمد که کنایه از خون گریه کردن آسمان است.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) کانَ قَاتِلُ یحیی بْنِ زَکریا وَلَدَ زِنًا وَ قَاتِلُ الْحُسَین بْنِ عَلِی علیه السلام  وَلَدَ زِنًا وَ لَمْ تَحْمَرَّ السَّمَاءُ إِلَّا لَهُمَا[27]
حضرت باقر (علیه السلام) فرموده کشنده یحیى بن زکریا و حسین (علیه السلام) زنازاده بودند و قرمزى آسمان براى شهادت ایشان بوده.
همچنین در حدیث دیگری ازپوشیدن  رنگ قرمزنهی شده زیرا رنگ ابلیس دانسته شده:
َ رَوَى أَبُو الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) أَنَّ النَّبِی صلی الله علیه و آله و سلم  قَالَ لِعَلِی (علیه السلام) إِنِّی أُحِبُّ لَک مَا أُحِبُّ لِنَفْسِی وَ أَکرهُ لَک مَا أَکرهُ لِنَفْسِی فَلَا تَتَخَتَّمْ بِخَاتَمِ ذَهَبٍ فَإِنَّهُ زِینتک فِی الْآخِرَةِ وَ لَا تَلْبَسِ الْقِرْمِزَ فَإِنَّهُ مِنْ أَرْدِیة إِبْلِیس- وَ لَا تَرْکب بِمِیثرةٍ حَمْرَاءَ فَإِنَّهَا مِنْ مَرَاکب إِبْلِیس وَ لَا تَلْبَسِ الْحَرِیر فَیحرقَ اللَّهُ جِلْدَک یومَ تَلْقَاه [28]
- ابو الجارود از امام باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمود: «همانا رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به امیر المؤمنین علیهم السّلام فرمود: ) هرگز انگشترى طلا بر انگشت خویش مکن، زیرا آن زینت تو در آخرت یا در بهشت خواهد بود (نه در دنیا)، و نیز جامه سرخ (قرمزى) را بر تن مکن که آن از جمله رداهاى ابلیس است (یا اصولا لباس سرخ لباس مورد علاقه شیطانست) و در هنگام سوارى بر بالش (یا زیر انداز پنبه اى که موقع سوارى بر پشت شتر انداخته و روى آن مى نشسته اند) سرخ رنگ سوار مشو، که شیطان بر آن سوار مى شود،
نمادشناسی اعداد:
عدد چهل
در اربعین و عدد چهل اسراری نهفته است که در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامی جایگاه خاصی دارد.
غالباً در آیات و روایات از این عدد به عنوان عدد کاملی نام برده می شود که کمال شیء و غایت چیزی رسیدن به چهل است حال چه در غالب رحمت الهی باشد و چه در غالب غضب الهی، در هر دو صورت قرآن و روایات دربردارنده هر دوی این حالات است.
در جانب غضب و خشم که به صورت عذاب نازل می شود در قرآن و روایات عبارت است از؛[29]
1 ـ چهل سال قوم حضرت موسی (علیه السلام) در بیابان سرگردان بودند. «اربعین سنة یتیهون فی الأرض» (مائده / 26)
2 ـ در زمان حضرت نوح (علیه السلام) برای عذاب کفار چهل روز باران بارید.
3 ـ چهل روز نپذیرفته شدن اعمال از جمله نماز، پیامد بعضی گناهان است.
در جانب رحمت الهی که به صورت نعمت است در بردارنده موارد زیر می باشد:
1 ـ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در چهل سالگی مبعوث شد.
2 ـ میقات موسی با پروردگارش برای دریافت الواح چهل شب بود «فتم میقات ربه أربعین لیلة» (اعراف / 142)
3 ـ چهل مؤمن اگر به خوب بودن مرده ای شهادت دهند، خداوند او را می آمرزد.
4 ـ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چهل روز از خدیجه جدا شد و اعتکاف کرد تا غذای آسمانی نازل شد و مقدمه تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها) فراهم گردید.
در احادیث منقول از امام باقر (علیه السلام) در مورد این عدد بحثی به بیان آمده که بیان کننده مراحل تکامل و رسیدن به کمال شیئ به واسطه این عدد است که به آنها اشاره می کنیم:
1 ـ اثرات ایمان خالص بعد از چهل روز است.
