معنی و فرق کلی انسان و حیوان

انسان و حیوان
انسان یک گونه از حیوانات است. انسان در زیر گروه حیوان قرار می گیرد. حیوانات گونه های متفاوتی دارند و به گروه های مختلفی تقسیم میشوند. امّا همه در حیوان بودن سهیم اند.

معنی و فرق کلی انسان و حیوان در چیست؟

قبل از اینکه به معنی و فرق کلی انسان و حیوان بپردازیم نکاتی را باید متذکر شویم: انسان یک گونه از حیوانات است. انسان در زیر گروه حیوان قرار می گیرد. حیوانات گونه های متفاوتی دارند و به گروه های مختلفی تقسیم می شوند. امّا همه در حیوان بودن سهیم اند.

فرق کلی انسان و حیوان

علمای منطق[1] و فلسفه حیوان را به « جسم نامی متحرک بالاراده حساس » تعریف کرده اند و انسان را به حیوان (جسم متحرک بالارادة حساس) ناطق تعریف نموده اند. فرق انسان با بقیۀ حیوانات،این است که انسان قوۀ ناطقه و عاقله دارد، ولی حیوانات دیگر این قوّه را ندارند، یعنی نمی توانند مانند انسان تفکر و اندیشه کنند و از جزئیات، کلیاتی را کشف کنند یا از کلیات، جزئیاتی را درک کنند یا درس بخوانند و بر علمشان افزوده شود، ولی انسان با وجود قوۀ عاقله که خداوند در نهاد او قرار داده، می تواند به علوم بی شماری دست یابد، همان طور که تاکنون به درجات بالایی از علوم دست یافته است.

امّا هیچ گونه از حیوانات چنین نیستند، از این رو خداوند انسان را برترین و اشرف مخلوقات دانسته واو را به واسطۀ دادن این قوّه مورد تکریم قرار داده است: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا﴿آیه 70، سوره مبارکه اسراء﴾؛ ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم؛ و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزی های پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده ایم، برتری بخشیدیم. بنابراین انسان گُل سر سبد موجودات است، چون توانایی ذاتی برای ترقی و تکامل و هدایت دارد. او می تواند نه تنها بر کرۀ زمین بلکه بر کرات دیگر نیز دست یابد و سلطه پیدا کند.

تنها موجودی که از نیروهای مختلف مادی و معنوی، جسمانی و روحانی تشکیل شده و در لابه لای تضادها می تواند پرورش پیدا کند و استعداد تکامل و پیشروی نامحدود دارد، انسان است. حدیث معروفی که از امیرمؤمنان (علیه السلام) نقل شده، شاهد روشنی بر این مدعا است: خداوند خَلْق عالَم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان. فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب؛ حیوانات مجموعه ای از شهوت و غضبند و عقل ندارند؛ امّا انسان مجموعه ای است از هر دو، تا کدامین غالب آید. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد، از حیوانات پست تر می شود.

چون انسان عقل دارد، اما همان کاری را انجام می دهد که حیوان انجام می دهد، یا حتی کاری که حیوان انجام نمی دهد، انجام می دهد، پس پست تر از حیوانی است که قوّۀ عقل و اندیشه ندارد.

برتری انسان بر سایر موجودات، به سبب جنبه های معنوی و انسانی او است. به گفتۀ دانشمندان، انسان حتّی از نظر نیروهای جسمانی در بعضی از جهات از سایر جانداران قوی تر و نیرومند تر است. چون خداوند به انسان ویژگی هایی داده و او را برتر از موجودات دیگر قرار داده، انتظار و توقعات بیشتری از انسان دارد.

فرق کلی انسان و حیوان

در آیات بعدی می فرماید: وَمَنْ كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا﴿آیه 72، سوره مبارکه اسراء﴾؛ آنان که در این جهان (از دیدن چهرۀ حق) نابینا بودند، در آخرت نیز نابینا هستند و گمراه ترند. آنان که گمراهی پیشه کردند و به بیراهه رفتند و در برابر این همه الطاف الهی که در وجود آنان قرار داده و نعمت ارزانی کرده، ناسپاسی و کفران نعمت می کنند، مسلّماً از مسیر هدایت دور شده اند. قرآن می فرماید: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴿آیه 3، سوره مبارکه انسان﴾؛ ما راه را به او(انسان) نشان دادیم، خواه شاکر و سر به راه باشد (و پذیرا گردد) یا کفران کننده و ناسپاس! پرده های ضمیم جهل و غرور و تعصب و لجاجت و شهوت، انسان را به جایی می کشاند که از حیوانات پست تر می گرداند.

به تعبیر آیۀ شریفه: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴿آیه 179، سوره مبارکه اعراف﴾؛ گروه بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ آماده کرده ایم؛ آنان که دل ها(عقل ها)یی دارند که با آن نمی اندیشند و چشمانی که با آن (حقیقت) را نمی بینند و گوش هایی که با آن (حقیقت را) نمی شنوند. آنان چهار پایانند، بلکه گمراه تر! اینان همان غافلان اند (چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت باز گمراهند).

بارها در قرآن مجید غافلان بی خبر به چهارپایان و حیوانات بی شعور تشبیه شده اند، ولی نکتۀ تشبیه آنها به چهارپایان شاید این باشد که تنها به خور و خواب و شهوت می پردازند، همانند ملت هایی که تحت شعارهای فریبنده، آخرین هدف عدالت اجتماعی را رسیدن به آب و نام و زندگی مرفه مادی می پندارند.

امام علی (علیه السلام) می فرمایند: كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا، أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا؛[2] همانند حیوانات پرواری که تنها به علف می اندیشند و یا حیوانات دیگری که در چراگاه رها شده اند و از این طرف و آن طرف خرده علفی بر می گیرند.

به تعبیر دیگر: گروهی از غافلانِ دور افتاده از خدا و معنویت، مرفه اند، همچون گوسفندان پروار و گروهی نامرفه، مانند گوسفندانی که در بیابان ها دنبال آب و علفی می گردند. هر دو گروه هدفشان جز شکم نیست.

فرق کلی انسان و حیوان

پیشنهادی: اختیار انسان در انجام کارها!؟

-----------------------------------------
پی نوشت:

[1] شرح منظومه، حاج ملاهادی سبزواری، ج1، ص155، س7، نشر ناب.
[2]. نهج البلاغه - خطب الإمام علی (علیه السلام) - ج ٣ - الصفحة ٧٢.

منبع: برگرفته از پاسخگو / فرق کلی انسان و حیوان / با اندکی تغییرات (به همراه اصلاحات و درج منابع و اعراب)

Share