سلوک اجتماعی - استاد یزدان پناه (قسمت ۲۵)
سلوک اجتماعی - استاد یزدان پناه (قسمت ۲۵)
در این بخش، بیست و پنجمین قسمت از سلسله پادکست «سلوک اجتماعی» برگرفته از مباحث آیت الله سید یدالله یزدان پناه را به مدت 45 دقیقه با سالکان طریق حق به اشتراک می گذاریم.
◈▬▬▬▬▬◈▬▬▬▬▬◈▬▬▬▬▬▬◈▬▬▬▬▬▬◈
گزیده جلسه | سلوک اجتماعی - جلسه بیست و پنجم
۱. تعریف سلوک (زیست توحیدی)
• سلوک عبارت است از یک زیست مؤمنانه و موحدانه.
• در سلوک، دغدغههای الهی و خدایی فرد زیاد میشود.
• هر کار، عمل یا رفتاری که با مهر توحید، خوشنودی خدا، رضایت خدا و رعایت جانب خدا انجام شود، سلوک نامیده میشود.
• سلوک حرکتی است از ظاهر به سمت باطن، توجه به خدا و سیرورت درونی (حرکت از حالت خاکی به سمت خدا).
۲. تعریف سلوک اجتماعی
• سلوک اجتماعی به معنای حضور در جامعه، پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و در عین حال سلوک کردن است.
• حدّاقل (کف کار): دین اجازه داده است و سلوک با اجتماع سازگاری دارد (میشود در اجتماع بود و سلوک کرد).
• حدّاکثر (سقف کار): دین راه اصلی و درستی که معرفی میکند، سلوک اجتماعی است؛ یعنی رسیدن به خدا در دل اقدام اجتماعی و مسئولیت اجتماعی.
۳. مبانی (اصول زیربنایی) سلوک اجتماعی
برای تثبیت معنای سلوک اجتماعی، شش مبنا مطرح شده است:
الف. مبانی عملی (در فضای عمل):
1. توحیدی بودن ساماندهی دنیا: دین حتی دنیاییترین مسائل و سامان دادن دنیا را با اندیشه توحیدی آمیخته و از آن نتیجه میگیرد.
2. محوریت بندگی: بندگی (ان اعبدونی) اساس سلوک و دستور دین است. این بندگی هیچ فرقی ندارد که در ساحت فردی باشد یا اجتماعی.
3. اهمیت روح عمل: هویت سلوکی عمل (چه فردی و چه اجتماعی) به منطق پشت صحنه و روح عمل بستگی دارد. اگر روح عمل، معامله با خدا و خوشنودی خدا باشد، آن عمل هویت سلوکی پیدا میکند.
ب. مبانی نظری:
4. مبنای هستیشناسانه (توحید):
◦ توحید ذاتی: همه جا جلوه خداست و انسان در جامعه نیز با وجهالله روبرو است.
◦ توحید صفاتی: تمام عالم پر شده از اسماءالله و صفات الهی است؛ بنابراین میتوان اسماءالله را در دل صحنه اجتماعی و تعاملات دید (مانند دیدن اسم رزاق در کسب و کار).
◦ توحید افعالی: باید دست خدا را در همه جا دید؛ صحنه اجتماعی نه تنها مانع سلوک نیست، بلکه تقویتکننده آن است.
5. مبنای انسانشناسانه (بدن و دنیا):
◦ بدن، مرتبه نازله انسان است و حذف بدن و متعلقات آن (دنیا) غلط و خلاف فطرت است.
◦ راه درست سلوک، حذف دنیا نیست، بلکه باید دنیا را به گونهای داشت که سلوک انجام شود.
6. مبنای انسانشناسانه (هویت جمعی):
◦ مدنی بالطبع بودن انسان: انسان برای برطرف کردن نیازهای خود، نیازمند حضور در جامعه است.
◦ شرط کمال: انسان برای رسیدن به کمال، چارهای جز حضور و تن دادن به جامعه ندارد (مانند یادگیری زبان و فرهنگ).
◦ مسئولیت اجتماعی: پذیرش جامعه، به رسمیت شناختن مسئولیت اجتماعی و نقشآفرینی اجتماعی را الزامی میکند.
◦ حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مؤید این است: «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ» (همه شما سرپرست و نگهبان هستید و همگی در برابر آنچه نگهداری میکنید مسئولید).
◦ فطری بودن هویت اجتماعی (دیدگاه علامه طباطبایی): هویت اجتماعی فطری انسان است و دین که بر اساس فطرت است (دین فطری)، امور فطری را حذف نمیکند، بلکه با استفاده از آنها راه کمال را باز میکند.
۴. اندیشه اصلی دین در فضای اجتماعی
• اصلاح اجتماعی: مغز اندیشه دینی در فضای اجتماعی، اصلاح است.
• اصلاح اجتماعی شامل حذف بدیها و فساد و نیز مدد دادن به بالیدن و رسیدن به کمال در مسیر نیکی است.
• دین اجازه نمیدهد که انسان با بدیها، زشتیها یا فسادی که جامعه را به تنزل میکشاند، همراهی یا رضایت دهد (اشاره به داستان قوم صالح).
• دعوت انبیاء: انبیا برای هر امتی فرستاده شدند تا یک حرکت اجتماعی را آغاز کنند: «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» (خدا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید).
• طاغوت در این ادبیات، بُعد اجتماعی مخالف خدا و طغیانگر در صحنه اجتماعی است.
• معنای اجتناب از طاغوت، تبعیت نکردن از او است که به معنای پرستش طاغوت است.
• هدف انبیاء، گسترش توحید و بندگی خدا به شکل اجتماعی و در برابر بندگی طاغوت بوده است.
• اهمیت بستر نزول قرآن: کل قرآن در یک بستر اجتماعی سنگین نازل شده است (دوره مکی: نهضت و قیام در برابر سران کفر؛ دوره مدنی: تشکیل حاکمیت دینی).
• جمع کردن دو بستر کلان قرآن (بستر توحید و بستر اجتماعی) سلوک اجتماعی ناب را نتیجه میدهد.
• وظیفه مؤمن (مصلح): کسانی که به کتاب تمسک جویند و نماز را برپا دارند، مصلح اجتماعی هستند و خداوند پاداش مصلحین را ضایع نمیکند: «وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ»
◈▬▬▬▬▬◈▬▬▬▬▬◈▬▬▬▬▬▬◈▬▬▬▬▬▬◈
افزودن دیدگاه جدید