در رکاب حسین، قسمت 5 - شب پنجم محرم (شک و تردید)
امام نامه های مردم کوفه را، در برابر حر بن یزید ریاحی بر زمین ریخت!
پس از نماز ظهر / در وادی ذوحَسما ...
حُر گفت؛ ما از نویسندگان نامه نیستیم.
اما؛ شک، گاهی برادرِ ایمان است!
دری به یقین است...
و نبض حیاتِ حُر، با شکِ به خویش، و آنچه که بود، تپیدن گرفت!
❖ شب پنجم؛
شک؛ گاهی برادر کفر است! و گاهی برادر ایمان ... دری رو یه یقین!
فقط باید بلد باشی خود را و هر چه که تاکنون بودهای را بشکنی، و چیز دیگری را از نو بسازی؛ درست مثل حُرّ
⫸ و تو نیز حتماً از میدان "شک و تردیدها" رد خواهی شد! به کدام جانب خواهی شتافت؟ کفر یا یقین؟
⫸با خوانش: مژده لواسانی
⫸به قلم: حاتمه سیدزاده
⫸تنظیم کننده: امید اردلان
⫸آهنگساز: یحیی عباسی
⫸طراح: محمدحسین ثباتی
کاری از واحد موسیقی منتظران منجی عجل الله تعالی فرجه الشریف
برای دسترسی به سایر قسمتهای «در رکاب حسین علیه السلام» اینجا کلیک کنید
❖ حُر
دلش یکباره تپید؛
راه تاخته را برگشت،
پوست کهنه را پاره کرده و بالهایش را به یاد آورد!
تا آن آخرین لحظهها رو در روی امام ایستاد اما؛
یک لحظه، شک به یقین پیروز شد!
دل، راهش را پیدا کرد،
و پیش از آنکه دیر شود :
دل، بویِ کاش را حس کرد؛
"کاش رو در روی حسین نبودم ...
کاش کنارش ایستاده بودم ...
کاش پیش مرگش بودم من ....
گاهی شک برادرِ ایمان است!