عن أبی جعفر علیه السّلام قال: ما أخلص العبد الإیمان باللّه عزّ و جلّ أربعین یوما أو قال: ما أجمل عبد ذکر اللّه عز و جل أربعین یوما إلّا زهده اللّه عز و جل فی الدّنیا و بصّره داءها و دواءها فأصبت الحکمة فی قلبه و أنطق بها لسانه[30]
از حضرت باقر (علیه السلام) روایت شده که فرمود: هیچ بنده اى ایمان بخداى با عزت و جلال را (از شرک و ریا و گناهان) چهل روز خالص نگردانیده، یا فرمود: هیچ بنده اى یاد خداى با عزت و جلال را چهل روز نیکو ننموده مگر آنکه خداوند با عزت و جلال او را بى رغبت در (شهوات و آلایش) دنیا ساخته و او را بدرد و درمان آن بینا گردانیده (درد دنیا امراض روحى و معاصى و صفات ناپسند است، و درمان آن داروى این امور است که آنها را بر طرف می سازد) پس حکمت و علوم و دانشهاى محکمه و متقنه را در دل او ثابت گرداند و زبانش را بآن دانشها گویا سازد.
2 ـ مراحل تکامل و خلقت انسان از نطفه تا رسیدن به انسان کامل در دوره ای چهل روزه صورت می گیرد.
فضّال عن الحسن بن الجهم قال: سمعت ابا الحسن الرضا علیه السّلام یقول: قال أبو جعفر علیه السّلام: إنّ النّطفة تکون فی الرّحم أربعین یوما ثمّ تصیر علقة أربعین یوما، ثمّ تصیر مضغة أربعین یوما فإذا کمل أربعة أشهر بعث اللَّه ملکین خلّاقین فیقولان: یا ربّ ما تخلق  ذکرا أو أنثى؟ فیؤمران، فیقولان: یا ربّ شقیا أو سعیدا؟ فیؤمران، فیقولان: یا ربّ ما أجله و ما رزقه[31]
از حسن ابن جهم نقل شده که گفت: از حضرت ابو الحسن امام رضا (علیه السلام) شنیدم که مى فرمود:
امام باقر (علیه السلام) فرموده است: نطفه چهل روز در رحم قرار دارد سپس چهل روز به صورت خون بسته در مى آید، آنگاه چهل روز به صورت پاره گوشت مى شود، و زمانى که چهار ماه تمام گردید خداوند دو فرشته آفریننده مى فرستد. فرشتگان به خدا مى گویند: پروردگارا! آیا پسر مى آفرینى یا دختر؟ آنگاه از جانب خداوند (به یکى از این دو) مأمور مى شوند. سپس مى گویند: پروردگارا! آیا بدبخت مى آفرینى یا خوشبخت؟ و (باز به یکى از این دو) مأمور مى گردند. آنگاه مى گویند: پروردگارا! پایان عمر او چه زمانى و روزیش چه خواهد بود؟ ... تا آخر روایت.
3 ـ وعده خداوند به موسی در چهل شب انجام پذیرفت.
عیاشی عن الباقر (علیه السلام) فی قوله وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى  أَرْبَعِین لَیلة قال کان فی العلم و التقدیر ثلاثین لیلة ثم بدا لله فزاد عشرا فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ الأول و الآخر أَرْبَعِین لَیلة[32]
امام باقر (علیه السلام) پیرامون آیه وَ«إِذْ واعَدْنا مُوسى  أَرْبَعِین لَیلة» فرمودند: ابتدا تقدیر الهى این بود که وعده نزول تورات بعد از سى روز محقق گردد اما سپس بنا بر مصالحى ده روز دیگر بر آن مدت افزوده گشت تا بعد از پایان چهل روز تمام، موسى در میقات پروردگارش الواح و تورات را دریافت داشت. فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعین لَیلة
4 ـ مرز همسایگی تا چهل خانه است
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ حَدُّ الْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً مِنْ کل جَانِبٍ مِنْ بَین یدیه وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یمینه وَ عَنْ شِمَالِه[33]
ابو جعفر باقر (علیه السلام) گفت: مرز همسایگى تا چهل خانه امتداد دارد: از پیش رو، از پشت سر، سمت راست و سمت چپ.
عدد هشت
این عدد در سراسر جهان عدد تعادل کیهانی است و به عنوان عدد بهشت بازیافته است که از هشت مرحله یا آسمان گذر کرده است. در قرآن بوسیله این عدد اشاره به جفت های متضاد شده است که می فرماید: «ثمانیة ارواح» (اعراف / 43). هشت تا از چهار پایان برای شما آفرید. اما مهمترین آیه ای که در قرآن درباره نمادگرایی این عدد وجود دارد آیه 17 سوره حاقه است که اشاره به عرش لا یزال الهی می کند که هشت فرشته او را حمل می کنند «ویحمل عرش ربّک فوقهم یومئذ ثمانیة» و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل می کنند.
مسلمانان از این آیه استفاده کردند و مبنای معماری و هنری خود را در مکان های مذهبی مثل مساجد و حرم ها و معابد ومکان های غیر مذهبی مانند عمارت ها و نقشه های شهری و صنایع دستی مانند فرش بر عدد هشت گذاشته اند، از این رو این عدد به عنوان عدد آسمانی در بین مسلمانان شمرده می شود که عرش پروردگار که محاط بر این جهان و دنیاست بوسیله این هشت فرشته مقرّب الهی حمل می شوند.
به عنوان مثال ستون های داخل مساجد و معابدها و عمارت های سلاطین مسلمان به تعداد هشت عدد می باشد که این جلوه آسمانی به صورت زمینی تصویر و ترسیم می شود.
صحن مساجد و حرم معصومین غالباً به صورت هشت ضلعی است که نمایانگر همین آیه است. آرم های منتظم که به صورت نمادی در آمده است و یا صنایع دستی مانند فرش که در یک قالب مستطیلی قرار دارد غالباً اشکال هشت ضلعی اسلیمی در آن طراحی شده است و یا درب های ورودی حرم ها و یا مساجد بزرگ به تعداد هشت باب است که اشاره به هشت در بهشت دارد، این نمادگرایی که در بین مسلمانان رواج دارد بر گرفته از آیات و روایاتی است که عناوین و مقام و جایگاه های مقدس را به این صورت تفسیر کرده اند، در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که بهشت هشت درب دارد و فاصله هر یک از درب هایش با دیگری به مدت چهل سال است.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ أَحْسِنُوا الظَّنَّ بِاللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیة أَبْوَابٍ عَرْضُ کل بَابٍ مِنْهَا مَسِیرةُ أَرْبَعِین سَنَة[34]
مهمترین جایگاه عالم بر روی زمین خانه خداست که به صورت مکعب است، این در حالی است که نخستین عدد مکعب هشت است.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ عَلِی بْنِ الْحُسَین (علیهما السلام) قَالَ لَهُ ثَمَانِیة أَرْکانٍ عَلَى کل رُکن مِنْهَا مِنَ الْمَلَائکة مَا لَا یحصی عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- یسبحونَ اللَّیل وَ النَّهارَ لا یفترونَ وَ لَوْ حَسَّ شَی ءٌ مِمَّا فَوْقَهُ مَا قَامَ لِذَلِک طَرْفَةَ عَین بَینه وَ بَین الْإِحْسَاسِ الْجَبَرُوتُ وَ الْکبریاءُ وَ الْعَظَمَةُ وَ الْقُدْسُ وَ الرَّحْمَةُ ثُمَّ الْعِلْمُ وَ لَیس وَرَاءَ هَذَا مَقَالٌ [35]
از حضرت باقر از حضرت على بن الحسین علیهم السلام که فرمود و عرش را هشت رکن است و بر هر رکنى از آنها آنقدر از فرشتگانند که کسى غیر از خداى عز و جل شماره ایشان را احصاء نمی کند و در شب و روز تسبیح می کنند و سست نمی شوند و اگر چیزى از آنچه در بالاى آنست محسوس شود یک چشم برهم زدن بجهت آن بر پا نشود و در میانه آن و احساس یعنى دیدن و یافتن و دانستن جبروت و کبریاء و عظمت و قدس و رحمت و علم است و در پس این مقام ما گفتارى نیست.
 

منبع : بهداشت معنوی
-------------------------------
پی نوشت ها:
[15] التوحید للصدوق، ص: 326
[16] فرهنگ نمادها
بحار الأنوار ، ج 25، ص: 24[17]
بحار الأنوار ، ج 65، ص: 60[18]
[19] بهشت کافى-ترجمه روضه کافى، ص: 204
[20] کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص: 310إ
مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 122[21]
[22]مکارم الأخلاق-ترجمه میر باقرى، ج 1، ص: 197
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 65، ص: 42[23]
[24]النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین، ص: 120
[25]سنن النبى صلى الله علیه و آله با ترجمه، ترجمه فارسى، ص: 134
[26]قصص الأنبیاء(قصص قرآن)، ص: 419
ارشاد-ترجمه ساعدى خراسانى، ص: 490 [27]
من لا یحضره الفقیه-ترجمه غفارى، ج 1، ص: 381[28]
[29] تفسیر فرقان و اربعین در فرهنگ اسلامی سید رضا تقوی
طرائف الحکم یا اندرزهاى ممتاز، متن ج 2، ص: 252[30]
الکافی 6/ 13 البحار 60/ 344 تفسیر نور الثقلین 3/ 534[31]
[32] النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین، ص: 275
[33] گزیده کافى، ج 1، ص: 371
[34]خصال-ترجمه فهرى، ج 2، ص: 473
[35] التوحید للصدوق، ص: 327

Share